اجرای گروه متال فرانسوی «گوجیرا» (Gojira) در مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۲۴ در فرانسه، با تلفیق خاصی از تاریخ و هنر و دو ژانر متفاوت اپرا و متال، به شکل کمنظیری به بازخوانی آثار کلاسیک و معاصر پرداخت. اجرای «عصر پاریس» که ترکیبی از نمایش و موسیقی بود، با استفاده از عناصر نمادین و بصری، تاریخ و وضعیت معاصر را به طور عمیقی تحلیل کرد. این برنامه به ساختارهای اجتماعی و زیستمحیطی امروز اشاره داشت و مخاطبان را به تفکر و واکنش دعوت میکرد. ترانه این اجرا، همچون یک فراخوان جهانی، مردم را به اتحاد و توجه به مسائل مهم جهانی فرا میخواند و با روحیه المپیک وحدت و همکاری جهانی هماهنگی داشت.
همنوایی تاریخ و هنر: نمود عدالت در صحنه جهانی
اجرای گوجیرا اولین اجرای هویمتال در طول سالها برگزاری مراسم المپیک بود. این اجرا در ابتدا با مهارت چشمنوازی به رمان مشهور «بینوایان» ویکتور هوگو که عمیقاً در فرهنگ فرانسه حک شده است، میپردازد و مشتمل بر پیامهایی چون عدالت، نابرابری اجتماعی و مبارزه با ستمدیدگان است و آن را به مرجعی تکاندهنده برای رویدادی جهانی مانند المپیک تبدیل میکند.
گوجیرا با استناد به بینوایان، زمان حال را به گذشته انقلابی فرانسه پیوند زد و مبارزات پایدار برای آزادی و برابری را که پژواک ماهیت جمهوری فرانسه است به رخ جهان کشید. این اجرای باشکوه همچنین موضوعات جاری جهانی و محلی مانند نابرابری، تغییرات اقلیمی و حقوق بشر را برجسته کرد.
نمایش-موسیقی گوجیرا و عناصر بصری قدرتمند آن مانند تصاویر سوررئالیسم، نورپردازی باشکوه و نگارههایی از تاریخ برای افزایش وزن احساسی موسیقی تنها دو دقیقه و نیم طول کشید، اما مضامین تاریخی «فرودستان» در مبارزات مدرن و شباهتهایش را با مبارزه برای عدالت در قرن نوزدهم میلادی بهصورتی چشمگیر ترسیم کرد.
تلفیق خیرهکننده صحنه، اورتور (Ouverture یا بخش آغازین اجرا) و آریا (بخش انفرادی که بهصورت اپرا اجرا شد) باعث شد که این بخش از افتتاحیه نه فقط ادای احترام به گذشته، بلکه تفسیری بر حال و نگاهی امیدوارانه به آینده باشد.
ارتباط با المپیک
انتخاب آهنگ، محتوای کلام و تصاویر و اجرای آن، ارزشهای المپیک همچون تنوع و پیگیری جهانی بهتر را برجسته کرد. این اجرا با پرداختن به مسائل اجتماعی، اهمیت همبستگی و احترام متقابل، اصول کلیدی جنبش المپیک را به مخاطب یادآور شد و تلاش کرد حس پیوند و تعامل بین کشورهای جهان را تقویت کرده و بر مبارزات و پیروزیهای بشریت در فراسوی مرزها مشترک تاکید کرد.
سمبولیسم انقلاب فرانسه
اجرای گروه هوی متال گوجیرا که سی سال است با خلق آثار هنری ارزشمند توانسته است توجه بزرگان این ژانر موسیقی همچون متالیکا و رولینگاستونز را به خود جلب کند، سرشار از نماد و معنا بود. تاریخ انقلابی فرانسه را با مسائل اجتماعی معاصر پیوند زد و پیامی قدرتمند از انعطافپذیری، اتحاد و امید را ارائه داد. این اجرا نه تنها ادای احترام به فرهنگ فرانسه بود، بلکه خواستار همبستگی و اقدام جهانی برای مسائل محیط زیستی و نگرانیهای مربوط به آن شد که به خودی خود با روح بازیهای المپیک عجین مینمود. بهعلاوه، این اجرا شامل عناصر بصری و موضوعی قابلتوجهی همچون موتیف تکرارشوندهی سر بریده ملکه «ماری آنتوانت» و اجرای سرود انقلابی «Ça Ira» بود.
سر در نمادشناسی نسانه سلطنت است و هنگامی که بهصورت بریده نشان داده میشود استعارهای است برای دگرگونی که با مضامین تجدید و پیشرفت در بازیهای المپیک عجین درهم آمیخت.
سر بریده ملکه ماری آنتوانت نمادی قدرتمند از انقلاب ۱۷۸۹ فرانسه است که نشاندهنده سقوط اشرافیت و افزایش قدرت مردم است. با استفاده از این تصویر، گوجیرا مستقیماً به یک لحظه مهم در تاریخ فرانسه اشاره میکند که نمادی از سرنگونی استبداد و مبارزه برای آزادی، برابری است. با تکرار این سر بریده در چندین پنجره این پیام را مخابره کرد که مضامینی همچون انقلاب و عدالتخواهی همهجا حاضر و متکثر هستند. این تکرار بر اینکه روح انقلاب محدود به گذشته نیست بلکه مربوط به مبارزات معاصر در سراسر جهان است نیز تاکید کرد؛ تکرار بصری بینندگان را وادار به مقابله و تأمل در مورد پیامدهای تاریخی تحولات اجتماعی و سیاسی کرده و بهعنوان یادآوری از فداکاریهای انجام شده برای آزادی و نیاز مداوم به رسیدگی به بیعدالتیهای اجتماعی عمل کرد. سر بریده تصویری خشونتآمیز و تحریککننده است که توجه و واکنشهای احساسی قوی را برمیانگیزد و در آنجا به یادآوری آشکار از هزینههای هر انقلاب و واقعیتهای خشن در پس پرده تغییرات اجتماعی بدل شد.
سرود انقلابی با دهان اشرافی
ترانه «Ah! Ça Ira» یک سرود انقلابی شناخته شده از انقلاب فرانسه است که بیانگر خوشبینی و عزم مردم برای رسیدن به عدالت و آزادی است.
بازخوانی این سرود از سوی مارینا ویوتی، خواننده اپرا بهصورت میزانسن سوپرانو به اثر هنری پارادوکسیکالی تبدیل شد.
شعر «سا ایرا» به معنای «درست میشه!» پیامی از خوشبینی و قاطعیت برای رسیدن به اتوپیای عدالت و برابری با وجود چالشها را منتقل میکند. این پیام همسو با یکی دیگر از ارزشهای المپیک یعنی استقامت و پیگیری برای آینده بهتر است و به مبارزه برای عدالت و برابری برای همه ملتها تاکید میکند. جایی که سر بریده ماری آنتوانت که نماد سلطنت و ستم است فریاد میزند: «اشرافزادهها… ما آنها را به دار خواهیم آویخت» بسیار کنایهآمیز است. کنار هم قراردادن چنین مضمون پارادوکسیکالی نشان میدهد درسهای آموختهشده از تاریخ همچنان هویت و ارزشهای ملت را جان میدهد و قدرت دگرگونکننده انقلاب را برجسته کرده و نشان میدهد حتی کسانی که زمانی نماد سرکوب بودند، میتوانند صدایی برای تغییر شوند. این امر لایهای از پیچیدگی را به روایت تاریخی اضافه میکند و تأکیدیست بر پتانسیل دگرگونی و رستگاری.
واکنشهای پارادوکس به نمایشی پارادوکسیکال
اجرای تلفیقی متال- اپرای «سا ایرا» واکنشهای متفاوتی در پی داشت.
عدهای به روح این اجرا پی برده و آن را تحسین کردند و عدهای نیز آن را زیر تیغ انتقادات خود گرفتند.
مخالفت با عملکرد گوجیرا در المپیک ۲۰۲۴ از سوی چهره های سرشناس مختلف در بخشهای مختلف از جمله سیاست، فرهنگ و مذهب صورت گرفت.
مارین لوپن، رهبر حزب «مجمع ملی» فرانسه با انتشار بیانیهای عمومی از این اجرا بهعنوان بیاحترامی به تاریخ و فرهنگ فرانسه یاد کرد و تصویر سر بریده ماری آنتوانت را برای رویدادی مانند المپیک «نامناسب» خواند.
اریک زمور، مفسر سیاسی راست افراطی مقالهای در «لو فیگارو» نوشت و این اجرا را بهدلیل آنچه «ایجاد هیجان در بخش غمانگیز تاریخ فرانسه» نامید، محکوم کرد و اذعان داشت که تصویری منفی از فرانسه به جهان ارائه میدهد.
بندیکت شانزدهم، پاپ بازنشسته نیز بیانیهای منتشر کرد و اعتراضات «اخلاقی» خود را نسبت به تصاویر خشونتآمیز این اجرا ابراز کرد و این نگرانی در چندین رسانه محافظه کار کاتولیک منتشر شد.
نیکلا سارکوزی، رئیس جمهور سابق فرانسه اجرا را بهدلیل ماهیت «تحریکآمیز» آن مورد انتقاد قرار داد. او بر لزوم بازنمایی محترمانه وقایع تاریخی بهویژه در رویدادهای پخش جهانی تأکید کرد.
جردن پیترسون، روانشناس و روشنفکر در توئیتی درباره این اجرا، آنرا «انتخاب هنری اشتباه» خواند که« از رنج تاریخی برای شوک استفاده میکند».
به دنبال انتقاد این چهرهها، طومارهای متعددی در شبکههای اجتماعی با حمایت گروههای محافظهکار و ملیگرا منتشر شد که خواستار عذرخواهی یا پس گرفتن برگزارکنندگان المپیک و گروه موسیقی شدند. همچنین این گروهها اعتراضات کوچکی را در پاریس سازماندهی کردند.
برخی از مردم هم بهخاطر استفاده از تصاویر خشن همچون سر بریده ناراضی بودند و برخی نیز این تصاویر را برای کودکان و خانوادهها نامناسب دیدند. تعدادی از مخالفان معتقد بودند این اجرا تاریخ را بیش از حد ساده و زاویه دیدی یکطرفه از آن ارائه داده است که میتواند باعث ایجاد تفرقه و سوءتفاهم شو و فضا برای یک رویداد جهانی مانند مراسم افتتاحیه المپیک باید دوستانهتر و صلحآمیزتر داشته باشد.
«دو پلانتیه» خواننده گروه گوجیرا در گفتوگو با رولینگ استونز گفت:
این تاریخ فرانسه است: همهجا مملو از سرهای بریده، شراب قرمز و خون – عاشقانه و طبیعی است. هیچ چیز شیطانی وجود ندارد.
فرانسه کشوری است که در جریان انقلاب بین دولت و مذهب جدایی ایجاد کرد. و این چیزی بسیار مهم است، برای بنیاد جمهوریخواه فرانسه. ما آن را لائیسیته مینامیم. این زمانی است که دولت دیگر مذهبی نیست، بنابراین از نظر بیان و نمادین آزاد است. همه چیز در مورد تاریخ و حقایق است. ما از نظر مذهبی به نمادگرایی خیلی دقیق نگاه نمیکنیم.
اما تنها صدای منتقدان و مخالفان نبود که بلند بود بلکه با استقبال و حمایت بسیاری از افراد سرشناس و گروههای مختلف نیز روبرو شد.
امانوئل مکرون، رئیسجمهوری فرانسه در سخنرانی خود در افتتاحیه المپیک به تمجید از این اجرا پرداخت و آن را بازتابدهندهی روح انقلاب فرانسه و ارزشهای عدالت و برابری دانست.
ژان میشل ژار، موسیقیدان و آهنگساز فرانسوی ضمن ستایش این اجرا گفت این کار به خوبی توانست تاریخ و موسیقی را با هم پیوند دهد و آن را نمونهی برجسته از هنر معاصر دانست.
گرتا تونبرگ، فعال محیط زیست در توییتی ضمن حمایتش گفت گوجیرا با استفاده از موسیقی خود توانسته است به مسائل مهم محیط زیستی و اجتماعی بپردازد و این اجرا را همچون فراخوانی برای اقدام در برابر تغییرات اقلیمی و عدالت اجتماعی ستود.
پیتر گابریل، موسیقیدان بریتانیایی و فعال حقوق بشر نیز در مقالهای به تحلیل و تحسین این اجرا پرداخت و این اجرا را نشاندهندهی قدرت هنر در ایجاد تغییرات اجتماعی و فرهنگی دانست.
این اجرا مورد اقبال طیف وسیعی از مردم قرار گرفت. بسیاری از آنها در شبکههای اجتماعی از شجاعت گروه گوجیرا در ارائه یک اجرای هنری چالشبرانگیز و نمادین قدردانی کردند که میتوان با دنبال کردن هشتگهای #Gojira و #Olympics2024 به نمونههای بسیاری از آن دست پیدا کرد. کاربران متعددی نوشتند که این اجرا یک اثر هنری عمیق و تأثیرگذار بوده که به خوبی توانسته است تاریخ و معاصر را با هم پیوند دهد.
بازخورد مردم نسبت به نمایش-موسیقی گوجیرا در مراسم افتتاحیه المپیک ۲۰۲۴ متنوع و پیچیده بود این واکنشها نشاندهندهی تنوع دیدگاهها و حساسیتهای فرهنگی و اجتماعی مختلف در مواجهه با تنیدگی هنر معاصر با مضامین تاریخی است.
سر بریده را باید به دو دوره قبل و بعد از داعش تعریف کرد. در قبل از داعش، سر بریدن عملی خشن بود ولی مربوط به دوران کهن تاریخ و نهایتا تا قرن هجده میلادی و انقلاب فرانسه پیش میرفت و انسان هر چه متمدن تر شد از سربریدن بیشتر فاصله گرفت ولی چه کسی میتواند بی اعتنا به سر بریده نگاه کند و تصاویر سر بریدنهای داعش در همین یکی دو سال گذشته جلوی چشمش رژه نرود؟ آیا میتوان با چنین منطقی که نویسنده توضیح داده است، نمایش سر بریده را نشانه ای از عدالت قلمداد کرد؟ آیا این خشونت هولناک همان چیزی نیست که داعش اعلام میکرد؟ گمان نکنم بشود با تاریخ جهانی که داعش را از سرگذرانده است به تماشای سر بریده نشست نگر اینکه بر ان چشم بسته باشیم.
_________________
دیگر اینکه در متن یک تضاد به چشم میخورد. نویسنده نوشته است: «سر بریده ماری آنتوانت که نماد سلطنت و ستم است فریاد میزند: «اشرافزادهها… ما آنها را به دار خواهیم آویخت» بسیار کنایهآمیز است. کنار هم قراردادن چنین مضمون پارادوکسیکالی نشان میدهد درسهای آموختهشده از تاریخ همچنان هویت و ارزشهای ملت را جان میدهد و قدرت دگرگونکننده انقلاب را برجسته کرده و نشان میدهد حتی کسانی که زمانی نماد سرکوب بودند، میتوانند صدایی برای تغییر شوند.» معلوم نیست وقتی انتوانت در فریادش اشرافزاده ها را خطاب قرار داده است چگونه میتوان برداشت کرد که کسانی که زمانی نماد سرکوب بوده اند، میتوانند صدایی برای تغییر شوند؟ چه تغییری؟ او دارد به اشرافزاده ها یادآور میشود که نوبت ما هم میرسد یا شاید صدایش از زمانی میآید که هنوز سرش بریده نشده بود و در فکر سر بریدن مخالفان بود… هر چه هست، باز هم تاکید و تمرکز بر سربریدن این هولناک ترین تجسم آدمیزاد است.
مهتاب / 14 August 2024