[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130702_Farhangi_EkranCinema_M_Yousefipour.mp3[/podcast]
این هفته نمایش عمومی فیلم «شرق» ساخته زال باتمانقلیج، فیلمساز ایرانیتبار در سینماهای کشور انگلستان آغاز شد. در اکران این هفته میپردازیم به معرفی این فیلم.
«شرق» نخستینبار امسال در جشنواره فیلم ساندنس به نمایش درآمد و سپس در جشنوارههای دیگری چون سانفرانسیسکو و لسآنجلس نیز به روی پرده رفت. این فیلم از اول همین ماه در برخی سینماهای آمریکا به روی پرده رفته و از نیمه ماه جولای در سینماهای برخی از کشورهای اروپایی چون فرانسه، آلمان و ایتالیا نیز به نمایش درخواهد آمد.
پیتر تراورس منتقد «رولینگ استونز»: «شرق» ساخته باتمانقلیچ در بین فیلمهایی که این روزها به نمایش درمیآیند، فیلم مهمی است.
«شرق» یک تریلر است با موضوع انجام کاری نادرست برای رسیدن به هدفی درست و عالی. سارا، یک مأمور سابق «افبیآی» با عقاید مذهبی محافظهکارانه است که اکنون برای شخصی به نام «هیلر برود» به عنوان یک مأمور مخفی خصوصی کار میکند. شارون، یکی از مدیران ارشد کمپانی، مأموریتی به سارا میسپرد: او میبایست به عنوان یک مأمور مخفی به «گروه شرق» که یک گروه آنارشیست است نفوذ کند. اما در طی این مأموریت سارا بهتدریج به اهداف این گروه علاقمند میشود و در مأموریت بعدی «شرق» به آنها میپیوندد. در این گیرودار سارا به یکی از اعضای گروه دل میبندد و این رابطه عاشقانه او را بر سر یک دو راهی قرار میدهد و سرانجام در برابر مدیران سودجوی شرکتهای بزرگ میایستد.
«شرق» بر اساس فیلمنامهای از زال باتمانقلیج و بریت مارلینگ ساخته شده. باتمانقلیج، کارگردان این فیلم از پدر و مادری ایرانی در فرانسه متولد شده است. مادر او نجمیه خلیلی باتمانقلیج، نویسنده کتابهای آشپزی است که از آثارش میتوان به کتاب «نوشجان» اشاره کرد. باتمانقلیج و مارلینگ، همکار نویسنده و بازیگرش در سال ۲۰۰۹ به مدت دو ماه به «فریگانیسم» روی آوردند و فیلمنامه این فیلم را بر اساس تجربیات دو ماهه خود نوشتند.
افرادی که از «فریگانیسم» پیروی میکنند در اصل با قراردادهای اجتماعی رایج مخالف هستند. این افراد معمولاً از غذاهایی که در جامعه مدرن به علت انقضای تاریخ مصرف و یا زیادهروی در مصرف کنار گذاشته میشوند و یا وسایل و ابزاری که دور انداخته میشوند استفاده میکنند و تلاش میکنند با این تمهیدات با مادهگرایی و حرص رایج در جوامع مدرن مبارزه کنند.
باتمانقلیج درباره این تجربه و تأثیرش بر نوشتن فیلمنامه «شرق»، بهویژه چگونگی شکل دادن به ایدههای گروه معترض فیلم میگوید: «اوایل ما هم تجربهای مشابه داشتیم و به خودمان میگفتیم اینکار چه معنایی دارد؟ اما وقتی وارد ماجرا میشوید همه چیز تغییر میکند. شما شبانه به قسمت دورریز زبالههای فروشگاههای معروف میروید و میبینید آنها بسیاری از مواد غذایی را دور میریزند، تنها به خاطر اینکه زمان ممکن برای فروش آنها به انقضاء رسیده و اینکار هم کاملاً قانونی است. این مواد غذایی در محوطه پشت این فروشگاهها نگهداری میشوند تا زمانی که برای دور ریخته شدن جمعآوری شوند. تنها کاری که شما باید بکنید این است که شانس بیاورید و بتوانید مواد غذایی مناسب را پیدا کنید. ما به گروههای مختلف تقسیم میشدیم و هر گروه در نهایت آنچه را یافته بود در اختیار همه قرار میداد و با آن غذایی درست میشد که همه از آن استفاده میکردند. کسی که نمیتوانست یک غذای کامل برای بچهاش تهیه کند، به این شکل مشکلاش برطرف میشد و غذای مناسبی در اختیار بچهاش میگذاشت. با اینکار نه تنها شکم خودتان را سیر میکنید، بلکه به کودکی که گرسنه است و والدینش بیکار هستند و توانایی سیر کردن شکم او را ندارند نیز کمک کردهاید. اینجاست که متعجب میشوید و ذهنتان دستخوش تغییر میشود و با اینکه اینکار واقعاً احمقانه به نظر میرسد از خودتان میپرسید: آیا این وضعیت عادلانه است؟»
جاستین چانگ، منتقد «ورایتی» فیلم «شرق» را پسندیده و آن را هوشمندانه و درگیرکننده خوانده. اما به نظر او فیلم در نیمه دوم کششاش را تا حدی از دست میدهد.
باتمانقلیج و مارلینگ پیش از این در سال ۲۰۱۱ به اتفاق هم فیلمنامه «صدای آوای من» را نوشته بودند که در آنجا نیز باتمانقلیج فیلم را کارگردانی و مارلینگ یکی از نقشهای آن را بازی کرد. «صدای آوای من» در چندین جشنواره به نمایش درآمد و موفقیتهایی را نصیب این دو سینماگر کرد. نمایش فیلم «صدای آوای من» در جشنواره فیلم ساندنس باعث شد که مایکل کاستیگان، تهیهکنندهای که آثاری چون «بدنه دروغها»، «رابینهود» و «پرومته» را در کارنامهاش دارد، به همکاری با این دو علاقمند شود. او با خواندن فیلمنامه «شرق» به فیلمنامه علاقمند شد و به باتمانقلیج پیشنهاد داد که این فیلم را به همراه ریدلی اسکات و برادرش، تونی اسکات، فیلمسازان سرشناس هالیوود در کمپانی فیلمسازی اسکات تهیه کنند. به این شکل در سال ۲۰۱۱ فیلم «شرق» با بودجهای حدود شش و نیم میلیون دلار در لوئیزیانای آمریکای جلوی دوربین رفت و تقریباً در طی یک ماه فیلمبرداری شد.
سابقه آشنایی باتمانقلیج و مارلینگ به بیش از یک دهه میرسد. این دو در کالج با یکدیگر درس خواندهاند و همراه با یکدیگر، یکی در مقام فیلمنامهنویس و کارگردان و دیگری در مقام فیلمنامهنویس و بازیگر پلههای ترقی را طی کرده و خود را شناساندهاند.
باتمانقلیج درباره تجربه همکاری ده سالهاش با مارلینگ و همچنین درباره تقسیم وظایف هنگام ساخت فیلم میگوید: «رابطه ما هنگام کار چند مرحله دارد. مرحله اول زمانی است که با یکدیگر مینویسیم و مانند یک تیم و یا دو شریک عمل میکنیم. سعی میکنیم با هم به خط پایان این مرحله برسیم. مرحله بعدی زمانی است که سعی میکنیم فیلم را به مرحله تولید برسانیم و برای آن سرمایهگذار پیدا کنیم. این مرحله سختی است. خوششانس بودیم که توانستیم تا امروز دو فیلم بسازیم و این پیشینه، یافتن سرمایهگذار را برای ما سادهتر میکند. مثل این است که سراشیبی تپه را رد کردهایم و حالا برای پائین آمدن راه باز شده است. وقتی از این مرحله گذر کردیم، از هم جدا میشویم. از اینجا به بعد بریت میرود کارهایی را انجام دهد که برای بازی کردن نقشش لازم است و من هم خودم را برای کارگردانی فیلم آماده میکنم. برای مثال با عوامل فنی مانند فیلمبردار و طراحصحنه شروع به کار میکنم. در این مرحله ما همدیگر را فقط سر صحنه میبینیم و راستش احساس تنها بودن به آدم دست میدهد، چرا که حالا در دو سوی متفاوت ایستادهایم: مارلینگ کاملاً به بازیگر نقشاش تبدیل شده و من هم شدهام کارگردان. در اینجا اگرچه من دلتنگ شریک کاریام میشوم اما از اینکه او را در قالب یک بازیگر خوب میبینم لذت میبرم و همین هر روز کار را لذتبخش میکند.»
«شرق» مورد توجه منتقدان هم قرار گرفته و نقدهای مثبتی دریافت کرده است. پیتر تراورس منتقد «رولینگ استونز» با دادن سه ستاره از چهار ستارهاش به این فیلم، اگرچه نقطه اوج فیلم را قانعکننده نمیداند، اما اعتقاد دارد در راستای هدف اصلی فیلم است. او کارگردانی فیلم و بازی بازیگران در نقشهای اصلی را پسندیده و آن را در میان فیلمهایی که این روزها بر روی پرده است فیلم مهمی خوانده است. جاستین چانگ، منتقد «ورایتی» نیز فیلم را پسندیده و آن را هوشمندانه و درگیرکننده خوانده که به نظر او در نیمه دوم کششاش را تا حدی از دست میدهد.
«شرق» با زمان ۱۱۶ دقیقه محصول سال ۲۰۱۳ کشورهای انگلستان و آمریکا است.