بیش از ۶۰ تشکل مردمی و نهاد غیر دولتی در نامهای به حسن روحانی، رییس جمهور منتخب، از او خواستهاند ضمن توجه به میراث فرهنگی و محیط زیست، گردشگری را هم دریابد. این سازمانهای غیر دولتی از مهدی حجت و معصومه ابتکار به ترتیب به عنوان بهترین گزینهها برای تصدی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و سازمان محیط زیست ایران نام بردهاند.
در بخشی از این نامه آمده است «بر خلاف برخی سخنان، گردشگری را جدا از میراث فرهنگی و موجب آسیب زدن به آن نمیدانیم، بلکه بر این باوریم که مدیریت نادرست و تابعیت برنامههای حوزه میراث فرهنگی از راهبردهای حوزه گردشگری است که باعث نابود شدن تدریجی یادمانهای فرهنگی میشود. این روند باید معکوس شود، چرا که توجه ما به میراث گرانقدرمان است که گردشگر را جذب خواهد کرد.»
اما آیا توجه به حفاظت از میراث فرهنگی ایران و انتخاب فردی از این حوزه، مانند مهدی حجت و یا یک کارشناس دیگر میراث فرهنگی میتواند گردشگری ایران را به رقابت با کشورهای منطقه وارد کند؟ جایی که ترکیه و بعضی کشورهای جنوب خلیج فارس مدتهاست برای به دست آوردن بازار گردشگری آن برنامهریزی کردهاند.
آمارها چه میگویند
بسته به اینکه از چه کسی بپرسید، آمارها تفاوت خواهند داشت. بله، مشکل اول گردشگری ایران از آمار گردشگران شروع میشود. در هشت سال گذشته و به ویژه بعد از سال ۱۳۸۸ سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران اصرار داشت که گردشگری با رشد بیسابقه روبهرو بوده و در این زمینه آمارهای حیرتانگیزی نیز ارائه میشد که گاه در آنها صبحت از ورود بیش از دو و نیم میلیون نفر گردشگر خارجی در سال به ایران بود.
طبق جدول شاخص رقابت در زمینه گردشگری و سفر که در سال ۲۰۱۳ و توسط مجمع جهانی اقتصاد منتشر شده، ایران در سال ۲۰۱۱ و در بین ۱۴۰ کشور در رتبه ۱۱۴ قرار داشته است.
اما آمارهای دولت بارها از سوی کارشناسان مستقل و همچنین استادان رشته گردشگری زیر سئوال رفته است. حالا مشخص شده که در برخی آمارهای دولتی هر تبعه خارجی در ایران، یک گردشگر بهحساب آمده است؛ حتی مثلاً کسانی که در ایران کار میکنند و مزد میگیرند. در حالی که طبق تعاریف سازمان جهانی گردشگری نه تنها کسی که در یک کشور کار میکند و مزد میگیرد گردشگر به حساب نمیآید بلکه بسیاری از سفرها نیز سفرهایی نیستند که در تعریف گردشگری بگنجند. مشخص نبودن تعریف گردشگر باعث شده تا هر مقام دولتی بتواند به میل خود آمارهای دلفریبی ارائه کند، بدون آنکه این آمارها گرهی از مشکلات گردشگری ایران باز کرده باشند.
با این حال طبق جدول شاخص رقابت در زمینه گردشگری و سفر که در سال ۲۰۱۳ و توسط مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) منتشر شده، ایران در سال ۲۰۱۱ و در بین ۱۴۰ کشور در رتبه ۱۱۴ قرار داشته است. البته این رتبه ایران در سال جاری میلادی اندکی بهبود یافته و جایگاه کنونی ایران ۹۸ است. این در حالی است که در آسیا، ژاپن، هنگ کنگ و کره جنوبی به ترتیب در رتبههای چهاردهم، پانزدهم و بیست و پنجم قرار دارند. همسایه جنوبی ایران، یعنی امارات متحده عربی هماکنون در رتبه ۲۸ است و با ایتالیا تنها دو پله اختلاف دارد. جایگاه ترکیه نیز اکنون رتبه ۴۶ است. جدول شاخص رقابت در زمینه سفر و گردشگری بر مبنای اندازهگیری شاخصهایی تهیه میشود که یک کشور را در زمینه توسعه و سرمایهگذاری در بخش سفر و سیاحت جذاب میکند.
داشتن تخت جمشید و پاسارگاد و یا بالیدن به تپههای باستانی هفت هزار ساله برای بهره بردن از درآمدهای سرشار گردشگری کافی نیست. چنین رویکردی تنها میتواند بخش اندکی از توریست فرهنگی را به خود جلب کند که به دنبال تحقیقات دانشگاهی و یا کسب اطلاعات و دانش در سفر است.
در این جدول اکثر کشورهای مسلمان خاورمیانه مانند امارت، قطر، بحرین، عمان، اردن، عربستان، لبنان، مصر و مراکش بالاتر از ایران ایستادهاند. فراهم بودن زیرساختهای مناسب برای گردشگری و وجود منابع انسانی از عوامل تأثیرگذار در این رتبهبندی است. از دیگر عوامل اصلی میتوان به قوانین و سیاستگذاریهای مرتبط با گردشگر، امنیت و آسایش، بهداشت، سفر هوایی آسان و همچنین وجود امکانات برای سفر داخلی درون هر کشور، قیمتهای رقابتی، و سرانجام منابع طبیعی و فرهنگی برای گردشگران اشاره کرد. بنابراین علیرغم تصور بسیاری از ما، داشتن تخت جمشید و پاسارگاد و یا بالیدن به تپههای باستانی هفت هزار ساله برای بهره بردن از درآمدهای سرشار گردشگری کافی نیست. چنین رویکردی تنها میتواند بخش اندکی از توریست فرهنگی را به خود جلب کند که به دنبال تحقیقات دانشگاهی و یا کسب اطلاعات و دانش در سفر است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه گردشگری، داشتن آمار گردشگری نخستین قدمی است که باید در جهت حل مشکلات این رشته برداشت. تا مشخص نشود چه میزان گردشگر، با چه هدفی و به چه مقصدی در ایران سفر میکنند نمیتوان برای افزایش آنها و کسی درآمد بیشتر از ورود آنها برنامهریزی کرد. اما کمتر کسی است که باور کند ما هنوز آمار درستی از میزان گردشگر ورودی به کشور نداریم. در زمانی که گردشگری برای خود یک سازمان مجزا بود و هنوز با سازمان میراث فرهنگی ادغام نشده بود، برای کسب آمار گردشگری یک واحد مخصوص در آن سازمان وجود داشت. اما پس از ادغامش با سازمان میراث فرهنگی این واحد منحل شد. در ابتدا قرار بود واحد جدیدی به نام «دفتر اطلاعات آمار و برنامهریزی» تشکیل شود، اما جایگاه واحد آمار اکنون به زیر مجموعه کوچکی در یکی از معاونتها تقلیل یافته است. به گفته اردشیر اروجی، کارشناس آمار و برنامهریزی در سازمان میراث فرهنگی گردشگری، علت شکست برنامههای گردشگری در ایران نبودن آمار و اطلاعات صحیح است. (ایسناـ ۹ اردیبهشت ۱۳۹۲)
مهدی حجت، کلید قفل گردشگری ایران؟
حالا نام مهدی حجت، معمار و از رؤسای سابق سازمان میراث فرهنگی، از گوشه و کنار شنیده میشود. بسیاری او را به حسن روحانی پیشنهاد دادهاند. حجت که در دوران نخستوزیری میرحسین موسوی، رییس سازمان میراث فرهنگی کشور بود، در سالهای اخیر نیز ریاست کمیته ملی ایکوموس ایران را بر عهده داشت؛ کمیتهای غیر دولتی که البته نتوانست هیچ نقشی در جلوگیری از تخریبهای گسترده و اتفاقات ناخوشایند در زمینه میراث فرهنگی ایفا کند.
حجت هماکنون نیز به عنوان یک عضو جدید به شورای شهر تهران راه یافته است. عملکرد او در زمینه حفاظت از آثار تاریخی ایران باید توسط معماران و باستانشناسان مورد بررسی قرار گیرد، اما در زمینه گردشگری مشخص نیست آیا حجت نیز در این سالها تغییر کرده و دارای دیدگاههای جدید شده و یا اینکه همچنان نگاه محفاظهکارانه به میراث فرهنگی و گردشگری دارد؛ نگاهی که ممکن است جایگاه علمی شایستهای برای آثار تاریخی فراهم کند اما معلوم نیست منجر به توسعه گردشگری و تعامل با بخش خصوصی میشود یا خیر.
دو عامل مهم مانع از رشد ایران در زمینه گردشگری و رقابت آن با کشورهایی مانند ترکیه و امارات است. عامل اول عدم تمایل ایران به باز کردن بی قید و شرط درهای کشور است و عامل دوم وجود روابط تیره سیاسی با بسیاری از کشورها و همچنین تحریمهای سنگین در زمینههای مختلف.
شاید با آمدن افرادی مانند او متخصصان میراث فرهنگی بیش از بقیه خوشحال شوند، ولی صاحبنظران حوزه گردشگری میدانند که کلید قفل گردشگری ایران در دست سیاستمدارانی است که طراح سیاستهای کلان ایران هستند. این باور بهطور ضمنی وجود دارد که در شرایط فعلی دو عامل مهم مانع از رشد ایران در زمینه گردشگری و رقابت آن با کشورهایی مانند ترکیه و امارات است. عامل اول عدم تمایل ایران به باز کردن بی قید و شرط درهای کشور است و عامل دوم وجود روابط تیره سیاسی با بسیاری از کشورها و همچنین تحریمهای سنگین در زمینههای مختلف.
ورود سیل گردشگران به هر کشوری خواه ناخواه تبعات فرهنگی مختلفی نیز همراه خواهد داشت. میزان استقبال و آمادگی کشورها برای مواجه با این گوناگونیهای فرهنگی میتواند عاملی برای سیاستگذاریهای بالادست باشد. آیا ایران حاضر است مانند ترکیه پذیرای حجم انبوه گردشگران از ملتها و فرهنگهای مختلف باشد و ضمن محترم شمرده شدن فرهنگ مردم ایران به تفاوتهای فرهنگی و خواستههای گردشگران نیز احترام بگذارد؟ آیا ایران آمادگی پذیرفتن تغییرات فرهنگی بر اثر حضور انبوه گردشگران را خواهد داشت؟
از سوی دیگر روابط تیره سیاسی و تحریمها نیز مانعی جدی در این زمینه هستند. تحریمها بر سفرهای هوایی به ایران تأثیر جدی گذاشته و بسیاری از خطوط هوایی پروازهای مستقیمشان را به ایران محدود و یا قطع کردهاند. همچنین عدم امکان استفاده از کارتهای اعتباری بینالمللی و نبودن زمینههای تجارت الکترونیک نیز کار توسعه گردشگری را بسیار دشوار کرده است. اینها را باید در کنار مشکلات داخلی مانند عدم توسعه مراکز اقامتی، کافی نبودن امکانات سفر داخلی، و فقر اطلاعات گردشگری و عوامل دیگر قرار دارد.
شاید حسن روحانی بتواند با کاهش تنش سیاسی ایران میان و کشورهای غربی و برداشتن بخشی از تحریمها، بر رونق گردشگری نیز تاثیر بگذارد، اما باید دید در کنار این، سیاستگذاران اصلی در ایران تا چه حد تمایل خواهند داشت درهای ایران به روی جهان گشوده شود.
چالشهای دولت یازدهم در عرصههای فرهنگی:
موسیقی پاپِ «حلال»
حق تکثیر (کپیرایت)؛ آری یا نه؟
سهم قرآن از دلار
پشت پرده تلاشهای دولت برای کاهش سانسور
تغییر بنیادین نظام فرهنگی یا برآوردن حداقل انتظارات ناشران و نویسندگان؟
هنرهای تجسمی و سیاستهای دولتی
ضدیت جمهوری اسلامی با سازهای جهانی