هر ساله آئینی با نام «کومسای» در منطقه «اورامان تخت» شهرستان سروآباد در کردستان برگزار میشود. تاریخ برگزاری این مراسم قبلا در روزهای ابتداییتر فصل بهار بوده است. رسم بر این بوده طی این مراسم، مسئولیتهای مهم روستای اورامان میان طایفهها و اشخاص تقسیم شوند، مسئولیتهایی مربوط به ییلاق، انتخاب چوپان، انتخاب امام جمعه و دیگر امور روستا. مراسم قبل از طلوع آفتاب برگزار میشد. اکنون اما با توریستی شدن هرچه بیشتر آئینها، طبیعت، پوشش و سبک زندگی مردم منطقه، زمان و شیوه برگزاری مراسم کومسای هم دگرگون شده است. زمان برگزاریاش به اردیبهشت منتقل شده است، به روزهایی که امکان هجوم هر چه بیشتر گدشگران برای تماشای مراسم فراهم باشد.
روایت محلی کومسای
روایتهای سنتی پیرامون روز کومسای، آن را به امرِ مقدس و آئینی پیوند میدهند. میگویند درویش گومار (از مریدهای پیرشالیار اورامان) از روستای دمیو برای حل مشکل کمبود شیر دامهایش به پیرشالیار شکایت میبرد. پیرشالیار او را به سمت قبرِ یک دامپزشک قدیمی هدایت میکند. میگوید از سنگهای بالای مزارش تکهای ببرد و به مشک دامهایش ببندد تا شیرشان بیشتر شود. اکنون بریدن تکه سنگی در جوار مزار پیرشالیار هر ساله به بخش مهمی از آئین کومسای بدل شده. فرض بر این است که این تکه سنگ تمامی ندارد و با بریدن هر سالهاش، تکهای جدید به آن اضافه میشود. هر چند بریدن این تکهسنگ در روز کومسای قبلا جزو برنامههای فرعی چنین مراسمی بوده، اما اکنون با توریستی شدن این مراسم، به یکی از بخشهای اصلی آن بدل شده، به این دلیل که گردشگران تمایل چندانی به دیدن و شنیدن بحثهای مربوط به مدیریت روستا ندارند، و بیشتر تمایل دارند صحنههای جذابی را ببینند که در محل زندگی خودشان وجود ندارد.
نسل جدید برگزارکنندگان کومسای هم این را به خوبی درک کردهاند. به همین دلیل تلاش میکنند از بخشهای بیارتباط آن با گردشگری بکاهند و به جذایتهای گردشگرپسندش اضافه کنند.
اُوِرتوریسم کومسای
اما همین تلاشها برای جذب هرچه بیشتر گردشگر به این مراسم، پیامدهایی ناخواسته برای زندگی مردم منطقه داشته است. پیامد ناخواسته در مدیریت صنعت گردشگری را اُورتوریسم (گردشگری بیرویه: Overtourism) مینامند. این اصطلاح به مسائلی اشاره دارد که هجوم بیش از حد گردشگر در مقطع زمانی مشخصی برای اجتماع و طبیعت یک منطقه به دنبال دارد.
مسئله اُورتوریسم تنها اورامان را درگیر نمیکند، بلکه تمامی زیست روستایی اطراف را زیر تأثیر میبرد. روستای اورامان تخت از جهت حمل و نقل، دروازه آمد و شد منطقه بزرگتری به همان نام است. یعنی منطقه هورامان که در میان دو استان کردستان و کرمانشاه پراکنده است. این منطقه از روستاهای دامنه کوسالان و شاهو در مسیر جاده قدیم مریوان ـ سنندج شروع میشود و به منطقه اورامان لهون در اطراف شهر پاوه در استان کرمانشاه ختم میشود. بین این مجموعه سکونتگاه روستایی متراکم را کوههای بلند دربرگرفتهاند. رفت و آمد میانشان جز از راه معدود جادههای کوهستانی ممکن نیست. برای مثال راه تمامی روستاهای نوین، کلجی، ناو، ژیوار، بلبر، سلین و هجیج از روستای اورمان تخت، یعنی محل برگزاری آئینهای توریستپسند اینچنینی میگذرد. هر اختلالی در جاده این روستا به معنی ایجاد اختلال در زندگی همه این روستاهای به نسبت پرجمعیت است.
کومسای ۱۴۰۲
کومسای امسال در روز ۱۵ اردیبهشت، منجر به ترافیکی بیسابقه شد. تخمین زده میشود که بیش از ۶ هزار گردشگر طی تنها یک روز به روستای اورامان تخت وارد شدند. این جمعیتی است که جادهها و کوچههای باریک منطقه گنجایشش را ندارد.
مسیر رفت و آمد مردم منطقه در این روز در عمل مسدود شد. بسیاری از مسافران از دو روز قبل، در روستا ساکن شده بودند. ظرفیت هتلها و خانههای اجارهای پر شد. بیشتر مسافران شب قبل از مراسم را در چادر ماندند. چادرها را در نزدیکی پوشش جنگلی مزار پیرشالیار برپا کردند. قطعا آثار به جامانده از سکونت شبانه آن همه مسافر در دل طبیعت تماشایی نخواهد بود. زبالههای به جامانده از آنها آزاردهنده و مخرب است.
منفعت هجوم گردشگر به منطقه اورامان را دستهای معدود میبرند. همچون هتلداران، مالکان رستورانها و فروشگاههای بزرگ، مالکان خانههای اجارهای و دیگر بازاریهای خردهفروش. اما هزینه آن را همه مردم و طبیعت منطقه میپردازند.
گردشگری و مزدبگیران غیربومی
مواهب توسعه گردشگری در منطقه نصیب تعداد به نسبت کمی ازساکنان منطقه شده است. اما دردسرهایش بر سر همگان آوار میشود.
بالا رفتن غیرطبیعی نرخ اجارهبها در روستاهای منطقه، به ویژه خود اورامان، یکی از مهمترین پیامدهای هجوم گردشگر به منطقه بوده است. در سالهایی که فشارهای اقتصادی بخشی از جمعیت دیگر مناطق کردستان را راهی معبر کولبری تهته در نزدیکی روستای اورمان میکند، عدهای ترجیح میدادند در همین روستا خانهای اجاره کنند. این کولبران مهاجر قبلا میتوانستند خانهای با قیمتی معقول اجاره کنند. زمان استراحتشان را در خانه اجارهای میماندند و از آنجا راهی مرز کولبری میشدند. اما اکنون چنین امکانی برای کولبران و حتی کارمندان و کارگرانی که در این روستا به عنوان مرکزیت اداری منطقه کار میکنند دشوار شده است.
همچنین کارمندان اداره بهداشت، سیمبانها، سربازان و کارگران خدماتیای که بومی منطقه نیستند، به دشواری میتوانند خانهای با قیمیتی مناسب اجاره کنند.
مالکان خانهها ترجیح میدهند خانهشان را به قیمیتی بسیار بالاتر به گردشگران اجاره دهند. به همین دلیل هم در طول سال آن را خالی نگه میدارند تا در فصل هجوم گردشگر در بهار، به قیمتی چند برابر به گردشگران اجاره دهند.
کالای اغواگر «فرهنگ»
تخریب طبیعت منطقه زیر فشار هجوم غیرنرمال گردشگر هم بخشی دیگر از پیامدهای هجوم بیبرنامه گردشگران است.
بخشی از فعالان فرهنگی بومی که منافعشان به منفعت نهاد بازار توریسم گره خورده تلاش میکنند اغلب از مزیتهای گردشگری برای مردم منطقه بگویند. استدلالشان این است که هجوم گردشگر در هر شریطی به معنای رونق اقتصادی است. اما آنها مسئولانه مردم را از پیامدهای درازمدت و پنهان این رونق هم آگاه نمیکنند. همچنین در تبلیغ برای رونق گردشگری منطقه، تلاش بر آن است که بگویند ثروت ناشی از رونق گردشگری به نفع همه است، در حالی که نتیجه چنین رونقی محدود به چند قشر مشخص و محدود است. اکثریت مردم بومی در گوشهای و به دور از چنین هیاهوهایی همچنان مشغول باغبانی، دامداری و کسب و کارهای کوچک خودشان هستند. نه تعلق خاطر چندانی به آب و رنگ چنان مراسمی دارند و نه منفعتشان را در مشارکت همدلانه با آن میبینند.
با درود
متشکرم از گزارش و مطلب پیرامون گردشگری در اورامان.
من خودم اهل کردستان ایران هستم و ساکن هلسینکی. دو سال پیش شاهد نابسامانی اینچنین بودهام…
مطلب، درست و صادقانه است.
امید / 07 May 2023