روابط عمومی دیوان عالی قضایی ایران صبح یکشنبه ۲۱ اسفند از تایید حکم اعدام فرجالله کرملا چعب معروف به حبیب اسیود، از رهبران حرکه النضال العربی لتحریر احواز (جنبش عربی برای آزادی اهواز) خبر داد.
دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی در پاییز ۱۳۹۹ حبیب اسیود را از ترکیه ربود و به ایران منتقل کرد. او در زندان شکنجه و به اعتراف اجباری مجبور شد.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی اسیود را به دست داشتن در «عملیات تروریستی در رژه اهواز» در ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ متهم کرده است. این اتهام در شرایطی به اسیود و حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز نسبت داده شد که نیروهای نظامی ایران پیشتر داعش را مسئول آن دانسته و مدعی شده بودند که به پایگاههای دولت اسلامی در سوریه و عراق حمله کرده و انتقام این عملیات تروریستی را گرفتهاند.
دیوان عالی قضایی جمهوری اسلامی در اطلاعیهای ادعا کرد «در لایحه فرجام خواهی وکیل، استدلالی که اساس دادنامه فرجام خواسته را مخدوش کند، ملاحظه نمیشود».
بر اساس رای دادگاه بدوی رسیدگیکننده به اتهامهای اسیود، او به «سرکردگی گروه باغی» و «برنامهریزی و انجام اقدامات تروریستی» متهم و بابت همین اتهامها به اعدام محکوم شده بود.
قوه قضاییه جمهوری اسلامی در هفته گذشته (۱۵ اسفند ۱۴۰۱) شش زندانی عرب به نامهای علی مجدم، محمدرضا مقدم، معین خنفری، حبیب دریس، عدنان غیبشاوی و سالم موسوی را نیز به اتهام عضویت در «شاخه نظامی حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز» به اعدام محکوم کرده بود.
در رای صادر شده برای این شش متهم از حبیب اسیود با عنوان «سرکرده گروه تروریستی و باغی» نام برده شده بود.
اسیود شهروند دو تابعیتی ایران و سوئد است که در پاییز ۱۳۹۹ از ترکیه ربوده و به ایران منتقل شد. او پیشتر یکی از رهبران جنبش عربی برای آزادی اهواز بود.
جنبش عربی برای آزادی اهواز که یک گروه جداییخواه و خواهان استقلال بخشهایی از استان خوزستان از ایران است، در دهه ۷۰ خورشیدی، پس از آنکه فعالان عرب از برنامه امنیتی حکومت برای تغییر بافت جمعیتی در خوزستان پرده برداشتند، شکل گرفت. بر اساس ادعای فعالان عرب دولت ایران در دو طرح «توسعه استان خوزستان»، تغییر بافت جمعیتی و کوچاندن عربهای احوازی (اهوازی) به سایر مناطق ایران را به عنوان دو راهکار امنیتی برای جلوگیری از اعتراضهای گسترده در خوزستان مطرح کرده است.
خوزستان در دهه ۸۰ و ۹۰ خورشیدی از کانونهای اصلی اعتراضی در ایران بود. اعتراضات گسترده به انتقال آب کارون، تبعیض و ستم ملی و تحقیر هویت عربها در رسانههای عمومی، تحمیل فقر و نابرابری در حالی که خوزستان بیشترین سهم را در تولید ارزش افزوده و منابع نفتی دارد و مطالبات کارگران، از عمدهترین دلایل خیزشهای اعتراضی در خوزستان به شمار میروند.
در دهه ۹۰ شمار زندانیان سیاسی در استان خوزستان بیش از ۱۴ هزار نفر گزارش شده بود که تحت آزار و شکنجه شدید قرار داشتند.
در تابستان ۱۴۰۰ خوزستان شاهد اعتراضات گسترده به توزیع نابرابر آب بود. این اعتراضات که به قیام تشنگان شهرت یافت بیش از یک ماه ادامه داشت. نیروهای حکومتی برای سرکوب معترضان دستکم ۱۴ تن را کشتند و صدها تن را بازداشت کردند. در سال ۱۳۹۸ نیز شهرهای مختلف در استان خوزستان از کانونهای اصلی اعتراضات به افزایش قیمت بنزین بود. بر اساس گزارش منابع حقوق بشری، حکومت مرکزی در ماهشهر یکی از خونبارترین سرکوبها را پیش برد که با وجود گذشت بیش از سه سال هنوز ابعاد آن نامشخص است. همچنین در سال ۹۶ نیز چند شهر در خوزستان شاهد سرکوب خشن معترضان در دی ماه بود.
پیش از ان نیز در دهه ۸۰ و ۹۰ اعتراضهای گستردهای به انتقال آب کارون، تخریب محیط زیست، تحقیر عربها در رسانههای حکومتی و همینطور اعتراض کارگران هفتتپه و فولاد اهواز این استان را به معترضترین منطقه ایران بدل کرد.
جمهوری اسلامی ایران عربهای احوازی (اهوازی) را به همکاری با «دولتهای خارجی منطقه» و به صورت ویژه عربستان سعودی متهم میکند. پلیس دانمارک در سالهای گذشته ایران را به اقدام برای ترور رهبران حرکه النضال العربی لتحریر الاحواز متهم کرد و در مقابل هم مدعی شد که چند تن از اعضای این گروه را به ظن جاسوسی بازداشت کرده است.