خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی میدانی از شمال سوریه به وضعیت دشوار زنان سوری پس از زلزله بامداد دوشنبه ۶ فوریه/ ۱۷ بهمن پرداخته است. خبرنگار با عایشه همراه شده است. مادربزرگی که تنها ۴۳ سال دارد و در شهر الاتارب در شمال غرب سوریه زندگی میکند. او خود را در یک شال پشمی سنگین پیچیده تا حفاظش باشد در برابر سرما. عایشه نوه نوپایش را همراهی میکند تا مسیر طولانی رسیدن به حمام و دستشویی را طی کنند که مسافتش ۱۵ دقیقه پیادهروی است.
یک هفته پس از آن که زمین لرزه خانه آنها را با خاک یکسان کرد، این زن ۴۳ ساله هنوز به آب، برق و گرما برای خود و ۱۱ عضو خانوادهاش که همه در یک چادر جمع شدهاند، دسترسی ندارد. عایشه میگوید:
وقتی به خانه خود نگاه میکنم، تعجب میکنم که چگونه کسی زنده بیرون آمده است؟ شاید بهتر بود که من بمیرم. من از زیر آن آوار بیرون آمدم تا آوار تمام دنیا را روی دوشم حمل کنم.
عایشه نمیداند که او و سایر سوریها تا چه حد از مصیبت را میتوانند تحمل کنند. زنان به ویژه مسئولیت حفظ خانوادههای از هم پاشیده را در طول ۱۲ سال گذشته جنگ داخلی بر عهده گرفتهاند. درگیری و فروپاشی اقتصادی میلیونها نفر را به کمکهای بین المللی وابسته کرده است. اکنون به آن سختیها، ویرانیهای ناشی از زلزله هم اضافه شده است. زلزلهای که دهها هزار نفر را کشته و میلیونها نفر را در جنوب ترکیه و شمال سوریه بیخانمان کرده است.
با توجه به اینکه بیمارستانها مملو از مجروحان زلزله است عایشه نمیتواند به خدمات پزشکی برای درمان و کنترل بیماری کبدیاش دسترسی داشته باشد. او و همسرش هر دو منابع درآمد خود را در زلزله از دست دادند. تاکسی همسرش زیر آور مدفون شده و انبار لباسهای تاناکورای عایشه هم که مشتریهایش همسایهها بودند از بین رفته است.
آنها چیزی برای تأمین ۶ فرزند و پنج نوه خود ندارند، از جمله دو نوه که پس از کشته شدن یکی از پسرانشان در جنگ به آنها سپرده شده است.
عایشه در حالی که اشک میریخت گفت:
اگر سختیهای زندگی نشانه عشق و توجه خداست، پس خدا واقعاً مردم سوریه را دوست دارد.
چادر آنها در کمپ زلزله زدگان در الاتارب قرار دارد. این شهر بخشی از آخرین منطقه تحت کنترل مخالفان در شمال غرب سوریه است و سالها شاهد بمباران و جنگ بوده است. با قدم زدن در میان ردیف خانههای ویران شده در شهر، تشخیص اینکه کدام یک در نتیجه زمین لرزه فرو ریخته و کدام با بمباران دشوار است.
جنگ سوریه بار سنگینی بر دوش زنان گذاشته است. مردان زیادی کشته، بازداشت، معلول و یا مجبور به ترک کشور شدهاند. بر اساس گزارش سازمان ملل، تعداد زنان سرپرست خانوار در سراسر سوریه حدود ۸۰ درصد افزایش یافته و بیش از یک پنجم خانوارها را تشکیل میدهد.
حتی قبل از زلزله، بیش از ۷ میلیون زن و دختر در سراسر سوریه به خدمات بهداشتی و حمایت در برابر خشونت فیزیکی و جنسی نیاز داشتند. ازدواج کودکان در حال افزایش بود و صدها هزار دختر از تحصیل بازماندند.
بر اساس آمار سازمان ملل، تأثیر فوری این زمین لرزه حداقل ۳۵۰ هزار حاملگی را در سوریه و ترکیه در معرض خطر قرار داده است.
زنان در شمال غرب سوریه که تحت کنترل مخالفان است به ویژه آسیب پذیر هستند. اکثر جمعیت ۴ میلیونی این قلمرو پس از آواره شدن از سایر مناطق سوریه به آنجا گریختهاند. مراقبتهای بهداشتی قبل از زلزله هم بحرانی شده و به کمکهای خارجی وابسته بود. اکنون خدمات پزشکی غیر اورژانسی برای مقابله با زلزله متوقف شده است.
در طول جنگ، عایشه و خانوادهاش بارها از خانه خود در اتارب در مواقع بمباران به مناطق امنتر گریخته بودند و ماهها در آنجا میماندند تا بتوانند برگردند. یکی از پسران او در سال ۲۰۱۹ کشته شد و از آن زمان او از دو نوه خردسالش مراقبت میکند.
اما به گفته او، «در ۱۲ سال جنگ، هرگز طعم وحشت و درد را مانند آن شب» زلزله نچشیدیم.
هنگامی که زمین لرزه قبل از سحر ۱۷ بهمن رخ داد، عایشه و خانوادهاش موفق شدند از ساختمان خود خارج شوند زیرا تنها بخشی از آن فروریخته بود. در سرما ایستاده بودند و باران میبارید و با ناباوری به ویرانی نگاه میکردند.
ساختمان همسایه آنها کاملاً فروریخته بود و بسیاری از کسانی که داخل آن بودند کشته شدند – از جمله زنی که به تازگی زایمان کرده بود، نوزادش، هفت فرزند دیگرش و مادرش که چند ساعت قبل برای کمک به نگهداری نوزاد آمده بود.
مردگان ساختمان اکنون در یک گور دسته جمعی در انتهای یک قطعه زمین کشاورزی همسایه آرام گرفتهاند. مالک زمین به دلیل پر شدن گورستانها زمینش را اهدا کرده است.
زنان در میانه جنگ و محافظهکاری
قبل از زلزله اوضاع سخت بود. در قلمرو تحت کنترل مخالفان، ۹۰ درصد از جمعیت به کمکهای بشردوستانه وابسته هستند. هیچ کاری برای مردان وجود ندارد و بسیاری از مردان در جنگ معلول شدهاند. برخی از زنان در خدمات اجتماعی و همکاری با گروههای امدادی شغلی پیدا میکنند. برخی دیگر صنایع دستی خانگی مانند ساختن صابون یا دوخت لباس را پی گرفتهاند. صدها داوطلب زن دفاع غیرنظامی وجود دارند که بسیاری از آنها برای اولین بار در مأموریتهای نجات و جستجو شرکت کردند.
اما در جامعه عمدتاً محافظهکار، تحت سلطه گروهی که زمانی وابسته به القاعده بود، شاغل بودن برای زنان آسان نیست.
حلیمه ۳۰ ساله، مادر دو فرزند، در اوایل جنگ همسرش را از دست داد. او برای سالها در پناهگاههای آوارگان شمال غرب شوریه با جیره غذایی اهدایی بینالمللی زندگی کرده است. این زمین لرزه همان سرپناه آوراگان را هم تخریب کرده و او میترسد در آنجا بماند اما جایی برای رفتن ندارد.
من برای رحم و محبت خدا دعا میکنم. شاید کسی بتواند از فرزندان من مراقبت کند.
هماهنگی برای رساندن کمکهای بشردوستانه به سوریه، برای سالها یکی از پیچیدهترین بحرانهای جهان بوده است. اکنون شکاف بین بودجه این کمکها و نیاز مردم این منطقه افزایش یافته و بیش از ۵۰ درصد درخواستهای سازمان ملل برای دریافت کمک از اهداکنندگان برای رسیدگی به وضع اضطراری کنونی بی پاسخ مانده است. در سال ۲۰۲۱، بخش بهداشت در شمال غرب سوریه ۶۰ درصد کمبود بودجه داشت و تنها ۶٫۴ میلیون دلار از ۲۳٫۳ میلیون دلار تحت پوشش بود.
با وقوع زلزله، سازه بیمارستانها بر اثر امواج زلزله آسیب دیدهاند. حجم بالای مجروحان و تلفات نیز سبب شده تا تجهیزات ضروری اورژانس بیمارستانها تمام شود. زایشگاهها پر از زایمان زودرس و عوارض بارداری هستند.
اکرام حبوش، مدیر زایشگاه الاتارب گفت:
مادران هنوز در خیابانها زندگی میکنند. ما انکوباتور کافی برای زایمان زودرس نداریم. وضعیت به شدت بیثبات است.
در طول سالهای درگیری، زنان سوری هر آنچه در توان داشتند به کار بردند تا خودشان و خانوادهشان را حفظ کنند. وقوع یک بلای طبیعی چیزی بود که دیگر انتظارش را نداشتند. عایشه میگوید:
ما خسته شدهایم. برای ۱۲ سال، از ترس بمباران، حملات هوایی یا آوارگی یک شب نخوابیدهایم. اکنون آوارگی و بدبختیمان ابدی شده است. ما در حال زیستن در میانه تراژدیای بزرگتر از همه تراژدیها هستیم.
کاش خدا به جای مردم بی دفاع و بیچاره بشار اسد و امثالهم را دوست میداشت و نعمت آزمودن را به آنها می داد…..
کاش جهان شمولی و انسان دوستی و بی طرفی حقیقتا از اصول صلیب سرخ جهانی و هلال احمر ایرانی بود تا به انسانهای شمال سوریه هم امداد رسانی میکرد…جدا از اینکه تحت سلطه چه کسانی هستند.
شهناز / 15 February 2023