گروهها و کلکتیوهایی در ۱۲ شهر اروپا و کانادا (برلین، پاریس، منچستر، آمستردام، بروکسل، فرانکفورت، گوتینگن، هامبورگ، ارفورت، برمن، دورتموند و مونترآل) شنبه ۲۱ ژانویه همزمان اکسیون مشترک «علیه سرکوب، برای مقاومت» را سازماندهی کردند. آنچه در زیر میخوانید، گزارشی جمعی از آن تجمع و توصیف علتها و چشمانداز آکسیون مشترک برگزارشده است.
خیزش انقلابی ژینا همگان را به تکاپو واداشت. ستمدیدگان با قیام خود نهفقط یکدیگر، بلکه حتی دشمنانشان را به تکاپو واداشتند: از جنبوجوش ننگین دولت اسلامی ایران برای حفظ بقایش ازطریق سرکوب عریان، تا اعلام همراهی ظاهری قدرتهای غربی و جریانات ارتجاعی با خیزش ژینا، که کوشیدهاند با تحریف خیزش و حذف سویههای انقلابی آن، قدرت خویش را بر فراز ارادهی ستمدیدگان مستقر سازند. در اینجا بود که واژهی انقلاب که تا چندی پیش در ادبیات سیاسی نیروهای راستگرا و قدرتمدار تابو محسوب میشد، به ورد زبان رسانههای پرحرف و کممغزشان بدل شد، تا بتوانند بهکمک قدرتهای غربی فرآیند انقلابی را بهسمت یک «گذار سیاسی کنترلشده از بالا» هدایت کنند؛ گذاری که سوژههای اصلی انقلاب (زنان، کارگران، ملتهای غیرفارس و دیگر اقلیتهای تحتستم و بهطور کلی ستمدیدگان و فرودستان) نقشی در آن ندارند، چون در حد سربازان پیادهی ولایتپذیر تلقی میشوند.
همهی این تلاشهای هژمونیطلبانه و انحصارگرایانه نمودهای واضحی هم در فضای دیاسپورای ایرانی داشت که در غیاب نیروهای سازمانیافتهی چپ و رسانههای مترقی و مستقل، هرچه بیشتر به محل جولان ائتلافی از راستگرایان و ناسیونالیستها و سلطنتخواهان بدل شده بود. با نظر به ابعاد ستم و دامنهی سرکوبها، ضرورت همبستگی با اعتراضات مردم ایران بهقدری عاجل و بدیهی بود که پیامدهای مسیرهای مختلف همبستگی چندان مورد توجه قرار نمیگرفت. و این همان فضایی بود که به راستگرایان امکان داد با اسم رمز وحدتطلبی (اتحاد)، گام به گام هژمونی خود را بر تحرکات سیاسی دیاسپورای ایرانی تحکیم نمایند.
در چنین بافتاری، ما بهعنوان شماری از جمعها و فعالین چپ – در شهرهای مختلف اروپا – از دل بحثها و رایزنیهای مفصل به این جمعبندی رسیدیم که حتی همبستگی با قیام ژینا نیز نیازمند صداییست که با خاستگاهها و مطالبات این خیزش همخوانی داشته باشد، تا بتواند سویههای انقلابی آن را برجسته و تقویت نماید. و اینکه افق و مشی سیاسی راستگرایان ناسیونالیست نهفقط با بنیانهای شعار «زن، زندگی، آزادی» مغایرت دارد، بلکه علنا مبارزات ستمدیدگان را محملی برای قدرتطلبی خویش قرار میدهد که چیزی جز نفی فاعلیت آنان نیست. از اواخر نوامبر، بر پایهی چنین تحلیلی، که از آن پس با شواهد بیشتری تایید شده است، بر آن شدیم پلتفرمی برای هماهنگی فعالیتهای محلی/شهری جمعهای چپ و انقلابی دیاسپورا در قالبی فرامحلی ایجاد نماییم؛ پلتفرمی برای ایجاد ارتباطات و هماهنگیها بین این جمعها، که همکاری حول برخی اقدامات مشترک را ممکن و تسهیل نماید، بیآنکه خودآیینی و استقلال هر جمع محلی از میان برود.
نخستین اکسیون مشترک ما در روز ۲۱ ژانویه با عنوان «علیه سرکوب، برای مقاومت»، در واقع نخستین تلاش ما برای یک فعالیت مشترک علنی بود. این اکسیون با فراخوان و پوستری مشترک توسط جمعهای اولیهی تشکیلدهندهی پلتفرم اعلام عمومی یافت و در شهرهای برلین، پاریس، بروکسل، منچستر، آمستردام، فرانکفورت، هامبورگ، گوتینگن و برمن برگزار شد. همچنین، کلکتیوهایی از سه شهر دیگر (دورتموند، ارفورت و مونترآل)، با هماهنگی قبلی با این اکسیون همراهی کردند.
برای برگزاری نخستین اکسیون مشترک تصمیم گرفتیم که بهدلیل عاجلبودن مسالهی سرکوب (خصوصا مسالهی اعدامها و وضعیت حاد خانوادهها و زندانیان)، همین موضوع را محور اکسیون قرار دهیم، اما با این تبصرهی بزرگ که در پرداختن به این موضوع، بهدام گفتمان رایج راست و صنعت حقوقبشر نیافتیم؛ گفتمانی که با تمرکز صرف بر سرکوب، فاعلیت مبارزان را به حاشیه میبرند و آنان را در سیمای قربانی ترسیم میکند. چون اگر هدف آنها از این رویکرد، قیمسازی برای مردمان تحت سرکوب است، هدف ما برجستهسازی فاعلیت سیاسی و قابلیتهای دگرگونساز ستمدیدگان است. این روایت، میباید مبنایی برای جلب همبستگی انترناسیونالیستی ستمدیدگان و مبارزان آزادی و برابری باشد، نه درخواست مداخلهگری دولتها و نهادهای جهانی قدرت. بر این اساس کوشیدیم شعار محوری «علیه سرکوب، برای مقاومت» را در شکل و مضمون اکسیون و شعارها و نمادهای آن بگنجانیم و نیز با اتخاذ شیوههای انترناسیونالیستی برای برگزاری اکسیون، با جوامع میزبان و گروههای مترقی غیرایرانی ارتباط برقرار کنیم. در عین اینکه، هر جمع محلی، با حفظ این درونمایهی مشترک، برای نحوهی اجرای اکسیون از آزادی عمل برخوردار بود.
در همین راستا، همچنین از هفتهها پیشتر برای تهیهی بروشوری با موضوع «اشکال سرکوب و شیوههای مقاومت» در فضای متاخر ایران اقدام کردیم تا به مخاطبان درک انضمامیتری از واقعیت سرکوب و مقاومت در فضای خیزش ژینا بدهیم. ماحصل کار را به زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسه ترجمه و چاپ کردیم و در روز اکسیون بین حاضرین پخش نمودیم.
دانلود بروشور به فارسی، انگلیسی، آلمانی
همچنین در هر شهری، بسته به شکل مراسم و امکانات موجود، افرادی از گروههای مختلف تحتستم سخنرانی کردند تا به مخاطبان درک روشنتری از مختصات ستم و مقاومت و سرکوب در ایران بدهند و نیز همبستگی خود را با مبارزات ستمدیدگان اعلام کنند. ضمنا برگزاری مراسم در بخشی شهرها با اجرای موزیک انقلابی، پرمورمنس و اشکالی از هنر اعتراضی (همچون ویدئوی پایین از پرفورمنس در برمن) همراه بود.
ما باور داریم که ایجاد صداهای مستقل در همبستگی با جنبش انقلابی ژینا نهفقط ضرورت دارد، بلکه تنها راه نجات خیزش از گزند مصادرهگری اصحاب قدرت است. چون نتیجهی فرآیند انقلابی تنها در مسیر پیشبرد آن شکل میگیرد و تعین میپذیرد. ما بهسهم خود میکوشیم صدا و چشمانداز چپ و انقلابی درون خیزش را آشکار سازیم و در این مسیر، به همراهی و همبستگی رفقای پرشمارمان امید داریم.