اعتراضاتی که با قتل دولتی ژینا (مهسا) امینی آغاز شد و بیش از ۸۰ روز است که ادامه دارد با اعدام محسن شکاری، از معترضان خیزش ژینا بار دیگر در خیابان تهران، سنندج، پیرانشهر و دزفول ادامه یافت.
در حالی که سرکوب بیش از هر زمان دیگری در دوران این اعتراضات ادامه دارد، شامگاه ۱۷ آذر، هممحلهایهای محسن شکاری، معترض ۲۳ سالهای که به اتهام بستن خیابان ستارخان و مجروح کردن یک بسیجی اعدام شد، این بار برای اعتراض به اعدام محسن به خیابان آمدند.
محسن شکاری را صبح پنجشنبه ۱۷ آذر اعدام کردند. خانواده او با شنیدن خبر کشتن فرزندشان به خیابان آمدند و در خیابان سوگواری کردند:
به دنبال اولین اعدام از میان دستکم ۲۰ بازداشتی دیگر که این اعتراضات که حکم اعدام دریافت کردهاند، سازمان حقوق بشری عفو بینالملل خطاب به جامعه بینالمللی گفت که از جمهوری اسلامی بخواهند «تمام اعدامهای برنامهریزی شده را متوقف کند». این سازمان نوشت که جمهوری اسلامی از مجازات اعدام «بهعنوان ابزار سرکوب سیاسی علیه معترضان» استفاده میکند.
گروهی از پزشکان ایرانی و سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران صدور حکم اعدام برای معترضان را محکوم کردند.
سرکوب کردستان ادامه دارد و برخی از کسبه اشنویه که اعتصاب کرده بودند بازداشت شدند. با این حال، اعتراضات در کردستان بهویژه در مراسم کشته شدههای اعتراضات ادامه دارد. مراسم کشتهها در سنندج و پیرانشهر روز پنجشنبه محل اعتراضات بیشتر شد. در دهگلان شادمان احمدی یک معترض که روز ۱۷ آذر بازداشت شد، زیر شکنجه جان باخت.
پژوهشهای شبکه حقوق بشر کردستان نشان میدهد که از آغاز اعتراضات تاکنون دستکم ۱۱۵ شهروند کُرد توسط نیروهای سرکوب حکومت کشته شدند که از این تعداد ۱۲ کشته کودک هستند. بر اساس گزارش هرانا، ارگان مجموعه فعالان حقوق بشر از آغاز خیزش «زن، زندگی، آزادی» نیروهای امنیتی ۴۷۵ تن از معترضان را به ضرب گلوله، باتون یا شکلهای دیگری از خشونت به قتل رساندهاند که ۶۵ تن از آنها کودک بودند.
اعتراض به صدور حکم اعدام برای معترضان
روز ۱۷ آذرماه، جمعی از پزشکان و کادرهای درمان در اعتراض به حکم اعدام حمید قرهحسنلو، که در جریان اعتراضات اخیر بازداشت و به اعدام محکوم شد، مقابل زندان اوین با پلاکاردهای نه به اعدام تجمع کردند.
حمید قرهحسنلو پزشکی است که به همراه همسرش فرزانه قرهحسنلو که برای شرکت در مراسم چهلم حدیث نجفی در حال حرکت با اتوموبیل خود بودند، در کرج با ضرب و شتم بازداشت شد. حکم اعدام حمید قرهحسنلو را به او در حالی که به دلیل شکنجه در بیمارستان بستری بود ابلاغ کردند. همسرش به ۲۵ سال زندان و تبعید در اهواز محکوم شده است.
با انتشار خبر اعدام محسن شکاری، تعدادی از خانوادههای زندانیهای سیاسیای که در این اعتراضات بازداشت شدند برای پیگیری وضعیت فرزندانشان مقابل زندان اوین رفتند:
یکی از خواهران که برادر بازداشتیاش با اتهام «اجتماع و تبانی» در زندان است به زمانه از نگرانی خانواده گفت:
«به ما دیشب زنگ زد و گفت نگران نباشید. اما خانواده نگراناند. من و مادرم و پدرم احساس ترس داریم و میخواهیم تکلیف برادرم که هیچ کاری نکرده زودتر مشخص شود. هیچکدام مان این روزها زندگی نداریم.»
اعتراضات شبانه به اعدام محسن شکاری
معترضان محله ستارخان تهران در خشم نسبت به اعدام هممحلهایشان محسن شکاری به خیابانها آمدند. در ستارخان در تجمعها و راهپیماییهای شبانه، معترضان شعار دادند: «محسن ما رو بردن، جنازهشو آوردن».
محسن شکاری، ۲۳ ساله، ساکن محله ستارخان بود و در کافیشاپی در نارمک کار میکرد. او را به اتهام بستن خیابان در ستارخان و مجروح کردن یک بسیجی، اعدام کردند. معترضان ستارخان در خشم از اعدام محسن شکاری همچنین شعار دادند: «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور». آنها همچنین شعار دادند: «میکشم میکشم، آنکه برادرم کشت».
به معترضان در ستارخان با گاز اشکآور و گلوله ساچمهای حمله شد و تعداد بیشتری از معترضان این منطقه تهران بازداشت شدند.
حضور نیروهای سرکوب در این منطقه از تهران در شب اعدام محسن شکاری سنگین بود. شهروندان ویدیویی را در شبکهها منتشر کردند که نشان میدهد نیروهای سرکوب خیابانهای ستارخان را بستهاند. ویدیویی دیگر نشان میدهد نیروهای یگان ویژه و سرکوب خیابان ستارخان را مسدود کرده و پرشمار حضور دارند. یک روایت از معترضان را هم کانال «اردوی کار» منتشر کرده که در آن معترضی در ستارخان میگوید که نیروهای سرکوب به سمت او و دوستانش که یک جمع سه نفره بودند، گلوله پلاستیکی و پینت بال شلیک کردند و تصویری از گلولهها را هم منتشر کرده است. این معترض هم نوشت که نیروهای سرکوب راهها را در محله ستارخان مسدود کردند.
اعدام محسن شکاری در شعارهای معترضان در باقی محلههای تهران هم نمود پیدا کرد. در شهرک اکباتان معترضان با وجود حضور گسترده نیروهای سرکوب باز به محوطه آمدند. آنها آتش روشن کردند، دور آتش حلقه زدند و با کوبیدن پا بر زمین شعار دادند و خواندند: «غرق خون این وطن، کودکان در کفن».
شهروندان معترض اکباتانی از پنجرهها هم شعار دادند و فریاد زدند: «مرگ بر جمهوری آدمکش».
نیروهای سرکوب در شامگاه ۱۷ آبان بازهم به اکباتان حمله کردند. یکی از ساکنان این شهرک که در محوطه امشب شعار داده بود به زمانه گفت:
«ما سه نفری رفتیم. ۱۵ دقیقه شعار دادیم که ریختن سرمان. فوراً رفتیم از راهپله به خانه یک دوستی که منتظر بود و از طبقه سه وضعیت رو رصد میکرد. شفاف میدیدمشان. سمت خانهها تیر میزدند. نارنجک گاز اشکآور هم شلیک میکردند. اینها لاتها و آدمکشهاشون هستند که با اکباتان پدرکشتگی دارند. حرومزادهها.»
در تهران جو امنیتی برقرار است. در مناطق مرکزی شهر، ماشینهای زرهی یگان ویژه مستقر شدند و برخی از مناطق خیابان را مسدود کردند. موتورسواران یگان ویژه هم گشتزنی میکنند. شعاردهیهای محلهمحور از جمله در گیشا، جنتآباد، ستارخان، اکباتان، چیتگر، سعادتآباد، پونک، نارمک و هفت تیر گزارش شد.
شعار «مرگ بر دیکتاتور» را در جنتآباد بشنوید:
مراسم چهلم کشتههای اعتراضات در اراک و دزفول
نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی از هراس مراسم چهلم مهرشاد شهیدی، از کشتهشدگان این شهر، به شکل غیررسمی حکومتنظامی برقرار کردند. نیروهای سرکوب در اراک به شکلی گسترده حضور داشتند.
حکومت نگذاشت که خانواده و مردم اراک در مراسم چهلم مهرشاد شهیدی برای او سوگواری کنند. مهرشاد شهیدی، سرآشپز و دانشجوی بود که در ۲۰ سالگی در پنجم آبان با شلیک نیروهای سرکوب کشته شد.
صبح روز ۱۷ آذر تصویری از مقابل خانه مهرشاد شهیدی منتشر شد. مقابل در مجتمع آپارتمان محل زندگی خانواده شهیدی، یک صف طولانی از نیروهای یگان ویژه سیاهپوش نگهبانی میدادند.
ویدیویی دیگر را کاربری منتشر کرد و در توضیح آن نوشت:
«نمایی از شقاوت و جنایت گشتاپوی آخوندی. برای جلوگیری از مراسم چهلم مهرشاد شهیدی تمام کوچههای خیابان میرزای شیرازی که نزدیک خونه مهرشاد هست رو نیرو گذاشتن.»
ویدیویی از اراک، حوالی میدان باغ ملی، منتشر شده که نشان میداد نیروهای سرکوب مدرسهای را پایگاه کردهاند و خودروها و موتورهای آنها در آن منطقه مشغول گشت زنیاند. همچنین تصاویری هم منتشر شد که نشان میداد تمام راههای منتهی به آرامستان اراک را با گماشتن ماشین زرهی، نیرو و بلوکهای سیمانی، مسدود کردهاند. پیشتر، شهرداری اراک اعلام کرده بود که آرامستان این شهر در روز ۱۷ آذر تعطیل است.
تصویری از نزدیکی آرامستان منتشر شده که چند زن را نشان میدهد که پیاده در خاک راه میروند، چند ده نیروی سرکوب موتورسوار به سمت آنها میآیند و از فاصله نزدیک با سلاحی که به نظر تفنگ ساچمهای میآید به سمت آنها شلیک میکنند.
در دزفول، مردم شهر با وجود حضور نیروهای سرکوب در مراسم چهلم محمد قائمیفرد، نوجوان ۱۷ سالهای که روز ۲۰ مهر گلوله خورد و بعد ۱۵ روز در بیمارستان جان باخت، شرکت کردند.
مراسم چهلم قائمیفرد تبدیل به فضای اعتراضی شد و در آن معترضان شعار دادند:
میکشم، میکشم، آنکه برادرم کشت،
این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت،
مرگ بر دیکتاتور.
مراسم چهلم محمد قائمیفرد را در دزفول ببینید:
اعتراضات در مراسم کشتههای سنندج و پیرانشهر
پنجشنبه ۱۷ آذر، در سنندج، مراسم چهلم سارینا ساعدی، معترض ۱۵ ساله که نیروهای سرکوب او را کشتند، در بهشت محمدی سنندج تبدیل به مراسم اعتراضات بیشتر شد. شرکت کنندگان در این مراسم شعار دادند: «مرگ بر جاش (خائن)» و «مرگ بر خامنهای».
سارینا ساعدی در چهارم آبان با اصابت ضربات باتون نیروهای سرکوب به سرش کشته شد.
مراسم هومن عبداللهی معترض ۲۱ سالهای شامگاه ۱۶ آذر در شهرک حسن آباد سنندج با تیراندازی نیروهای سرکوب کشته شد، صحنه اعتراضات مردمی شد. در این مراسم معترضان سنندج پرشما حضور داشتند و علیه حکومت شعار دادند و از جمله شعار خیزش «زن، زندگی، آزادی» را به کردی سردادند و فریاد زدند: «ژن، ژیان، ئازادی.»
تجمع معترضان سنندج از مقابل خانه هومن عبداللهی در محله حسن آباد آغاز شد و سپس معترضان در خیابانهای محله راهپیمایی کردند. در مراسم مقابل خانه هومن عبداللهی، معترضان به کردی شعار دادند: «کاک هومن قهرمان است، شهید کردستان است».
راهپیمایی مردم سنندج را در همدردی با خانواده هومن عبداللهی و در اعتراض به قتل او توسط نیروهای حکومتی ببینید:
اعتراضات در سنندج و به ویژه در منطقه حسنآباد تا شب ادامه داشت. در شب معترضان در خیابانهای این منطقه آتش روشن کردند و علیه حکومت شعار دادند.
اعتراضات شبانه محلهمحور در سنندج در باقی محلهها هم گزارش شد، از جمله در میدان نبوت:
مردم پیرانشهر پرشمار در مراسم چهلم کومار درافتاده، از جانباختگان اعتراضات سراسری شرکت کردند. روز ۱۷ آذر، ویدئوهایی از پیرانشهر منتشر شد که نشان میداد مردم شهر بر تپههای منتهی بر آرامستان شهر در حال حرکتاند.
کومار درافتاده، ۱۶ ساله بود که نیروهای سرکوب در جریان اعتراضات به او گلوله جنگی شلیک کردند و او را کشتند.
کومار پیش از مرگ در اینستگرامش، تصویری از خود را منتشر کرده بود و روی آن به کردی نوشته بود:
باید زندگی کنیم
بعضی وقتها با یک گل سرخ
بعضی وقتها با دلی تنگ
بعضی وقتها هم با روزنهای از امید.
از صحفه اینستاگرام کومار درافتاده با ترجمه فریبا.
شبکه حقوق بشر کردستان نوشت که روز ۱۷ آذر یک شهروند ۲۳ ساله کُرد به نام شادمان احمدی پس از بازداشت در اثر شکنجه در بازداشتگاه کلانتری دهگلان کشته شد.
روز ۱۷ آذر، شادمان احمدی را ماموران امنیتی دهگلان به اتهام شرکت در اعتراضات در خانهاش بازداشت میکنند و پس از چند ساعت به خانواده او اطلاع میدهند که او در بازداشت کشته شده است.
خانواده آثار شکنجه بر بدن شادمان احمدی را گزارش کردند. و یکی از کانالهای محلی سپاه نوشته است که احمدی به اتهام «تخریب أموال عمومی، ایجاد ارعاب و اخلال در نظم عمومی» را در جریان اعتراضات دهگلان بازداشت شده بوده است.
عمار گلی، روزنامهنگار و همکار شبکه حقوق بشر کردستان روز ۱۷ آذر در توییتر نوشت که به غیر از پلمب مغازههای کسبه که در اعتصاب سراسری روزهای ۱۴، ۱۵، و ۱۶ آذر شرکت کردند، نیروهای امنیتی تعدادی از بازاریان شهرهای کرد را هم بازداشت کردند.
از جمله نیروهای سپاه و اداره اطلاعات اشنویه شامگاه روز ۱۶ آذر، بیش از ده تن از بازاریان این شهر را بازداشت و بیش از ۱۵ ساعت آنها را شکنجه و تحقیر کردند.
نیروهای امنیتی موهای سر و سبیل برخی از این بازاریان را تراشیدند. یکی از نیروهای امنیتی آلت جنسی خود را به بازاریان نشان داده و به رهبران کرد توهین کرده است. بیشتر کسبه بازداشتشده شهر اشنویه بعد از یک روز با سپردن وثیقه و یا قرار کفالت بهصورت موقت آزاد شدند.
واکنش تشکلها و فعالان کارگری به اعدام معترضان
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در بیانیهای اعدام محسن شکاری را محکوم کرد و نوشت:
«مگر “جرم” محسن شکاری، اینجوان ۲۳ ساله، چه بود که اینچنین با تعجیل و بیرحمانه اعدامش کردید؟ مگر این جوان معترض به وضعیت اسفناک موجود در کشور چه جنایتی علیه بشریت انجام داده بود که حتی پروسه و قوانین خودتان را رعایت نکردید؟»
این سندیکا با همدردی با خانواده داغدار محسن شکاری نوشت که «همصدا با جنبش کارگری ایران و جهان، خواهان لغو مجازات اعدام است» و در ادامه نوشت:
«کلیه فعالین کارگری، معلمی، دانشجویی، دانش آموزی، و فعالین جنبش زنان، معترضین بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند. شکنجه، اعتراف گیری اجباری و اعدام را متوقف کنید.»
محمود بهشتی لنگرودی، از فعالان صنفی معلمان در یاداشتی با اشاره به تجربه زندان خود نوشت که در زندان شاهد نحوه نگهداری از بابک زنجانی، مجرم مالی و اختلاسگر بوده که سالهاست که به جرم «افساد فیالارض» به اعدام محکوم شده اما اجرای حکم را به تعویق انداختهاند. او نوشت «تمام زندان و زندانبانها در خدمت بابک زنجانی بودند». و با بیان این که حکومت در قبال خون تکتک کشتهشدگان مسئول است، بهشتی لنگرودی پرسیده است:
«دستگاه قضایی با چه نیتی، حکم یک جوان ۲۳ ساله را بدون طی شدن تشریفات متعارف، سریعا اجرا میکند اما در ارتباط با بسیاری از اشرار واقعی و غارتگران بیت المال با تساهل و تسامح برخورد میکند؟»
ادامه بازداشت دانشجویان
سرکوب دانشگاه در روز ۱۶ آذر شدید بود و این سرکوب ادامه دارد. در روز ۱۷ آذر، دستکم ۱۰ دانشجو توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
روز ۱۶ آذر، نیروهای لباس شخصی با همکاری یگان ویژه، مقابل دانشگاه امیرکبیر دست کم ۲۰ نفر از دانشآموختگان این دانشگاه را که برای حمایت از اعتراضات و پیگیری وضعیت دانشجویان بازداشتی فعلی این دانشگاه آمده بودند بازداشت کردند. فهرست نام این بازداشتیها هنوز مشخص نیست.
روز ۱۷ آذر، شورای صنفی دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر، از جمله دانشگاههایی که روز ۱۶ آذر را با یورش نیروهای لباس شخصی و ربودن دانشجویان آغاز کرد، در بیانیهای نوشت که امنیتیها در بازداشت دانشجویان خشونت بیش از حد به کار بردند. در این بیانیه آمده که در هنگام بازداشت «دانشجویان بر روی زمین کشیده میشدند و فریاد “کمک کمک” برمیآوردند».
این دانشجویان میگویند که «نیروهای “امنیتی” – که تنها مخل امنیت دانشجویانند» باید از دانشگاه اخراج شوند و دانشجوهای بازداشتی آزاد شوند. در بیانیه آنها آمده:
«در چنین شرایطی که برگزاری کلاسهای درس سلامت دانشجویان را به خطر میاندازد جایز نیست تا زمانی که امنیت دانشگاه تأمین نشده دانشجویی در آن حضور داشته باشد.»
تا کنون هویت این دانشجویان که روزهای ۱۵، ۱۶ و ۱۷ آذر در دانشگاه خواجه نصیر بازداشت شدند مشخص شده است:
علیرضا (سینا) میرعلی (امنیتیها او را کتک زدند و فک او را شکستند)،
سمیه دوستی،
ریحانه هادیپور،
آرین حیدری،
امیرحسین گرشاسبی،
عرفان زارعی.
انتقال یکی از دانشجویان بازداشتی دانشگاه علامه طباطبائی به بیمارستان روانی امینآباد، نگرانی همدانشگاهیهای او را به دنبال داشت. جمعی از دانشجویان دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی در بیانیهای در مورد وضعیت بازداشت ملیکا قراگوزلو، دانشجوی روزنامهنگاری دانشگاه این دانشگاه و انتقال او بدون اجازه خانوادهاش به بیمارستان روانپزشکی امینآباد ابراز نگرانی کردند و روز ۱۷ آذر نوشتند:
«جامعه روانشناسی تا کجا در برابر این ظلم آشکار سکوت میکند و با پافشاری بر این خاموشی، همدست ظالمان میشود؟ در شرایطی که برای ملیکا و ملیکاها احکام سنگین صادر و سلامت جسم و نیز روان آنان توسط غاصبان به گروگان گرفته میشود، صحبت از اخلاقیات و نوعدوستی در کلاسهای درس شوخیای بیش نیست».
محمدعلی کامفیروزی وکیل ملیکا قراگوزلو روز ۱۴ آذر نوشته که موکلش در بیمارستان امینآباد توسط چند مرد مورد ضرب و جرح قرار گرفته است که قصد آنها تزریق آمپول و بستن قراگوزلو به تخت بوده است.