برای علی م. همه چیز از یک خانه مجردی در درکه آغاز شد. درست وقتی که در وزارتخانهای بزرگ در میدان فاطمی یک کار خوب پیدا کرده بود. او گاهی هم برای روزنامهها مطلب مینوشت اما کار جدید، او را حسابی سرخوش کرده بود. همخانهاش مهدی، مجری رادیو بود و معتقد بود که برای خشدار شدن صدا، میباید تریاک کشید.
علی از لحاظ مالی که دست و بالش باز شد، شبهای جمعه با مهدی در همان اتاق کوچک تریاک میکشید. کمکم پای حسین هم به جمعشان باز شد؛ شاعری که تنها هرویین مصرف میکرد.
لکههای روی پوست علی و صورت خالخالیاش همه را به اشتباه انداخته بود که او کراک مصرف میکند اما وقتی اولین بار آزمایش خون داد، فهمید که مبتلا به ویروس اچآیوی شده است. تزریق مشترک او را گرفتار کرده بود.
او در یک مرکز بهداشتی مراحل درمان رایگان و مخفیانه را آغاز کرد. آنجا بود که روبان قرمز را شناخت.
علی م یکی از ۴۴ هزار مبتلاییست که آلوده به ویروس اچآیوی هستند. او نمیخواست بمیرد.
از سال ۱۹۸۱ که ایدز در میان انسانها شناخته شد، ویروس اچآیوی یک ویروس وحشتآور به شمار میآید تا جایی که خیلی از مردم حتی دوست ندارند دربارهاش مطالعه کنند؛ چون این بیماری یک تابوی قدیمی در دوران معاصر به شمار میآید.
محرومیت از حقوق اجتماعی، عدم پذیرش از سوی جامعه، تبعیض و دوری از افراد مبتلا به اچآیوی، اجبار به انجام آزمایش بدون رضایت قبلی یا مخفی نگه داشتن این راز، خشونت علیه افراد مبتلا و قرنطینه آنان و …، مسائلی هستند که پیشتر یک بیماری مزمن مدیریتپذیر را تبدیل به یک بیماری مرگآور میکرد.
در ایران اما این پیامدها شدیدتر بود چون شایعاتی که در مورد منشاء بیماری به گوش میرسید، به یک تابوی اجتماعی دیرسال دامن میزد. حالا اما ترس مردم در این زمینه ریخته، منتها همچنان ایدز یک تابو و بهانهای برای متهم کردن افراد به انحراف اخلاقی به شمار میآید.
ترس از ابراز بیماری؛ انگ اجتماعی
مسوولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ادعا میکنند این بیماری را کنترل کردهاند اما آمار نشان میدهد بیش از ۲۰ هزار نفر در ایران جان خود را بر اثر ایدز از دست دادهاند.
دکتر سیداحمد سیدعلینقی، اپیدمیولوژیست، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و معاون مرکز تحقیقات ایدز ایران روز هفتم آذر در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به شعار امسال روز جهانی ایدز، «برابری دسترسی همگان به خدمات تشخیص و پیشگیری»، درباره جزییات اجرای برنامه استراتژیک کنترل اچآیوی در کشور میگوید:
«اپیدمی کرونا نه تنها جامعه ما بلکه کل دنیا را تحت تاثیر قرار داده است و به طور کلی مقداری برنامههای کنترل، درمان و پیشگیری از اچآیوی را تضعیف کرده است. فکر میکنم اولویت کشورها باید موضوع پیشگیری و تشخیص باشد. در این زمینه بها دادن به امر آموزش یک موضوع حیاتی است که باید با قدرت ادامه یابد و افراد بتوانند بدون هیچ ترسی از انگ اجتماعی نسبت به تشخیص و درمان خود اقدام کنند.»
او معتقد است همچنان انگ اجتماعی یکی از چالشهای اصلی مبتلایان به اچآیوی است:
«گاهی رفتار افرادی که متوجه ابتلای مبتلایان میشوند، برایشان آزار دهنده است و حتی ممکن است در برخی مراکز از ارائه خدمت به مبتلایان اچآیوی خودداری شود.»
گفتوگوی دکتر علینقی با خبرگزاری تسنیم در ۲۴ آبان حاوی نگاهی آماری به بیماران مبتلا به اچآیوی در ایران نیز هست:
«با توجه به اینکه درمان به نوعی از انتقال این ویروس در جامعه پیشگیری میکند، از تعداد حدود ۲۳ هزار مبتلای زنده ثبت شده، حدود ۱۶ هزار نفر برای دریافت خدمات به مراکز مشاوره بیماری رفتاری در سطح کشور مراجعه میکنند.»
سرنگهای آلوده
با نگاهی به آمار جدید مرکز تحقیقات ایدز در ایران، ۵۸ درصد مبتلایان به اچآیوی از طریق اعتیاد تزریقی مبتلا میشوند. این آمار کمکاری دولت در آموزش، پیشگیری و آگاهسازی عمومی را نشان میدهد.
موضوع وقتی نگرانکنندهتر میشود که آمار مربوط به اعتیاد را بدانیم:
۱۱ خرداد ۱۴۰۱، حمیدرضا صرامی، معاون سابق دفتر آموزش و تحقیقات ستاد مبارزه با مواد مخدر، در چهارمین همایش ملی پیشگیری از اختلالِ مصرف مواد مخدر گفت:
«چهار میلیون و ۴۰۰ هزار نفر مصرفکننده مستمر و غیرمستمر در کشور وجود دارد که با بُعد خانوار آنان، حدود ۱۵ میلیون نفر از جمعیت کشور به صورت روزمره دغدغه و نگرانی در عرصه مواد مخدر دارند.»
در سالهای گذشته در محلههای فقیرنشینی چون دروازهغار و میدان شوش در تهران، سرنگهای رایگان توزیع میشد تا معتادان تزریقی تنها یکبار از سرنگ استفاده کنند اما معتادان همان سرنگهای رایگان را به رفقای خود میدادند. این وضعیت قاعدتا در شهرستانها به مراتب وخیمتر است.
در ایران بنیاد ویلاماری که در برخی نقاط جهان فعالیت انساندوستانه دارد، کار توزیع سرنگ رایگان میان معتادان را با همکاری هلال احمر و سازمان بهزیستی در تهران و در ۱۸ پاتوق معتادان انجام میدهد و امیدوار است به کاهش آسیبهای پس از اعتیاد بینجامد اما بر اساس گزارشها، اینکار خیلی کند انجام میشود و آمار مرکز تحقیقات ایدز گواه این نکته است که ایدز همچنان از راه سرنگهای آلوده قربانی میگیرد.
زنگ خطر؛ چهره زنانه ایدز
نکته بعدی که معاون مرکز تحقیقات ایدز به آن اشاره میکند، از یک فاجعه دیگر خبر میدهد: دو رقمی شدن درصد مبتلایان به اچآیوی در میان زنان است.
دکتر سید احمد سیدعلینقی میگوید:
«در آمار تجمیعی ثبت شده که حدود ۴۳ هزار نفر است، بالغ بر ۸۱ درصد از مبتلایان به این ویروس را مردان و ۱۹ درصد را زنان تشکیل میدهند. این در حالیست که سهم زنان در ابتلا به اچآیوی، در مقایسه با سالهای گذشته که درصد آن تک رقمی بوده، متاسفانه دو رقمی شده است و این موضوع نشان میدهد سهم زنان از ابتلا به این ویروس در حال افزایش است و این موضوع در سطح کشور و جامعه به عنوان یک زنگ خطر است.»
البته دکتر شهنام عرشی آمار دیگری ارائه میکند که نگران کنندهتر است:
«در شش ماهه اول امسال، ۳۱ درصد موارد را زنان و ۶۹ درصد را مردان تشکیل دادهاند.»
با توجه به اینکه زنان معتاد در معرض استفاده از سرنگ آلوده و فعالیت جنسی نامطمئن هستند، آمار اچآیوی در این قشر از جامعه بالا میرود.
بر اساس آخرین گزارش مرکز تحقیقات ایدز در ایران، آمار تخمینی مبتلایان به اچآیوی حدود ۵۵ هزار نفر اعلام شده که از این تعداد ۴۳ هزار نفر نامشان در این مرکز ثبت شده و حدود ۱۲ هزار نفر در جامعه، زندگی عادی خود را دارند و معلوم نیست کی تبدیل به یک بمب ویروس بشوند.
به گفته دکتر شهنام عرشی، سرپرست مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، از ۴۳ هزار مبتلای ثبت شده حدود ۲۰ هزار نفر جان خود را از دست دادهاند و ۲۳ هزار و ۲۱۲ نفر زنده هستند که از این تعداد، ۱۷ هزار و ۵۱۷ نفر حداقل یکبار در یک سال گذشته، خدمات مربوط به مراقبت و درمان اچآیوی را دریافت کرده و ۱۶ هزار و ۳۸۶ نفر نیز تحت درمان قرار دارند.
بر اساس گزارش اخیر مرکز تحقیقات ایدز، در کشور حدود ۱۲۰ مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری وجود دارد که به نسبت تخمین این مرکز، به فرض آنکه پراکندگی این مراکز درست انجام شده باشد، هر مرکز میتواند به ۴۵۸ مبتلا مشاوره بدهد.
بر اساس قوانین، ساز و کار مسیر درمانی برای آنها که گرفتار این بیماری هستند، کاملا دولتیست. داروخانهها داروهای اچآیوی را ندارند و مبتلایان تنها در صورت مراجعه به این مراکز میتوانند در مسیر درمان قرار بگیرند.
چالش بزرگ دولت؛ شناسایی موارد ابتلا
در این مسیر همچنین باشگاههایی نظیر باشگاه یاران مثبت تشکیل شده که بیماران در این باشگاهها میتوانند عضو شوند و تجربههای خود را با دیگر بیماران به اشتراک بگذارند. ۳۷ باشگاه در کل کشور وجود دارد که با توجه به آمار مبتلایان ناچیز به نظر میرسد.
معاون مرکز تحقیقات ایدز ایران یکی از مشکلات مهم در این زمینه را تفاوت میان آمار تخمینی و موارد ثبت شده برمیشمارد.
دکتر سیدعلینقی میگوید:
«یعنی اینکه افرادی هستند که مبتلا به این ویروس هستند اما از آن بیاطلاعاند و در صورت داشتن رفتارهای پرخطر ممکن است عفونت اچآی وی را به دیگران منتقل کنند.»
به گفته دکتر عرشی نیز مهمترین چالش وزارت بهداشت، شناسایی مبتلایان به اچآیوی است:
«امیدواریم طی برنامههای آتی بیماران بیشتری شناسایی کنیم. در مورد خود بیماران هم باید این باور در جامعه به وجود آید که اچآیوی یک بیماری عفونی قابل کنترل است و هر چه زودتر بیمار برای درمان اقدام کند، کمترین مشکل را خواهد داشت.»
ضعف فرهنگسازی و نبود آموزش یکی از عواملیست که در مسیر درمان بیماران مبتلا به شدت احساس میشود. پس از اینکه شیوع ایدز در ایران پذیرفته شد و مسوولان جمهوری اسلامی به فراگیری آن در سطح جامعه اعتراف کردند، هنرمندان تلاش کردند با ساخت فیلم و سریال به مردم در این زمینه آگاهی بدهند اما امروز آموزش و فرهنگسازی در مورد ایدز رواج و ارزش چندانی ندارد وبه معضلی فراموش شده تبدیل شده است.
علی م یک پوستر قدیمی به دیوار اتاقش چسبانده که روی آن به انگلیسی نوشته شده:
«اگر داری با مواد مخدر بازی میکنی … شاید داری با زندگی خودت هم بازی میکنی.»
روی شانه فردی که در پوستر سیاه و سفید دیده میشود، یک روبان قرمز چسبانده. او در باشگاه یاران مثبت تجربههایش را از درمان، به خیلیهای دیگر منتقل کرده است.
او میگوید:
«من هنوز مبتلا هستم اما ایدز مرا نکشته و از این به بعد هم نخواهد کشت.»
حکومت جمهوری اسلامی به ویژه فردی مثل حسین شریعتمداری توسط کیهان که خودش دست آخر مبتلا شد و همچنین تبلیغات علیه سیاستمدارهای خارجی جهت اعمال تحقیر سبب شد تا به همراه تفکرات عقب مانده ی دینی و مذهبی و خرافات و جهل ایدز تبدیل به یک جرم پنهانی شود و هر چیز که از شفافیت برخوردار نباشد فساد زاست و بیماران ایدز قربانیان این جهل بوده و هستند همچنین حکومت با زندانی کردن برادران علائی توسط مافیاها ضربه ی سنگینی هم به روشهای درمانی خورد که بلاز هم قربانیان ان بیماران بودند در حالی که زدودن این خرافات با شفاف سازی می توانست جان بسیاری را نجات دهد و شناسائی این بیماران هم دیگر تبدیل به مشکل اجتماعی نمی شد .
فرهاد - فرهادیان / 01 December 2022