در بیستمین روز از اعتراضات سراسری به قتل دولتی مهسا (ژینا) امینی، تظاهرات و تجمعهای کمتری در شهرها برگزار شد. جنبش «زن، زندگی، آزادی» به مدارس رسیده و دانش آموزان مانند چند روز گذشته به ویژه در شهرهای کوچک و مناطقی که ساکنان آن طبقه میانی فقیر هستند، فعال بودند؛ شعارهای آنها بیشتر ساختار سرکوب را هدف گرفت.
اعتراضات در ایران با وجود سرکوب بیشتر در روز پنجشنبه ۱۴ مهر، بهویژه در مدارس ادامه داشت. دانشگاهها زیر سرکوباند. استادان دانشگاه شریف برای روز شنبه تجمعی برپا خواهند کرد.
در شهرهایی که سرکوب بیشتر بوده، معترضان به روشهای کمخطرتر از مقاومت و بیان خشم رو آوردهاند. در تهران و کرج شعاردادن از پنجره خانهها بیشتر شده است. هنوز زنانی هم هستند که بدون روسری به خیابان میآیند و یا روسریهایشان را بالای سر خود میچرخانند.
دستگاه حکومتی همچنان سرکوب میکند و جنگی را راه انداخته است با توسل به سلاح روایتهای دروغ و شبهافکنی.
دانش آموزان: شعار علیه سرکوب
دانش آموزان مدارس و بهویژه دانش آموزان دختر پرچم اعتراضات را بالا نگهداشتهاند. در شهرهایی که دانش آموزان فعال هستند، بزرگسالها فعالتر میشوند.
در شهر پرند که از ترکیب متوسط جمعیتی آن از نظر طبقاتی طبقه میانی رو به پایین است، دانش آموزان دختر پس از مدرسه و در روز روشن به خیابان آمدند. آنها در خیابانها تظاهرات برگزار کردند و شعار دادند: «میکشم، میکشم، هر آنکه خواهرم کشت.»
درست مانند دانشگاهها، حضور خیابانی و شعاردهی دانش آموزان، جو اعتراضی منطقه را تغییر میدهد. در شامگاه معترضان بزرگسال هم در پرند به خیابان آمدند و شعار دادند: «بسیجی جیرهخور، آخرشه خوب بخور». معترضان پرندی همچنین شعار دادند: «بسیجی، حیا کن، مملکت رو رها کن».
در اسلامشهر صالحیه که بافت طبقاتی آن شبیه به پرند است، دانش آموزان دختر راهپیمایی راه انداختند و شعار دادند: «اگر با هم یکی نشیم، یکییکی کشته میشیم.» دانش آموزان دختر در اسلامشهر حجاب هم برداشتند و شعار دادند: «زن، زندگی آزادی؛ مرگ بر دیکتاتور.» در قلعهحسنخان تهران هم اعتراضات دختران دانش آموز به خیابان کشید و آنها تظاهرات برگزار کردند.
دانش آموزان دختر در اراک:
در شهر رشت هم همین اتفاق افتاد. حضور خیابان دانش آموزان که شعار میدادند به خیابانها جان تازه داد و بزرگسالها هم با آنها در برخی از نقاط شهر همراه شدند و شعار دادند.
کانونهای صنفی معلمان در ۱۵ سال اخیر در همه شهرهای ایران فعال بودهاند و با سازماندهی تجمع، تظاهرات و اعتصاب داشتن مطالبه را فرهنگ کردهاند. این معلمها با تشدید سرکوبها و شرکت کردن دانش آموزان در اعتراضات نگران دانشآموزانشان هستند. کانون صنفی فرهنگیان گیلان در بیانیهای در رابطه با «نگرانی بازداشت دانش آموزان و دانشجویان» نوشت که «به گفته جانشین فرماندهِ سپاه پاسداران، میانگین سنی بازداشتشدگان ۱۵ سال است.»
کانون صنفی در رابطه با وضعیت سرکوب خطاب به حکومت نوشت:
«آیا راه دیگری جز اعمال خشونت و بازداشت برای مواجهه با اعتراضات وجود ندارد یا شما نمیشناسید؟ به سرکوب معترضان پایان دهید و بازداشتشدگان و معلمان زندانی را آزاد کنید.»
شعار دانش آموزان فراتر از «مرگ بر دیکتاتور» رفته و با دقت بیشتری وضعیت سرکوب را هدف قرار داده است.
در مدرسهای که مشخص نیست کجاست، دانش آموزان پسر کلاسهای درس را تعطیل کردند و در محوطه جمع شدهاند. یکی از دانش آموزان سخنرانی میکند و میگوید: «ما نمیتوانیم درس بخوانیم وقتی جوانان دارند پرپر میشوند.»
دانش آموزان دختر دبیرستانی در قزوین در محوطه باز مدرسه تجمع برگزار کردند و شعار دادند: «دانشجویی زندانی آزاد باید گردد.»
در مدرسهای که به نظر میرسد در تهران است، دانش آموزان دختر دبیرستانی شعار دادند: «ایران شده بازداشتگاه، اوین شده دانشگاه.»
دانش آموزان دختر در اراک هم در پیادهروهای این شهر راهپیمایی برگزار کردند و شعار دادند: «زن، زندگی، آزادی». یکی از آنها همین شعار را با اسپری رنگ روی دیوار نوشت.
مأموران حکومتی در کار سرکوب دانش آموزان هم رفتهاند. شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، خبر داده است که نیروهای حکومتی شبانه وارد مدرسهی شهید صدر در گوهردشت شدند و پروندهی دانشآموزان را جمع کردهاند. دانش آموزان معترض این مدرسه هم شعار داده بودند و هم عکسهای مقامهای حکومتی را پاره کرده بودند.
دانش آموزان شهرهای کردنشین اعتراضات را ادامه میدهند
حضور دانش آموزان در روز روشن در شهرها – آن هم شهرهای کردنشین که خونینترین سرکوبها را در ۲۰ روز گذشته دیدهاند − فضای اعتراضات رامتحول کرده است. در بوکان روز ۱۴ مهر، تعدادی دانش آموز دختر به خیابانهای این شهر رفتند، حجاب از سر برداشتند و شعار دادند: «ژن ژیان ئازادی». در مریوان دانش آموزان دختر، تجمع برگزار کردند و در داخل خود مدرسه شعار دادند: «مرگ بر دیکتاتور» و «توپ تانک، فشفشه، آخوند باید گم بشه.»
کانال شورای تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با بازنشر برخی از ویدیوهای تجمعها و تظاهراتهای اعتراضی دانش آموزان در مدارس ایران و از جمله یک ویدیو که در آن دانش آموزان دبیرستانی پسر روی میزها میکوبیدند و «مرگ بر دیکتاتور» میگفتند، نوشت:
«از نسل جدید بیاموزیم… مرگ بر دیکتاتور نه یک شعار بلکه به درس اول هر مدرسهای بدل شده است. درس سکوت نکردن در برابر ظلم، درس بیتفاوت نبودن.»
دانش آموزان یک مدرسه ابتدایی در مهاباد ابتکارشان این بوده با دست خط خود شبنامه نوشتند. آنها در پیامهای کاغذی مردم شهر خود را با شعار «برو بیرون هموطن، حقتو فریاد بزن» دعوت کردند که به اعتراضات بپیوندند.
خشم تشکلهای معلمها از کشتار دانش آموزان
روز ۱۴ مهر خبر آمد که نیما شفیقدوست، یک نوجوان دانش آموز در بازداشت نهادهای امنیتی کشته شده است. او ۱۶ ساله، اهل سلماس و ساکن ارومیه بود. پیکر او را مأموران حکومتی روز ۱۳ مهر به خانوادهاش تحویل دادند.
شفیقدوست در جریان اعتراضات ارومیه با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی زخمی میشود، پس از چند روز که مخفیانه در خانه او را درمان میکردند، امنیتیها او را بازداشت میکنند و بعد هم پیکر بیجان او را تحویل خانواده میدهند.
کشتار دانش آموزان در اعتراضات سراسری اخیر، تشکلهای صنفی معلمان را که کماکان به دنبال پیشبرد مطالبات خود از طریق مدنی بودند خشمگین کرده است. انجمن صنفی معلمان کردستان با مطالبه آزادی همە دانشآموزان و دانشجویان و معلمانی زندانی، در رابطه با تشدید سرکوبها هشدار داد:
«اکیداً هشدار میدهیم در صورت تشدید فشار و ادامە جان ستاندن از شهروندان ایران در سیستان و بلوچستان، کردستان، مازندران، تهران و… ما معلمان با دانشآموزان خود به خیابان خواهیم آمد و تا حصول پیروزی قطعی در خیابان خواهیم ماند.»
تهرانیها با تشدید سرکوب به پشت پنجرهها آمدند
در محله کامرانیه تهران، معترضان آتش روشن کردند و شعار مرگ بر خامنهای دادند. در تهران شعاردهیها از پنجره آپارتمانها اقدام اعتراضی هر شب شده است. شعاردهی از پنجره در محلههای بالای شهر بیشتر گزارش شده است. گاهی تجمعها چندنفره شکل میگیرد که زنان حجاب بر میدارند و شعار اصلی «زن، زندگی، آزادی» و «مرگ بر دیکتاتور» است.
ویدیویی هم از تهران، میدان هروی منتشر شد که مربوط به ساعت ده شب ۱۴ مهر است که تعداد قابلتوجهی از شهروندان از خانه شعار مرگ بر دیکتاتور و مرگ بر خامنهای میدهند:
در تهرانپارس و امیرآباد هم مردم شعارهای مشابه دادند. در تهران، در امیر بهادر مردم شعار مرگ بر بسیجی، مرگ بر سپاهی، مرگ بر خامنهای دادند.
کشاورزان اصفهان برای روز سوم آمدند
در روز ۲۰ اعتراضات سراسری، کشاورزان خوراسگان اصفهان برای روز سوم تجمع برگزار کردند. آنها شعار دادند «رئیسی دروغگو، زایندهرود ما کو»؟ تعداد آنها باز هم پرشمار بود:
در اصفهان با وجود جو امنیتی سنگین، چندین تجمع با رقص و شادی شعار در حوالی خیابان نظر شکل گرفت اما به پرشماری شبهای قبل نبود.
در رفسنجان هم راهپیمایی شبانهای شکل گرفت.
روز پنجشنبه ۱۴ مهر، ویدیوئی از ۱۳ مهر در شهر مشهد منتشر شد که در آن زنی که چادر پوشیده بود روی دیوار شعار مینوشت: «مرگ بر دیکتاتور». راوی پشت دوربین میگفت ما زنان چادر در مشهد به جنبش زن، زندگی، آزادی میپیوندیم.
ویدیویی هم از زنان در لاهیجان در شب ۱۳ مهر منتشر شده که آنها را بدون حجاب درحالیکه پلاکارد در دست دارند در خیابان معترضاند.
برای آنها که خودرو دارند، اعتراض با بوق باب شده است. معمولاً کسی در خیابان شعار میدهد و یا بی حجاب تردد میکند و بعد ماشینها با بوق متدد حمایتشان را نشان میدهند. ویدئوهایی از بوق اعتراضی خودروها هم در کرمانشاه و هم در شیراز منتشر شده است.
در کرج، جایی که سرکوب سنگین بوده، تجمعی از چندده معترض ضبط شده که شعار «زن، زندگی، آزادی» میدهند و همراه آنها خودروها بوق ممتد حمایتی میزنند.
شعاردهیها از پنجره آپارتمانها به مهرشهر کرج هم رسید. مهرشهر بارها به خیابان آمده بود اما با تشدید سرکوبها و بازداشتها، شعاردهی از پنجره اکنون روش اعتراضی است که شهروندان برگزیدهاند. کرجیها شعار دادند: این همه سال جنایت، مرگ بر این ولایت.
دانشگاهها: سرکوب و مقاومت
سرکوب دانشجویان معترض ادامه دارد. از روز نهم مهر و با تشدید سرکوب دانشگاه هر روز دستکم یک دانشجو در شهرهای مختلف ایران از سوی نیروهای امنیتی بازداشت میشود.
تراکم در زندانها بالا رفته و شورای صنفی دانشجویان کشور، روز ۱۴ مهر اسامی دستکم ۴۵ دانشجو را منتشر کرد که با قید وثیقه و بهصورت موقت آزاد شدهاند.
بر دانشگاهها همچنان فضایی امنیتی حاکم است. حراست و نیروهای لباس شخصی مانع برگزاری تجمعهای دانشجویی میشوند. اینک استادان برای برگزاری تجمع آماده میشوند. شورای دانشگاه صنعتی شریف در بیانیهای در روز ۱۴ مهر اعلام کرد که عضای هیئتعلمی دانشگاه صنعتی شریف تجمع خواهند کرد. این استادان حمله نیروهای امنیتی به داخل دانشگاه شریف در تهران را محکوم کردند و نوشتند روز شنبه ۱۶ مهرماه دست به تجمع اعتراضی میزنند:
«روز شنبه ۱۶ مهرماه، اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف به مدت دو ساعت از ساعت ۱۳ الی ۱۵ مقابل کتابخانه مرکزی دانشگاه (ساختمان دکتر مجتهدی) به نشانه اعتراض به هتک حرمت دانشگاه و وقایع ناگوار یکشنبه گرد هم میآیند و آن را روز سوگِ مظلومانه دانشگاه صنعتی شریف اعلام میدارند.»
علی شریفی زارچی، استاد دانشگاه شریف در توئیتی نوشت که شورای دانشکدهی فیزیک، و سپس دانشکدههای مهندسی کامپیوتر و مهندسی برق تصویب کردند برگزاری کلاسها منوط به آزادی تمامی دانشجویانی است که بازداشت شدهاند.
ابراهیم رئیسی، رئیسجمهوری اسلامی، روز ۱۴ مهر به حمله به دانشگاه شریف واکنش نشان داد و از حرمت دانشگاه گفت. او که با مسئولان دانشگاه در دفتر خودش دیدار کرد تلویحاً دانشجویان معترض را تهدید نرم کرد و گفت”
«آمریکا، منافقین و سایر دشمنان کشور تلاش کردند در ظرف دانشگاه شریف اهداف ضد ایرانی و ضد انقلابی خود را پیگیری کنند…».
دانشجویان زندانی در زندان اوین هم در بیانیهای در همبستگی با اعتراضات دانشجویان در زندان تحصن کردهاند. هستی امیری (دانشجوی رشته حقوق)، سپیده قلیان (دانشجوی رشته حقوق) و ملیحه جعفری (دانشجوی رشته نمایش عروسکی) از تاریخ ۱۱ مهر در خروجی بند زنان تحصن کردهاند. در بیانیه آنها آمده:
«ما دانشجویان زندانی بند زنان در اعتراض به محاصرهی دانشگاه و شلیک مستقیم به دانشجویان تا پایان سرکوب در دانشگاه، آزادی بیقیدوشرط دانشجویان بازداشتشده و تضمین ممنوعیت ورود نیروهای نظامی، شبهنظامی و انتظامی به دانشگاه، همراه با دانشجویان به تحصن ادامه خواهیم داد.»
بازداشت دانشجوها در روزهای اخیر از این قرار است: روز چهاردهم مهر، نیروهای امنیتی در شهر مشهد، شایان ریحانی، دانشجوی کارشناسی ارشد زبانهای باستانی دانشگاه علامه را بازداشت کردند. پریا، برنایی دانشجوی حسابداری از اهواز اهواز هم روز ۱۴ مهر در گچساران بازداشت شد.
همچنین، علیرضا آزاد و محمدمهدی محمدی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف هم شامگاه ۱۲ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به اوین منتقل شدند. آناهیتا هاشمیپور، دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی تهران روز ۱۲ مهر بازداشت شد. یحیی پاتشیکپور دانشجوی ارشد مرمت و احیای ابنیه و بافتهای تاریخی دانشگاه آزاد تهران، روز ۱۲مهر بازداشت شد. علی روزی، دانشجوی دانشگاه رازی کرمانشاه هم ۱۳ مهر بازداشت شد. و امیر عزیزی، دانشجوی معماری دانشگاه آزاد تهران شمال روز ۹ مهر بازداشت شد اما خبر آن ۱۴ مهر منتشر شد. امیرحسین پورسیف، دانشجوی رشته مکانیک علم و صنعت نیز از پنجشنبه ۷ مهر بازداشت شده و در زندان فشافویه اما خبر بازداشت او ۱۴ مهر منتشر شد. نیا ارجمندزاده، دانشجوی دکتری عمومی دامپزشکی دانشگاه شیراز، شنبه ۹مهر، بازداشت شد اما خبر زندانی شدن او ۱۴ مهر منتشر شد.
ارعاب و دروغ در جنگ روایتهای حکومت
پس از اینکه دستگاه امنیتی و رسانهای حکومت سعی کردند که کشتن نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله را بیارتباط به اعتراضات و دستگاه سرکوب خودشان نشان دهند، رئیسکل دادگستری استان البرز روایتی مشابه در مورد مرگ سارینا اسماعیلزاده بیان کرد.
سارینا اسماعیل زاده، ۱۶ ساله، در جریان اعتراضات در شهر کرج در استان البرز، در ۱ مهر ماه ۱۴۰۱ پس از ضرب و شتم شدید توسط نیروهای امنیتی با ضربه جسم سخت به سر کشته شد.
روز ۱۴ مهر، فاضلی هریکندی، رئیسکل دادگستری استان البرز به رسانه امنیتی مشرق نیوز گفت که این “پروژه کشتهسازی رسانههای ضدانقلاب” است و سارینا اسماعیلزاده در روز دوم مهرماه با پریدن از ارتفاع در نزدیکی خانه مادربزرگش خودکشی کرده است.
در این ویدئو سارینا اسماعیلزاده از دغدغههایش بهعنوان یک نوجوان میگوید:
روایت افتادن از بلندی را حکومت در مورد نیکا شاکرمی هم بیان کرده است. وحید اشتری، مسئول پیشین تشکیلات بسیج دانشگاه تهران و از دانشجویان سابق جنبش عدالتخواه، در شبکههای اجتماعی موضوع خودکشی نیکا شاکرمی را با استناد به سر زدن به محل و صحبت با همسایهها بیان کرده است.
نسرین شاکرمی، مادر نیکا شاکرمی در پیامی تصویری که برای رادیو فردا ارسال کرد گفت که فرزندش در روز ۲۹ شهریور در تظاهرات کشته شده است. او گفت پشت سر دخترش با جسمی سخت ضربه دیده بود به حدی که جمجمه تورفته بود و صورتش و دندانهایش هم شکسته بودند. او گفت نهادهای امنیتی با بازداشت خواهر و برادرش آنها را ناچار به اعتراف اجباری کردند و سناریو ساختهاند.
مادر نیکا همچنین گفت که امنیتیهای حکومت او را تحت فشار گذاشتند که بگوید که فرزندش خودکشی کرده است.
خامنهای محتاج تجدید بیعت
ابراز مخلصی مقامهای مذهبی و نظامی به خامنهای ادامه دارد. ۶۰۰ نفر از آخوندهای حوزههای علمیه به علاوه فرماندهان نیروهای مسلح از جمله فرماندهان سپاه، ارتش و نیروی انتظامی روز پنجشنبه ۱۴ مهرماه در بیانیههای مجزا در رابطه با اعتراضات، با رهبر جمهوری اسلامی سید علی خامنهای «تجدید بیعت» کردند.
سردار حسین اشتری، فرمانده کل انتظامی کشور، با سخنرانی در مسجد جمکران شهر قم که خیابانهایش در تمام روزهای اعتراضات ملتهب بوده و در آن تجمع برگزار شده است گفت: «آشوبها قطعاً سازماندهی شده است.» او برای بار چندم اعلام کرد که دشمن شکست خورده و دستور تبعیت از ولایت فقیه و پیروی از خامنهای داد.