در میان انبوه وعده‌های انتخاباتی که به مردم داده می‌شود، هنرمندان کم‌ترین بهره را می‌برند. با این حال اگر رفع مشکلات اقتصادی که در صدر برنامه‌های همه نامزدها قرار دارد، عملی شود، قطعاً هنرمندان نیز که مانند همه مردم از این مشکلات رنج می‌برند، آبی زیر پوستشان خواهد دوید. مشکل اقتصاد بی‌چون و چرا بزرگ‌ترین مشکل مردم است. اما هنرمندان به علت ویژگی خاص کارشان به آزادی نیز نیاز مفرط و حیاتی دارند. نظام جمهوری اسلامی اما این آزادی را از آنها دریغ داشته و اعطای آن را منوط به حمایت هنرمندان از حکومت کرده است.

عکس: تزئینی، اثر جلال سپهر از مجموعه «گره»
عکس: تزئینی، اثر جلال سپهر از مجموعه «گره»

تربیت هنرمندان «ارزشی»

تربیت هنرمندان «ارزشی» از آغاز تأسیس جمهوری اسلامی در دستور کار گردانندگان نظام بوده ولی تا امروز ثمر چندانی به بار نیاورده است. علتش آن است که علی‌رغم تراشیدن خرج زیاد، هنرمندان ارزشی معمولاً کارشان کم‌ارزش یا به کلی بی‌ارزش است. کارهای ارزشمند را معمولاً «غیر ارزشی‌ها» ارائه می دهند و سبب رونق جشنواره های دولتی می‌شوند. «غیر ارزشی»‌ها که همیشه قربانی محدودیت‌ها و سانسور رژیم‌اند، وقتی به هر دلیل آثارشان در سطح جهانی برنده جوایز بزرگ می‌شود، آن‌وقت یک‌باره عزیز می‌شوند و توجه دستگاه به آنها جلب می‌شود.

سوءاستفاده از وجهه بین‌المللی هنرمندان مستقل

حکومت در تنگنای انزوا علاقه عجیبی به جوایز هنری و مطرح شدن نام و بالا رفتن پرچمش دارد. در این میان به خصوص جایزه اسکار که پای رابطه با آمریکا را به میان می‌کشد اهمیت ویژه‌ای دارد. اسکاری که به «جدایی نادر از سیمین» ساخته اصغر فرهادی تعلق گرفت و تلاش حکومت برای شریک شدن در همین جایزه که آن را مظهر صهیونیسم و استکبار می‌داند، یکی از همین نمونه‌هاست که البته تناقض‌های گفتار و رفتار رژیم را هم نمایان می‌کند.

«بعضی‌ها» اسم رمز گروه‌های رقیب دولت است. آنها هم رقبایشان را برای آن‌که مستقیماً از آنها نام نبرند، «برخی‌ها» می‌نامند. هنرمندان در میان کش و قوس سیاست‌های این بعضی‌ها و برخی‌ها گیر کرده‌اند.

درست در زمانی که جایزه اسکار را در حاشیه جشنواره فیلم فجر در همایشی به نام «هالیوودیسم و سینما» تخطئه می کردند، جواد شمقدری، معاون سينمايي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود: «لابی کردیم، فرهادی اسکار گرفت.»

او به تاریخ ۳۰ بهمن ۱۳۹۱ در گفت‌وگو با ایلنا گفت: «این سازمان پارسال در فرایند اسکار به شکلی طراحی و حتی لابی‌گری کرد که “جدایی نادر از سیمین” اصغر فرهادی جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی‌زبان را دریافت کند.»

و درباره سیاست معروف به «ریل‌گذاری» خود در مسیر سیاست‌های معاونت سینمایی ارشاد گفت: «دائم از ما سوال می‌شد چه تغییری می‌خواهید بدهید که ما در جواب می‌گفتیم از اینکه سینمای ایران در مسیری حرکت کند و سازماندهی شود که به حرکت کلی انقلاب و نظام بی‌توجه باشد خارجش کنیم تا با آرمان‌ها و برنامه‌های نظام و انقلاب همراه شود.»

دعوای «بعضی‌ها» با «برخی‌ها»

هنر ولایی: هنر قاری‌ها
هنر ولایی: هنر قاری‌ها

شمقدری سیاست‌های فرهنگی نظام در زمینه سینما را به این شکل خلاصه می‌کند: «اینکه انقلاب مسیر خودش را برود و سینما هم مسیر دیگری را برود، درست نیست. ما چنین فرآیندی را قبول نمی‌کنیم و معتقدیم سینما باید دوش به دوش نظام حرکت کند (…) لذا به دنبال سینمایی هستیم که فیلمسازان و متفکران آن و کارگردانش پیشروی حرکت مردم در عرصه نظام و انقلاب باشند. ریل‌گذاری ما ناظر به این تغییر حالت بود. در رابطه با اسکار چندبار گفته‌ام زمانی که قرار بود مسئولیت سینمایی آن زمان را بر عهده بگیرم از آقای احمدی‌نژاد پرسیدم اگر بخواهید در یک جمله من را نصیحت کنید چه می‌گویید. ایشان گفتند برو سینمای ایران را بین‌المللی کن و من گفتم اولین گام این است که اسکار بگیریم و او گفت خوب این‌کار را انجام بده و این اتفاق افتاد. خیلی‌ها در این سی سال تلاش کردند اسکار بگیرند اما موفق نشدند، اما الان شد (…) این‌ها یک برنامه‌ریزی بوده است. وقتی شما در عرصه بین‌المللی می‌روی و می‌خواهی جایزه بگیری قطعاً نمی‌توانی با شاخص‌های خودت عمل کنی و طبیعی است که بتوانی با شاخص‌های آن‌ها عمل کنی، اما برای ما این مهم بود که با شاخص‌های آن‌ها عمل کنیم اما منافع ملی‌مان را زیر سئوال نبریم. در فرآیند اسکار فیلمی انتخاب شد، رفت و حمایت شد. برنامه‌ریزی شد، اما بعضی‌ها منکر هستند و می‌گویند برنامه‌ریزی شده نبود، تصادفی بود. آن‌ها ممکن است خلقت و هستی را هم تصادف بدانند، البته آن‌ها در خیالات خودشان سیر می‌کنند.»

این «بعضی‌ها» اسم رمز گروه‌های رقیب دولت است. آنها هم رقبایشان را برای آن‌که مستقیماً از آنها نام نبرند، «برخی‌ها» می‌نامند. هنرمندان در میان کش و قوس سیاست‌های این بعضی‌ها و برخی‌ها گیر کرده‌اند.

ولایی کردن هنر

در کنار اتخاذ چنین سیاست‌هایی برای کسب وجهه بین‌المللی، تمام تلاش حکومت در ولایی کردن هنر است. حکومت در راه رضای خدا به کسی کمک نمی‌کند. کمک به هنرمندان غیر ولایی منوط به آن است که چیزی از این هنر نصیب حکومت هم بشود و به دوام آن کمک کند.

حکومت در راه رضای خدا به کسی کمک نمی‌کند. کمک به هنرمندان غیر ولایی منوط به آن است که چیزی از این هنر نصیب حکومت هم بشود و به دوام آن کمک کند.

حال که در کوران تبلیغات انتخاباتی قرار داریم، مشاهده می‌کنیم که چگونه از هنرمندان استفاده ابزاری می شود. از عکس یادگاری با عزت‌الله انتظامی که با اعتراض او روبرو شد، تا امضای فهرست‌های حمایتی از این یا آن نامزد و ساختن فیلم‌های تبلیغی. اما از این وجه موضوع که بگذریم، اصولاً انتخابات و تغییر دولت در جمهوری اسلامی نقش زیادی در بهبود حال هنرمدان ندارند. علت آن ساختار پیچیده حکومت است که به دولت‌ها اجازه نمی‌دهد در سیاست‌ها تغییرات بنیادین ایجاد کنند. دولت بخشی از حکومت است و میزان اثرگذاری آن به اندازه نزدیکی آن به سایر مراکز قدرت (رهبری، بیت رهبری، سپاه پاسداران، بسیج، حوزه‌های علمیه، آستان قدس رضوی، بنیاد شهید، بنیادها و نهادهای ریز و درشت حفظ آثار و ارزش‌های جنگ و غیره ) بستگی دارد.

نان‌خورهای «فرهنگ»

نان‌خورهای فرهنگ
نان‌خورهای فرهنگ

بعضی هنرمندان به دولت وابسته‌اند، بعضی به بیت و سپاه و برخی به همه. در این میان نهادهای ریز و درشت دیگری هم هستند که همه نام «فرهنگ» را یدک می‌کشند و زیرمجموعه دستگاه‌ها و نهادهای دیگرند و بنا به ضوابط و روابط خودشان عده‌ای از هنرمندان را زیر چتر حمایتی می‌گیرند. یکی از این نهادها مجموعه‌ای است به نام «حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی» که آن را مانند لحاف چهل تکه کرده و هر تکه را به یک هنرمند مدافع نظام داده‌اند.

مراسم گرامی‌داشت امیرحسین فردی، مدیر سابق مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری در زادگاهش اردبیل نشان می دهد که این مجموعه چقدر رئیس و بخش‌های مشابه دارد و چیزی به اسم فرهنگ تا چه حد متولی و نان‌خور دارد.

به گزارش کیهان، چاپ تهران این مراسم با حضور محسن مؤمنی‌شریف، رئيس حوزه هنری، حجت الاسلام سیدحسن عاملی، نماینده ولی‌فقیه و امام جمعه اردبیل، اکبر نیکزاد، استاندار اردبیل، مرتضی سرهنگی، مدیر مرکز مطالعات و تحقیقات فرهنگ و ادب پایداری حوزه هنری، هدایت‌الله بهبودی، مدیر دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری، علیرضا قزوه، مدیر مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری، مجتبی رحمان‌دوست، نویسنده و نماینده مجلس شورای اسلامی، کاظم چلیپا، نقاش، محمد کاسبی، بازیگر و جمعی از مسئولان و هنرمندان استانی در «مجتمع فرهنگی هنری ولایت» شهر اردبیل برگزار ‌شد.

چیز عجیب و غریبی به نام «مجتمع فرهنگی هنری ولایت» که نظایر آن با اسامی گوناگون در همه شهرها برپا شده، به خوبی ماهیت فرهنگ و هنر و وابستگی آن را به ولایت نشان می‌دهد. هنرمندانی که به چنین مجموعه‌هایی وابسته نباشند، در تنهایی و بدبختی می‌میرند و حتی از دفن آنها در «قطعه هنرمندان» بهشت زهرا نیز جلوگیری می‌شود.

تلاش حکومت برای تصاحب نهادهای مستقل هنرمندان

تلاش حکومت برای تصاحب نهادهایی که هنرمندان مستقل ایجاد کرده‌اند نیز یکی دیگر از سویه‌های سیاست فرهنگی – هنری حکومت است. یک نمونه‌اش کش و واکش خانه سینما بین نهاد ریاست جمهوری و نهادهای رقیب در بیت و سپاه است که از چند سال پیش تا امروز ادامه داشته و به علت رقابت بین دستگاه‌ها و مراکز متعدد قدرت هنوز تکلیفش روشن نشده است. کل ماجرا اما ساده است: به گزارش مسئولان خانه سینما، سینماگران ایرانی برخلاف دیگر همتایان خود برای تأمین اجتماعی از حمایت‌های لازم برای دستیابی به حقوق مادی و معنوی آثارشان برخوردار نیستند.

تلاش حکومت برای تصاحب نهادهایی که هنرمندان مستقل ایجاد کرده‌اند نیز یکی دیگر از سویه‌های سیاست فرهنگی – هنری حکومت است.

خانه سینما گزارش می‌دهد: کوشش‌های خانه سنیما در تنظیم و تدوین پیش‌نویس لایحه «قانون حمایت از حقوق مادی و معنوی آثار سینمایی» به منظور ایجاد ساختار حقوقی برای صیانت از آثار سینمایی و پیش‌نویس لایحه «قانون تشکیل سازمان نظام سینمایی» برای تأمین و تنظیم مناسبات حقوق شاغلان سینما ارائه‌شده به ریاست جمهور (مورخ بهمن ماه ۱۳۸۷ ) و ریاست کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی مورخ اردیبهشت ماه ۱۳۸۸ ) و نیز مکاتبه و نشست برای پیگیری اجرای قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تاکنون ثمر بخش نبوده است. در این گزارش اظهار تاسف شده که: از تاریخ تصویب این قوانین حداقلی ۳۱۳۰ روز سپری شده و تاکنون به اجرا در نیامده است.

دی ماه سال ۹۰ فعالیت «خانه سینما» توسط وزارت ارشاد غیر قانونی اعلام شد. دو هفته پس از تعطیلی این نهاد، چیزی به اسم «سازمان سینمایی کشور» فعالیت خود را «در مسیر مدیریت و هدایت سینمای کشور» آغاز کرد.

جشن ولایت در اصفهان
جشن ولایت در اصفهان

اینک نیز مطابق آخرین خبرها «هیئت بازگشایی خانه سینما» ایجاد شده که به گفته فرهاد توحیدی، رئيس هیئت مدیره خانه سینما شأن قانونی ندارد و این هیئت نمی‌تواند مؤسسه‌ای را که یک‌بار تأسیس شده است دوباره تأسیس کند. کیهان، چاپ تهران خانه سینما را منحله می‌داند به این دلیل که به تعبیر کیهان «عناصر سکولار» آن را در اختیار گرفته‌اند.

در گیر و دار این جنگ و دعواها مجمع فیلمسازان سینمای ایران هشدار داد که عده‌ای «کمر به قتل سینمای ایران بسته‌اند.»

انجمن تهیه‌کنندگان مستقل هم شکوه کرد از اینکه «هر روز فضا برای تنفس و فعالیت بخش خصوصی تنگ‌تر شده و روند حضور رانت‌‌خواران بخش عمومی و دولتی، تولیدات مستقل سینمای ایران را به مخاطره انداخته است.»

داوران بخش مسابقه جشنواره فجر سال ۹۱ در بیانیه پایانی خود مسئولان را متهم کردند که باعث «سوت و کوری و بی‌رونقی» سینما و «بی‌اعتمادی اهل سینما به مدیران دولتی» شده‌اند.
به گفته بهروز افخمی، یکی از این داوران: «شاخصه اصلی فیلم‌های سال ٩١ ترسیده بودنشان است. این ترس به همه فضای ایران سرایت کرده و تبعات آن را در سال آینده خواهیم دید.»

وضع اسفبار موسیقی و تئاتر

وضع موسیقی و تئاتر هم از وضع سینمای ایران بهتر نیست. عضو شورای عالی خانه موسیقی ضمن انتقاد از انحلال و تعطیلی ارکسترهای سمفونیک و موسیقی ملی و همچنین ارکستر سمفونیک صدا و سیما خواستار احیا هرچه سریع‌تر این ارکسترها شد.

کمال پورتراب، عضور شورای عالی خانه موسیقی: «مدیران کشور و رییس‌جمهور آینده باید تشخیص دهند چه کسی دلسوز واقعی هنر است و آنها را بر سر کار بگمارند.»

به گزارش سایت خانه موسیقی، مصطفی کمال پورتراب با بیان این مطلب افزود: «من سال‌هاست عضو شورای فنی ارکستر سمفونیک تهران و مشاور عالی حوزه موسیقی وزارت ارشاد هستم و به همین دلیل هم مورد سؤال و بازخواست هنرمندان و نوازندگان ارکستر قرار گرفته‌ام، در صورتی که در این خصوص کمترین مشورتی با من نشده و یا حتی اطلاعی از این تعطیلی و بلاتکلیفی نداشته و ندارم.»

وی افزود: «در صدا و سیما هم مسئولیت مشاوره در زمینه ارکستر و موسیقی این سازمان داشته‌ام و هنوز هم این مسئولیت لغو نشده است، اما متأسفانه در این سازمان هم شاهد تعطیلی هستیم.»

انتظار از نامزدهای ریاست جمهوری

شجریان و عبدالوهاب شهیدی در خانه موسیقی
شجریان و عبدالوهاب شهیدی در خانه موسیقی

عضو شورای عالی خانه موسیقی با توجه به نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری و تغییر دولت گفت: «سامان ‌یافتن موسیقی تنها بر عهده موسیقیدان‌ها نیست و نیاز به قدرت بیشتری دارد. من به عنوان یکی از اهالی موسیقی از دولت آینده انتظار دارم که موسیقی واقعی و متعالی را گسترش دهد و این کار میسر نمی‌شود مگر اینکه از تجربه اساتید و متخصصان این رشته استفاده شود. دولت‌ همان‌طور که برای کارهای اقتصادی از نظر متخصصان بهره می‌گیرد، باید در فرهنگ و هنر هم از اساتید استفاده کند.»

پورتراب با اشاره به نوازندگانی که امرار معاش آنها از طریق فعالیت این ارکسترها انجام می‌شده گفت: آنها که این ارکسترها را تعطیل کرده‌اند، آیا به فکر امرار معاش نوازندگان و فعالان این ارکستر‌ها بوده‌اند؟»

وی در انتها افزود: «متأسفانه در این سال‌ها ما گوش شنوایی نداشته‌ایم که به درد دل‌هایمان گوش کند، اگر هم افرادی را به‌عنوان واسطه میان دولتمردان و موسیقیدان‌ها قرار داده‌اند تا نیازهای جامعه موسیقی را منتقل کند، معمولاً کسانی بوده‌اند که سواد کافی در زمینه موسیقی نداشته‌اند و حتی قدرت اظهار نظر نداشته‌اند. مدیران کشور و رییس‌جمهور آینده باید تشخیص دهند چه کسی دلسوز واقعی هنر است و آنها را بر سر کار بگمارند.»

اهل تئاتر امنیت شغلی ندارند

هنرمندان عرصه تئاتر نیز به علت سانسور و نداشتن امکانات کافی و پشتیبانی مالی لازم امنیت شغلی ندارند. به گزارش ایسنا بهزاد فراهانی با اظهار تأسف از وضعیت فعلی تئاتر ایران گفت: «بیش از یک سال است که نظم و نظام تئاتر ما از هم پاشیده و این پدیده‌ای تعمیم یافته است که سراسر تئاتر این ملک را فراگرفته و اگر قرار است کاری انجام شود امروز زمان آن است.»

هنرمندان تئاتر ایران خواستار شرایطی همچون تعریف تئاتر به‌عنوان یک شغل، افزایش بودجه تئاتر حداقل تا دو برابر، اجرای بی‌قید و شرط قرارداد تیپ و مردود دانستن شیوه‌نامه شورای حمایت، قطع اعمال ممیزی‌های سلیقه‌ای بر اجرای آثار نمایشی، ممانعت از دخالت نهادهای غیرمسئول و غیر مرتبط با تئاتر، حفظ و ارتقای امنیت روحی و هنری هنرمندان تئاتر هستند.

ایرج راد، مدیرعامل خانه‌ تئاتر هم به نامه‌‌نگاری‌ها و پیگیری‌های هیأت مدیره این تشکل اشاره کرد و گفت: «نه‌ تنها به مسائل مورد نظر ما توجه نشد بلکه با انتشار شیوه‌نامه شورای حمایت در بسیاری موارد حتی خلاف شیوه‌نامه عمل شده است.»

به گفته راد: «خانه تئاتر خواستار شرایطی همچون تعریف تئاتر به‌عنوان یک شغل، افزایش بودجه تئاتر حداقل تا دو برابر، اجرای بی‌قید و شرط قرارداد تیپ و مردود دانستن شیوه‌نامه شورای حمایت، قطع اعمال ممیزی‌های سلیقه‌ای بر اجرای آثار نمایشی، ممانعت از دخالت نهادهای غیرمسئول و غیر مرتبط با تئاتر، حفظ و ارتقای امنیت روحی و هنری هنرمندان تئاتر» و… بوده است.

اگرچه مسئولان در توجیه شورای حمایت به تقسیم عادلانه پول بین گروه‌های تئاتری اشاره می‌کنند، اما به قول راد پرسش این است که این تقسیم عادلانه چگونه است؟ او با اشاره به رشد بودجه تئاتر متذکر شد: «هر چند از رشد بودجه تئاتر گفته می‌شود اما میزان و مبلغ این بودجه هرگز به‌طور شفاف اعلام نمی‌شود. درحالی‌که چند سال پیش با همان بودجه ناچیز حداقل کف دستمزد قرارداد تیپ پرداخت می‌شد اما امروز بر اساس آیین‌نامه شورای حمایت، بخش زیادی از هزینه‌های آثار از راه گیشه تأمین می‌شود.»

جشن خانه تئاتر
جشن خانه تئاتر

ظاهراً ۱۸ میلیارد تومان بودجه به تئاتر اختصاص یافته ولی کمتر از ۵۰ درصد آن ابلاغ شده است. شرایط سخت، شکایت هنرمندانی همچون منیژه محامدی، علی عابدی، سیروس همتی، ناصر حسینی‌مهر، حمیدرضا نعیمی، سجاد افشارنیا، علی رفیعی، رضا حامدی‌خواه، همایون غنی‌زاده، ‌بابک محمدی، آیدا کیخایی، برکه فروتن، علی ثقفی و بهزاد فراهانی را به‌دنبال داشته‌ است. در نهایت هم خانه تئاتر ناگزیر به شورای داوری شکایت برد.

ایرج راد در این‌‌باره گفت: «ما شکایت‌ها را به شورای داوری فرستاده و خواستار رسیدگی شده‌ایم اما مشکل اینجاست که هرگز جواب نامه‌ها و خواسته‌های ما داده نمی‌شود و همیشه سکوت می‌کنند.»

به گفته هوشمند هنرکار، یکی از اعضای هیأت مدیره انجمن بازیگران:«مدیران تئاتر گفته‌اند از اول امسال از ۱۲۸ اثر حمایت شده، درحالی‌که تا به امروز فقط ۴۴ نمایش مورد حمایت قرار گرفته‌اند، گویا دوستان دادن سالن را هم حمایت می‌دانند درحالی‌که گروه‌ها ۲۰درصد فروش گیشه خود را بابت اجاره سالن می‌پردازند.»

وی به مقایسه نمایش‌های اجرا شده در سال‌های ۹۰و ۹۱ پرداخت و یادآور شد: «در سال ۹۰، ۴۱نمایش اجرا شدند که به جز سه – چهار نمایش بقیه قرارداد تیپ بستند اما امسال فقط دو نمایش قرارداد تیپ کامل داشته‌اند.»

وعده‌های محمد رضا عارف به هنرمندان

در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تنها کسی که تاکنون بر حمایت از هنرمندان تأکید کرده، محمد رضا عارف بوده است. او که با توجه به احتمال مهندسی انتخابات و «نظارت» بسیج بر صندوق‌ها کمترین شانس پیروزی را دارد، بیشترین وعده‌های حمایت از هنرمندان را داده است.

در میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری تنها کسی که تاکنون بر حمایت از هنرمندان تأکید کرده، محمد رضا عارف بوده است.

عارف در کنار وعده‌های اقتصادی، درباره برنامه‌هایش برای حوزه فرهنگ گفت: «فرهنگ جزو اولویت‌های اصلی ماست. جهت‌گیری اصلی ما این است که کاهش تصدی دولت را در این بخش دنبال کنیم و حمایت حداکثری دولت را داشته باشیم. باید سهم فرهنگ را از تولید ناخالص داخلی افزایش دهیم. دخالت دولت در امور فرهنگی باید کم و به نهادهای فرهنگی محول شود.»

این نامزد انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه «متأسفانه در برخی بخش‌ها به‌ویژه در زمینه هنر، گاهی نگاه امنیتی حاکم شده است»، تأکید کرد: «دخالت‌های امنیتی و نگاه امنیتی که در بخش فرهنگ وجود دارد به هیچ‌وجه به صلاح کشورمان نیست. ما به داشتن سینما و تئاتر پویا نیاز داریم. باید اجازه دهیم هنرمندان ما در چارچوب قوانین مصوب فعالیت‌های خود را ادامه دهند. ما به طور جدی از تشکیل سازمان‌های مردم‌نهاد مانند خانه سینما و خانه هنر و موسیقی که جهت‌گیری اصلی آنها مشارکت مردمی است، حمایت می‌کنیم.»

وی ادامه داد: «نشر در کشور ما وضعیت خوبی ندارد. تنوع آثار مکتوب و تیراژ آنها محدود است. بحث نشر را باید جدی بگیریم و کتاب و مطبوعات مورد حمایت قرار گیرد. بنابراین، داشتن قانون نشر و کتاب را به طور جدی دنبال می‌کنیم که هم نویسنده و هم ناشر با اطمینان خاطر کار خود را دنبال کند و دغدغه‌های امروزه از انقلاب فرهنگی‌مان را رفع کنیم.»

این وعده‌های کلی هر چند دلگرم‌کننده‌اند، اما با توجه به پیچیدگی شرایط سیاسی و بحران اقتصادی امید چندانی به اجرایشان نمی‌رود. پشتیبانی واقعی از هنر و فرهنگ به تحولات عمیق سیاسی و اجتماعی در جهت دمکراتیزه کردن جامعه نیاز دارند که زمینه‌ها و شرایط آن در حال حاضر وجود ندارد.