سلدا باعجان (/باغجان)، هنرمندی با شهرت جهانی امروز در سن هفتاد و چهارسالگی، از صداهای برجسته در زمینۀ آزادی، عدالت اجتماعی و مبارزه با شکنجه در زندانها و سرکوب آزادیخواهان به شمار میرود. سلدا، متولد ۱۹۴۸ در ترکیه، خواننده، گیتاریست و ترانه سرا، در فاصلۀ سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۴ سه بار به خاطر ترانه هایش در حکومت نظامی و دیکتاتوری ترکیه در زندان نظامی استامبول زندانی شد و مورد آزار قرارگرفت.
سلدا در فوریۀ سال ۲۰۲۱ این توییتر را در واکنش به اخبار شکنجۀ زندانیان منتشر کرد:
“من سه بار به خاطر ترانه هایم به زندان افتادم. همان ترانههایی که حالا در سراسر جهان شهرت دارند. هر بار مرا برای بازرسی، سراسر برهنه ساختند. این را اعلام میکنم برای همۀ کسانی که نمیخواهند بفهمند!”
ترانههایی که سلدا باعجان مینوشت، میخواند و با آنها مینواخت، دارای درونمایههای همبستگی با طبقات زحمتکش، عدالت اجتماعی و اعتراض به سرکوب آزادی بیان بود و این امر حکومت نظامیان ترکیه را که از سال ۱۹۸۰ با کودتا روی کار آمده بودند، علیه او برمی آشفت.
مسیر رشد هنری سلدا
سلدا باعجان چگونه رشد کرد و علاقهها و افکارش چگونه شکل گرفتند؟ بنا به زندگینامههای او در منابع اینترتی در یکی از شهرهای غربی ترکیه به نام موغله به دنیا آمد. پدرش دامپزشک از ترکان مقدونیه بود و مادرش معلمی از تاتارهای کریمه. سلدا دوران کودکی خود را در شهر وان سپری کرد. پدرش سلیم که فلوت و ساکسیفون مینواخت، همۀ فرزندانش از جمله دو برادر سلدا را تشویق کرد که از سنین بسیار پایین، نواختن سازهای موسیقی را بیاموزند. سلدا هم از پنج سالگی با نواختن ماندولین آغاز کرد. عصرها خانواده با هم قطعههای موسیقی مینواختند.
پس از مرگ ناگهانی پدر بر اثر حصبه در سال ۱۹۵۷، کل خانواده به آنکارا کوچ کردند. سلدا آموختن گیتار را هم به طور جدی شروع کرد. سلدا با هوش و استعداد فراوان خود در دانشگاه آنکارا به تحصیل در رشتۀ فیزیک مهندسی پرداخت. در دوران دانشگاه بود که سلدا زیر تاثیر خوانندگان راک آناتولیا، جم کاراجا و باریش مانکو به رشتۀ موسیقی فولکلوریک ترکی جذب شد. دو برادر سلدا در آن زمان در آنکارا صاحب موزیک کلابی به نام بتهوون بودند. سلدا در آنجا با خوانندگان مشهوری آشنایی نزدیک پیداکرد و در دوران دانشجویی همان جا به طور مرتب به اجرای موسیقی و ترانه خوانی پرداخت.
سلدا از ۱۹۷۱ در سال آخر دانشگاه، با تشویق آهنگساز ارکان اوزرمان خوانندگی را رسما آغاز کرد و شش آهنگ خود را به صورت نوار منتشر کرد. این آهنگها در سبلک فولکلور ترکی بودند و سلدا همراه ترانه خوانی، تک نوازی گیتار نیز میکرد. بازخوانی سلدا از آهنگ مشهوری از فولکلور ارمنی که به زبان ترکی با نام ساری گلین (عروس طلایی) شناخته شده، بسیار روحبخش و هنرمندانه است.
چند سال قبل از کودتا در سال ۱۹۷۲ سلدا از طرف وزارت امور خارجۀ ترکیه برای شرکت در مسابقۀ بین المللی آواز به نام اورفئوس به نمایندگی از ترکیه برگزیده شد. پس از آن نوارهای دیگر منتشر کرد و برای اجرا در شهرهای گوناگون به تور هنری رفت.
در دهۀ هفتاد که جو سیاسی ترکیه به شدت دوقطبی شد، سلدا و ترانه هایش به دلیل نقد اجتماعی در میان کنشگران اجتماعی و سیاسی محبوبیت بسیار یافتند. پس از کودتای نظامیان در سال ۱۹۸۰ سلدا افزون بر زندانی شدن، ممنوع خروج نیز شد و نتوانست در فستیوالهای جهانی که دعوت میشد، شرکت کند. او پس از آزاد شدن گذرنامه اش در سال ۱۹۸۷ برای اجرا به هلند و بریتانیا رفت.
سلدا در سال ۱۹۹۳ به مناسبت قتل روزنامه نگاران و روشنفکران ترک در آن سال ها، ترانههایی خواند، مانند Uğurlar Olsun یا “سفر بخیر” به مناسبت قتل روزنامه نگاری به نام Uğur Mumcu که بسیار مورد استقبال مردم قرار گرفت.
سلدا در حال حاضر یک شرکت تولید هنری در استامبول را اداره میکند و در شبکههای اجتماعی به ویژه توییتر و اینستاگرام پیروان بسیاری از سراسر جهان دارد. او همچنان صدایی رسا در حمایت از آزادی و عدالت است.
یکی از مشهورترین ترانههای سلدا، “دنیای بیدادگر” نام دارد که به چندین زبان ترجمه شده است. این ترانه را خوانندۀ جوان ترک به نام زینب بخشی نیز با اجرایی مدرن و گیرا بازخوانی کرده که در یکی از سریالهای خوش ساخت سینمای ترکیه به نام چوکور (گودال) – داستان محلهای فقیرنشین و درگیر با مافیاهای گوناگون – در سال ۲۰۱۹ پخش شد.
اینجا ترجمۀ فارسی “دنیای بیدادگر” که از روی نسخۀ انگلیسی و با اندکی خودآموزی زبان ترکی انجام شده، به معترضان نان و آزادی در خیابانهای ایران تقدیم میکنم، به امید مشارکت همۀ ایرانیان در ساختن ایرانی که بیداد در آن حاکم نباشد.
دنیای بیدادگر
ترانه سرا و خواننده: سلدا باعجان
تکیه ام نه بر مال است، نه بر دارایی
بی هیچ امیدی به فردا
زمین نیز مرا در سینۀ خود دفن خواهدکرد
ای دنیا! این را عدالت مینامی؟
دنیا! نه یاری به من دادی نه ثروتی
دنیا! تو از آنِ شرورانی
دنیا! تو مردمان نیکدل را میکشی!
چه آدمها که آمدند و از دروازۀ تو گذشتند
آیا کسی بوده که شادمانه برود؟
برخی تهیدست و برخی جدامانده از عزیزان
ای دنیا! این را عدالت مینامی؟
دنیا! نه یاری به من دادی نه ثروتی
دنیا! تو از آنِ شرورانی
دنیا! تو مردمان نیکدل را میکشی
برخی در کوهستانها با جنون خود، سرگردان
دیگرانی چنان در تاخت و تاز که گویی مرگی نیست
برخی به نان شب درمانده، دیگرانی غرق در میلیونها
ای دنیا! این را عدالت مینامی؟
دنیا! نه یاری به من دادی نه ثروتی
دنیا! تو از آنِ شرورانی
دنیا! تو مردمان نیکدل را میکشی!
متن ترکی “دنیای بیدادگر”
Adaletin Bu Mu Dünya
Güvenemem servetime, malıma
Ümidim yok bugün ile yarına
Toprak beni de basacak bağrına
Adaletin bu mu dünya
Ne yar verdin ne mal dünya
Kötülerinsin sen dünya
İyileri öldüren dünya
Ne insanlar gelip geçti kapından
Memnun gelip giden var mı yolundan
Kimi fakir, kimi ayrılmış yarinden
Adaletin bu mu dünya
Ne yar verdin ne mal dünya
Kötülerinsin sen dünya
İyileri öldüren dünya
Kimi Mecnun gibi dağda dolaşır
Kimisi de ölüm yok gibi çalışır
Kimi meteliksiz, kimi milyona karışır
Adaletin bu mu dünya
Ne yar verdin ne mal dünya
Kötülerinsin sen dünya
İyileri öldüren dünya
اجرایی جدید از همین ترانه با صدای زینب بخشی: