جو بایدن رئیسجمهوری آمریکا ابتدای مارس سال جاری میلادی و پس از آغاز حمله روسیه به اوکراین، تأکید کرد که ایالات متحده وارد جنگ با روسیه نخواهد شد. به نظر میرسد اما منظور او از جنگ، در واقع «جنگ مستقیم» بود.
وقتی وزیران دفاع و امور خارجه ایالات متحده آمریکا به کییف رفتند، ماهیت جنگ بالاخره برای همه آشکار شد. لوید آستین، وزیر دفاع گفت که هدف آمریکا تضعیف نظامی روسیه است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه هم چنین افزود:
«ما نمیدانیم بقیه این جنگ چهطور پیش خواهد رفت اما میدانیم که اوکراین مستقل و حاکم بر سرنوشت عمر بسیار طولانیتری از عمر حضور ولادیمیر پوتین در صحنه خواهد داشت.»
همان روز سرگئی لاوروف هشدار داد که غرب در اوکراین وارد جنگ نیابتی با روسیه شده است. اظهارنظر او هم کاملاً درست نبود. روسیه و غرب از ۲۰۱۴ در نوعی جنگ نیابتی در اوکراین به سر میبرند. اما مرحله جدید این جنگ نیابتی بسیار آشکارتر و احتمالاً بارها ویرانگرتر خواهد بود.
کمکهای تسلیحاتی به اوکراین
برای فهمیدن ابعاد این جنگ نیابتی بزرگ، کافی است نگاهی به کمکهای تسلیحاتی و مالی آمریکا در دو ماه اخیر بیندازیم. بایدن پنجشنبه گذشته از کنگره درخواست ۳۳ میلیارد دلار بودجه برای کمک به اوکراین کرد. دو ماه پیش هم ۱۳,۶ میلیارد دلار کمک گرفته بود. این یعنی ۴۴,۶ میلیارد دلار در دو ماه.
کل بودجه نظامی سالانه روسیه که ۲۰۲۱ افزایش یافته بود، حدود ۶۶ میلیارد دلار است.
هزینه سالانه جنگ آمریکا در افغانستان هم ۴۰ میلیارد دلار بود.
بایدن همچنین قانون وام و اجاره جنگ جهانی دوم را برای کمک نظامی به کییف احیا کرد تا بتواند از ذخیره نظامی خود آمریکا سلاح سنگین به اوکراین بفرستد.
تنها ایالات متحده به اوکراین کمک نکرده است. بریتانیا و آلمان و ژاپن و برخی دیگر از کشورهای غربی نیز در این کمکها مشارکت کرده اند. تا کنون بیش از ۱۷ هزار سلاح ضدتانک و هزاران موشک ضدهواپیما از سوی غربیها به اوکراین تحویل داده شده است.
معاون وزیر دفاع بریتانیا حتی در اظهارنظری غیرمسئولانه گفت که استفاده از سلاحهای بریتانیایی ارسالشده به اوکراین برای حمله به هدفهای داخل خاک روسیه هیچ ایرادی ندارد. ظاهراً برای بوریس جانسون که در داخل با رسوایی مواجه است و موقعیتاش به خطر افتاده بود، جنگ اوکراین فرصتی شده برای تثبیت قدرتاش.
آلمان، کشوری که پس از جنگ جهانی دوم گفتاری صلحآمیز اتخاذ کرده بود، حالا بودجه نظامیاش را به شدت افزایش و وعده ارسال ضدهواپیمای گپارد را داده است. اولاف شولتس یک هفته پیش از تصمیم به ارسال تانک گفته بود آلمان سلاح سنگین و تانک به اوکراین صادر نخواهد کرد و دلیلش را هم خطر جنگ جهانی سوم و رویارویی اتمی عنوان کرد، اما بالاخره زیر فشار دولتهای غربی تسلیم شد. اگرچه نباید از خاطر برد که آلمان در جنگ بوسنی، کوزوو، افغانستان، سوریه و مالی نیز در کنار متحدانش در ناتو حضور داشته است ــ واقعیتی که چندان توجه صلحطلبان آلمانی را به اندازه جنگ اوکراین جلب نکرد.
شولتس در تظاهرات اول ماه مه در دوسلدورف شرکت کرد و راهپیمایان علیه او شعار دادند: «دروغگو»، «جنگافروز». روشنفکران آلمانی قبل از آن در نامهای سرگشاده از او خواستند سلاح سنگین نفرستد و به دنبال صلح باشد. شولتس اما از تصمیماش دفاع کرد و گفت که نمیتوان از اوکراینیها خواست با دست خالی با ارتش روسیه بجنگند.
تغییر تصمیم برلین پس از آن رخ داد که وزیر دفاع آمریکا در آلمان پس از بازدید از کییف نشستی با حضور بیش از ۴۰ کشور ــ موسوم به «ائتلاف ملتهای با حسن نیت» ــ را برای ادامه حمایت نظامی و مالی از اوکراین تشکیل داد تا ماهانه نشست برگزار کنند و موقعیت را بسنجند؛ هر چند ناتو تنها ۳۰ عضو دارد.
دبیرکل ناتو همین چند روز پیش هشدار داد که جنگ در اوکراین شاید ماهها و حتی سالها به طول بکشد و وعده داد در تمام این سالها ناتو به اوکراین کمک خواهد کرد.
طرح صلح بربادرفته
در ماه مارس بود که ولودمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین ــ که همه دولتهای غربی او را «قهرمان» میخوانند ــ از امکان صلح سخن گفت و تأکید کرد کییف حاضر به پذیرش بیطرفی در صورت تضمین امنیتی از سوی همه اعضای دائم شورای امنیت (به علاوه کشورهایی همچون آلمان و ترکیه و کانادا و ایتالیا و لهستان و …) و موافقت روسیه با پایان جنگ است.
در طرح پیشنهادی اوکراین آمده بود که با گرفتن تضمینهای امنیتی و پیوستن به اتحادیه اروپا، کییف اجازه استقرار پایگاه نظامی خارجی در خاکش را نخواهد داد، به ائتلافهای نظامی همچون ناتو نخواهد پیوست، و مانورهای نظامی در خاک این کشور تنها با موافقت تمام کشورهای تضمینکننده رخ خواهد داد.
اما طرح صلح کییف هیچ حمایت مشخص علنیای از سوی کشورهای غربی به ویژه آمریکا و بریتانیا نیافت.
برای دستیابی به صلح در اوکراین، بیطرف ماندن کییف شرطی اساسی است. اما جنگ نیابتی جدید و هدفهای اعلامشده از سوی آمریکا ــ تضعیف ماشین نظامی روسیه، خارج شدن ولادیمیر پوتین از قدرت، حمایت چندین ساله با سلاحهای سنگین از اوکراین ــ یعنی اوکراین در واقع متحد آمریکا در جنگ علیه روسیه است و نمیتواند بیطرف باشد.
آناتول لیون، استاد پیشین مطالعات جنگ و پژوهشگر ارشد انستیتو دولتداری مسئولانه در مقالهای برای وبسایت این انستیتو نسبت به دور شدن دورنمای صلح در این جنگ نیابتی هشدار میدهد و مقالهاش را چنین پایان میدهد:
«حین جنگ سرد، همه رئیسجمهوریهای ایالات متحده به یاد داشتند که واشنگتن و مسکو توانایی نابودی تمدن بشری و حتی پایان دادن به نوع بشر را دارند. به همین خاطر، دولتهای ترومن و آیزنهاور استراتژی “محدودکردن” شوروی در اروپا را اتخاذ کردند و به دنبال تضعیف قدرت شوروی از خلال حمایت مسلحانه از شورشهای ضدشوروی در شرق اروپا نبودند. رهبران امروز ما نیز باید این نکته را به یاد داشته باشند. آنها باید به یاد بیاورند که وقتی شوروی و ایالات متحده خارج از اروپا درگیر جنگ نیابتی شدند، عواقب آن نه تنها برای هر دو طرف فاجعهبار بوده، بلکه تأثیر بهمراتب فاجعهبارتری برای مردم مفلوک سرزمینهایی داشته که به زمین بازی قدرت آنها بدل شده بودند. آیا ما واقعا از تاریخ هیچ نیاموخته ایم؟»