بهمن قبادی، کارگردان کرد ایرانی که فیلم «چهار دیوار» او این هفته در جشنواره بینالمللی فیلم توکیو اکران جهانی خود را آغاز میکند، از مردم خواست که فیلمش را روی پردههای سینما تماشا کنند. فیلم آخر او درباره از دست رفتن زیبایی و غم و خشم و ناتوانی آدمها در بازپسگیری آن است.
او میگوید: «اگر فیلم را در رایانه تماشا کنید، ممکن است فکر کنید که “چهار دیوار” دربارهی یک ساختمان است. اما با تماشای آن در سینما، میتوانید درک کنید که این یک استعاره است و فشار نیروهای مختلف را حس خواهید کرد.»
داستان که تا حدی بر اساس تجربیات خود قبادی است، دربارهی مردی موسیقیدان است که سالها کار میکند تا خانهای کوچک با منظرهی رو به دریا بخرد و خانوادهاش را با خود به آن جا ببرد. اما هنگامی که او پس از یک دوره غیبت اجباری برمیگردد، متوجه میشود که یک شرکت ساختمانی در حال ساخت ملکی جدید است که چشمانداز عزیز او را مسدود میکند. مبارزهی مرد برای بازپسگیری چیزی که از دست داده، خندهدار، غمانگیز و پر از خشم است.
گستره تبعید: از نیویورک تا استانبول
داستان فیلم در استانبول میگذرد، کلانشهر اروپایی-آسیایی که یکی از مکانهای بسیاری است که قبادی از زمان ترک ایران، به طور موقت در آن ساکن شده است. قبادی «زمانی برای مستی اسبها» را به زبان کردی ساخت؛ اثری که در سال ۲۰۰۰ و در حالی که هنوز در ایران زندگی میکرد، جایزهی دوربین طلای بهترین فیلم را برای او به ارمغان آورد. اما او از آن زمان تاکنون ۱۳ سال را دور از خانه گذرانده، و ۱۰ سال از این مدت را در اتاق هتلها زندگی کرده است.
اکنون اثاثیهی او در نقاطی در سراسر جهان، از جمله استانبول، لسآنجلس و نیویورک پراکنده شده است. او میگوید: «من نمیخواهم احساس تبعیدی بودن داشته باشم. اما دلم برای نوشتن بر روی میز کوچکم تنگ شده است.»
قبادی میگوید استانبول را برای «چهار دیوار» انتخاب کرده است، زیرا در این شهر جمعیت کثیری از کردها بدون درگیری و جنگ زندگی میکنند. از این حیث، این تصمیم مسیر باریکی را بین دیوارهای سیاسی که به نظر میرسد قبادی را احاطه کرده، ارائه داد، و به قبادی اجازه داد تا به آرزویش برای ساختن فیلم دیگری درباره کردها جامه عمل بپوشاند.
او فاصلهی خود را از مقامات ایرانی که فیلم سال ۲۰۰۶ او، یعنی «میوه مانگ» را توقیف کردند، و میخواستند جلوی کار او را بگیرند، حفظ میکند. همچنین به مقامات کرد، که بر سر مسائل فرهنگی و هنری با آنها درگیر شده، مشکوک است. دولت ترکیه از سال ۱۹۷۸ گرفتار درگیری مسلحانه با گروههای شورشی کرد بوده است، اما این موضوع بیشتر در مرزهای جنوبی این کشور متمرکز است.
او میگوید: «بنابراین، من در نهایت این فیلم را به زبان ترکی ساختم، در حالی که خودم اصلاً ترکی صحبت نمیکنم، اما این راهی است برای اطمینان از اینکه میتوانم فیلمم را (در ترکیه) به نمایش بگذارم.»
در ستایش مقاومت
«چهار دیوار» مضمون مهمی دارد و آن این است که حتی اگر عدالتی وجود نداشته باشد، مردم باید حداقل با وجدان عمل کنند. اما قبادی علاوه بر ارائهی این پیام اخلاقی، قصد دارد ترکیبی از تصاویر مملو از درام، خشم و طنز را به نمایش بگذارد. پایان فیلم به هیچ وجه مخاطبپسند نیست و ماجرا به خوبی و خوشی تمام نمیشود. او در این باره میگوید: «من نمیخواهم مخاطبم را تنبیه کنم، ولی میخواهم حداقل طعم این مسایل را بچشند.»
قبادی علاوه بر فیلمسازی، اخیراً کارزاری مرتبط با AMPAS (آکادمی علوم و هنرهای سینما) را آغاز کرده، تا سیستمی را ایجاد کند که در آن اسکار بتواند فیلمسازانی را بپذیرد که به دلایل سیاسی، نمیتوانند از طریق کشور خود نامزد شوند. قبادی میگوید: «فیلمسازان بزرگ زیادی هستند که [تبعید شدهاند و] نمیتوانند نامزد شوند؛ به عنوان مثال [محمد] رسول اف و [جعفر] پناهی.» قبادی اعلام کرد که آکادمی اسکار در حال بررسی پیشنهاد اوست اما هنوز به صورت رسمی پاسخی نداده است.
با این وجود، آمریکا احتمالاً بیشتر از قبادی خواهد شنید. او در حال حاضر در حال آمادهسازی دو سریال تلویزیونی مستقل، و اولین فیلم انگلیسیزبان خود است.
مارتین اسکورسیزی، دوستی که پیش از این در فیلم «مرد ایرلندی» نقشی کوتاه به قبادی داده بود، تهیهکنندهی اجرایی فیلم «دو برادر» است. این پروژه که داستان یک فیلم کوتاه را ادامه میدهد، بر دو برادر متمرکز است که اگرچه از نظر فیزیکی از ناحیه سر به هم چسبیدهاند، اما دیدگاههای مذهبی مخالف با یکدیگر دارند و داستان فیلم، ده روز پیش از عمل جراحی جداسازی آنها از هم را روایت میکند.
قبادی در فیلم اخیرش قدرت کارگردانی خود و همچنین توان خلق صحنههای غریب و به یادماندنی را نشان داده است، صحنه گرفتن دستها در زیر آب یا به آتش کشیدن دریا تصاویری نیستند که به راحتی از ذهن مخاطب پاک شوند. او مساله فاصله گرفتن از زیبایی زندگی و از دست دادن آن را به خوبی در این فیلم به تصویر کشیده است و بیشتر بار اصلی غم فیلم هم از عمق اجرای خوب همین ایده برآمده است.