ویکی لیکس بهتازگی ۱۷ هزار پوشه از اسناد داخلیِ برخی از گروههای محافظهکارِ افراطیِ اسپانیایی را منتشر کرده است که چشماندازه تازهای از استراتژیهای راست افراطی را در اختیار ما قرار میدهد.
در سال ۲۰۱۹، سایت اُپن دموکراسی فاش کرد که چطور این گروهها با استفاده از تاکتیکهایی به سبک سوپر پکهای آمریکا در صدد جلوانداختنِ راست افراطی در انتخابات اتحادیه اروپا هستند. بنابراین، دیدنِ نام برخی از استراتژیستهای سیاسی آمریکایی و اقتدارگرایان اروپایی در این اسناد چندان تعجببرانگیز نیست. اما در این بین تعدادی نام دیگر نیز به چشم میخورد که احتمالاً دیدن آنها هر کسی را شگفتزده میکند.
در ادامه این مطلب، از پنج متفکر چپگرا و فمینستی نام میبریم که با آنکه همواره از مخالفان ثابتقدمِ فاشیسم و پدرسالاری بودهاند، در این اسناد به عنوان منابع الهام راست افراطی از آنها یاد شده است.
مارگارت مید
مارگارت مید، عکس از لین گیلبرت
این انسانشناسِ فرهنگیِ آمریکایی مشهور الهامبخش انقلاب جنسی دهه ۱۹۶۰ و پایهگذار مطالعات آکادمیک و انتقادیِ جنسیت و سکسوالیته بوده است. برای مثال، پژوهشهای خود او نشان داده که چطور روابط و خانوادههای «سنتی» یا «هستهای» نه طبیعی هستند و نه بهلحاظ فرهنگی جهانشمول.
او در زمانه خودش و به دلیل اظهارنظرهایی مانند لزوم لغوِ سراسریِ قوانین ممنوعیت ماریجوآنا و سقط جنین بهسختی مورد نکوهش محافظهکاران قرار داشت (و «خانم پیر زشت» خطاب شد). اما اسناد ویکی لیکس فاش میکنند که امروز کنشگران دستراستی اسپانیا از مارگارت مید به عنوان یکی از منابع الهامشان نقلقول میکنند.
«هرگز شک نداشته باشید که گروه کوچکی از شهروندان بافکر و متعهد میتوانند جهان را تغییر دهند؛ در واقع، این تنها چیزی است که تا کنون باعث این تغییر شده است.»
این نقلقولِ معروفِ منسوب به مارگارت مید در اسلایدهای مربوط به ارائهها و جزوات گروههای راست افراطی که به امکانات اینترنت برای «ایجاد تأثیری انقلابی در حیات سیاسی یک کشور» میپردازند دیده میشود.
هانا آرنت
هانا آرنت، عکس از باربارا نیگل رادلف
این نظریهپرداز سیاسیِ آلمانی-آمریکایی علناً در طول قرن بیستم تمامیتخواهی در اروپا را به چالش کشید و الهامبخش موج جدیدی از نظریه سیاسیِ دموکراتیک شد. او در گزارش معروفش از جلسه محاکمه آدولف آیشمن (یکی از چهرههای کلیدی هولوکاست) برای نشریه نیویورکر این جنایتکار جنگی را «تجسم ابتذال شر» توصیف کرد، چراکه به چشم او آدمی متوسطالحال و معمولی به نظر میآمد که انگیزهاش درنهایت بیشتر موفقیت کاری بود تا ایدئولوژی.
آرنت، در مقام مخالف معروف و ثابتقدم فاشیسم، کسی نیست که انتظار داشته باشیم فعالان راست افراطیِ امروز به او ارجاع دهند. اما اسناد ویکی لیکس نشان میدهند آنها از آثار او استفاده کردهاند تا توضیح دهند که نهادها و جوامع لیبرالی، «بیاخلاقی» (روابط جنسی متنوع، خانوادههای بهاصطلاح «غیرسنتی»، تمامیت جسمانیِ زنان، و سایر چیزهایی که از دید آنها شر محسوب میشود) را عادیسازی کردهاند.
در میان این اسناد، متن یکی از سخنرانیهای ارائهشده در نشست سال ۲۰۱۲ کنگره جهانی خانوادهها (اجلاس بینالمللی رهبران گروهها و احزاب محافظهکار و راست افراطی) به چشم میخورد که طی آن سخنران در نطقی در دفاع از نفرتپراکنی و مخالفت با قوانین ضدتبعیض به آرای آرنت ارجاع میدهد. در سندی مربوط به سال ۲۰۰۶ نیز از او نام برده میشود؛ این سند به انتقاد از سیاستهای آموزشی اسپانیا میپردازد و بهرسمیتشناختنِ سکسوالیتههای متکثر و حقوق باروری را «یکی از بدترین نمودهای تمامیتخواهی» مینامد .
میشل فوکو
میشل فوکو
شهرت این فیلسوف فرانسوی به نظراتش در مورد جوامع انضباطی و سکسوالیته برمیگردد و این دومی بهزعم او چیزی نه عینی، بلکه شکلگرفته بهواسطه تاریخ و فرهنگ است. کتابهای او به این موضوع میپردازند که چگونه قدرت برخی از رفتارهای جنسی و جنسیتی را عادیسازی کرده و برخی دیگر را ناهنجار و بیمار دانسته است.
آثار او بر بسیاری از نظریهپردازان فمینیست و کوییر تأثیر گذاشته است. اما اسناد ویکی لیکس نشان میدهند که محافظهکاران افراطی نیز این آثار را خوانده و به او ارجاع میدهند. در همان سندِ انتقاد از سیاستها آموزشی اسپانیا که در بالا به آن اشاره کردیم، آمده است که «فوکو توجه زیادی به این فرآیند [مهندسی اجتماعی] داشته» و درواقع کسانی که تکثر سکسوالیته را به رسمیت میشمارند نظریات او را بهناحق «از آن خود ساختهاند».
مانند آرنت، در این اسناد از نظریات او نیز برای پیشبرد این استدلال استفاده شده که نهادها، قوانین و هنجارهای لیبرالیای که به تکثر امکان و فضا میدهند در واقع «مکانیسمهای تمامیتخواهانه کنترلی» هستند.
آنتونیو گرامشی
آنتونیو گرامشی
این مارکسیست ایتالیایی عضو بنیانگذار حزب کمونیست ایتالیا بود. نظرات او در مورد «هژمونی فرهنگی» (اینکه چطور سرمایهداری برای حفظ سلطهاش از فرهنگ، به جای یا علاوه بر خشونت، استفاده میکند) و مبارزه بر سر آنچه «عقل سلیم» درنظر گرفته میشود الهامبخش نسلهای گوناگونی از کنشگران چپ بوده است.
رژیم موسولینی گرامشی را به زندان انداخت و او نهایتاً در همانجا درگذشت. اما به نظر میرسید که راستِ افراطیِ امروز هم از نظریات او میترسد و هم آنها را میستاید. در اسناد منتشره ویکی لیکس، هم با عنوان لولوخورخوره چپگرا از او یاد میشود، و هم به عنوان منبع الهامی برای گسترشِ استراتژیکِ دستورکارهای فوق محافظهکارانه و دستیابی به تغییری واقعی.
در نطقی در سال ۲۰۱۱، یکی از کنشگران وابسته به گروههای محافظهکار افراطی اسپانیا این پرسش را مطرح میکند که «چرا باید کسی به تخریب نهاد خانواده یا کلیسا علاقه داشته باشد؟» و در پاسخ میگوید: «گرامشی به شکل بسیار واضحی توضیح میدهد که چرا: خانواده و کلیسا دو مانع اصلیای هستند که برای تسلط بر اذهان مردم بر سر راه “انقلاب فرهنگی” سوسیالیستی قرار دارند.» سند دیگری نیز از این صحبت میکند که چطور میتوان «برای تغییر فرهنگ، در چشمانداز زندگی، خانواده و آزادی مذهب روش گرامشی را اتخاذ کرد.»
سیمون دو بووار
سیمون دو بووار
در سال ۱۹۴۹ جنس دوم، کتاب معروف این نویسنده، فیلسوف و فمینیست فرانسوی، تحلیل مبسوط و الهامبخشی از سرکوب زنان ارائه داد. در سالهای ۱۹۷۰، او عضو برجستهای از جنبش زنان فرانسه و حامی قانونیکردنِ سقط جنین بود (چیزی که در سال ۱۹۷۴ اتفاق افتاد).
کتابهای دو بووار هنوز در قفسههای کتابخانه فمینیستهای سرتاسر جهان دیده میشود. اما، همانطور که اسناد ویکی لیکس نشان میدهند، او به همراه برخی دیگر از روشنفکران و فعالان فمینیست ‒نظیر اما گلدمن، الیزابت کدی استانتون، مارگارت سنگر، سوزان بی آنتونی‒ مورد توجه محافظهکاران افراطی نیز قرار دارد.
اسامی آنها در سندی با عنوان «واقعیتهای سقط جنین» به چشم میخورد که از سوی یک گروه اسپانیایی مخالف سقط جنین تدوین شده که آنها را بهاشتباه «فمینیستهای حامی حق حیات جنین» میخواند و ادعا میکند که سیمون دو بووار در جایی سقط جنین را «انکار ارزشهای زنانه» نامیده است. مسلماً، چنین چیزی استفاده عجیب و غریبی از کار این فیلسوف فمینیست است، اما چنانکه دیدیم دو بووار تنها متفکر مترقیای نیست که آرای او مورد مطالعه یا سوءاستفاده راست افراطی قرار گرفته است.
- منبع: اُپن دموکراسی