من تا حالا در هیچ تظاهراتی شرکت نکردم. ولی خدا شاهده الان انقدر بهم فشار اومده که اگه همین امروز اتفاقی تو شهر بیفته میرم تو خیابون.
اینها بخشی از روایت یک مردِ جوانِ شاغل در شهر مریوان در عصر روز دوشنبه، چهارم مرداد ماه است؛ واکنشی است به گسترش اعتراضها در شهرهای مختلف ایران.
ماندگاری اعتراضها موجب خیزهایی در دیگر شهرها هم میشود. نزدیک به دو هفته از شکلگیری اعتراضها در خوزستان میگذرد. اعتراضها در حال گسترش است. شهرهای مختلفی به این اعتراضها پیوستهاند. ممکن است بگوییم نه همه شهرها. حال و هوای جاهای دیگر، آنگونه که نظمِ بیرونی آنها مینماید، آرام و بیالتهاب نیست.
مریوان از شهرهایی است که همواره مستعد اعتراض است. از دیرباز چنین بوده. برای پی بردن به شیوه درکِ مردم این شهر از آنچه در خوزستان و تهران و دیگر شهرهای اعتراضی این روزها میگذرد به میان مردم میرویم. مکان مناسب برای این کار، یک پاتوق شهری شلوغ است. یعنی روبروی مسجد «ههژاره» و در کنار خیاطهایی که به «نظامیدوزها» شهرت دارند.
ثبت یک گفتوگو
از ساعت حدود ۴ بعد از ظهر مردم در کنار حوضهای آب این محله زیر سایه درختان مینشینند، بازی میکنند، چای مینوشند، سیگار میکشند و به بحث و گفت و گو میپردازند. به میان آنها که میروم بدون این که چیزی بپرسم خودشان بحث را پیش میکشند: «شنیدین تهران هم شلوغ شده؟ »
یک نفر دیگر آن طرفتر پاسخ میدهد: «آره. پریروز سقز هم یه خبرایی بوده.»
جمعی چهار نفره شروع به صحبت در باره اعتراضها میکنند. یکی از آنها که از همه شاکیتر است همراه با کامهای عمیقی که از سیگارش میگیرد، جمع را به دست میگیرد و تند تند صحبت میکند: «آقا این چه زندگییه که داریم… به خدا الان وضع طوری شده که باید سه نفر کار کنن تا بتونن یه خونواده رو بچرخونن».
دیگری ادامه میدهد: «باور کن من شب و روز دارم میدوم ولی باز هم تو هزینههای بچم موندم… یه لباس درست و حسابی نمیتونم براش بخرم».
دوباره آن اولی صحبتش را قطع میکند و خودش ادامه میدهد: «مردم رو ترسوندن.. ولی میدونم که اینجوری نمیشه. الان آدم جرأت نمیکنه با کسی شوخی هم بکنه! همه یکی یه چاقو دستشونه… شاید شما خبر نداشته باشید ولی همه این لاتهایی که تو شهرن و اسلحه هم دارن موقع تظاهرات میارنشون برای سرکوب مردم. آخه اینا اگه از یه جایی پشتیبانی نمیشن چطوری میتونن انقدر راحت دعوا راه بندازن و اسلحه بچرخونن.»
نفر سومی وارد میشود: «خب معلومه…. این دولت طرفدارِ همین اراذل و اوباشه. طرفدار مردم فقیر که نیست.»
نفر چهارم که تاکنون سکوت کرده به حرف میآید: «من تا حالا در هیچ تظاهراتی شرکت نکردم. ولی خدا شاهده الان انقدر بهم فشار اومده که اگه همین امروز اتفاقی تو شهر بیفته میرم تو خیابون. هر کاری میکنیم نمیشه.. نمیرسیم. واقعأ هرچی فکر میکنم ما فقط به لطف خدا زندهایم».
نفر اول دوباره بحث را در دست میگیرد: «واقعأ کار کردن ماها بیخوده. من الان کسایی رو میشناسم که شب و روز فقط میان اینحا علاف میشینن و مسخرهبازی در میارن. در عوض هم خونه دارن هم ماشین مدل بالا! خب اینا اگه حکومتی نیستن از کجا میارن.. چهجوریه که ما همش کار میکنیم وضعمون اینه، ولی اینا کاری هم نمیکنن و اینجوری زندگی میکنن!؟ »
بحران مشروعیت
از ادامه بحثها در همان جمع کوچک میتوان نتیجه گرفت که آمادگی ذهنی برای پیوستن به اعتراضهای احتمالی مشخصأ در شهر مریوان وجود دارد. رژیم خودش این را میداند. یک شاهد آن، اختلال در وضعیت اینترنت شهر است. در روز دوشنبه اینترنت همراه برای چند ساعتی به طور کلی قطع شد. حاکمیت از بروز دوباره اعتراضهای سراسری به هراس افتاده است، به ویژه در شهر مرزی مریوان. همان شهری که در آبان ۹۸ در اعتراض به سه برابر شدن قیمت بنزین، به مدت چند روز وضعیتی خونین را پشت سر گذاشت.
به طور کلی جوِ روانی اعتراضهای اخیر که از خوزستان شروع شده، در شهرهای دیگر هم اثرگذار بوده است، حتی در دوردستترین شهرهایی که به ظاهر فاصله زیادی از خوزستان دارند، فاصله هم از لحاظ جغرافیایی و هم از حیثِ ترکیبِ قومی و فرهنگی جمعیت و زمینه اجتماعی. مریوان یکی از این شهرهایی است که فاصله زیادی از خوزستان دارد. اگرچه این شهر هم مشکلات و مسائل خود را دارد. اما حداقل از لحاظ برخورداری از آب، شباهتی به وضعیت بغرنجِ این روزهای خوزستان ندارد. اما خبرها و ویدئوهای اعتراضات موجبِ شکلگیری خیزِ دوباره برای اعتراض در این شهر شده است. این موضوع، چند نکته را در این رابطه روشن میکند:
• اول این که نه مسئله خوزستان تنها و تنها آب است، و نه مسئله دیگر شهرهای ایران. مسئله خوزستان تنها آب نیست، همانطور که مسئله مریوان هم تنها گرانی بنزین نبوده و نیست. اگرچه هر دو شهر هم مشکل آب و تخریبِ محیط زیستشان را دارند و هم گرانی بنزین و گرانی همه چیزهای دیگر امانشان را بریده. اما باز هم زنجیرهای از مسائلِ بزرگ و کوچک وجود دارد که به طرزِ پیچیدهای در هم تنیدهاند. همین مسائل هستند که با وجود تمام ارعابها و سرکوبها، راهی جز اعتراض و مطالبهگری در خیابان باقی نگذاشتهاند. مشخص شده که دستِکم در وضعیت کنونی دیگر نه صندوق رأی کارساز است، نه جابجایی مسئولان و نه دیگر کاسه صبر مردم ظرفیت خالی دارد.
• دوم؛ زندگی زیر لوای حاکمیت جمهوری اسلامی، برای مردم در سرتاسر ایران مشکلاتی آفریده که به «درد مشترک» تبدیل شده و همین دردهای مشترک نوعی همبستگی اجتماعی در برابر حاکمیت را به وجود آورده است. به همین دلیل است که از آذربایجان تا کردستان، از تهران تا خراسان و لرستان و دیگر نقاط کشور، به حمایت از مردم خوزستان برمیخیزند. آن هم در شرایطی که هنوز خاطره سرکوبهای خونین حاکمیت در اعتراضهای مشابه از ذهنها پاک نشده است.
اعتراضهای این روزها در ایران در ابتدا قطعی آب و برق و امکانات زندگی را در مرکز توجه قرار داد. اما بلافاصله از مطالبه آب و برق به شعارهای «مرگ بر خامنهای»، «مرگ بر آخوند» و نفی کلیت جمهوری اسلامی رسید. این یعنی بحرانِ مشروعیت.
از سال ۸۸ به بعد در ایران هر اعتراض سراسری به هر چیزی، به درستی ولایت فقیه و خدم و حشم آن را مورد حمله قرار میدهد. این آگاهی به درستی در میان مردم جای گرفته که باعث و بانی مشکلاتشان صرفاً بی لیاقتی و فسادِ مدیران در سطحهای خُرد و میانی نیستند. اگرچه فساد، ناکارآمدی و بی لیاقتی بسیاری از همین مدیرها در تشدید مشکلات بی تأثیر نبوده. اما غولِ فساد در مکانی نامعلوم در تهران است. بقیه در نقشِ جیرهخوار او ظاهر میشوند. مردم به خوبی میدانند مسائلی که با آن درگیر هستند صرفأ یک کژکارکردی ساده نیست و نباید آنها را به مسائل فنی و مدیریتی فرو کاست. آب از سرچشمه گلآلود است؛ به همین دلیل به اصل جریان حمله میکنند.
بدلیل فقدان یک رهبری فرهمند در هدایت شورش و انقلاب مردمی در ایران، رژیم ایران ککاش هم هنوز نمیگزد. دو جایگزین در این زمانه مهم پرتلاطم وجود دارد، ۱- کودتای افسران غیور برای نجات ایران و ۲- رضا پهلوی بعنوان نقطه مشترک اپوزیسیون ایران که طرفداران زیادی در میان تودههای متوسط شهری دارد . بعنوان یک جمهوریخواه به آقای رضا پهلوی توصیه میکنم که نقش دخترشان ” نور “را در سپهر سیاسی ایران پر رنگتر کنند, تا ایشان بجای مدل لباس شدن به یک مدل دمکراسی تبدیل شوند، چندی پیش خانم نور، دادگاه فرمایشی گلسرخی و دانشیان را در فیسبوک داشتند که نشان دهنده نگاهی نو به رویدادهای مسخ شده دوران شاهنشاهی است ! بهرحال اگر پدر تا کنون موفق نبوده، شاید دختر در صورت علاقه و کوشش ، تواناهایی از خود بروز دهد و این مهم باید سریعتر اتفاق افتد !
ایراندوست / 27 July 2021
سلام ، درود بر رادیو زمانه !
زمانخان / 28 July 2021
آخرین و کاملترین دین خدا حتی از تامین آب برای وضوی پیروانش هم عاجز است !
تیمم کنید / 29 July 2021