آنچه در استان سیستان و بلوچستان در حال وقوع است بحران نیست، فاجعهای انسانی است که حاکمیت وظیفه داشت آن را مهار کند و غفلت کرد. بر اساس آمارهای موجود تاکنون بیش از هزار و ششصد نفر جانشان را بهسبب ابتلا به کرونا از دست دادهاند.
شیوع کرونای دلتا در کنار مشکلات دیگری همچون کمآبی، قعطیهای اخیر برق، فقر، سرکوب، محرومیتها و تبعیضهای دیگری که مردم این استان بهطور سیستماتیک تجربه میکنند، مزید بر علتِ رنج این روزهایِ مردم سیستان و بلوچستان شده است. مسئولان مرکزنشین باید زودتر صدای زنگ خطر شیوع کرونای دلتا را در این استان میشنیدند و برای جلوگیری از فاجعه آستین بالا میزدند. اما در عوض، با وجود همسایگی این استان با پاکستان و افغانستان و نزدیکی به هند و شیوع کرونای مرگبار دلتا در این کشور ، تعلل کردند و جلوی انتشار این سویه مرگبار کرونا را نگرفتند.
بیعملی حاکمیت، همزمان انتخابی سیاسی بود زیرا حاکمیت برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراها به رأی مردم این استان نیاز داشت؛ رأی مردمی که جانشان برای مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی ارزشی ندارد.
بیمسئولیتی ساختاری مقامات مسئول
ستاد مرکزی کرونا برای مهار کرونا دلتار در سیستان و بلوچستان بسیار ضعیف عمل کرد. علاوه بر مردم و فعالان مدنی، حتی برخی از نمایندگان این استان هشدارهای لازم را میدادند اما گوش شنوایی نبود. برای نمونه، اسماعیل حسین زهی، نماینده مردم خاش در مجلس شورای اسلامی ۱۳ تیر در صفحه شخصی خود در توئیتر نوشت:
او همچنین۱۴ تیر به خبرگزاری دولتی کار ایران( ایلنا) گفت:
«بیمارستانهای استان جا ندارند و تختهای آنها پر است. خیلی از این افراد که مراجعه میکنند، چون تخت نیست به خانه بازمیگردند و در آنجا جانشان را از دست میدهند . «در سیستان و بلوچستان اگر کسی خودش از نظر مالی بتواند کپسول تهیه کند، میتواند زنده بماند، اما اکثر کسانی که جانشان را از دست میدهند افرادیاند که در بیمارستانها برایشان جایی نیست و به خانه میروند و توان تهیه کپسول اکسیژن هم ندارند.»
سعید نمکی، وزیر بهداشت اما ادعا کرد: «همین الان که عدهای در سیستان و بلوچستان بلوا میکنند، حداقل ۳۰۰ تا ۴۰۰ تخت خالی در سیستان و بلوچستان داریم و آنلاین میبینیم و رصد میکنیم.» این گفته نمکی واکنش برخی را برانگیخت از جمله نماینده مردم چابهار.
معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار، کنارک، دشتیاری، نیکشهر و قصرقند در مجلس ۱۵ تیر به خبرگزاری ایلنا گفت:
« آقای وزیر بهداشت گفتهاند که در خصوص سیستان و بلوچستان بلوا میکنند. سوال من این است که کدام بلوا؟ ایشان بفرمایند اینکه ما در جنوب سیستان و بلوچستان از پهنه جاسک تا راسک کمتر از ۳۰۰ تخت داریم بلواست؟ آیا اینکه حتی یک بخش عفونی در این پهنه وجود ندارد بلواست؟ آیا اینکه فقط یک متخصص عفونی داریم بلواست؟ آیا صف افرادی که پشت در بیمارستان ها منتظر یک تخت خالی هستند، بلواست؟ نه هیچکدام بلوا نیست. واقعیت است.»
اگر ارادهای بود، بحران مهار میشد
تجربه کرونا در کشورهای مختلف نشان داده، زمانیکه مسئولان بهموقع دست به کار شوند و با محدودیتها و کمکهای لازم بهداشتی از شیوع ویروس جلوگیری کنند، وضعیت به فاجعه بدل نمیشود. متاسفانه در ایران وضع طور دیگری مدیریت شد: با غفلت مسئولان.
بیش از دو هفته پیش در تلویزیون دولتی ایران گزارش زیر درباره وضعیت کرونا در استان سیستان و بلوچستان پخش شد:
زمانه با دکتر محمدکاظم عطاری، پزشک و پژوهشگر پزشکی اجتماعی این پرسش را در میان گذاشت که چه عاملی باعث شیوع مرگبار کرونای دلتا در استان سیستان و بلوچستان شده است. عطاری مهمترین عامل را تعلل حکومت در مهار بحران دانست:
«مسئولیت بحران سیستان و بلوچستان، نحوه مقابله با آن توسط تصمیمگیران وزارت و بهداشت و درمان و بقیه نهادهای حکومتی است. از ابتدای پاندمی کرونا مسجل شده که مقابله با پاندمی نیاز به انجام کارهای فوری در زمان طلایی است. درست در زمانی که هنوز در نقاطی شیوع دیده میشود. اما این جلوگیری و مهار ویروس به موقع در سیستان و بلوچستان انجام نشد.»
عطاری درباره کرونا دلتا و شیوع آن در این استان گفت:
«از همان ابتدا که سویه دلتا در هند شناسایی شد مشخص شد که این سویه بسیار واگیردار تر از نمونههای قبلی خودش بود. به همین جهت از همان ابتدا سازمان بهداشت جهانی این سویه را بسیار خطرناک معرفی کرد و به کشورها هشدار داد. در همان زمان استانهایی داشتیم که بیشتر مورد خطر بودند و سیستان و بلوچستان در رأس آن بود زیرا نزدیک پاکستان و افغانستان است و مرزهایشان به روی هند باز است.»
به گفته عطاری افرادی که به نام منافع مردم بلوچستان خواستند کاری انجام دهند بعد از رسیدن به مناصب قدرت مسائل مردم را فراموش کردند.
میزان انتقال کرونای آلفا و دلتا ( هندی و انگلیسی) بسیار بالاست. مسئولان با آگاهی به این امر، در مهار این سویههای مرگبار کرونا در این استان کوتاهی کردند. به گفته محمد هاشمی شهری، رئيس دانشگاه علوم پزشکی و خدمات شهری زاهدان، بیش از ۹۰ درصد موارد مثبت کرونا در سیستان و بلوچستان از نوع جهش یافته انگلیسی و دلتا است.
فقر و تبعیض سیستماتیک
براساس گزارش موسسه عالی آموزش و پژوهش ریاست جمهوری در مرداد ۹۹ در برخی مناطق روستایی استان سیستان وبلوچستان نرخ فقر بین ۷۵ تا ۹۰ درصد است. طبق این گزارش از ۲۰ منطقه دارای بالاترین نرخ فقر در ایران، ۱۴ منطقه مربوط به مناطق روستایی شهرستانهای استان سیستانوبلوچستان است. تنها همین آمار شدت محرومیت و تبعیض ساختاری به این استان را نشان میدهد.
عبدالوهاب شُهلیبُر، جامعهشناس و پژوهشگر توسعه ۱۴ تیر درباره درحاشیه نگاه داشته شدن این استان و رابطه آن با بحران کرونا به خبرگزاری ایلنا گفت:
«شاخصهای توسعه در سیستان و بلوچستان بهقدری پایین است که در مواقع بحرانی مثل شیوع کرونا، به نوعی فاجعه اتفاق میافتد.» به گفته شُهلیبُر در طی سالها نه برنامهریزیِ درستی برای توسعه این مناطق شده و نه اگر برنامهای بوده به درستی اجرا شده است. او در ادامه گفت:
عطاری نیز مشکل محرومیت این استان را سیستماتیک دانست و به زمانه گفت: «مشکل اصلی ساختاری است. زیرساختهایی که باید ساخته میشدند اما هنوز ساخته نشدند.»
به گفته عطاری مسئولین به جای پرداختن به محرومیتها و ساختن زیرساختها و اعتبار بودجه، استان را در حاشیه نگه داشته و فقط به برخورد با مسائل امنیتی میپردازد.
بسیاری از مردم این استان فقیرند و نمیتوانند از پس هزینههای جلوگیری و درمان کرونا برآیند. محمد سرگزی عضو مجمع نمایندگان استان سیستان و بلوچستان ۱۶ تیر به خبرگزاری انتخاب گفت:
« متاسفانه مردم استان به واسطه مشکلات معیشتی قادر به خرید ماسک و مواد ضدعفونی کننده نیستند و باید وسایل پیشگیری از بیماری در اختیار مردم قرار گیرد.»
کمبود امکانات بهداشتی و درمانی و محرومیت چند سویه
یکی دیگر مهمترین موانعی که در بحران اخیر کرونای دلتا در این استان، باعث شیوع بیشتر این ویروس و مرگ و میر بیشتر ساکنین این منطقه شده، کمبود امکانات بهداشتی و درمانی رایگان برای شهروندان است. عطاری در گفتوگو با زمانه به این نکته اشاره کرد:
«محرومیتهای اجتماعی و بهداشتی و پزشکی این استان همیشه مورد توجه رسانهها بوده اما در جریان همهگیری اخیر کمبودهایش بیشتر نمایان شد. در حال حاضر شرایط بهداشتی و درمانی این استان به اندازهای غم انگیز است هر کادر درمانی که در آنجا کار کرده دلش به درد میآید. به جز چند شهر بزرگ که بیمارستانهایی با امکانات حداقلی دارند در بقیه جاها بیماران در زمینهای خاکی ساعتها مینشینند تا بتوانند یک پزشک را ببینند و امکانات حداقلی دریافت کنند.»
به گفته عطاری، برخلاف گفته وزیر وزارت بهداشت که می گوید در حال حاضر ۳۰۰ – ۴۰۰ تخت خالی در این استان داریم، کل تختهای اختصاص داده شده به کرونا ۳۰۰ تخت است و الان حتی یک تخت خالی وجود ندارد. بخشهای دیگر بیمارستانها هم هرکدام ۱۰یا ۱۵ تخت اختصاص دادهاند که روی هم رفته ۵۰۰ تخت نمیشوند. در حالی که تمام تختها پر شده و بیماران به تخت خالی دسترسی ندارند.
وضعیت دسترسی شهروندان به بیمارستان در شهرهای مختلف در این استان متفاوت است. در برخی از شهرها وضعیت وخامت کمتری دارد و دستکم بیمارستانی وجود دارد که افراد به آن مراجعه کنند. اما در برخی از مناطق این استان و به ویژه روستاها دسترسی به امکانات بهداشتی و بیمارستان رایگان یا وجود ندارد یا بسیار کم است. معینالدین سعیدی نماینده چابهار در مجلس به خبرگزاری ایلنا در نهم تیر ماه گفت:
« در جنوب استان سیستان و بلوچستان تخت های بیمارستانی هیچگونه افزایشی نداشته و هم اکنون در چابهار ۸۰۰ هزار نفر برای درمان به یک بیمارستان مراجعه میکنند و این بیمارستان تنها۱۹۶ تخت دارد در حالی که بر اساس استانداردهای وزارت کشور باید بالغ بر ۱۵۰۰ تخت بیمارستانی داشته باشد. شاخصهای درمانی جنوب با مرکز استان هم فاصله معنیداری دارد.»
احمدعلی موهبتی امرو استاندار سیستان و بلوچستان دهم تیر ماه به خبرگزاری دانشجویان ایران( ایسنا) گفت که ۱۰ شهر در این استان اصلا بیمارستان ندارند. او در ادامه گفت:
تعداد متخصصان و پزشکان نیز در بسیاری از شهرها و روستاها کم است. استاندار سیستان و بلوچستان در این باره گفت:
«در یک شهرستان ۵۵ هزار نفری دو پزشک عمومی وجود دارد؛ مراکز بهداشت و درمانی داریم که خودرو ندارند و بین دو خانه بهداشت ما در استان ۱۲۵۰ کیلومتر فاصله بوده در عین حال بسیاری از پستهای حوزه بهداشت و درمان استان خالی است.»
او ادامه داد: «در جنوب سیستان و بلوچستان از جاسک تا راسک با یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر جمعیت تنها یک بیمارستان با حداقل امکانات داریم که اگر بخواهیم وارد آمار و ارقام شویم به لحاظ تخت بیمارستان سه دهم درصد هم نمیشود.»
تعداد کل تختهای بیمارستانی سیستان و بلوچستان کمتر از ۳۵۰۰ تخت گزارش شده و سرانه تخت بیمارستانی در سیستان و بلوچستان پائینتر از میانگین کشوری است. بر اساس آخرین دادههای سازمان آمار ایران سرانه درمانی به ازای هر هزار ایرانی ۱.۷ تخت بیمارستانی است. به ازای هر هزار نفر شهروند استان سیستان و بلوچستان تنها هشت – دهم تخت بیمارستانی فعال وجود دارد و توزیع تختهای بیمارستانی هم به نفع شهرهایی است که جمعیت غالب در آنها فارس و شیعهاند. مناطق سنینشین از امکانات کمتری برخوردارند.
عطاری درباره وضعیت بیمارستانهای این استان در مناطق شهری به زمانه گفت:
«در مناطق شهری هم مطابق با گسترش شهرهای بزرگ مثل زاهدان و زابل امکانات بهداشتی پیشرفت نکرده و تعداد بیمارستانهای این استان به اندازه یک سوم متوسط استاندارد کشوری هم نیست. میزان تختها و متخصصان با تهران اصلا قابل مقایسه نیست.»
عطاری افزود:
«در اواخر دوره محمدرضا شاه پهلوی سیستمی که برای بهبود وضعیت بهداشت و درمان تعریف شده بود استفاده از نیروهای سپاه بهداشت بود. سپاه بهداشت تنها و موثرترین قدمی بوده که در این استان برداشته شده بود اما ادامه پیدا نکرد. در جای جای این استان سپاه بهداشت و سپاه دانش اعزام شدند و هر دو کار را انجام میدادند. بعدها خانههای بهداشت این کار را انجام میدادند تا زمانی که به دلیل عدم اختصاص اعتبارات لازم این رویه پیش گرفته نشد. برخی از خانه های بهداشت با ظرفیت لازم کار نمیکنند برخی هم مخروبه شدند. برخی خانههای بهداشت هم با هم ادغام شدند و وضعیت بهداشت و درمان این استان را به این روز کشاندهاند.»
محمد جواد عمرانی دبیر قرارگاه احمدیروشن سیستان و بلوچستان پیش از شیوع بحران کرونا دلتا در این استان ، در دی ۹۹ به ایسنا گفته بود که بر اساس آمار میدانی، نیمی از بیماران سیستان و بلوچستان در یزد، کرمان و تهران درمان میشوند. متاسفانه هشدارهای مکرر برخی از مسئولان جدی گرفته نشد.
شیوع مرگبار کرونا در این استان، فقدان تصمیمگیری بهموقع مسئولان، ناتوانی مراکز بهداشتی و درمانی برای مهار آن حاصل دهها سال در حاشیه نگه داشتن و سرکوب مردم این استان است.
سرمایه های مردم را غارت می کنند و در عراق سرمایه گذاری میکنند و عتبات میسازند و … و صرف امریکا ستیزی و اسرائیل ستیزی میشود و این وضع مردم است !
کیان / 11 July 2021