قراردادهای موقت کار معضل مشترک کارگران و سایر مزدبگیران است. ۹۰ تا ۹۵ درصد کارگران ایران با قرارداد موقت کار میکنند. از پرستارانی که با از خودگذشتگی از بیماران کرونایی مراقبت میکنند اما قرارداد کارشان ۸۹ روزه است، تا معلمان سوادآموزی که سالهاست با قراردادهای موقت در مناطق دورافتاده کار میکنند. از کارگران پیمانی صنعت نفت و سایر صنایع تا کارگران رشتههای مختلف خدمات.
شهرداریها در این میان در بهرهکشی پروژهای از کارگران تخصص پیدا کردهاند. یک گزارش درباره کارگران مناطق مختلف شهرداری تهران نشان میدهد همهی پاکبانان به واسطهی پیمانکاران با قراردادهای یک ماهه تا یک ساله کار میکنند.
قراردادهای پیمانکاران برای کارگران شهرداری در بهترین حالت حداکثر یک ساله است. اما قراردادهای شش ماهه، سه ماه، یک ماهه، قراردادهای سفید و قراردادهای شفاهی هم فراوانند.
محمدرضا، کارگر ۳۲ ساله یک سال و نیم است در شهرداری تهران کار میکند اما قراردادش سه ماهه است. او به خبرگزاری دولتی کار ایران (ایلنا) گفته است قرارداد همکارانش از یک ماهه تا یک ساله متغیر است.
کریم ۴۵ ساله سه سال است با قرارداد سه ماهه در شهرداری کار میکند. به گفتهی کریم، «تمام کارگرانی که خیابانها را تمیز میکنند، قرارداد موقت دارند. پیمانکار بر اساس سلیقه با کارگر قرارداد میبندد».
کریم تأکید میکند:
«ممکن است قرارداد من ۳ ماهه و کارگر دیگری ۹ ماهه باشد. قاطعانه میگویم، محال است، کارگری با قرارداد دائم در شرکتهای پیمانکاری شهرداری تهران مشغول به کار باشد.»
قراردادهای موقت سال ۱۳۶۹ با عنوان قرارداد «مدت معین» در ماده ۷ قانون کار به رسمیت شناخته شد. مشروط به این که در کارهایی که «طبیعت آنها جنبه غیرمستمر دارد» مورد استفاده قرار بگیرد. این ماده دولت را موظف کرده است «حداکثر مدت موقت برای کارهایی که طبیعت آنها جنبه غیرمستمر دارد» را تعیین و تصویب کند.
از اوائل دهه ۷۰ قراردادهای موقت رفته رفته جایگزین قراردادهای دائم شدهاند. این روند به گونهای است که پس از سه دهه از تصویب این قانون، قرارداد موقت اکنون به فرم غالب قرارداد کار در کلیه مشاغل و همهی رشتههای اقتصاد و مؤسسات دولتی و خصوصی تبدیل شده است.
در این میان امنیت شغلی و لغو قراردادهای موقت به یکی از خواستهای اصلی کارگران تبدیل شده، اما در عمل روز به روز شاهد گسترش این قراردادها هستیم.
بهمن ۹۸ هیأت دولت پس از ۳۰ سال آئیننامه حداکثر مدت موقت برای «کارهای با طبیعت نامستمر» را چهار سال تعیین کرد. به عبارت دیگر در کارهای پروژهای کارفرما برای چهار سال میتواند قرارداد موقت با کارگر امضا کند و پس از چهار سال قرارداد کارگر تا پایان پروژه دائمی تلقی خواهد شد. حال آن که بیشتر کارگران موقت در مشاغلی با طبیعت مستمر کار میکنند.
شهرداریها با سپردن سرنوشت کارگران به دست پیمانکاران، هم به بهای قطع مزایا، بیمه، و ملحقات مزد هزینه کمتری میپردازند و هم از پذیرش مسئولیت در قبال کارگران سرباز میزنند.
افزایش فشار کار، تأخیر در پرداخت مزد و نپرداختن حق اضافه کاری از جمله مشکلاتی است که بارها به تجمع و اعتصاب کارگران شهرداری مناطق مختلف منجر شده است.
کارگران برخی شهرداریها لباس کار به اندازه کافی، دستکش و سایر امکانات بهداشتی را دریافت نمیکنند. برخی پیمانکاران حتی وسائل کار از جمله جارو در اختیار کارگران قرار نمیدهند.
پاسکاری کارگران میان پیمانکار و شهرداری معمولترین شیوهی واکنش پیمانکاران و شهرداری به اعتراض و تجمع کارگران است. شهرداری پیمانکار را پاسخگو میداند، حال آن که در موارد بسیاری، پیمانکار مدعی است از شهرداری طلبکار است و قادر به پرداخت مزد کارگران نیست. پیمانکاران عوض میشوند و کارگران در معرض این خطر قرار میگیرند که حق سنواتشان از بین برود.
کارفرمایان اصلی ـ و در وجه عمده دولت – که با سپردن سرنوشت کارگران به دست پیمانکاران سودجو هزینههای خود را کاهش میدهند و پیمانکارانی که برای افزایش سود خود کارگران را با قراردادهای کوتاه مدت به کار میگیرند و کمترین مزد را میپردازند علاوه بر فقر و تنگدستی، ناامنی روانی و اضطراب مداوم را به کارگران و خانوادههای آنها تحمیل میکنند.
برچیدن قراردادهای موقت، حذف پیمانکاران و امنیت شغلی خواست مشترک کارگران است.
محمدرضا، کارگر شهرداری تهران که همراه دو نفر از همشهریهای خود در خانهای در محله اتابک زندگی میکند، میگوید: «اگر کارفرما قراردادم را تمدید نکند، زندگیام برهم میریزد».
یک پاکبان دیگر میگوید سال گذشته سه کارگر پس از اتمام قرارداد بیکار شدند و همچنان بیکار هستند. او میافزاید: «بیکاری به معنای واقعی وحشتناک است».
کارگر دیگری به نام غلامحسن میگوید:
«خیابانها همیشه نیاز به تمیز شدن دارند اما با ما قرارداد موقت میبندند. تمام پاکبانان شهرداری در این منطقه، قراردادهای ۳، ۶، ۹ و ۱۲ ماهه دارند و پس از اتمام قرارداد، پیمانکار میتواند بگوید: خداحافظ!»