حالا بیش از ربع قرن از تبعید تسلیمه نسرین، نویسنده و فعال حوق زنان بنگلادشی میگذرد. او به خوبی میداند که دیگر نمیتواند به زادگاهش بازگردد، گرچه هرگز امید به بازگشت را از دست نداده است.
در جهانی که همچنان درگیریهای مذهبی رخ میدهد و برخی گروههای تندرو اسلامگرا همچنان قدرت دارند، تسلیمه نسرین معتقد است بنیادگرایان اسلامی در بنگلادش که او را به مرگ محکوم کردهاند، نیز از همیشه نیرومندترند.
این نویسنده که از سال ۱۹۹۴ زمانی که ۳۲ ساله بود در تبعید به سر میبرد، به تازگی در گفتوگو با خبرگزاری فرانسه تاکید کرده است:
«در همه کشورهای اسلامی، سازمانهای بنیادگرا، از الشباب تا القاعده یا بوکوحرام، قدرت گرفتهاند.»
تسلیمه نسرین اکنون ۵۸ ساله شده و از سال ۲۰۱۱ در خانهای در دهلینو، پایتخت هند زندگی میکند. او به خبرگزاری فرانسه میگوید:
«حتی وقتی به اروپا نگاه میکنیم، بسیاری از بنیادگرایان اسلامی به نام “چندفرهنگی” خواستار اجرای شریعت [قانون اسلامی] هستند.»
باید توجه داشت که در زمان گفتوگوی تسلیمه نسرین با خبرگزاری فرانسه، هنوز قتلهای اخیر در فرانسه و سپس اعتراضات ضد فرانسوی در کشورهای اسلامی روی نداده بود.
بسیاری از مسلمانان بنگلادش نیز به اظهارات امانوئل مکرون درباره اسلامگرایی در فرانسه و همچنین دفاع از کاریکاتورهای پیامبر اسلام واکنش نشان دادند و با فراخوان احزاب اسلامی در خیابانها تظاهرات کردند و اعتراض خود را به این اظهارات نشان دادند.
در قرائت رایج از اسلام، هرگونه تجسم و به تصویر درآوردن پیامبر این دین ممنوع است.
تسلیمه نسرین که یک روز تابستانی سال ۱۹۶۲ در شهر میمنسینگ در حاشیه رودخانه طولانی و بزرگ براهماپوترا و در خانوادهای مسلمان به دنیا آمده، از همان نوجوانی به ادبیات علاقهمند بود.
او اولین شعرهایش را در سیزده چهارده سالگی سرود. وقتی هنوز یک دانشآموز دبیرستانی بود مجلهای ادبی راهانداخت با عنوان SeNjuti (نور در تاریکی) که از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۳، زمانی که دیگر درس پزشکی میخواند، منتشر میشد.
اولین مجموعه شعرش را در سال ۱۹۸۶ منتشر کرد. اما این دومین مجموعه شعرش بود که با عنوان «تبعیدی در درون و در بیرون» با استقبال زیادی مواجه شد.
این مدافع حقوق زنان، همچنین با مقالاتش در دهه ۱۹۸۰ که در آنها سرکوب مذهبی و جنسیتی علیه زنان در برخی کشورهای آسیایی را محکوم میکرد، به شهرت رسیده بود.
کار نوشتن رمان را در دهه ۱۹۹۰ شروع کرد و در سال ۱۹۹۳ رمانی با عنوان «شرم» به چاپ رساند که سرکوب هندوها در بنگلادش پس از تخریب مسجد بابری در شهر آیودیا در هند از سوی هندوهای افراطی را روایت میکند.
پس از انتشار این رمان و همچنین برخی مقالات او در نشریات بنگلادشی درباره قرآن، فتوای قتل تسلیمه نسرین به اتهام توهین به اسلام از سوی گروههای اسلامی بنیادگرا صادر شد و این نویسنده سال ۱۹۹۴ مجبور به ترک کشورش شد.
زندگی جدید او با آوارگی در شهرهای کشورهای غربی شروع شد، برلین، استکهلم، نیویورک. همزمان تلاشهای او برای دریافت تابعیت هندی نیز ناکام بود.
سال ۲۰۰۲، زمانی که پدرش در بستر احتضار بود، دولت بنگلادش به او اجازه ورود به کشورش را نداد:
«التماس و التماس کردم، اما به من اجازه ندادند او را برای آخرین بار ببینم.»
با این حال او بعدا توانست با گرفتن ویزا به هندوستان برود، اما باز هم با مخالفت گروههای تندروی اسلامی مواجه شد. به عنوان نمونه، در سال ۲۰۰۷، گروهی از مسلمانان به جلسه کتاب او در دهلینو که با حضور خود تسلیمه نسرین برگزار شده بود، حمله کردند.
همچنین تظاهراتی در کلکته که او موقتا در آنجا ساکن شده بود، به راه افتاد.
پیش از این که جنبش «من هم» در جهان علیه تجاوز جنسی به زنان به راه بیفتد، تسلیمه نسرین در این زمینه تلاش کرده بود.
هند، بنگلادش و پاکستان، جزو کشورهاییاند که آمار تجاوز و تعرض به زنان در آنها بالاست. تسلیمه نسرین خود نیز قربانی تجاوز جنسی یک شاعر مرد معروف شده است. او در مصاحبه با خبرگزاری فرانسه میگوید:
«مردان باید بفهمند که تجاوز هیچ ربطی به روابط جنسی ندارد.»
تسلیمه نسرین تاکنون بیش از چهل عنوان کتاب نوشته که به دهها زبان ترجمه شده است. یکی از کتابهای او با عنوان «دوشیزگی من» شامل خاطرات اوست که بارها منتشر شده است.
در این سالها که تسلیمه نسرین میان اروپا و آمریکا و هند در سفر بوده، او به عنوان نماد مبارزه برای زنان در کشورهای اسلامی شناخته شده و جوایز متعددی را نیز در حوزه زنان و آزادی بیان دریافت کرده است، از جایزه ساخاروف، جایزه حقوق بشر اتحادیه اروپا تا جایزه سیمون دوبووار فرانسه.
در واقع، عشق و نفرت، دو روی واکنشها به آثار تسلیمه نسرین بوده، همزمان با این که این نویسنده مورد نفرت مسلمانان تندرو به ویژه در شبه قاره هند قرار گرفته، از سوی محافل ادبی، حقوق بشری و مدافعان حقوق زنان جهان ستایش شده است.
تسلیمه نسرین در تازهترین اظهاراتش، معتقد است که بنیادگرایی اسلامی کشورهایی مثل بنگلادش را که روزی میانهرو و اهل تساهل بودهاند، به ورطه افراطیگری انداختهاند. او به نمونه ترکیه اشاره میکند که روز به روز از لائیسته دورتر میشود. او میگوید:
«هرکسی که منتقد اصول جزمی اسلام باشد، یا کشته میشود یا به زندان میافتد.»
در برخی کشورها از جمله در هند، این نامداراگری مذهبی همراه با ناسیونالیسم افراطی، حد و حدود تحمل دیگری را تنگتر کرده است. تسلیمه نسرین در این زمینه معتقد است:
«هند پیشتر خیلی آزادتر بود. اساسا من هند را برای همین آزادی دوست داشتم. اما این ویژگیاش اکنون تغییر کرده و [زندگی در هند] دشوارتر شده است. نقد به راحتی تحمل نمیشود.»
به عقیده این نویسنده، دولتها روز به روز در برابر موج افراطیگری ناتوانتر میشوند:
«دولت کنونی بنگلادش از سازمانهای اسلامگرای متعصب محافظت میکند. مردان مسجد و مدرسههای علمیه از همیشه قویترند.»
او همچنین به «اوباشهای مجازی» (ترولها) در اینترنت اشاره میکند که با انتشار مطالب تحریکآمیز و توهینآمیز به ویژه علیه چهرههای معروف، فضا را برای گفتوگو از بین میبرند.
با این حال، این نویسنده به آینده امید دارد و به همین دلیل است که با وجود داشتن تابعیت سوئدی، همچنان هند، نزدیکترین جا به زادگاهش، را برای زندگی انتخاب کرده است:
«آنان مرا خواهند کشت، اما تا زمانی که زندهام، برای حق بازگشت به کشورم میجنگم.»
تسلیمه نسرین چشم که به این دنیا گشود، رودخانهای آرام، عمیق و عظیم را در کنار خود دید. اما او به تبعیدش همچون رودخانهای طولانی و خاموش نگاه نمیکند.
بیشتر بخوانید: