در حالی که برای پنجمین روز درگیریهای نظامی میان ارمنستان و آذربایجان ادامه دارد گزارشها حاکی از گلولهباران شدید میان نیروهای دو طرف است. دو کشور از عقبنشینی خودداری کرده و درخواستهای جامعه بینالمللی برای گفتوگو را رد میکنند. آمریکا، فرانسه و روسیه خواهان توقف درگیریها شدند. اردوغان در واکنش گفت درخواست این کشورها پذیرفتنی نیست. در ایران چند تن از مسئولان جمهوری اسلامی مواضع جانبدارانه گرفتهاند.
شدیدترین درگیریها بین نیروهای ارمنستان و آذربایجان طی سالهای اخیر بر سر منطقه قرهباغ در روز یکشنبه گذشته شعلهور شد و دهها نفر از دو طرف کشته شدند.
دادستانی عمومی آذربایجان پنجشنبه یکم اکتبر / ۱۰ مهر گفت گلولهباران نیروهای ارمنستان یک غیرنظامی را در شهر «ترتر»، واقع در ۹۰ کیلومتری قرهباغ کشت و به ایستگاه قطار این شهر آسیبهای جدی وارد کرد.
وزارت دفاع آذربایجان هم اعلام کرد که نیروهای این کشور در طول شب گذشته «حملات سنگینی به مواضع نیروهای ارمنستان در سرزمینهای اشغالی» انجام دادند.
خبرگزاری فرانسه گزارش داد، در شهر استپاناكرت (به آذری: خانکندی) در منطقه قرهباغ دو انفجار حوالی نیمهشب هنگام به صدا درآمدن آژیرهای خطر شنیده شد. ساكنان شهر میگویند این حمله توسط هواپیماهای بدون سرنشین صورت گرفت.
مقامات ارمنی در منطقه اوضاع خط مقدم در طول شب را «متشنج» توصیف کردند و گفتند هر دو طرف اقدام به تبادل آتش توپخانه کردند.
آنها گفتند:
«دشمن تلاش کرد تا نیروهای خود را دوباره گرد آورد اما نیروهای ارمنی مانع از این تلاشها شدند.»
مقامات ارمنستان همچنین ادعا کردند که دو روزنامهنگار فرانسوی که برای روزنامه لوموند کار میکردند روز پنجشنبه در جریان گلولهباران نیروهای آذربایجان در شهر مارتونی ارمنستان در غرب منطقه قرهباغ زخمی شدند. دو روزنامهنگار به بیمارستان منتقل شدند.
آذربایجان و ارمنستان ادعا میکنند که در درگیریهای چند روز اخیر خسارتهای سنگینی به نیروهای طرف مقابل وارد کردهاند.
اعلام استقلال قرهباغ از آذربایجان در اوایل دهه ۱۹۹۰ جنگی را در پی داشت که منجر به کشته شدن ۳۰ هزار نفر شد، این منطقه اما هنوز توسط هیچ کشوری از جمله ارمنستان به عنوان منطقهای مستقل بهرسمیت شناخته نشده است.
گفتوگوها برای حل این مناقشه از زمان توافق آتشبس در سال ۱۹۹۴ تاکنون تا حد زیادی متوقف شده است. فرانسه، روسیه و آمریکا بهعنوان «گروه مینسک» برای ایجاد صلح میانجیگری کردهاند، اما آخرین فشارها برای دستیابی به یک توافق صلح در سال ۲۰۱۰ ناکام ماند.
بیانیه مشترک آمریکا، فرانسه و روسیه و مخالفت اردوغان
روز پنجشنبه دونالد ترامپ، امانوئل مکرون و ولادیمیر پوتین رؤسای جمهوری آمریکا، فرانسه و روسیه در بیانیه مشترکی خواستار توقف فوری درگیریها در قرهباغ شدند.
آنها تشدید خشونتها در منطقه قرهباغ را «قاطعانه» محکوم کردند و از رهبران ارمنستان و آذربایجان خواستند که بلافاصله و بدون هیچ قید و شرطی مذاکرات را از سر بگیرند.
در واکنش به این بیانیه، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در سخنانی در پارلمان این کشور با مداخله این سه کشور در بحران قرهباغ مخالفت کرد.
اردوغان گفت:
«آمریکا، روسیه و فرانسه این مشکل را ۳۰ سال نادیده گرفتند و اکنون پذیرفتنی نیست که در پی آتشبس باشند.»
بهگفته اردوغان هرگونه آتشبس تنها زمانی عملی خواهد شد که «اشغالگران ارمنی» از قرهباغ عقبنشینی کنند.
ولادیمیر پوتین و امانوئل مکرون، روز چهارشنبه نیز در یک مکالمه تلفنی، خواهان توقف کامل درگیریها در قرهباغ شده و گفته بودند آمادهاند که اقدامات دیپلماتیک را برای کمک به حل منازعات تشدید کنند.
رهبران اتحادیه اروپا نیز در یک اجلاس دو روزه درگیریها در جنوب قفقاز را به بحث گذاشتهاند.
بهرغم فشارهای بینالمللی فزاینده، نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان و الهام علیاوف، رئیس جمهوری آذربایجان هر دو انجام مذاکره را حتی برای توقف درگیریها رد کردهاند.
درگیریهای نظامی میان ارمنستان و آذربایجان این خطر را ایجاد کرده که ترکیه و روسیه نیز وارد آن شوند. ترکیه از آذربایجان حمایت میکند و روسیه از ارمنستان.
ایروان که در ائتلاف نظامی کشورهای شوروی سابق به رهبری مسکو شرکت دارد ترکیه را به اعزام نیرو از شمال سوریه برای تقویت نیروهای آذربایجانی در درگیریها متهم کرده و نگران آن است که اعضای گروههای مسلح از جمله از سوریه و لیبی به این منطقه فرستاده شوند. این ادعاها از سوی آذربایجان رد شده است.
ایروان همچنین در اوایل این هفته اعلام کرد که یک هواپیمای جنگنده افـ۱۶ ترکیه که در پشتیبانی از نیروهای باکو پرواز میکرد، یک فروند هواپیمای جنگی اسیو-۲۵ ارمنستان را سرنگون کرد، اما آنکارا و باکو این ادعا را هم رد کردند.
شبکه الجزیره از پایتخت ارمنستان گزارش داده است که مردم نگران گسترش ابعاد این درگیریهای نظامی و تبدیل آن به یک جنگ تمام عیار هستند.
مواضع جانبدارانه در ایران
جمهوری اسلامی ایران در این میان تلاش کرده مواضع بیطرفانه در مورد درگیریهای قرهباغ بگیرد اما در این مدت برخی از مسئولان و افراد نزدیک به علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، جانبدارانه سخن گفتهاند.
روز گذشته، محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری ایران در تماس تلفنی با شاهین مصطفیاوف، معاون نخستوزیر جمهوری آذربایجان ارسال کمک تسلیحاتی ایران به ارمنستان را شایعه خواند و افزود جمهوری اسلامی همواره تمامیت ارضی آذربایجان را بهرسمیت شناخته و به آن احترام گذاشته است و «پایان اشغال» را موجب ثبات در منطقه میداند. «پایان اشغال» همان موضع اردوغان است.
همچنین روز پنجشنبه سیدمحمدعلی آلهاشم، سیدحسن عاملی، علی خاتمی و سیدمهدی قریشی نمایندگان رهبر جمهوری اسلامی به ترتیب در استانهای آذربایجان شرقی، اردبیل، زنجان و آذربایجان غربی در بیانیهای مشترک قرهباغ را «متعلق به آذربایجان» دانستند. آنها کشتهشدگان جمهوری آذربایجان در درگیریهای اخیر را هم «شهدای ملت بزرگ آذربایجان» نامیدند.
بیشتر بخوانید:
سیاست آخوندی . تفرقه بیانداز و حکومت کن . اسلحه بدهید به ارمنستان و غذا و دارو بفرستید برای آذربایجان و حمایت سیاسی و معنوی کنید از آذری ها ! هم حواس مردم را از دلار 30000 تومانی و یورو 35000 تومانی و فقر و فلاکت و بدبختی مردم و فساد و اعدام نوید افکاری پرت کنید و هم آمریکا را در خارج از مرزهای ایران مشغول کنید تا به ایران حمله نکند تا بلکه چند ماه بیشتر دوام بیاورید تا بلکه ترامپ در انتخابات بازنده بشود . همان سیاستی که 30 سال پیش با ارمنستان و آذربایجان انجام دادید و به ارمنستان اسلحه می دادید و مرغ کیلویی 300 تومانی را به آذری ها 30 تومان می دادید ! سعی کردید فلسطینی ها را به جان اسراییلی ها بیاندازید که موفق نشدید . سعی کردید اعراب را بر ضد اسراییلی ها بسیج کنید که برعکس با هم قرارداد صلح امضا کردند ! بعد خواستید در عراق جنگ مذهبی راه بیاندازید که موفق نشدید . خواستید به سفارت آمریکا حمله کنید که نتوانستید . طالبان را به جان افعانها انداختید که با تلاش آمریکا با هم در حال صلح کردن هستند . آخرین برگ برنده شما دعوا انداختن آذری ها و ارمنی ها بود . ولی کور خوانده اید . ترامپ در انتخابات آمریکا برنده خواهد شد و یک راست به سراغ شما خواهد آمد . 4 سال هم وقت کافی دارد برای از میان برداشتن وجود نامبارک و نحس شما از روی کره زمبن .
شامیرام اوراها / 02 October 2020
بیانیۀ ضد جنگِ جوانان چپِ آذربایجان
اشاره: مناقشه بر سر قرهباغ به سال ۱۹۸۸ تا کنون بر میگردد؛ زمانی که جمعیت کثیری از ارمنیان این استان در «جمهوری سوسیالیستی شوروی آذربایجان» خواستار الحاق به ارمنستان شدند. متعاقباً جنگی رخ داد که در سال ۱۹۹۴ با تحت کنترل درآمدن قره باغ و بخش هایی از قلمروی آذربایجان توسط ارمنستان و با نزدیک به یک میلیون نفر پناهنده پایان یافت. از آن زمان تا کنون که آذربایجان در تلاش است تا سرزمین های از دست رفته را برگرداند و مذاکراتی هرچند بی ثمر را پیش ببرد، درگیری ها به صورت دورهای تشدید شده، مانند جنگ چهار روزه در سال ۲۰۱۶، اما هرگز شدت درگیری ها به اندازۀ چند روز اخیر نبوده است، که در آن صدها سرباز (و تعداد بسیاری غیرنظامی) از هر دو طرف کشته شده اند. از آنجایی که تبلیغات ملی گرایانه در هر دو کشور تب و تاب بالایی پیدا کرده و فعالیت ضد جنگ نه تنها در نطفه خفه میشود بلکه با دستگیری و مجازات همراه است، سایت «لفت ایست» مفتخر است که این بیانیه جوانان چپ آذربایجان را به اشتراک بگذارد.
***
دور جدید درگیری ها میان آذربایجان و ارمنستان در قره باغ بار دیگر نشان می دهد که چگونه چارچوب دولت- ملت برای واقعیت های کنونی منسوخ شده است. ناتوانی در عبور از این خطر فکری که اشخاص را تنها بر اساس محل تولدشان به انسان ها و غیرانسان ها تقسیم بندی می کند و سپس برتری «انسان» را نسبت به «دیگرانِ» غیرانسانی شده پیش می کشد و آن را به عنوان تنها سناریوی ممکن برای زندگی در مرزهای سرزمینی مشخص معرفی می کند، خط فکری اشغالگری است که باید با آن مبارزه کنیم. این خط فکری اشغال کننده ذهن ها و توانایی های ماست که باید فراتر از روایت ها و روش های متصور زندگی بیاندیشد که دولت های غاصب ملی گرا به ما تحمیل کرده اند. همین خط فکری است که سبب می شود به محض این که «ملت» در برابر «دشمن» خواستار محافظت از خود می شود، از شرایط استثماری برای زنده ماندن در همین کشورها غافل شویم. دشمن ما برحسب تصادف یک ارمنی نیست که هرگز در زندگی با هم ملاقاتی نداشته ایم و احتمالاً هرگز هم نخواهیم داشت. دشمن ما دقیقاً افرادی هستند که در رأس قدرت قرار دارند؛ کسانی با نام و درجه و چهره هایی کاملاً مشخص که بیش از دو دهه است مردم عادی و همچنان منابع کشورمان را به خاطر منافع خود استثمار می کنند و به فقر می کشانند. آنها هرگونه مخالفت سیاسی را تاب نمی آورند و از طریق دستگاه های امنیتی گسترده خود مخالفان را به شدت درهم می کوبند. آنها مناطق طبیعی، سواحل و منابع معدنی را برای عیش و نوش و استفادۀ خود اشغال کرده و دسترسی شهروندان عادی به این مناطق را محدود کرده اند. آنها از گذشته تا کنون در حال تخریب محیط زیست ما، قطع درختان، آلوده کردن آب و در مقیاس کلان در حال انباشتن (ثروت/ سرمایه) از طریق سلب مالکیت هستند. آنها در ناپدید شدن و نابودی اماکن تاریخی و فرهنگی در سراسر کشور همدست و شریک اند. آن ها منابع (کشور ما) را از بخش های ضروری چون آموزش، بهداشت، درمان و رفاه اجتماعی به سمت ارتش سرازیر کرده اند و به کشورهای سرمایه دار همسایه و به کام کشورهای امپریالیستی ترکیه و روسیه سود می رسانند. به طرز عجیبی تک تک افراد از این واقعیت آگاه اند، اما به محض شلیک اولین گلوله در مرز آذربایجان و ارمنستان، موج ناگهانی فراموشی همه را با خود می برد. آن ها درست مانند شخصیت های نابینای رمان «کوری» ژوزف ساراماگو، بلافاصله خود-تخریبگر می شوند و برای مرگ جوانان ما با اسم رمز «شهادت» با هدفی «مقدس» هلهله می کشند. این هدف هیچگاه چیزی بیش از بستری برای ادامۀ حیاتشان نبوده است که دولت های آذربایجان و ارمنستان را در جای خود حفظ کند و در مقام توجیه نظامیگری بی پایانِ گروه هایی بوده که تنها خشونت و مرگ را دنبال میکند.
ما مردم را سرزنش نمی کنیم: در غیاب چارچوب های تفسیری آلترناتیو و جایگزین برای درک جنگ و درگیری بین دو ملت، ایدئولوژی ملی گرایانۀ بی رقیب همچنان می تازد. (این روزها) تنها کاری که نهادهای آموزشی ما با بودجۀ کم انجام می دهند، آموزش تکمیل نفرت و گسترش تبلیغات ملی گرایانه است. زیرا نفرت هرگز محصول روان های فردی نیست، بلکه در مناسبات قدرتی مشخصی ساخته و تولید می شود. در شرایطی که هیچ ارتباط مستقیمی میان «متنفر/تنفرگر» و «منفور/مورد تنفر واقع شده» وجود ندارد، مخاطبان متنفر بیشتر مشغول مسائل روزمرۀ مرتبط با بقای اقتصادیشان درون سیستمی می شوند که آن ها را از توزیع دوبارۀ منابع و خدمات محروم می کند و بیشتر و بیشتر بدبختی های روزمره را بر سرشان آوار می کند. همچنین در این شرایط نیاز است تا به مخاطب «متنفر» یادآوری شود که از «منفور» متنفر باشد و نفرتش را تولید کند. نفرت باید مأموریتش را به انجام برساند: آنها سرزمین های «ما» را به سرقت بردند، بنابراین ما از آنها متنفریم. مهم نیست که باید هزاران روش دیگر برای سکونت در آن سرزمین وجود داشته باشد، بدون اینکه گروهی ادعا کنند که دارای مالکیت بی چون و چرا هستند.
یکی از برادران ما پس از آنکه شنید یک قرار کاری با همکاران ارمنی خارج از کشور به تعویق افتاده است، با وحشت فریاد زد: «آیا شما واقعاً می خواهید یک ارمنی ”واقعی” را ببینید؟» فکرش را بکنید، نسل های مردم در خلأیی خالی از ارتباط با شرایط زیستی ای رشد کرده و بزرگ شده اند که ما قرن ها در یک جا با یکدیگر همزیستی کرده ایم. چنین انزوای زیستی چه نوع خشونتی را بر ذهن و توانایی های خلاق ما تحمیل می کند؟ نیاز به گفتن نیست که این حالت همچنین یک دستورالعمل عالی برای غیرانسانی سازی «دیگری» است. چه چیزی می توان آسانتر از نسبت دادن همۀ خصوصیاتی شریرانه به مردم باشد که هرگز در زندگی مان با آن برخوردی نداشتیم؟
سال ها پس از امضای توافقنامۀ بیشکک در سال ۱۹۹۴ که به آتش بس دوطرفه ختم شد، دولت های ارمنستان و آذربایجان مقادیر زیادی از سلاح های کشتار جمعی را جمع آوری کردند و حالا اکنون آمادۀ استفاده از آن ها علیه یکدیگر هستند. سال ۲۰۰۱ هنگام مذاکرات صلح کی-وِست Key-West با میانجیگری «گروه مینسک» از جمله فرانسه، روسیه و ایالات متحدۀ آمریکا، آخرین باری بود که این دو کشور به قطعنامۀ صلح نزدیک شدند. با این حال، به دلیل غالب بودن احساسات ملی گرایانه و این واقعیت که رهبران هر دو طرف آمادۀ مصالحه نبودند، مذاکرات صلح به شکست انجامید، و هرگز مذاکرات به آن اندازه ای که در آغاز قرن بیست و یکم قاطعانه بود، نزدیک نشد.
از نگاه ما در شرایط فعلی یافتن راه های جلوگیری از جنگی دیگر در منطقه بسیار دشوار است. ما شاهد افزایش سخنان گسترده و نفرت پراکن هستیم که در هر دو طرفِ روایت کننده حاکم است، به ویژه هنگامی که شبکه های تلویزیونی، بیانیه های رسمی یا نوشته های رسانه های اجتماعی را می بینیم، وضعیت به شدت نگران کننده می شود. ادعاهایی از هر دو طرف مطرح می شود که تأیید آنها کار دشواری است و در نتیجه فضای ترس، نفرت متقابل و ضد اعتماد ایجاد می شود.
مردم در هر دو طرف با رکود اقتصادی و همه گیر متحمل رنج شده اند و تلاش می کنند با چالش هایی که بحران ها ایجاد کرده اند، کنار بیایند و اکنون نیز مردم به درگیری نظامی ای کشیده می شوند که هرگونه راه حل سازندۀ بالقوه را در درگیری قره باغ به تأخیر می اندازد. همچنین، حفظ این درگیری نیازمند منابع اقتصادی و انسانی زیادی است تا سرآمدان دو طرف از آن نفع می برند. بودجۀ نظامی آذربایجان در سال ۲۰۲۰ به ۲٫۳ میلیارد دلار افزایش یافته است، در حالی که برای ارمنستان این میزان به ۶۳۴ میلیون دلار رسیده است که اساساً پنج درصد از تولید ناخالص داخلی (جی دی پی) را در هر کشور تشکیل می دهد.
مدت هاست که ما جوانان آذربایجانی و ارمنی راه حل این درگیری های منسوخ شده را در دستان خود می یابیم. این راه حل دیگر نباید حق ویژۀ آقایانی باشد که هدفشان انباشت سرمایۀ اقتصادی و سیاسی است، نه حل و فصل درگیری. ما باید این عبای بدقوارۀ دولت – ملت را که در زباله دان تاریخ جای دارد، دور بیاندازیم و شیوه های نوین همزیستی مشترک و مسالمت آمیز را تصور و ایجاد کنیم. برای این هدف، احیای ابتکارات سیاسی و محلی که عمدتاً متشکل از شهروندان عادی محلی است و گفت وگوها و همکاری های صلح را مجدداً برقرار می کنند، بسیار اهمیت دارد. ما، فعالان چپ آذربایجان، به هیچ وجه از بسیج بیشتر جوانان این کشور در این جنگ بی معنا حمایت نمی کنیم و بازیابی گفتگو را هدف اصلی خود می دانیم.
ما آیندۀ خود و یا حل و فصل درگیری ها را در تشدید نظامی و گسترش نفرت متقابل نمی بینیم. درگیری های نظامی اخیر در قره باغ برای ایجاد صلح در منطقه فایده ای ندارد. ما حتی نمی خواهیم مخاطرات یک جنگ تمام عیار را تصور کنیم، زیرا می دانیم که چه نوع پیامدهایی می تواند برای جوامع ما و نسل های آینده داشته باشد. ما هر اقدامی را که سبب طولانی شدن درگیری و تعمیق نفرت بین دو ملت می شود، قویاً محکوم می کنیم. ما می خواهیم به گذشته نگاه کنیم و اقدامات لازم را برای بازسازی اعتماد میان گروه ها و جوانان انجام دهیم. ما هر روایت ناسیونالیستی و جنگی که امکان زندگی مشترک دوباره را در این خاک از بین می برد، طرد می کنیم. ما خواستار اقدامات صلح و همبستگی هستیم. ما بر این باوریم که از طریق احترام متقابل، نگرش صلح آمیز و همکاری، راهی متفاوت برای برون رفت از این بن بست وجود دارد.
امضا کنندگان:
ووسال خلیل اف
لیلا جعفروا
کارل لبت
بهروز صمدوف
گیاس ابراهیم
سمیرا آلاکبرلی
طغرل عباسوف
جاوید آقا
لیلا حسنووا
کارو / 02 October 2020
سلطنت باختگان نگون بخت که جز نوکری برای آمریکا و پول گرفتن از عربستان سعودی کار دیگری بلد نیستند نامبارک ترین و نحس ترین پدیده ها در جهان می باشند.
حتی نامبارک تر و نحس تر از آخوندها و ج.ا. اسلامی, بدین دلیل ساده که نظام ستمشاهی دلیل اصلی روی کار آمدن ج.ا. بود.
آخرین دلقک فاحشه بازی که سلطنت باختگان به او چشم امید دوخته اند, امروز صبح اعلام شد که مبتلا به کرونا است و در کاخ سفید قرنطیه خواهد شد. اما بعد از ظهر کار جدی تر شد و به یک بیمارستان نظامی منتقل شد.
سلطنت باختگان نگون بخت ۴۰ سال است که در انتظار حملهء نظامی آمریکا سماق می مکند, چهار سال دیگر که سهل است, ۴۰ دیگر نیز در چنین انتظاری مشغول سماق مکیدن خواهند بود.
دخو / 03 October 2020