«آن روز که پدرم خانه میساخت، چون خانه ما دیگر سقف نداشت، پنجره نداشت، دیوار هم نداشت، ما دیگر خانه نداشتیم.»
در زبان تورکی به خانههای کوچک میگویند: اوجیگ.
کودکان زلزلهزده آذربایجانی با آنچه که دم دست دارند «اوجیگ» میسازند و آرزو میکنند که کاش کوچکتر بودند، آدم کوچولو بودند و همه میتوانستند در اوجیگهای آنان سرپناهی بیابند.
سیاوش قلیچخانی بر اساس شعر زیبایی از سعید سلطانی طارمی برای آگاه کردن ما از مشکلات کودکان زلزلهزده آذربایجانی و یاریرسانی به آنها این ویدیو را همراه با تنی چند از یارانش ساخته است. آنها به مناطق زلزلهزده سفر میکنند و در یک بازی کودکانه که شباهت دارد به «عمو زنجیرباف»، به کودکان زلزلهزده حس و حال «خانه» را یادآوری میکنند. آرزوها ساده اما گاهی دستنیافتنیاند: ما به سرپناه نیاز داریم.
کودکان زلزلهزده میخوانند: ای تپههای سوخته، ای دشتهای تشنه!
به این ویدیو و به کودکان آذربایجانی نگاه کنیم که چگونه با مفهوم «بیپناهی» و اهمیت «سرپناه» در زندگی آشنا میشوند.