علی افشاری – ۲۶ فوریه / ۸ اسفند: دور جدید مذاکرات جمهوری اسلامی ایران و گروه ۱+۵ امروز در قزاقستان آغاز میشود. اگر چه در ابتدا امید به موفقیت این مذاکرات بالا بود اما قضایا به سمتی رفت که امکان باز شدن گره اتمی در آستانه مذاکرات کم ارزیابی میشود. در این دور احتمال شکل گیری گفتوگوی مستقیم بین ایران و آمریکا برگ برنده محسوب میگشت. اینک فضا و چشمانداز مذاکره مهآلود است.
خوشبینیهای زایل شده
انتخاب مجدد باراک اوباما و انتصاب جان کری به وزارت خارجه آمریکا پنجرهای را باز کرده بود تا فضا برای تفاهم در خصوص بحران هستهای مساعد شود. در آن سوی میدان نیز تصور میگشت، مشکلات فزاینده اقتصادی، تصمیم گیران حکومت را ناچار میکند تا بر سر میز مذاکره و سازش بنشینند. خوشبینی تا جایی شدت گرفت که در گفتههای برخی مقامات ایران نیز نمایان بود. از جمله این مقامات علی اکبر صالحی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی بود که اعلام کرد رفتار دولت امریکا تغییر یافته و با رویکردی مثبت به مذاکرات مینگرد. اما چند روزی از این اظهار نظر نگذشته بود که رهبری جمهوری اسلامی به میدان آمد و با رد مذاکره مستقیم با آمریکا در شرایط فعلی، بر تداوم فعالیتهای هستهای تاکید کرد. بعد از این سخنان مقامات عالی رتبه حکومت نیز به تآیید این موضع پرداختند. از دید آنان امریکا و غرب به دنبال تفاهم نیستند و مذاکره را برای به تسلیم وا داشتن نظام سیاسی و تضعیف آن دنبال میکنند. از این رو به باور کارگزاران حکومت هدف تحریمها دور کردن ایران از تولید جنگ افزار اتمی نیست بلکه تضعیف حکومت را دنبال میکند.
اما بررسی مستندات و مواضع اتخاذ شده، تصمیم گیران اصلی حکومت را بیشتر در مظان این اتهام مینشاند که برای گفتوگو هدفی بیشتر از گفتوگو قائل نیستند و مذاکرات را برای رسیدن به نتیجه دنبال نمیکنند. در نقطه مقابل، کشورهای غربی، تا جایی که از ظواهر برمیآید، در صورت انعطاف مقامات تهران حاضر به تعامل و توافق هستند. تحریمها و سختگیریهای آنها بنابر اظهارات رسمی برخاسته از ملاحظات امنیتی است و اهداف سیاسی مسقیمی را که مرتبط با تغییر رژیم و یا ساختارش باشد دنبال نمیکنند. البته امتناع غرب از ارائه چارچوبی روشن برای اقدام متقابل و متناسب به نوبه خود شرایط را برای تفاهم دشوار کرده است. اما تداوم ستیزه جویی هستهای حکومت ارتباطی با این مسئله ندارد و بیشتر از آن به مثابه بهانهای برای توجیه کاربست تقابل بهره میگیرد.
تداوم برنامه هستهای
در نه ماه گذشته پس از اجلاس مسکو در مجموع حکومت برنامه هستهای اش را با آهنگی کند تر جلو برده و ظاهراً این دستاوردها را داشته است:
● نصب ۱۸۰ دستگاه سانتریفیوژ پیشرفته در تاسیسات غنیسازی نطنز،
● استقرار حدود ۶۴۰ دستگاه سانتریفیوژ مدل پیشرفتهتر در سایت فردو (اکنون تعداد کل سانتریفوژهای نصب شده به ۲۰۰۰ عدد از ۲۸۰۰ تای برنامه ریزی شده رسیده است)،
● قرار دادن سوخت ۳,۵ درصد در حد محدود در میلههای سوخت،
● تبدیل بخش محدودی از ذخیره اورانیوم دارای غنای بالا به پودر هستهای جهت استفاده در صفحههای سوخت راکتور تحقیقاتی تهران،
● افزایش محموله اورانیوم غنی شده بیست درصدی به ۱۶۰ کیلوگرم (البته بر اساس گزارشهای تایید نشده نزدیک به ۵۰ کیلو از این محموله به صورت پودر هستهای در آمده است).
با توجه به این وضعیت به نظر میرسد سیاست حکومت تداوم فعالیتهای حساس هستهای باشد. رژیم اما در عین حال تمایلی به بالا بردن سطح درگیری و تنش ندارد. در اصل افزایش ظرفیت تولید سوخت هستهای، گسترش زیر ساختهای فناوری اتمی و در عین حال کنترل محموله سوخته هستهای تولید شده در محدوده تحمل اسرائیل و غرب خطوط کلی برنامه هستهای ایران را تشکیل میدهد. هدف از نشان دادن روی خوش به مذاکرات سنجش طرف مقابل برای کسب امتیازات بیشتر و جلوگیری از گسترش تحریمها با زنده نگاه داشتن فضای امید به راه حل دیپلماتیک است شباهت بارزی بین سیاست دولت اسرائیل در استقبال از مذاکره با فلسطینیها و رویکرد جمهوری اسلامی در مذاکرات اتمی دیده میشود.
حفظ پرستیژ مبارزه با امریکا و قدرتهای جهانی، رهبری جریان بیداری اسلامی و استراتژی بقاء محورهایی هستند که حکم به دوری از تفاهم هستهای میدهند. حکومت میپندارد گرفتن شمائل قدرت اتمی باعث ایجاد بازدارندگی در برابر تهاجم غرب شده و موقعیت ایران را در موازنه قوای منطقه ارتقاء میدهد.
البته با توجه به تشدید فشارهای اقتصادی تصمیم گیران اصلی حکومت مشکلی ندارند تا در ازای دریافت امتیاز لغو کلیه تحریمها و شناسایی حق ایران برای غنی سازی اورانیوم، تولید سوخت هستهای با غلظت بالا را به تعلیق در بیاورند. اما شرط تهران این است که با توجه به موانع حقوقی و قانونی برای برداشتن سریع تحریمها در آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل، اروپا برخی از تحریمها را معلق نماید سپس حکومت قدمهای متناسب برای تعلیق غنی سازی بیست درصدی اورانیوم را بر میدارد.
موضع غرب
اما در آن سوی میدان غرب خواهان تعطیلی غنی سازی بیست درصدی، ارسال بخش اعظم محموله سوخت هستهای با غلظت بالا و تعطیلی سایت فردو است. تولید سوخت هستهای با غلظت ۵ درصد دیگر قابل تحمل است و خط قرمز نیست. غرب ظاهرا حاضر است پس از احراز اطمینان به صورت مرحلهای تحریمها را معلق سازد.
بر اساس برخی خبرها پیشنهاد غرب لغو محدودیت خرید طلا و فراهم نمودن سوخت هستهای لازم برای راکتور تحقیقات تهران است. از دید کشورهای غربی برداشتن تحریمهای یکجانبه و جهانی مستلزم اتخاذ گامهای اولیه از سوی ایران است. غرب عجلهای نیز ندارد. طبق برآورد سازمانهای امنیتی غربی و اسرائیل جمهوری اسلامی با دستیابی به قابلیت نرم افزاری و سخت افزاری تولید بمب اتم فاصله معناداری دارد لذا آنها هنوز فرصت برای تداوم استراتژی دو مسیره فشار و مذاکره را دارند.
از منظر منطق تحریم، حل مشکلات باید ایتدا از سوی ایران آغاز شود، آن هم با این استدلال که مشکل با پنهانکاری و عدم همکاری لازم از سوی ایران با آژانس انرژی اتمی شروع شده است. اما طبیعی است که امتیازهای محتمل نیز باید آنقدر جذاب و ارزشمند باشد تا حکومت ایران را به سمت همکاری تشویق کند. البته نگرانی از تکرار تجربه کره شمالی غرب را در اعطای امتیازات مردد ساخته است. کره شمالی در هنگام فاز تفاهم، قابلیتهای هستهای خود را افزایش داد و وقتی مذاکرات به هم خورد به سهولت و سرعت به سمت ساخت بمب اتمی رفت. در مورد جمهوری اسلامی این نگرانی وجود دارد که تفاهم ناقص، بخشی و مقطعی، نتواند چاره کار باشد و گشودن بن بست باید منجر به راه حل جامع و پایدار گردد.
چشمانداز
در مجموع با توجه به مواضع رهبری، سران سه قوه و بیانیه ۲۵۲ نفر از نمایندگان مجلس بعید است تقاوتی در برنامه هستهای حکومت ایجاد شود و قطار هستهای کماکان در مسیر جنجالی به حرکت خود ادامه خواهد داد. مذاکره کنندگان ایرانی شنونده سخنان نمایندگان غرب هستند تا ببینند آنها چه عرضه میکنند. همان گونه که سعید جلیلی گفته است ایران پیشنهاد نشست مسکو را مبنا گذاشته است. این پیشنهاد شامل ۵ گام کلی به شرح زیر است:
گام اول- اعلام به رسمیت شناختن حق غنی سازی ایران از جانب ۱+۵ و متقابلاً اعلام عدم پیگیری قطعی هر نوع پروژه تسلیحات هستهای از سوی ایران در چارچوب “فتوا”ی خامنه ای.
گام دوم- اعلام آمادگی ایران برای همکاری با آژانس برای حل و فصل موضوع ابعاد احتمالی نظامی در مقابل لغو همه تحریمهای یکجانبه از جانب گروه ۱+۵.
گام سوم- اعلام آمادگی ایران برای همکاری درباره تأمین سوخت رآکتور تهران (توقف موقت غنی سازی ۲۰درصد در ازای لغو همه قطعنامههای شورای امنیت)
گام چهارم- همکاری هستهای میان ایران و ۱+۵.
گام پنجم- همکاری غیرهستهای میان ایران و ۱+۵. (منبع: روزنامه کیهان)
اما غرب چنین پیشنهادی را نمیپذیرد. شاهدی بر این موضوع این است که مذاکرات اخیر ایران و آژانس جهانی اتمی بی نتیجه پایان یافته است. کف انتظارات حکومت بسیار بیشتر از سقف امتیازات غرب است. از سوی دیگر غرب به اراده و برنامه جمهوری اسلامی مظنون است. با توجه به سابقه ماراتون ۱۰ ساله هستهای، اعتماد به سخن و قول مسئولین جمهوری اسلامی ریسک بسیار بالایی دارد. بنابراین حتی اگر مشکل قصد و اراده جدی برای فیصله دادن به اختلافات نبود، باز فاصله شگرف و زیاد بین انتظارات طرفین بخت موفقیت را از مذاکرات آلماتی میستاند. بنابراین مذاکرات پیشرو چه بسا سردترین دور مذاکره اتمی باشد که پیشاپیش امید به کسب نتیجه بسیار پایین ارزیابی میشود. البته بعید است نوار مذاکرات قطع شود. به احتمال زیاد طرفین بدون رسیدن به نتیجهای مشخص تفاهم خواهند کرد که مذاکرات را ادامه بدهند.
عکس:
سعید جلیلی، مذاکرهکننده ارشد حکومت ایران در دیدار روز دوشنبه (۲۵ فوریه) با نظربایف، رئیس جمهور قزاقستان