مجید محمدی – آیتالله خامنهای در سخنانی که پیرامون رویدادهای روز استیضاح وزیر کار در مجلس و حمله به لاریجانی در قم بیان کرد، عملا نزدیکان و وفاداران به حکومت را به سه دسته تقسیم کرد. او هیچگاه در یک سخنرانی، نیروهای وفادار به حاکمیت را این چنین ننواخته بود.
خامنهای این سه گروه را به ترتیب زیر دستهبندی کرد:
۱) مقامات بالا که بیصلاحیت و خلافکار هستند. او قبلا آنها را در صورت عمومی کردن اختلافات خود خائن و بداخلاق و سپس ناقض شرع و اخلاق و قانون نامیده بود. ۲) نزدیکان مقامات و مدیران آنها که فاسدند و مقامات بالا یا فساد آنها را نادیده میگیرند یا با این فساد همراهی میکنند. ۳) نیروهای بسیجی و لباس شخصی (نور چشمان نظام و حافظ همیشگی آن) که ترمز بریدهاند و صرفا بر اساس دستوراتی که از بیت میآید دست به سرکوب و حمله نمیزنند.
برادرانی که رفتند
علی خامنهای برای آن که با هم نسلان خود در زمینه حرفشنوی و رعایت مطلقهخواهی و فصلالخطاب بودن درگیری نداشته باشد، یک به یک آنها را به تدریج حذف کرد. رفسنجانی، کروبی، موسوی، موسوی خویینیها، خاتمی، عبدالله نوری، حسینعلی منتظری و نسلی از نزدیکان به خمینی یک به یک متهم، محاکمه، زندانی، برکنار و مطرود شدند و برچسبهایی مثل فتنهگر، بیبصیرت، سران جنگ نرم و مانند آنها خوردند.
خامنهای تلاش کرد از طریق انتصابات یا انتخابات مهندسی شده، به جای این چهرهها، افرادی ۲۰ تا ۳۰ سال جوانتر از آنها و از نسلی بر سر کار آورد که در انقلاب نیز مشارکتی جدی نداشتند و طعم زندان و شکنجه و حکومت استبدادی پهلوی را نچشیده بودند. این گروه کسانی هستند که باید:
۱) روشهای او را با حکومت پهلوی مقایسه نکنند،
۲) از خود نیز مشروعیتی نداشته باشند تا هر چه دارند از خامنهای بدانند،
۳) با پیروی از اصل پیرسالاری از وی اطاعت مطلق کنند.
رهبری با دستهای بسته
انتظار خامنهای از نسل جوانتر نیروهایی که میخواهند قهرمان مسابقهای بی رقیب باشند برآورده نشد. (مثل دیکتاتور فیلم ساشا بارون کوهِن که در مسابقه دو، رقبای خود را با تیر اندازی به سوی آنها حذف میکرد تا قهرمان شود).
انتظار خامنهای از نسل جوانتر نیروهایی که میخواهند قهرمان مسابقهای بی رقیب باشند برآورده نشد. اکنون همکاران جوانتر او بیش از همکاران گذشته بر وی میشورند. او یک روز جدال آنها بر سر قدرت و ثروت بیشتر را “خیانت”، روزی دیگر بداخلاقی و در جایی دیگر خلاف شرع و اخلاق میخواند اما در این میان، گوشی بدهکار نیست.
اکنون همکاران جوانتر او بیش از همکاران گذشته بر وی میشورند. او یک روز جدال آنها بر سر قدرت و ثروت بیشتر را “خیانت”، روزی دیگر بد اخلاقی و در جایی دیگر خلاف شرع و اخلاق میخواند اما در این میان، گوشی بدهکار نیست.
روسای سه قوه نظام ولایت کارهایی میکنند که اگر مردم عادی آنها را انجام دهند محاکمه میشوند: «در این ماجرا متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضاییه را متهم ساخت که کاری بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود.»
آنها کارهایی میکنند که به قول رهبر کشور ایجاد تنش و تشویش در جامعه میکند و ارتکاب آنها مجازات دو تا شش سال زندان دارد: «این رفتار، حقوق اساسی مردم را نیز تضییع کرد چرا که زندگی در آرامش و امنیت روانی و اخلاقی، جزو حقوق اساسی ملت است.»
مقامات بالای حکومتی همچنین تعهد خود در انجام وظایف خاصی را نقض کردهاند. خامنهای میگوید: «اما این رفتارها، متناسب با سوگندها و تعهدات نیست.»
با این همه او چون میداند که سخنان و توصیههایش خطاب به مقامات با بیتوجهی روبرو میشود، مجبور است آنها را با خواست خدا گره بزند: «انشاءالله این نصیحت خیرخواهانه و مشفقانه مورد توجه مسئولان بخصوص مسئولان بالا قرار گیرد و به آن پایبند باشند.»
او البته پس از آن که سخنانش توسط روسای قوا نادیده گرفته شد، عقب نشینی میکند: «بنده فعلاً نصیحت میکنم که این کار شایستهای برای نظام جمهوری اسلامی نیست.»
او از یک سو رئیس قوه مقننه را تقبیح میکند: «استیضاح باید فایدهای داشته باشد اما چند ماه مانده به پایان کار دولت، استیضاح یک وزیر آن هم به خاطر مسئلهای که مربوط به وزیر نیست، چه علت و فایدهای دارد؟… در داخل مجلس هم کسانی حرفهای نامناسب بر زبان آوردند که آن هم غلط بود… دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده روی بود و لزومی نداشت.» و از طرف دیگر، کار رئیس قوه مجریه را «بد، غلط، نامناسب، خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق» میخواند تا در این میان بیطرف جلوه کند.
رهبری که به مدیریت خرد امور در ۲۳ سال گذشته مشغول بوده، یکباره ظاهرا از کنش دست بر میدارد چون در عین محکوم کردن رفتار سران دو قوه از برکناری آنها ناتوان است: «نه آن متهم کردن، نه آن برخورد کردن و نه آن استیضاح، مسائل مناسبی نبود.»
خامنهای که ۱۶ سال دو دولت رفسنجانی و خاتمی را با به میدان آوردن کفنپوشان و نیروهای لباس شخصی از حرکتهایی باز میداشت که مورد نظرش نبود، اکنون با گروههایی مواجه است که همین کار را با نیروهای وفادار به خودش میکنند و ممکن است روزی به سراغ خود او نیز بیایند.
خامنهای رفتارهای سران سه قوه را از هر نظر محکوم کرده اما از برکناری و تغییر آنها ناتوان است. او همچنین میداند که اگر جای این سه نفر هر کس دیگری را بیاورد آنها نیز همین یا بدتر خواهند بود.
منصوبان فاسد و نزدیکان فاسد آنها
خامنهای میگوید: «چند سال قبل درباره مبارزه با فساد اقتصادی، نامهای به رؤسای قوا نوشتم مکرر میگویند فساد اقتصادی اما این کار به زبان گفتن تمام نمیشود بلکه نیازمند مبارزه عملی است، در عمل چه کار شد؟ در عمل چه کار کردید؟ »
سوال خامنهای از جنس استفهام انکاری است بدین معنا که فساد در ایران تعقیب نمیشود و ظاهرا نشدنی است. او از یک سو باید از منصوبان فاسد و نزدیکان فاسد آنها دفاع کند یا برخی از آنها را به حال خود وابگذارد، اما از سوی دیگر مجبور است خود را از فساد با سخنانی از این دست مبرا سازد.
بیترمزها
خامنهای که ۱۶ سال دو دولت رفسنجانی و خاتمی را با به میدان آوردن کفنپوشان و نیروهای لباس شخصی از حرکتهایی باز میداشت که مورد نظرش نبودند، اکنون با گروههایی مواجه است که همین کار را با نیروهای وفادار به خودش میکنند و ممکن است روزی به سراغ خود او نیز بیایند.
او به درستی از این تحول نگران است: «البته گله امروز من از برخی سران و مسئولان موجب نشود عدهای راه بیفتند و علیه این و آن شعار دهند که با این کار هم مخالف هستیم.» او همچنین میداند گروههایی از این بسیجیها و لباس شخصیها که نمایندهاش در روزنامه کیهان آنها را بیترمز مینامد، به هشدارهای وی توجهی نخواهند کرد: «کسانی که راه میافتند و شعار میدهند اگر واقعاً حزباللهی و مؤمن هستند بدانند که این کارها به ضرر کشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنایی به این حرفها ندارند که حسابشان جداست.»
خامنهای برچسبزنی و اتهامزنی را تنها برای خود میخواهد و حمله به افراد را صرفا بر اساس اشارات خود. او متوجه نیست که وقتی قطار برچسبزنی و حمله به راه افتاد، همه سوار آن میشوند و همه از آن متضرر خواهند شد: «اینکه عدهای برخی را ضد ولایت و ضد بصیرت بنامند و شعار بدهند نظیر آنچه اخیراً در قم روی داد، اقدامی غلط است و بنده کاملاً مخالف این کارها هستم که قبلاً هم نظیر آن در مرقد مطهر حضرت امام اتفاق افتاد و به مسئولان تذکر دادم جلوی این کارها را بگیرند.»
این در حالی است که گوش احمدینژاد و طرفدارانش به خامنهای نبوده و نیست و آنها در هر دوره یکی از گروهها یا جناحهای قدرت را هدف قرار میدهند.
رهبر جمهوری اسلامی یک درس بزرگ از شاه گرفته ان هم این است که نوکرانش را به زندان نمی اندازد. نمونه امیر عباس هویدا .
کاربر مهمان / 17 February 2013
ولایت فقیه که دیکتاتور شد, اسلام ناب مهمدی که مواد فروش شد.
ahmad / 18 February 2013
دکتر محمدی گرامی! سپاس از شما که از پیشوند آیت الله برای دیکتاتور نادان ایران استفاده نمی کنید. ای کاش دیگران هم
همین کار را بکنند و بهانه نیاورند که در رسانه نمی شود نام ایشان را بدون این پیشوند مسخره عنوان کرد. آیا اصلاح طلبان واقعا او را آیت خدا می پندارند؟ پیشنهاد می کنم او را فقط علی خامنه ای بنامیم بدون پیشوند آیت الله و یا پسوند رهبر ایران.مگر ایشان در یک انتخابات مستقیم توسط مردم ایران انتخاب شده اند که رهبر ایران نامیده شوند!
کاربر مهمان / 18 February 2013
اين موش و گربه بازی ها فيلم است هم احمدی وهم لاريجانی نوکر رهبر هستند و جنگ برای سهم بيشنر از قدرت و پول و انتصابات بعدی است .
وگرنه هردوغرق در فساد اقتصادی ازگم شدن ميلياردها در مديريت تلويزيون و شهرداری و…هستند !
کاربر مهمان / 18 February 2013
الشرق الاوسط: تنک يو مستر خامنه ای!
… رهبر جمهوری اسلامی يک نامه شخصی برای رئيس جمهور مصر فرستاد و در آن او را نصيحت کرد که محمد مرسی در حکومت مصر از رژيم ولايت فقيه الهام بگيرد!
خامنه ای در نامه اش رئيس جمهور مرسی و مردم مصر را به پايه ريزی الگوی حکومت اسلامی و پيوستن به آنچه که او آن را الگوی تمدن جديد اسلامی ناميد، فرامی خواند.
انقلاب ايران از سال 1979 بپا خاست و طی 34 سال بيش از 200 دولت با آن هم عصر بوده اند ولی تا اين لحظه يک حکومت رسمی از نتايج آن راضی نيست!
پس بياييد نتايجی را که از رژيم حاکم به مردم ايران رسيده، ارائه کنيم: جنگهای منطقه ای، همدستی در مشکلات منطقه، سطح پايين درآمد، بحرانهای داخلی، اعتراضات اجتماعی که سرکوب شدند، منزوی شدن کامل کشور در دنيا، کنترل بر آزاديها و فرهنگ و سيستم ارتباطات و فساد گسترده.
ایران بعد از 34 سال حکومت ولايت فقيه به کجا رسيده است؟ چند نفر از فعالان سياسی دستگير يا تبعيد شدند و يا مهاجرت کردند يا اينکه نمی توانند برگردند و يا اينکه ترور شدند؟
آيا اين است نمونه ای که دولت مصر بايد برای آن تلاش کند؟ آيا اين همان رويايی است که ميليونها مصری بعد از انقلاب ژانويه 2011 خواب آن را می بينند؟ آيا مردم مصر با انقلابش برای حاکم کردن فقيه به پاخاست؟ يا برای برپا کردن دولت مدنی پيشرفته دموکراتيک؟
ولی فقیه ایران فکر نکرده است که به رغم وجود الازهر، مردم مصر در طول حياتش ايده دولت دينی را رد کرده است و هيچ قداستی برای روحانی قائل نيست و هيچ رفتار استثنايی با آنها مگر احترام به صاحبان علم و علماء نمی کند.
به نظر می رسد رهبر عالی فکر تلاش دارد تجربه شکست خورده حکومت خود را که از آن رنج می برد، در جای دیگری هم پياده کند. عجبا!!
کاربر مهمان / 18 February 2013
وزیر کشور اسپانیا اعلام کرد پلیس این کشور 3 نفر را به اتهام جاسوسی برای دولت ایران بازداشت کرده است.
به گزارش عصر ایران به نقل از خبرگزاری آسوشیتد پرس این دستگیری ها که زمان آن مشخص نشده در دو شهر “مادرید” و ” توره لاوگا ” در شمال اسپانیا رخ داده است.
گفته می شود یکی از دستگیر شدگان از کارکنان سفارت ایران در مادرید است!!. هنوز ملیت این افراد مشخص نیست و معلوم نشده اتهام فردی که گفته می شود کارمند سفارت ایران در مادرید بوده چه بوده؛و اینکه ایا او جزء کادر دیپلماتیک سفارت ایران بوده است یا یکی از کارمندان عادی سفارت ایران؟!
سفارت ایران در مادرید و مقامات وزارت خارجه ایران هنوز درباره این خبر اظهار نظر نکرده اند.
وزیر کشور اسپانیا در توضیح اتهام این 3 فرد دستگیر شده گفته است که آنها اطلاعات مربوط به ایرانیان خواستار پناهندگی به اسپانیا را از یک نهاد غیر دولتی حامی مهاجران در اسپانیا، در اختیار نهادهای ایرانی قرار می داده اند!!.
کاربر مهمان / 24 February 2013