۳۹ زندانی سياسی در ايران در نامهای سرگشاده خطاب به آيتالله صادق لاريجانی، رئيس قوه قضائيه اين کشور از وی خواستند تا دستور دهد “فشارها و رفتارهای خودسرانه” عليه زندانيان سياسی متوقف شود.
در اين نامه که تارنمای کلمه، امروز يکم بهمن آن را منتشر کرد، آمده است زندانيان سياسی به دليل افشای “شکنجههايی” که عليه ستار بهشتی اعمال شده بود، “تحت فشار و محدوديت” قرار گرفتهاند.
ستار بهشتی، کارگر وبلاگنويسی بود که ظهر روز ۹ آبان امسال در منزلش در رباط کريم تهران بازداشت شد و ۱۳ آبان در مقر پليس توليد و تبادل اطلاعات تهران (فتا) درگذشت.
شماری از زندانيان سياسی بند ۳۵۰ اوين که ستار بهشتی را پيش از مرگ ديده بودند، در نامهای شهادت دادند که آثار “شکنجه و ضرب و شتم” را بر روی بدن اين زندانی مشاهده کردهاند.
مقامهای قضايی ايران نيز وجود آثار کبودی را بر بدن ستار بهشتی تأييد کردند.
اين ۳۹ زندانی سياسی همچنين گفتهاند پس از آنکه زندانيان سياسی، “شکنجهها” عليه ستار بهشتی را فاش کردند، از زندان اوين تبعيد شدند.
زندانيان سياسی از جمله به ابوالفضل قديانی اشاره کردهاند که به گفته آنها “بدون رعايت ضوابط قانونی و با نقض آشکار مقررات و قوانين” روز ۲۵ دی از بند ۳۵۰ اوين به زندان قزلحصار تبعيد شده است
اين زندانيان سياسی از جمله به ابوالفضل قديانی اشاره کردهاند که به گفته آنها “بدون رعايت ضوابط قانونی و با نقض آشکار مقررات و قوانين” روز ۲۵ دی از بند ۳۵۰ اوين به زندان قزلحصار تبعيد شده است.
به گفته اين زندانيان، زندان قزلحصار مخصوص زندانيان “مواد مخدر و خطرناک” است.
در اين نامه با اشاره به بيماریهای قديانی، گفته شده “شايسته نيست” با وی “رفتار غيرقانونی و ظالمانه” شود.
زندانيان سياسی همچنين به انتقال هفت نفر ديگر از زندانيان به سلول انفرادی اشاره کردهاند و افزودهاند: “از سرنوشت اين افراد اطلاعی در دست نيست.”
امضاکنندگان اين نامه از رئيس قوه قضائيه ايران خواستهاند: “ضمن اصلاح خطاهای صورت گرفته و بازگرداندن زندانيانی که طی اين مدت بدون هيچ محمل قانونی به زندانهای واقع در حوزه قضائيه استان البرز تبعيد و يا به بازداشتگاههای امنيتی منتقل شدهاند، نسبت به توقف سياستهای خودسرانه و غيرقانونی و اعمال فشار به زندانيان ۳۵۰ دستور اکيد صادر کنيد.”
زندانيان سياسی همچنين خواهان برخورد صادق لاريجانی با کسانی شدهاند که در امور زندان “مداخله غيرقانونی” میکنند و باعث “ايجاد تنش و تشنج در زندان و وارد آمدن فشار و نگرانی بيشتر بر خانوادههای زندانيان میشوند.”