ایرج ادیب‌زاده – اعتراض‌های گسترده‌ کارگران، ابعاد تازه‌ای در داخل و خارج از ایران پیدا کرده است که از جمله‌ می‌توان به تحصن اعتراضی نمایندگان کارگران شرکت واحد در برابر مجلس، نوشتن چندین طومار اعتراضی با هزاران امضا و اعتراض نسبت به عقب افتادن حقوق‌ آنها نام برد.

از سوی دیگر، انفجار معدن در طبس و جان باختن هشت کارگر و مهم‌تر از همه‌، طرح پیش‌نویس لایحه‌ تازه‌ کار که دولت به مجلس داده و به گفته‌ فعالان کارگری قانونی ضد کارگری است، به این اعتراض‌ها دامن زده است.

این اعتراض‌ها در خارج از ایران هم واکنشی گسترده در سندیکاهای کارگری، ازجمله در فرانسه و انگلستان داشته است که حمایت و پشتیبانی خود را از جنبش اعتراضی کارگران اعلام کرده‌اند.

علیرضا نوایی، از فعالان “اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران ایران”، پیش‌نویس تازه‌ قانون کار دولت را در ایران، قانونی ضد کارگری توصیف می‌کند.

گفت‌وگو با علیرضا نوایی، را می‌توانید در اینجا بشنوید:

در همین زمینه، گفت‌وگوی بهنام دارایی‌زاده با بهروز خباز، فعال و آشنا به مسائل کارگری در سوئد را درباره حوادث حین کار بشنوید:

علیرضا نوایی: پیش‌نویس اصلاحیه‌ قانون کاری که از طرف دولت در اختیار مجلس قرار داده شده، چیزی جز وجهه‌ قانونی بخشیدن به عملکرد ضد کارگری دولت‌های جمهوری اسلامی در سال‌های گذشته نیست.

در حال حاضر ۸۰درصد کارگران ایران با قرارداد موقت کار می‌کنند. در صورتی که در همین قانون کار آمده است که کارهایی که جنبه‌ دائمی دارند، باید قراردادشان دائمی باشد. یا تعیین حداقل دستمزد، بر اساس میزان تورم و تأمین هزینه‌ یک خانواده‌ کارگری تعریف شده است که این‌جا هیچ‌وقت تأمین هزینه در نظر گرفته نمی‌شود.

همانطوری که می‌دانید، در سال‌های گذشته، قانون کاری که الان وجود دارد، چه در زمینه‌ قرارداد کار و چه در زمینه‌ تعیین حداقل دستمزد و اخراج‌ها و پرداخت به موقع دستمزد‌ها رعایت نشده است. برای مثال، در حال حاضر ۸۰درصد کارگران ایران با قرارداد موقت کار می‌کنند. در صورتی که در همین قانون کار آمده است که کارهایی که جنبه‌ دائمی دارند، باید قراردادشان دائمی باشد. یا تعیین حداقل دستمزد، بر اساس میزان تورم و تأمین هزینه‌ یک خانواده‌ کارگری تعریف شده است که این‌جا هیچ‌وقت تأمین هزینه در نظر گرفته نمی‌شود. می‌دانیم که تعیین حداقل دستمزد هم از طرف دولت صورت می‌گیرد. ضمن اینکه در پوشش شورای عالی کار است.

پیش‌نویس کنونی اصلاحیه‌‌ قانون کار تعیین حداقل دستمزد را «با توجه به شرایط اقتصادی» در نظر گرفته است که به این ترتیب هر سال می‌توانند ماده‌ ۴۱ قانون کار را تحت لوای مشکلات اقتصادی در نظر نگیرند و حداقل دستمزدی را که تعیین می‌کنند، بسیار پایین‌تر از تأمین هزینه‌ زندگی باشد. در مورد دیگری هم آمده‌اند دامی برای کارگران پهن کرده‌اند و گفته‌اند که حداقل دستمزد را در دو سطح تعیین کنیم: برای کارگران رسمی و کارگران موقت. برای کارگران موقت حداقل دستمزدها را ده درصد بیشتر تعیین کرده‌اند که آن‌ها در این دام قرار بگیرند و با قراردادهای موقت کار کنند. مسئله‌ دیگری که در این پیش‌نویس طرح شده، قراردادهای موقت و باز گذاشتن دست کارفرمایان برای اخراج کارگران است که خیلی راحت می‌توانند کارگران را اخراج کنند.

همین مسئله در پیوند با قراردادهای موقت، مسئله‌ حداقل دستمزدها و موارد دیگر، اعتراض‌های گسترده‌ای را نه تنها در سطح تشکل‌های مستقل کارگری و فعالان کارگری، بلکه در سطح جنبش کارگری ایران نسبت به این پیش‌نویس به همراه داشته است.

شما از اعتراض‌های گسترده‌ جامعه‌ کارگری گفتید،اما به نظر می‌رسد که خود جامعه‌ ایران به دلیل مشکلاتی که مردم دارند، حساسیت خود را نسبت به این مسائل و اعتراض‌های کارگری، مقداری از دست داده‌ است. می‌بینیم که موجی در می‌گیرد و کارگران مطالباتی را مطرح می‌کنند، اما پی‌گیری این مطالبات و اعتراض‌ها ادامه پیدا نمی‌کند. نظر شما در این زمینه چیست؟

اگر بخواهیم تاریخ ایران را بررسی کنیم، به غیر از دوره‌هایی که برآمدهای انقلابی در آن وجود داشته است، ما هیچ‌وقت شاهد این سطح از اعتصاب و اعتراض و تجمع کارگری نبوده‌ایم. در جامعه هم مردم با مسائل عدیده‌ای، از نظر اقتصادی، گرانی کمرشکن، تورم و… درگیر هستند و این تشکل‌های مستقل کارگری هستند که با پیوند زدن این حرکت‌های پراکنده می‌توانند این مسائل را در سطح کل جامعه هرچه بیشتر مطرح کنند.

یک وجه اصلی این مسئله، سرکوبی است که به طور سیستماتیک، حکومت اسلامی در پیوند با فعالان جنبش کارگری به کار می‌گیرد. حکومت هر جایی که تشکل مستقل کارگری، مستقل از کارفرما و دولت تشکیل می‌شود، تمام نیروی خود را می‌گذارد تا این تشکل ازهم پاشیده شود. چراکه عدم وجود تشکل‌های مستقل کارگری، باعث می‌شود که حرکت‌های گسترده‌ کارگری‌ای که وجود دارند، به هم پیوند نخورند و سراسری نشوند.

هم‌اکنون کمتر روزی است که ما در ایران شاهد اعتصاب‌ها، اعتراض‌ها و گردهمایی‌های کارگری نباشیم و اگر بخواهیم تاریخ ایران را بررسی کنیم، به غیر از دوره‌هایی که برآمدهای انقلابی در آن وجود داشته است، ما هیچ‌وقت شاهد این سطح از اعتصاب و اعتراض و تجمع کارگری نبوده‌ایم. در جامعه هم مردم با مسائل عدیده‌ای، از نظر اقتصادی، گرانی کمرشکن، تورم و… درگیر هستند و این تشکل‌های مستقل کارگری هستند که با پیوند زدن این حرکت‌های پراکنده می‌توانند این مسائل را در سطح کل جامعه هرچه بیشتر مطرح کنند. مثلاً همین مثالی که شما در مقدمه طرح کردید، همین تحصنی که نمایندگان کارگران در مقابل مجلس داشته‌اند، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌ها، حتی در رسانه‌های رسمی در ایران و همینطور رسانه‌های جهانی داشته است. این است که حرکت‌های منظم، وقتی رهبری بشوند و هماهنگ باشند، می‌تواند این تأثیرات را هم در جامعه بگذارند.

مهم این است که مسائل کارگران ایران، حالا در مجامع بین‌المللی هم مطرح می‌شوند. پیش از این حساسیت بین‌المللی بیشتر روی اعدام‌ در ایران، حقوق زنان، وضعیت زندانیان سیاسی و مشکلات آزادی بیان و روزنامه‌نگاران بود. اکنون می‌بینیم که مسئله‌ کارگران ایران هم وارد این حیطه شده است و در مجامع بین‌المللی مطرح می‌شود. شما خودتان هم عضو “اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران در ایران” هستید. به این مسئله چگونه نگاه می‌کنید؟

فعالان کارگری طی سال‌های گذشته خودشان را در اینجا جمع و جور کرده‌اند و تشکل‌هایی را سازمان داده‌اند که یکی از آن‌ها “اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران ایران” است. نهادهای کارگری دیگری را هم در سراسر جهان تشکیل شده‌اند.

فعالان کارگری طی سال‌های گذشته خودشان را در اینجا جمع و جور کرده‌اند و تشکل‌هایی را سازمان داده‌اند که یکی از آن‌ها “اتحاد بین‌المللی در حمایت از کارگران ایران” است. نهادهای کارگری دیگری را هم در سراسر جهان تشکیل شده‌اند. این نهادها و سازمان‌ها طی فعالیت‌ها و ارتباط‌های مستمری که در محل زندگی و کارشان با سندیکاهای کارگری کشورهای مختلف دارند، به طور مرتب آن‌‌ها را در جریان اخبار و گزارش‌های کارگری در ایران قرار داده‌اند و پی‌گیر مشکلات کارگران ایران بوده‌اند.

این نهادها و سازمان‌ها طی فعالیت‌ها و ارتباط‌های مستمری که در محل زندگی و کارشان با سندیکاهای کارگری کشورهای مختلف دارند، به طور مرتب آن‌‌ها را در جریان اخبار و گزارش‌های کارگری در ایران قرار داده‌اند و پی‌گیر مشکلات کارگران ایران بوده‌اند. از جمله در فرانسه پنج سندیکا وجود دارند (“س.اف.د.ت”، “س.‌ژ.‌ت”، “سود”، “اف.اس.او” و “اونسا”) که مسائل کارگران ایران را به طور مرتب دنبال می‌کنند. این سندیکاها مرتب در جریان مسائل کارگران ایران هستند و در همین زمینه در مواردی هم ارتباطات تلفنی با فعالان کارگری در ایران داشته‌اند و دارند.

خبر داریم که رضا شهابی، خزانه‌دار و عضو هیئت مدیره‌ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس‌رانی تهران و حومه، از روز ۲۵ آذر دست به اعتصاب دارو و قطع روند درمانی‌اش زده است و در وضعیت جسمی خیلی بدی قرار دارد. وی از روز ۲۷ آذر هم دست به اعتصاب غذای تر زده است. به دنبال این، می‌بینیم که بلافاصله رهبر اتحادیه‌ حمل و نقل بریتانیا، الکس گوردون نامه‌ای اعتراضی به مقامات جمهوری اسلامی ایران می‌نویسد و به این مسئله اعتراض می‌کند. یا در فرانسه، مسئول بین‌الملل سندیکای”سود” (همبستگی) هم چنین نامه‌ای را می‌دهد. الان در میان پنج سندیکای فرانسوی بحث‌هایی وجود دارد که آیا اکسیونی را در فرانسه برگزار کنند یا نامه‌ای اعتراضی به جمهوری اسلامی ایران بنویسند؟

همین فعالیت‌ها در کشورهای دیگر هم جریان دارد و ما در روزهای آینده شاهد اعتراض‌های گسترده‌ای در رابطه با حمایت از جنبش کارگری و به خصوص حمایت از رضا شهابی خواهیم بود که جانش بر اساس اعتصاب غذا در خطر است.

اگر بخواهم به‌طور خلاصه بگویم، فعالان کارگری در خارج از کشور با جمع و جور کردن و هماهنگ کردن فعالیت‌های خودشان، اخبار و گزارش‌های کارگری ایران را به طور دائمی و مستمر در اختیار سندیکاها، تشکل‌های کارگری و افکار عمومی و تشکل‌های مترقی کشورهای مختلف قرار می‌دهند.