در «مرد بیگناه» نیز مانند سایر آثار جان گریشام شخصیتها با ریسمانی نامرئی خواننده را به دنبال خود میکشند، حس تعلیق و انتظار و صحنههایی خلاقانه و درخشان در هر صفحه از کتاب با شما همراه است، اما این بار داستانی که گریشام، یکی از سرشناسترین نویسندگان آمریکایی برای خوانندگانش نقل میکند داستانی ساخته ذهن او و تخیلی نیست. در «مرد بیگناه» او وقایع دادگاهی را گزارش میکند که نتیجهاش کابوسی طولانی برای مردی بیگناه است.
ران ویلیامسون قهرمان این نخستین کتاب غیر داستانی و مستند گریشام برای قتلی که مرتکب نشده محکوم به مرگ میشود.
«مرد بیگناه» کتابی است که با یک سئوال بزرگ و اساسی پایان مییابد و همیشه با مخاطب میماند: آیا با مجازات اعدام موافق هستید؟
نویسنده در این کتاب با جزییات و به زبانی ساده و گیرا یک روند قضایی در شهری کوچک را که به یکی از استثناییترین پروندههای حقوقی تبدیل میشود شرح میدهد.
آدا شهری کوچک در مرکزآمریکا
آدا، یک شهر نفتی قدیمی است،تعدادی دکل نفتی در زمینهای زراعتی اطراف شهر قرار گرفته ، با ۱۶ هزار نفر جمعیت، یک کالج و یک دادگاه بخش. دکلها بلااستفاده هستند ، البته نفتی هم دیگر در کار نیست. مردم آدا با کار ساعتی در کارخانه و مزارع روزگار میگذرانند.
دادگاه بخش، با ساختمانی قدیمی، همیشه پر از وکلا و موکلانشان است. اگر به خاطر دو قتل در اوایل سالها دهه ۱۹۸۰ نبود شاید هیچوقت توجه جهان به این ساختمان و آنچه دردهه ۸۰ در آن گذشت معطوف نمیشد.
ران ویلیامسون، جوانی بااستعداد در بیسبال به امید آنکه روزی جا پای «بیب روث» افسانهای بگذارد، سال ۱۹۷۱ از ایالت اوکلاهما برای بازی در باشگاه اوکلند اتلتیک انتخاب میشود و شهر کوچکش آدا را ترک میکند.
شش سال بعد در حالی به زادگاهش بازمیگردد که کاخ آرزوهایش ویران شده. با دستی شکسته و اعتیاد به الکل، مواد مخدر و زنان. کم کم اطرافیانش نشانه هایی از بیماری روانی را در او مشاهده میکنند، او در خانه مادرش زندگی میکند و روزی ۲۰ ساعت بر روی مبل میخوابد.
سال ۱۹۸۲، در شهر آدا، دبورا سو کارتر پیشخدمت ۲۱ ساله، پس از تجاوز به قتل میرسد. پنج سال پلیس به دنبال حل معمای قتل او است اما به نتیجهای نمیرسد.
دبی (دبورا) دختر جوان مجردی است، که دو کار نیمه وقت دارد، و به تنهایی زندگی میکند. او دختری زیبا با موهای تیره، اندامی باریک و ورزشکاری و بسیار محبوب در میان پسران شهر. دبی دختری بسیار مستقل است.
شب قتل دبی
روایت شب قتل دبی ساعت به ساعت در کتاب شرح داده شده.
به دلایلی که هیچ وقت معلوم نمیشود، پلیس به ران ویلیامسون و دوستش دنیس فریتز مظنون میشود. ران و دنیس سال ۱۹۸۷ بازداشت و به قتل متهم میشوند.
بازپرسان در غیاب شواهد فیزیکی وعینی پروندهای بر اساس شواهد بیاساس و شهادت جاسوسان زندان میسازند. در دادگاه دنیس فریتز متهم به حبس ابد و ران ویلیامسون محکوم به اعدام میشود.
جان گریشام و مسأله «عدالت» و «قهرمان»
جان گریشام نویسنده کتابهای پرفروش آمریکایی، وکیل دادگستری و همزمان نماینده مجلس ایالتی بود. اما فروش نخستین کتابها چنان شوقی در او ایجاد کرد که وکالت و سیاست را به کناری گذاشت و یکسر به نویسندگی پرداخت. با این حال تجربه وکالت و سیاست در انتخاب و پرداخت موضوعات به او کمک بسیار کرد. تعداد زیادی از کتابهای او از جمله «هیئت منصفهی فراری»، «شریک»، «شرکت»، «پرونده پلیکان»، «وکیل خیابانی»، «مرد معصوم»، «سوداگر»، «تئودور بونه، پسر وکیل» به فارسی ترجمه شدهاند. از کتابهای او تاکنون ۳۰۰ میلیون در دنیا فروش رفته است.
گریشام در مصاحبهای میگوید: «هنوز به حد کافی قهرمان در مبارزه برای حق و عدالت وجود دارد، قهرمانانی که مردم خردهپا را نمایندگی میکنند. مردمی که بریتیش پترولیوم حقشان را پایمال کرده، یا مردمی که برایشان پاپوش دوختهاند؛ مردمی که زندانی یا به اعدام محکوم میشوند. هنوز در سنگر مبارزه برای حق به حد کافی وکیل هست. من به این حقیقت همچنان باور دارم (…) به این ترتیب داستانهای زیادی در مبارزه برای احقاق حق میشود تعریف کرد.
مرد بیگناه، نخستین اثر غیرداستانی گریشام است. بیگناه تا زمانیکه اتهام ثابت شود؟ نه همیشه، این کتاب این باور را دستکم در مورد نظام قضایی آمریکا زیر سئوال میبرد. آیا طرفدار مجازات اعدام هستید؟ این کتاب باور شما را متزلزل میکند.
گریشام نخستین اثرش «هیأت منصفه» را در صندوق عقب اتوموبیلاش به مردم فروخت و بعد آن را برای فروش به سوپر مارکتها، کتاب فروشیها و پمپ بنزینها سپرد. در مصاحبهای میگوید: « این کار به نظر بامزه و خندهدار میآید، اما در واقع وحشتناک بود. فکر میکردم هیأت منصفه هرگز منتشر نخواهد شد. خیلی از انتشاراتیها آن را رد کرده بودند، اما سرانجام یک انتشاراتی خیلی کوچک در نیویورک پیدا شد که حاضر شد چاپش کند اما این انتشاراتی پولی برای تبلیغ کتاب نداشت.»
گریشام، سال ۲۰۰۴ ، پس ازدرگذشت رونالد کییت ویلیامسون به آدا رفت و تحقیق در مورد این پرونده را شروع کرد.
دو محکوم این پرونده، پس از سپری کردن سالهای جوانی شان در زندان در نهایت هر دو از اتهام قتل دبی تبرئه و آزاد شدند.
گریشام متوجه دو قتل که به طرز شگفت آوری شبیه بودند شد، در پرونده دیگر قربانی دختر جوانی بود و دو مرد دیگر ( تامی وارد و مارل فونته نوت به حبس ابد محکوم شده بودند.
«مرد بیگناه» با شرح ناپدید شدن دبی ( قربانی پرونده ) از پارکینگ یک کلاب شبانه -محل کاردبی- آغاز میشود، طی ۱۳ صفحه ، گریشام ۲۲ نفر از شاهدان ماجرا، نزدیکان قربانی، افسران پلیس و کارشناسان جنایی را معرفی میکند تا زمانیکه جسد دبی در آپارتمانش پیدا میشود.
و این تازه اول ماجرا است، ران ویلیامسون پس از این وارد روایت میشود.
کتاب بازجویی، بدرفتاری با متهم و روند جعل وپرونده سازی برای ران را با جزییات شرح میدهد. گریشام که خود وکیل است، به شرح نواقص پرونده می پردازد و ما را با خود و متهم تا زمان صدور حکم اعدام میبرد.
ران ۱۱ سال را در انتظار اعدام سپری میکند، تا سال ۱۹۹۹ که در سایه ارائه دی ان ای و دیگر شواهدی که تیم وکلای دادگاه فرجام با نام «پروژه بیگناهی» ارائه می کنند، تبرئه و آزاد می شود.
ران پس از ۱۱سال انتظار اعدام وسپری کردن شرایط سخت زندان دیگر مردی بیماراست ، با صدمات روانی برگشت ناپذیر و بیماری سیروز کبد و سال ۲۰۰۴ پس از تنها ۵ سال آزادی میمیرد.
نت فلیکس یک سریال مستند شش قسمتی بر اساس کتاب مرد بیگناه گریشام ساخته است.
بیشتر بخوانید: