کتاب زمانه – سال ۲۰۱۲ در قلمرو ادبیات در غرب آثار بسیاری درخشیدند. برخی از بهترین این آثار اما در رسانه‌های فارسی‌زبان بازتاب چندانی نیافتند. در آستانه گذار از سال ۲۰۱۲ به سال ۲۰۱۳ برخی از مهم‌ترین و خوش‌اقبال‌ترین رمان‌های منتشر شده در جهان غرب را برای خوانندگان «کتاب زمانه» برگزیدیم.

این آثار را با توجه به نیازهای ادبیات داستانی ایران، کمبودهایی که در گزینش مضامین و شیوه‌های داستان‌نویسی داریم و نیز  پسند مترجمان و خوانندگان کتاب در ایران انتخاب و فهرست کرده‌ایم.

«هنر توپ‌گیری» نوشته چاد هارباک

هنری اسکریم‌شاندر، قهرمان این رمان که یک جوان شهرستانی کاملاً متعارف است از یک استعداد خداداد برخوردار است: او یک بازیکن بیسبال بسیار قابل و تواناست، چنان‌که بعد از مدت کوتاهی می‌درخشد و به یک چهره و به قهرمان بیسبال تبدیل می‌شود. اما اقبال او چندان نمی‌پاید و در یک بازی، اشتباهی از او سر می‌زند و از آن لحظه به بعد مسیر زندگی‌ او و پنج شخصیت دیگر داستان کاملاً تغییر می‌کند.

«هنر توپ‌گیری» نوشته چاد هارباک

«هنر توپ‌گیری» نخستین رمان چاد هارباک است. او در این داستان به ژرفای روانشناختی شخصیت‌ها راه می‌برد و  روابط عاطفی پنج مرد را در پیش‌زمینه خواست و اراده آنان برای تحقق «رؤیای آمریکایی» بررسی می‌کند. به این جهت موضوع این کتاب شکست یک قهرمان به عنوان نقطه عطفی در زندگی اوست. دوستی، سکس، آرزوها و امیدهای بر باد رفته از موضوعاتی‌ست که نویسنده در این رمان در آن‌ها تأمل می‌کند.

«بحران» سرانجام به خودیابی شخصیت داستان در یک پیش‌زمینه روانشناختی و فلسفی می‌انجامد. ««هنر توپ‌گیری»» به این ترتیب نشان می‌دهد که چگونه در جامعه‌ای که مبنایش بر رقابت و «قهرمان‌سازی» و از خودبیگانگی است، بحران می‌تواند به نقطه عطفی در زندگی اشخاص بدل شود.

««هنر توپ‌گیری»» تلفیقی از یک رمان ورزشی با یک رمان فلسفی و روانشناختی‌ست. در ادبیات معاصر ایران جای رمانی که آمیزه‌ای از ورزش و فلسفه و روانشناسی باشد و در همان حال بتواند به مهم‌ترین چالش‌های زندگی انسان معاصر بپردازد، خالی است.

نویسنده ۱۰ سال از زندگی‌اش را صرف نوشتن این کتاب کرده است، با این‌حال در آغاز موفق نشد ناشری برای اثرش بیابد، تا اینکه یک ناشر نیویورکی اثر را خرید و کتاب را در سال ۲۰۱۱ برای نخستین بار انتشار داد. به‌زودی این اثر با اقبال منتقدان و رسانه‌ها مواجه شد، تا آن حد که در سال ۲۰۱۲ از هارباک به عنوان یکی از استعدادها و امیدهای ادبیات معاصر آمریکا یاد می‌کنند. این کتاب در سال جاری به بسیاری از زبان‌ها ترجمه شده و در کشورهای دیگر هم با اقبال خوانندگان مواجه گشته است.

نیویورک تایمز از این رمان به عنوان یکی از ده رمان برتر سال ۲۰۱۱ یاد کرده است.

شناسنامه کتاب در سایت آمازون
 

«سرمایه» نوشته جان لنچستر

«سرمایه» نوشته جان لنچستر از کتاب‌هایی‌ست که در سال ۲۰۱۲ برای نخستین بار منتشر شدند و اقبال جهانی یافتند. مهم‌ترین موضوع این کتاب تسلط پول بر زندگی انسان‌ها در سایه بحران فراگیر اقتصادی‌ست.

داستان از دسامبر ۲۰۰۷ تا نوامبر ۲۰۰۸ یعنی در طی فقط ۱۱ ماه اتفاق می‌افتد. راجر یانت، یکی از کلیدی‌ترین شخصیت‌های داستان، بانکدار مرفه‌ای‌ست که در این مدت نه تنها کارش را از دست می‌دهد، بلکه بانکی هم که در آن کار می‌کرده در اثر بحران اقتصادی ورشکست می‌شود.

«سرمایه» نوشته جان لنچستر

یک کارگر لهستانی، یک فوتبالیست هفده‌ساله سنگالی که هر سال میلیون‌ها دلار درآمد دارد و نمی‌تواند باور کند که یک فوتبالیست در غرب تا این حد می‌تواند در رفاه زندگی کند، یک اسلام‌گرای پاکستانی که به مسجد می‌رود و پای وعظ واعظان اسلام‌گرا می‌نشیند و به شدت تحت تأثیر آنان قرار دارد و از غرب متنفر است، یک پناهجوی زیمبابویایی که با وجود آنکه از اجازه اقامت در انگلستان برخوردار نیست، اما برای اداره راهنمایی و رانندگی کار می‌کند و برای خودروهایی که در محل‌های غیر مجاز توقف کرده‌اند، برگه جریمه می‌نویسد و همچنین «پتونیا هاو» هشتاد و دوساله و نوه‌اش، «اسمیتی» که در آرزوی دست‌یابی به شهرت و موفقیت و ثروت است، از دیگر شخصیت‌های این رمان هستند. آنچه که این شخصیت‌ها را به هم پیوند می‌دهد، خیابانی در جنوب لندن است. همه این اشخاص یا در این خیابان سکونت دارند یا در این خیابان آمد و شد می‌کنند.

در واقع  «سرمایه» داستان یک خیابان و ساکنان آن است. این خیابان «پیپس» نام دارد.

جان پیپس تاریخدان بریتانیایی در خاطراتش در ۲۱مارچ ۱۶۶۷ نوشته بود: «چقدر خوب است که آدم به چشم خودش می‌بیند که چگونه پول همه چیز را نابود و تباه می‌کند.»

«سرمایه» روایتی‌ست از این تباهی.

شناسنامه کتاب در سایت آمازون
 

«شبح آلکساندر ولف» نوشته گاستانوف

در این رمان که یکی از آثار ماندگار ادبیات جهان است، یک سرباز از جنگ‌برگشته در جنگ‌های داخلی در روسیه به یاد می‌آورد که چگونه یک سوارکار را به قتل رسانده است. سال‌ها بعد در تبعید در پاریس در کتابی که نویسنده‌ای به نام آلکساندر ولف نوشته، شرح این حادثه را بازمی‌یابد. او تلاش می‌کند به نویسنده این کتاب دست پیدا کند، اما به جای ملاقات با آلکساندر ولف به زنی اسرارآمیز به نام یلنا برمی‌خورد و به او دل می‌بازد.

«شبح آلکساندر ولف» نوشته گاستانوف

یلنا روزی برای او سرگذشت یکی از دلدادگانش را روایت می‌کند که بر این گمان بوده که به‌زودی می‌میرد، زیرا در گذشته یک بار مرگ او را تهدید کرده، اما توانسته جان سالم به در برد. این شخص از برخی لحاظ به سوارکاری شباهت دارد که راوی داستان گمان می‌کند او را به قتل رسانده. هم‌ازین ‌روی راوی بر این گمان است که آن سوارکار در واقع آلکساندر ولف است که شرح آن حادثه را در داستانی آورده و نه تنها در جنگ جان نباخته، بلکه زندگی او با زندگی و سرنوشت راوی داستان و نیز عشق او به یلنا درآمیخته است.

به این ترتیب در این رمان که نخستین بار در سال ۱۹۴۷ منتشر شد، مرگ و عشق با هم درمی‌آمیزد و داستان را در یک پیشزمینه مالیخولیایی اما بسیار مهیج پیش می‌برند.

از آلکساندر ولف، قهرمان این رمان به عنوان یکی از اسرارآمیزترین شخصیت‌های ادبیات داستانی در جهان یاد می‌کنند.

گانیا گاستانوف را منتقدان در اغلب مواقع با پروست، ناباکوف و کامو مقایسه می‌کنند.

«آلکساندر ولف» را می‌توان آمیزه‌ای از یک رمان عشقی و یک رمان فلسفی با سویه‌های اگزیستانسیالیستی در نظر گرفت که به پیامدهای یک آسیب روانی در جنگ می‌پردازد.

گاستانوف و ناباکوف دو نویسنده روس بودند که در تبعید آثارشان را آفریدند و با اقبال مواجه گشتند. در ایران ناباکوف نامی بس آشناست، اما «شبح آلکساندر ولف» مهم‌ترین اثر گاستانوف که در سال ۲۰۱۲ در آلمان یک بار دیگر ترجمه و منتشر شد، در ایران هنوز ناشناخته مانده است.

شناسنامه کتاب درسایت آمازون
 

«کانادا» نوشته  ریچارد فورد

روایتگر «کانادا» تازه‌ترین رمان ریچارد فورد هم مانند دیگر داستان‌های این نویسنده آمریکایی ساکن مونتانا است. رمان از منظر اول شخص مفرد روایت می‌شود و راوی داستان که «دل» نام دارد، با واگویه یادمان‌هایش روایتی از نوجوانی تباه‌شده‌اش به‌دست می‌دهد.

«کانادا» نوشته  ریچارد فورد

والدین او به یک بانک دستبرد می‌زنند، سه نفر را به قتل می‌رسانند و سرانجام بازداشت می‌شوند. پس از این واقعه «دل» که فقط پانزده سال دارد به شهر دورافتاده‌ای در کانادا پناه می‌برد. مردی تبهکار به نام آرتور رملینگر که از راه هتل‌داری گذران می‌کند، سرپرستی «دل» را به عهده می‌گیرد. در دامن طبیعت زیبای «ساسکاچوان» نوجوانی و بلوغ «دل» به خاطر اشتباه والدینش به یک حادثه تراژیک و دردناک تبدیل می‌شود. او به دنیای بزرگسالان راه پیدا می‌کند و از همان آغاز با رنج زندگی آشنا می‌گردد.

داستان در حد فاصل بین «خیر» و «شر» اتفاق می‌افتد. تعلیق در این داستان برآمده از این پرسش است که سرانجام راوی داستان بین نیکی و بدی، رستگاری و تبهکاری کدامیک را برمی‌گزیند.

مهم‌ترین درگیری ذهنی ریچارد فورد در رمان «کانادا» همچنان گذار از بلوغ به دوران بزرگسالی‌ست. این گذار در اغلب آثار او با خشونت و رنج درآمیخته.

در رمان «کانادا» ریچارد فورد موفق موفق می‌شود آمیزه‌ای از یک رمان پلیسی، سرشار از رویدادهای هیجان‌انگیز و پر تب و تاب و یک رمان موقعیت، مشحون از تأملات فلسفی و وصف‌های درخشان از یک طبیعت بی‌‌رحم را به‌دست دهد.

از مهم‌ترین ویژگی‌های «کانادا» و برتری این رمان نسبت به آثار پیشین ریچارد فورد، شخصیت‌پردازی و وصف‌های درخشان از طبیعت و پیوند طبیعت با زندگی و سرنوشت شخصیت‌هاست.

شناسنامه کتاب در سایت آمازون
 

«رمان با کوکائین» نوشته ام. اگیف

«رمان با کوکائین» نخستین بار در سال ۱۹۳۶ به زبان روسی و در یک فصل‌نامه ادبی که در آن سال‌ها به زبان روسی در تبعید در حلقه سربسته‌ای از تبعیدیان روس انتشار می‌یافت، منتشر شد و تا مدت‌ها خوانندگان کتاب و منتقدان بر این باور بودند که ولادیمیر ناباکوف نویسنده این رمان است. اما اکنون ثابت شده که ام. اگیف نه یک نام مستعار بلکه نویسنده یکی از مهم‌ترین آثار ادبیات جهانی‌ست. به این مناسبت این رمان با ترجمه‌ای روزآمد در سال ۲۰۱۲  یک بار دیگر، این بار در زوریخ انتشار پیدا کرد و از نو پرآوازه شد.

«رمان با کوکائین» نوشته ام. اگیف

داستان در مسکو در سال‌های پیش از انقلاب روسیه اتفاق می‌افتد. «رمان با کوکائین» یک اثر شخصیت‌محور با سویه‌های اعترافی است،  و مهم‌ترین درونمایه‌اش چالش‌های شخصیتی جوانی است تباه‌شده و بی‌عرضه به نام وادیم واسلینیکوف.

او از شخصیتی مردد برخوردار است، بسیار عاطفی، آسیب‌پذیر، بی‌پناه و در همان حال بسیار خشن است. وادیم اصولاً زنان و به ویژه مادر و معشوقه‌اش را تحقیر می‌کند، کلاهبردار و متجاوز است و سرانجام به کوکائین پناه می‌برد. به این جهت این رمان روایتی هم هست از یک شخصیت معتاد و «وابسته» در متن جامعه‌ای که در آستانه یک انفجار اجتماعی و یک انقلاب قرار گرفته است. نه تنها راوی داستان، بلکه دیگر شخصیت‌های این رمان هم از نظر جسمانی و روحی در یک موقعیت بحرانی قرار دارند.

وادیم واسلینیکوف نه تنها دیگران را نابود می‌کند، بلکه در پایان خودش را هم نابود می‌کند. او کاری می‌کند که مادرش خودش را به دار بیاویزد، نخستین عشق زندگی‌اش را به سیفلیس مبتلا می‌کند، به آغوش زنان تن‌فروش پناه می‌آورد و در پایان هم خودش را با مصرف بیش از حد مواد مخدر می‌کشد.

داستان، خاطراتی‌ست که او نوشته و بعد از مرگش توسط یک پزشک در جیب پالتوی او یافت می‌شود.

زبان آهنگین و شاعرانه، شخصیت‌پردازی بسیار ژرف و وصف دقیق همخوابی‌ها برای به بیان درآوردن بی‌پناهی و نیازهای عاطفی راوی داستان از مهم‌ترین ویژگی‌های این رمان به‌شمار می‌‌آید.

از مهم‌ترین درونمایه‌های این اثر «شرم» و احساس گناه است.

«رمان با کوکائین» تا سال ۱۹۸۳ کاملاً ناشناخته مانده بود. در آن سال یک مترجم فرانسوی این رمان را به فرانسه ترجمه کرد و ناگهان این اثر به یک حادثه ادبی بدل شد. روزنامه فیگارو از آن به عنوان «یک شاهکار منحصر به فرد» یاد کرد.

برخی از منتقدان ام اگیف را با تولستوی، داستایوفسکی و ناباکف مقایسه کرده‌اند. 

شناسنامه کتاب در سایت آمازون