جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه با یکدیگر پیمان نظامی جدیدی منعقد کردند. هدف اصلی این توافق پاسخ تهران به فشارهای خارجی، از جمله فشار آمریکا و اسرائیل برای خارج‌کردن نیروهایش از سوریه است. اما در عین حال توافق نظامی تهران ــ دمشق پس از ۹ سال مداخله نظامی جمهوری اسلامی در سوریه امضا شده. تلاشی برای بخشیدن جلوه قانونی به مداخله‌ای خونین؟ پاسخی به قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای؟‌ یا اعلام حمایت دوباره از دمشق در شرایط بحران وخیم اقتصادی؟‌ احتمالاً ترکیبی از هر سه.

امضای قرارداد نظامی بین ایران و سوریه، چهارشنبه ۱۹ تیر

مهم‌ترین هدف نظامی قراردادی که چهارشنبه ۱۹ تیر بین علی عبدالله ایوب، وزیر دفاع سوریه و محمد باقری، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح امضا شد، تقویت سامانه‌های پدافند هوایی سوریه عنوان شده است.

به علاوه، توافق پس از اعمال تحریم‌های آمریکا بر سوریه، موسوم به «قانون سزار» بسته می‌شود. این تحریم‌ها در شرایط بد اقتصادی، وضعیت سوریه را بدتر هم کرده، و قیمت کالاهای اساسی تا ۳۳۰ درصد افزایش یافته است.

این شرایط بشار اسد، دیکتاتور جان‌به‌دربرده از جنگ داخلی را نسبت به شورش‌های در راه نگران کرده است؛ به ویژه در میان اقلیت‌هایی که به دلیل هراس از اسلام‌گرایان افراطی در جبهه مقابل اسد، خودشان را از انقلاب دور نگه داشتند. همین هفته پیش در میان دروزی های سویدا، اقلیتی فقیر، اعتراض‌ها آغاز شد. این‌بار دیگر نام خوش‌آهنگ «بهار عربی» این اعتراض‌ها را توضیح نمی‌دهد. مسأله «اعتراض نان» است.

وزیر دفاع سوریه پس از امضای توافق در نشست خبری گفته بود: «قانون سزار با سوری‌ها می‌جنگد در [تهیه] خوراک، دارو و غذای کودکانشان. تلاش می‌کنیم با تبعات این قانون مقابله کنیم».

جمهوری اسلامی با امضای قرارداد امنیتی جدید پیامی قدیمی را تکرار کرده:‌ ما برای حفظ دیکتاتوری اسد هنوز در میدان‌ایم. اما پیمان نظامی جدید پیام‌های جدیدی هم برای قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای حاضر در سوریه دارد: آمریکا (و متحدان‌اش)، روسیه،‌ و ترکیه.

پاسخ به فشارهای آمریکا و اسرائیل

پایگاه‌های نظامی ایران در سوریه در سال‌های اخیر هدف حمله‌های هوایی اسرائیل قرار گرفته‌اند. هفته گذشته نیز بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در نشست خبری با برایان هوک،‌ رئیس «گروه اقدام ایران» در وزارت خارجه ایالات متحده نسبت به «تهدید» ناشی از تثبیت نظامی ایران در سوریه هشدار داده بود.

تقویت سامانه پدافند هوایی سوریه پاسخی مستقیم به این حمله‌ها است که علاوه بر نابودکردن انبارهای مهمات و محموله‌های تسلیحاتی برای حزب‌الله لبنان ــ متحد دیگر دمشق در جنگ داخلی‌ سوریه ــ تا کنون شماری از سربازان و شبه‌نظامیان وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نیز کشته است.

ایالات متحده بارها خواستار خروج نظامی ایران از سوریه شده و بخشی از کارزار فشار حداکثری‌اش در این راستا است. در میان مطالبات ۱۲ گانه‌ای که پس از خروج دونالد ترامپ از «برنامه جامع اقدام مشترک» (برجام) مطرح شد، توقف حمایت از اسد و خروج از سوریه هم وجود داشت. جمهوری اسلامی اما به دنبال محکم‌تر کردن جای پای خودش است.

برخی تحلیلگران می‌گویند اقدامات ایران در برابر کارزار فشار حداکثری ایالات متحده را باید کارزار «فشار حداکثری» به سبک جمهوری اسلامی فهمید. سوریه در کنار عراق و لبنان یک زمین مهم برای پیشبرد این کارزار است و به دلیل موقعیت‌اش ــ وسط عراق و لبنان ــ اهمیتی استراتژیک در این زمینه دارد.

پاسخ به ترکیه

صداوسیمای جمهوری اسلامی اعلام کرد که در بخشی از توافق نظامی تهران ــ دمشق این خواسته آمده: عقب‌نشینی نیروهای خارجی از خاک سوریه.

آشکارا نیروهای خارجی متخاصم با دمشق خطاب این فراخوان هستند، نه نیروهای حزب‌الله لبنان، شبه‌نظامیان عراقی و افغانستانی تحت حمایت ایران، دیگر نیروهای ایرانی یا نیروهای روسیه که در نجات دیکتاتور نقش داشتند.

به جز ایالات متحده و متحدان‌اش در ائتلاف بین‌المللی ضد داعش، یک قدرت منطقه‌ای متخاصم دیگر حضور نظامی گسترده‌ای در آنجا دارد: ترکیه.

محمد باقری در نشست خبری پس از امضای توافق گفت:

«ترکیه کمی در اجرای تعهدات خود در قبال تفاهمات صورت گرفته در آستانه مبنی بر خارج کردن گرو‌ه‌های تروریستی از سوریه تأخیر داشته است. ترکیه باید بداند که حل مشکلات امنیتیش از طریق مذاکره و ایجاد تفاهم با طرف سوری صورت می‌گیرد و نه از طریق حضور نظامی در خاک سوریه.»

احمد داووداغلو، وزیر خارجه و نخست‌وزیر سابق ترکیه تا پیش از تشدید جنگ داخلی سوریه سیاست «تنش صفر با همسایگان» را سیاست خارجه رسمی آنکارا خوانده بود. اما با اعتراض‌های مردمی در کشورهای عربی خاورمیانه، سیاست ترکیه تغییر کرد: تنش با مصر، عربستان،‌ سوریه جای خود را به تنش صفر داد. داووداغلو هم بالاخره کنار رفت.

ترکیه خواهان تغییر رژیم بشار اسد بود و به پایگاه مخالفان او به ویژه «ارتش آزاد» بدل شد. اما دست آخر به بهانه مبارزه با «تروریسم»، به کانتون‌های کردهای شمال سوریه حمله کرد که در اوضاع آشفته خاورمیانه، تجربه جدیدی از دموکراسی را آغاز کرده بودند. ضمن این حملات، ترکیه از گروه‌های اسلام‌گرای مخالف اسد حمایت نظامی کرد و آنها را به داخل سوریه فرستاد.

واکنش به روسیه

هرچند مسکو از متحدان تهران به حساب می‌آید و در سرنوشت تنش‌های هسته‌ای نقش مهمی ایفا خواهد کرد، اختلاف‌هایی نیز با جمهوری اسلامی بر سر «منافع ملی»‌ دو طرف وجود دارد.

مداخله روسیه در سوریه پس از سفر مخفیانه قاسم سلیمانی، فرمانده کشته‌شده سپاه قدس به مسکو آغاز شد. اما روسیه که کنترل زیادی بر آسمان سوریه داشت، مخالفتی با حمله‌های اسرائیل به پایگاه‌های ایران نشان نداد و احتمالاً هماهنگی‌هایی هم بین این دو صورت گرفته بود. سیستم پدافند هوایی روسیه در سوریه در برابر حمله‌های موشکی و هجوم جنگنده‌های اسرائیلی به سوریه خاموش می‌ماند. در نهایت هم که مسکو و تل‌آویو بر سر جنوب سوریه و دور کردن نیروهای ایران از مرزهای اسرائیل در مناطق اشغالی جولان به توافق رسیدند.

مسأله نفت و حمایت مسکو از ریاض در زمینه تنظیم تولید آن، پیش از جدی‌شدن رقابت عربستان و روسیه با آغاز کرونا نیز جمهوری اسلامی را برآشفته بود.

به گزارش وب‌سایت «انتخاب»، ایمن عبدالنور،‌ یک مخالف اسد دراین‌باره گفته است که «مسکو کانال‌هایی را برای تماس با معارضان سوریه گشوده و این امر، نگرانی نظام اسد در خصوص نیت روسیه را برانگیخته است.»

تهران ــ دمشق: ثبات همکاری‌ها در تاریخی آشوب‌ناک

نظام‌های تمامیت‌خواه جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه در چهار دهه اخیر، علی‌رغم آشوب‌های خاورمیانه، همکاری‌ پایداری با یکدیگر داشته اند.

قرارداد نظامی جدید آخرین نمونه در سلسله‌ پیمان‌های امنیتی و نظامی دو طرف است.

با انقلاب ۵۷، سوریه در ایران متحدی در برابر عراق و اسرائیل یافت. جمهوری اسلامی نیز که کشورهای عربی حول و حوش‌اش را هراسیده از انقلاب رخ‌داده و قدرت گرفتن روحانیت شیعه می‌دید، اتحاد با سوریه را مهم می‌دانست.

عراق صدام حسین همچون سوریه بشار اسد رژیم «بعث» بود اما این دو نسخه متفاوت «بعث»‌ تهدیدی برای یکدیگر به شمار می‌آمدند. وقتی صدام به ایران حمله کرد، دمشق و تهران نخستین دور همکاری‌های نظامی را آغاز کردند. عبدالحلیم خدام، وزیر خارجه و معاون اول در دوران حافظ اسد که سه ماه پیش درگذشت، مارس ۱۹۸۲ در رأس هیاتی بلندپایه به تهران آمد و دو طرف مجموعه‌ای از توافق‌های اقتصادی دوجانبه درباره نفت و تجارت امضا کردند. اما در این میان یک توافق نظامی سری هم امضا شد که امکان ارسال سلاح سنگین از سوریه به ایران را فراهم می‌آورد.

سوریه در دوران جنگ ایران و عراق کمک‌های نظامی دیگری هم به ایران کرد. جمهوری اسلامی نیز در ازای آنها ۴۰۰ میلیون دلار کمک بلاعوض داد و سالانه یک میلیون بشکه نفت با تخفیف به سوریه فروخت. در عین حال، ارتش سوریه در مقر فرماندهی نظامی ایران نماینده داشت تا بتواند درباره استراتژی نظامی عراق و همکاری‌هایش با شوروی اطلاعات کسب کند.

در دهه ۱۹۸۰ میلادی، دو بلوک ائتلافی ایجاد شده بود: از یک سو، عربستان و اردن و عراق و از سوی دیگر، ایران و سوریه و لیبی.

۸۲ سال حمله نظامی اسرائیل به لبنان هم بود. این‌بار نیز سوریه و ایران مشترکاً دست به کار شده بودند. جمهوری اسلامی از طریق سوریه که در لبنان قدرت داشت، توانست در آنجا نفوذ پیدا کند و سوریه هم از نزدیکی شیعی تهران با حزب‌الله و امل بهره می‌برد. هرچند پس از عقب‌نشینی اسرائیل در ۸۵ اختلاف‌ها بین تهران و دمشق بر سر لبنان بالا گرفت، دو طرف نهایتاً ماندن با یکدیگر را به جدایی ترجیح دادند.

همکاری‌های امنیتی ادامه یافت و پس از مرگ حافظ اسد، اهمیت ایران برای بشار که با اعتراض داخلی و فشار خارجی روبرو بود، بیشتر هم شد. دولت محمود احمدی‌نژاد ژوئن ۲۰۰۶ یک قرارداد همکاری‌های نظامی برای مقابله با «تهدید مشترک» آمریکا و اسرائیل امضا کردند. جمهوری اسلامی جنگ‌افزارهای نظامی به سوریه فرستاد و حمایت مالی از دمشق را افزایش داد.

وضعیت فعلی

از بلوک‌های عربستان‌ــ‌اردن‌ــ‌عراق و ایران‌ــ‌سوریه‌ــ‌لیبی چیزی بر جای نمانده است. حالا امارات متحده عربی و اسرائیل و عربستان ائتلافی متزلزل دارند و ترکیه و ایران ائتلاف متزلزل دیگری را شکل داده اند. ایالات متحده و روسیه و چین هم رقابت‌های نواستعماری و نوامپریالیستی را در این میان پی می‌گیرند.

ایران از آغاز درگیری‌ها در سوریه به کمک بشار اسد، متحد استراتژیک خود شتافت. حکومت ایران دولت سوریه را بخشی از «جبهه مقاومت» در برابر اسرائیل می‌داند.

آن زمان بشار اسد به علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی نامه‌ای نوشت و در آن شکست محاصره شهر دیرالزور را تبریک گفت. اسد رهبر ایران را «حضرت امام» خطاب کرده بود.

بنا به آمار شبکه حقوق بشر سوریه، یک سازمان حقوق بشری ناظر بر جنگ سوریه، مسئولیت کشتار ۸۸,۳ درصد غیرنظامیان در درگیری‌ها به عهده دولت بشار اسد و دولت جمهوری اسلامی است.

استفان دمیستورا، فرستاده ویژه پیشین سازمان ملل در سوریه برآورد کرده بود که ایران هر سال دست‌کم ۶ میلیارد دلار به بشار اسد کمک می‌کند. برخی از منابع غیر رسمی از کمک ۱۵ تا ۲۰ میلیاردی ایران به بشار اسد سخن گفته‌اند.

ایران از آغاز جنگ داخلی سوریه نفت مورد نیاز این کشور را تأمین می‌کرد. هر روز ۶۰ هزار بشکه نفت از ایران و از طریق بندر بانیاس که تحت تسلط حکومت اسد قرار دارد به سوریه صادر می‌شد.

ایران مهم‌ترین صادرکننده سلاح به سوریه هم هست: مهمات، پهپاد‌ها، و سلاح‌های سبک و سنگین. سرداران سپاه پاسداران به عنوان مستشاران نظامی در کار آموزش نیروهای نظامی و شبه‌نظامیان طرفدار بشار اسدند.

در عوض، سوریه برای نخستین بار به ایران این امکان را داد که به مدیترانه دسترسی یابد. همچنین محور ایران و عراق و سوریه که پس از سقوط صدام به تدریج شکل گرفت، پس از جنگ‌های داخلی و علی‌رغم فشارهای ایالات متحده کماکان پابرجاست.

تهران، بغداد و دمشق قراردادی گازی به ارزش ۱۰ میلیارد دلار امضا کردند تا انتقال گاز ایران به اروپا را ممکن کنند. سپاه پاسداران ایران همچنین دو پایگاه نظامی در دمشق و لاذقیه دارد. ایران همچنین در حال فعالیت‌های صنعتی از جمله استخراج معدن‌های سوریه است و در زیرساخت‌های مخابراتی و برق سرمایه‌گذاری کرده است.

تا زمانی که خاندان اسد در دمشق و نخبگان جمهوری اسلامی در تهران قدرت را در دست دارند، و اسرائیل و عربستان و ترکیه به سیاست‌های فعلی ادامه می‌دهند،‌ احتمالاً اتحاد دمشق و تهران بر جای خواهد ماند.

اما این اتحاد اکنون هر چه بیشتر در شرایطی وجود دارد که ایران در موضع قدرت است و سوریه در موضع ضعف. به علاوه، مسئولیت ایران در کشتار غیرنظامیان در جنگ سوریه و حمایت بی‌قید و شرط از اسد که با بمب بشکه‌ای و سلاح شیمیایی  و گرسنگی‌دادن و محاصره مخالفان‌اش را سرکوب کرد، دلیل دیگری است برای نفرت عمومی در سوریه از مداخله‌های ایران. شاید این عنصر غیرقابل محاسبه در حساب‌گری‌های دولتی و نیز اعتراض‌های مردمی در ایران باشد که زمانی ائتلاف امنیتی و نظامی کنونی دمشق و تهران را دگرگون سازد.

برخی منابع:

در همین زمینه: