احسان مهرابی – تحت نظر داشتن شبانه روزی ۱۵ زندانی در ایام اعتصاب غذا و ثبت رخدادهای آن تجربهای است که نصیب هر پزشکی نمیشود. این فرصت اما برای آرش علایی در خرداد سال ۱۳۹۰ میسر شد.
او هدی صابر را در ایام اعتصاب غذا تحت نظر داشت، اما درشب سکته صابر، درسالن دیگری بود و درهای سالن بسته. پس از آن ۱۴ زندانی سیاسی دراعتراض دست به اعتصاب غذا زدند و این بارعلایی آنان را تحت نظر داشت و از وضعیت پزشکیشان یادداشت بر میداشت.
او که اینک در آمریکا روزگار میگذراند امیدوار است، یادداشتها و مشاهدات خود را در کتابی چاپ کند تا نمادی باشد از «اعتصاب غذای ایرانی». او به عنوان یک پزشک از آسیبهای اعتصاب غذا میگوید؛ آسیبهایی که تا پایان عمر با اعتصابکنندگان همراه میماند و چشم، کلیه و دیگر اعضای آنان را نشانه میگیرد.
تلخترین بخش ماجرا برای پزشکی که همه اینها را میداند و خود نیز سه سال زندان را تجربه کرده شرایطی است که زندانیان چارهای جز وارد کردن آسیب به خود ندارند. اعتصاب غذا حتی با تجربههایی چون مرگ هدی صابر و اکبر محمدی پایانی ندارد. نسرین ستوده فعلاً آخرین زندانی است که راهی جز این نیافته. آرش علایی یادآور میشود که زنان در زمان اعتصاب غذا به نسبت مردان بیشتر در معرض خطر هستند و اعتصاب غذا برای این وکیل زندانی به دلیل شرایط جسمیاش بسیار خطرناک است.
خیلی خوب است که بدون تجربه سختی اعتصاب غذا اطلاعات خود را افزایش دادید؟
آرش علایی: هم خوب بود و هم بد. از این جهت خوب بود که به عنوان یک پزشک با اطلاعات خود میتوانستم به هم بندیانم که دراعتصاب بودند کمک کنم. از این جهت هم بد بود که به عنوان یک پزشک از آسیبهای زیاد و غیر قابل بازگشت اعتصاب غذا به بدن انسانها خبر دارم و تاسف میخوردم چرا باید کار به جایی بکشد که چارهای جز این روش اعتراضی باقی نماند.
درمدتی که اعتصاب غذای ۱۴ نفر و پیش از آن اعتصاب مرحوم صابر و آقای دلیر ثانی را دنبال میکردید به چه نتایجی رسیدید؟ قصد انتشار این نتایج را ندارید؟
آرش علایی: اعتصاب غذای خشک که فرد آب هم مصرف نمیکند خیلی خطرناکتر است و بعد از ۲۴ ساعت اول، ساعتها حیاتی و خطرناک میشوند. در مورد اعتصاب غذایتر که فرد آب و املاح مصرف میکند از چند روز به بعد فرد در معرض خطر قرار دارد، اما باز هم تاکید میکنم که یک سری ضایعات مشهود است و یک سری ضایعات دربلند مدت خود را نشان میدهد.
امیدوارم بتوانم این تجربیات را درقالب کتابی چاپ کنم. چاپ این کتاب به جز موضوعات پزشکی اعتصاب غذا این سئوال را در مخاطب ایجاد میکند که چرا این افراد با وجود آگاهی از آسیبهای فراوان دست به اعتصاب غذا زدند؟ تعدادی از افراد که سن بالایی داشتند، دچار مشکلات کلیوی و قلبی بودند. برخی از آنها حتی سابقه عمل جراحی قلب داشتند.اما ضایعه کشته شدن آقای صابر دراثر عدم رسیدگی پزشکی مسئولان به قدری برای زندانیان شوکآور بود که این افراد حاضر شده بودند جان خود را به خطر بیندازند.
شما بعد از معاینههای روزانه اطلاعات پزشکی اعتصاب غذاکنندگان را ثبت میکردید. ثبت کردن این اطلاعات چه کمکی به شما میکرد؟
این اطلاعات را ثبت میکردم تا اگر فردی دچار مشکلات ناگهانی شد بتوانیم به او کمک کنیم. من علائم حیاتی، پاسخ ارگانها و همچنین سلامت روان افراد را ثبت میکردم. ما درزندان وسایل تشخیصی نداشتیم و با معاینات بالینی و وسایل اولیه مانند فشارسنج و یا گوشی پزشکی این علائم را پیگیری میکردم.
پاسخ «ارگانهای بدن» را به چه شکل بررسی میکردید؟
یک پزشک براساس دو نکته وضعیت یک بیمار را پیگیری میکند: معاینههای بالینی و یافتههای آزمایشگاهی یا فرابالینی. ما تنها میتوانستیم معاینههای بالینی را انجام دهیم، مثلا اینکه کلیه دفع ادرار دارد یا اینکه دستگاه گوارش فعالیت دارد یا نه. یا ضربان قلب چطور است.
درباره مرحوم صابر چطور؟ آیا اعتصاب غذا باعث سکته وی شده بود؟
اعتصاب غذا عاملی برای رخ دادن سکته بود. مرحوم صابر، ورزشکار و سالم بود. او هیچگونه مشکلی نداشت که بتوان گفت باعث سکته شده است. متاسفانه در زمانی که مرحوم صابر نیاز به اقدامات اورژانسی پیدا کرد ایشان را به بیمارستان اعزام نکردند و دچار سکته وسیع قلبی شد.
آیا زمان مشخص و استانداردی وجود دارد که براساس آن بتوان گفت «اعتصاب غذا» از این مرحله به بعد خطرناک میشود؟
هیچ استانداردی وجود ندارد و بستگی به بدن فرد. ذخایر غذایی و محیط نگهداری فرد متفاوت و متغیر است. طبیعتاً اعتصاب غذای خشک که فرد آب هم مصرف نمیکند خیلی خطرناکتر است و بعد از ۲۴ ساعت اول، ساعتها حیاتی و خطرناک میشوند. در مورد اعتصاب غذایتر که فرد آب و املاح مصرف میکند از چند روز به بعد فرد در معرض خطر قرار دارد، اما باز هم تاکید میکنم که یک سری ضایعات مشهود است و یک سری ضایعات دربلند مدت خود را نشان میدهد. به طور مثال ضایعهای که به کلیه وارد میشود شاید بعد از اعتصاب غذا مشخص نباشد و درسالهای بعد خود را نشان دهد.
تجربههای گذشته چه میگوید؟
مواردی بوده که فرد اعتصاب غذا کرده ، یا دسترسی به غذا نداشته اما آب مصرف کرده و هفتهها توانسته است دوام بیاورد، اما این یک قاعده نیست. در جوامع غربی اعتصاب غذا کم است، اما مواردی وجود دارد که کسانی که جایی گیر کردهاند و غذا به آنها نرسیده است چند هفته دوام آوردهاند.
در اعتصاب غذای «تر» زندانیان آب مصرف میکنند. تا جایی که به خاطر دارم شما محلولی از آب و نمک درست کرده بودید که اعتصاب غذاکنندگان مصرف کنند. این محلول برای چه بود؟
آب، قند و املاح سه ماده ضروری برای بدن هستند. اینکه در زمان اعتصاب غذا چه مقدار قند و نمک به فرد برسد خیلی مهم است. خصوصاً برای کسانی که بیماریهای زمینهای دارند. به طور مثال فردی که نارسایی کلیه دارد یا فردی که بیماری قندی دارد. تعیین نسبت قند و نمک برای این افراد خیلی مهم است. برای همین این محلولها را با تنظیم این نسبتها درست کرده بودیم.
خوردن این محلول با توجه به اینکه آنان هیچ نوع مواد غذایی مصرف نمیکردند سخت نبود؟
بسیارسخت بود، اما چارهای نبود. این محلول تنها چیزی بود که اعتصاب غذاکنندگان میخوردند تا به حیات خود ادامه دهند.
در مدتی که زندانیان در اعتصاب غذاکننده را تحت نظرداشتید به مورد خاصی هم برخورد کردید؟
در قوانین دیگرکشورها کسی که اعتصاب میکند باید به محلی منتقل شود که خدمات بهداشتی و درمانی بهتری بگیرد و تحت مراقبتهای ویژه بهداشتی و درمانی باشد، اما در آئیننامه سازمان زندانهای ایران کسی که اعتصاب میکند تنبیه و به انفرادی منتقل میشود. (نقاشی اثر لورین خلیل ریحان)
عزم راسخ مرحوم صابر و افرادی که بعد از آقای صابر اعتصاب غذا کردند همیشه برای من قابل توجه بود. مرحوم صابر میگفت من قصد قهرمانبازی و خودکشی ندارم، اما نیاز دارم اعتراضم را به این نحو مطرح کنم. کسانی که بعد از فوت آقای صابر اعتصاب کردند دو طیف سنی کاملا متفاوت بودند؛ از آقای قدیانی و مظفر گرفته تا جوانانی چون حسن اسدی زیدآبادی. حتی دیدگاههای سیاسی آنان هم متفاوت بود، اما توانسته بودند دراین زمینه به همگرایی برسند.
با توجه به اینکه دراین اعتصاب غذا ۱۴ نفر حضور داشتند به نظر میرسد مدیریت آن با توجه به شرایط متفاوتی بدنی اعتصاب غذاکنندگان خیلی سخت بوده باشد. چون دربین آنان از ۲۷ ساله بود تا ۷۰ ساله. تا جایی که به خاطر دارم برای هماهنگی درباره این اعتصاب غذا جلساتی برگزار میشد. دراین جلسات چه مواردی مطرح میشد؟
جلسات برای این بود که بتوانیم یک گزارش گروهی از وضعیت دوستان بدهیم و هم اینکه بدانیم وضع هر فرد به تنهایی چطور است. اعتصاب غذا یک برنامه گروهی بود، اما پاسخ بدن هر فرد متفاوت است. برای همین افراد را به صورت جدا معاینه و در جلسات چشم انداز وضعیت کلی را بررسی میکردیم.
دریکی دو مورد هم، کار اعتصاب غذاکنندگان به بیمارستان کشید. برای آنان چه مشکلی رخ داده بود؟
درپروتکلهای بینالمللی کسی که اعتصاب غذا میکند باید از مراقبتهای وِیژه برخوردار شود، اما این امکانات طبیعتاً در زندان فراهم نبود و کار تعدادی از اعتصابکنندگان به دلیل مواردی چون فشار خون و نارسایی کلیه به بیمارستان کشید.
تاثیر اعتصاب غذا در سنهای مختلف طبیعتاً فرق میکند. با توجه به اینکه در این روزها شنیدهایم که نسرین ستوده نیز در اعتصاب غذا بهسر میبرد، درمورد زن و مرد آیا ممکن است تاثیرات و زمان تحمل متفاوت باشد؟
طبیعتاً وضعیت اعتصاب غذا در سنهای مختلف متفاوت است. روند اعتصاب غذا نسبت به فیزیک بدن افراد هم متفاوت است. برای افرادی چون خانم ستوده که به لحاظ جسمی لاغراندام هستند و به لحاظ فیزیکی میتوان گفت ضعیف اندام، اعتصاب غذا بسیار خطرناکتر است. چون ذخیرههای چربی و پروتئین این افراد خیلی کمتر است و وقتی بدن نیاز پیدا میکند ذخیرهای وجود ندارد که بتواند ازآنها استفاده کند. از سوی دیگربه دلیل نحوه کارکرد ارگانها، زنان در زمان اعتصاب غذا به نسبت مردان بیشتر در معرض خطر هستند.
شما تاکید زیادی بر آسیبهای اعتصاب غذا دارید. این عمل چه تاثیری بر بدن فرد میگذارد؟
اگر فرد در بلندمدت غذا نخورد، بدن ذخایر قند و چربی را مصرف میکند و بعد سراغ ذخایر پروتئینی میرود. اینجاست که برای بدن مشکلات پیش میآید و این مشکلات جبرانناپذیر میشود. از سوی دیگر از لحاظ سلامت روان هم فرد دچار صدمه میشود و این صدمه پذیری سلامت روان و حساسیت نسبت به محرکها را دربلند مدت دچار مشکل میکند. (نقاشی اثر رومن هالتر)
چند نوع ماده غذایی برای بدن لازم هستند: قند، املاح، ویتامین، چربی، آب، پروتئین و نمکهای آلی. اگر بدن را از این مواد محروم کنیم تا مدت کوتاهی از ذخایر موجود استفاده میکند، اما این مواد ذخیره برای تمام مدت در بدن وجود ندارد و وقتی هم که ذخیرهها تمام شد مواد حیاتی برای ادامه بقا شروع به تجزیه میشود. تجزیه و مصرف این مواد حیاتی فرد را دچار مشکلاتی میکند که جبران ناپذیر است. اگر فرد در بلندمدت غذا نخورد، بدن ذخایر قند و چربی را مصرف میکند و بعد سراغ ذخایر پروتئینی میرود. اینجاست که برای بدن مشکلات پیش میآید و این مشکلات جبرانناپذیر میشود. از سوی دیگر از لحاظ سلامت روان هم فرد دچار صدمه میشود و این صدمه پذیری سلامت روان و حساسیت نسبت به محرکها را دربلند مدت دچار مشکل میکند.
اعتصاب غذا به کدام بخش از بدن بیشتر آسیب میزند؟
کلیه به خاطر نرسیدن آب دچار حساسیت بیشتر میشود و وقتی که آب نرسد بیشترین ضایعه را میبیند؛ چشم هم همینطور. سایر اندامهای بدن هم به تناسب دچار مشکل میشوند.
به جز زندانیان سیاسی در زندانهای دیگر موارد اعتصاب غذا به چه شکل است؟
در زندانهای عادی هم کسانی بودند که دهانشان را میدوختند و اعتصاب غذا میکردند؛ خصوصاً زندانیان مواد مخدر. برخی از این زندانیان از دسترسی به وکیل محروم بودند و در دادگاههای چند دقیقهای حکم اعدام یا حکمهای سنگین زندان میگرفتند. بعضی از این زندانیان در اعتراض به نحوه رسیدگی به پروندهشان دست به اعتصاب غذا میزدند.
به درخواست این زندانیان رسیدگی میشد؟
نه تنها رسیدگی نمیشد، بلکه این زندانیان تنبیه و به سلول انفرادی منتقل میشدند.
قوانین زندانهای ایران درباره اعتصاب غذا چه میگوید؟
در قوانین دیگرکشورها کسی که اعتصاب میکند باید به محلی منتقل شود که خدمات بهداشتی و درمانی بهتری بگیرد و تحت مراقبتهای ویژه بهداشتی و درمانی باشد، اما در آئیننامه سازمان زندانهای ایران کسی که اعتصاب میکند تنبیه و به انفرادی منتقل میشود. فردی که اعتصاب غذا میکند نمیخواهد دست به خودکشی بزند، اما فرد چون هیچ راهی برای حل مشکل خود پیدا نمیکند به این روش چنگ میزند. این وظیفه سازمان زندانهاست که این فرد را در محیطی نگهدارند که اگر دچار مشکل شد خدمات پزشکی دریافت کند، اما متاسفانه در ایران اینگونه نیست.
سطح هوشیاری افرادی که اعتصاب غذا میکنند چگونه است؟
حیاتیترین ارگانهای بدن قلب و مغز است. مغز مواد قندی مصرف میکند تا به حیات خود ادامه دهد. اگر به بدن قند نرسد بدن از ذخیرههای چربی و پروتئین استفاده و آنها را تبدیل به قند میکند. اگر به فرد مدت زیادی قند نرسد، فرد دچار بیهوشی میشود و هوشیاری خود را از دست میدهد.
درباره نحوه شکستن اعتصاب غذا چه توصیههایی وجود دارد؟
همانطور که اعتصاب غذا فرد را دچار مشکل میکند، بازگشت به روال طبیعی هم زمانبر است. بعد از اعتصاب به دلیل اینکه اندامهای بدن مدتی از کارهای طبیعی جدا بودهاند، باید رفته رفته به حالت اولیه برگردانده شوند. برای همین توصیه شده که شکستن اعتصاب با مایعات ملایم انجام شود.
من هم در اتاق 9 بند 350 زندان اوین بودم.. آقای دکتر اعلایی بسیار دکتر خوبی است. .*****
بهرام / 25 October 2012