شمار طلاق در روستاهای ايران نسبت به شهرهای بزرگ در اين کشور افزايش يافته است.
شهروز افخمی، عضو کميسيون اجتماعی مجلس ايران به خبرگزاری خانه ملت گفت: “اگر تا چند سال پيش، از هر يک هزار ازدواج در شهر تهران، پنج ازدواج منجر به طلاق میشد و در روستاها و شهرهای کوچک از هر يک هزار ازدواج، يک ازدواج به طلاق میانجاميد، هم اکنون اين نرخ در شهرهای بزرگ به ۱۵ مورد طلاق و در شهرهای کوچک و روستاها به پنج مورد طلاق رسيده است.”
وی افزود: “نگاهی به آمارها نشان میدهد در حالی که نرخ رشد طلاق در شهرهای بزرگ سه برابر شده است، اين نرخ در روستاها و شهرهای کوچک حدود پنج برابر شده است.”
بر پايه تازهترين آمار اعلام شده، ميزان طلاق در ايران افزايش يافته و در مقابل، شمار ازدواجها نيز کاهش پيدا کرده است.
بر پايه تازهترين آمار اعلام شده، ميزان طلاق در ايران افزايش يافته و در مقابل، شمار ازدواجها نيز کاهش پيدا کرده است
به گفته افخمی “ايجاد گسستگی در باورهای اخلاقی و دينی” از علت های رشد طلاق در ايران است.
افخمی در حالی “گسست در باورهای دينی” را از عوامل طلاق دانسته که مهدی صابری، مدير بخش روانپزشکی سازمان پزشکی قانونی ارديبهشتماه سال گذشته خورشيدی گفت ۵۰ تا ۶۰ درصد طلاقها به دليل مشکلات و اختلالات جنسی است.
اين نماينده مجلس افزود: “بايد در مقابل سختیها و مشکلات صبور بود و تا زمانی که در جوامع کوچک اين باور بسيار قوی وجود داشت، زن و مرد در فقر نيز با يکديگر سازش داشتند اما از زمانی که اين باور تا حدودی ضعيف شد؛ بنيان خانوادهها نيز دچار فروپاشی و سستی شد.”
بر پايه آمار سازمان ثبت احوال، در سه ماهه نخست سال ۱۳۹۱ در ايران، بيش از ۳۴ هزار مورد طلاق ثبت شده است.
چندی پيش نيز محسن کرمی، معاون امور اسناد هويتی سازمان ثبت احوال گفت: “در سال ۹۰ نسبت به سال ۸۹، واقعه طلاق ۴.۱ درصد رشد داشته است در حالی که واقعه ازدواج ۱.۹ کاهش داشته است.”
به گفته کرمی در سال گذشته “۸۷۴ هزار و ۷۹۲ واقعه ازدواج و ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ واقعه طلاق به ثبت رسيده است.”
وی افزود: “استانهای خراسان شمالی، زنجان، اردبيل و کردستان بالاتر از نرخ متوسط کشوری و استانهای تهران البرز، سمنان و اصفهان پايينتر از نرخ متوسط کشوری وقايع ازدواج ثبت شده است.”
آمارها نشان میدهند که در سال ۱۳۸۴ آمار طلاق در ايران ۸۴ هزار مورد بوده که در سال ۱۳۹۰ به بيش از ۱۴۰ هزار مورد رسيده است.
من این افزایش طلاق رو نشانه آگاهی زنان به حقوق خود و بسیار نشانه خوبی میدانم. این یعنی دیگر زنان روستایی حاضر نیستند “ضعیفه” باشند.
شیخ / 21 October 2012