سراج الدین میردامادی − علی مطهری، نماینده‌ی اصول‌گرای منتقد دولت، در مصاحبه‌ای با هفته‌نامه‌ی “نگاه پنجشنبه”، از مواضع اخیر محمود احمدی‌نژاد پیرامون آزادی بیان و مطبوعات دفاع کرد و در ضمن گفت که رییس جمهور ایران، پیش از این، دوبار درخواست رفع حصر آقایان موسوی و کروبی را داده است.

این اظهارات به دلیل کنفرانس مطبوعاتی اخیر محمود احمدی نژاد، که در آن رئیس جمهوری اسلامی انتقادات تندی را متوجه رقبای اصولگرای خود در مجلس و قوه قضائیه نموده بود، توجه‌برانگیز بوده است. سخنان اخیر احمدی‌نژاد در راستای این گرایش عمومی بوده که رهبری رژیم مسئول وضعیت فعلی دانسته شود، گرایشی که در میان اصول‌گرایان نیز جلوه‌گر شده است، از جمله در مواضع علی مطهری.

گفت‌وگو با احسان مهرابی

درباره گفته‌های علی مطهری و سخنان اخیر احمدی‌نژاد با احسان مهرابی، روزنامه‌نگار، مصاحبه کرده‌ام.
او ابتدا درباره این گفته‌ها توضیح می‌دهد:

احسان مهرابی: آقای مطهری اشاره کردند به عمل‌کرد دولت در زمینه‌ی دفاع از آزادی بیان و اشاره داشتند که فضای آزادی بیان در دولت دهم، به نسبت دولت نهم، کاهش پیدا کرده است. البته ایشان یاد‌آور شدند که بخشی از اقداماتی که رخ داده خارج از اراده‌ی دولت بوده و به طور مثال اشاره کردند که از یک منبع موثق شنیده‌اند که آقای احمدی‌نژاد دوبار درخواست رفع حصر آقایان کروبی و موسوی را کرده بودند.

ولی باز آقای مطهری معتقد بودند که رییس جمهور به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی در زمینه‌های بسیاری می‌توانستند از آزادی مطبوعات و آزادی بیان دفاع کنند که این کار را نکرده‌اند. اشاره‌ی آقای مطهری به این موضوع است که آقای احمدی‌نژاد زمانی به فکر دفاع از آزادی بیان افتادند که دوستان خودشان تحت فشار قرار گرفتند و نمونه‌اش هم موضوع آقای جوانفکر است.

احسان مهرابی:
«اگر مروری داشته باشیم بر مواضع آقای احمدی‌نژاد در سال ۸۸ و همین‌طور مواضع مخالفان، می‌بینیم در ماه‌های اول مواضع مخالفان به سمت شخص آقای احمدی‌نژاد است و بیشترین انتقادات به ایشان وارد می‌شود. ولی بعدها مشخص می‌شود که خود رهبری به طور مستقیم وارد عرصه می‌شوند و در واقع، همان‌طور که خیلی از اصول‌گرایان هم می‌گویند، این مقاومت رهبری است که باعث می‌شود فضا بسته‌تر شود و اعتراض به تقلب و یا تخلفات در انتخابات از سوی نظام پذیرفته نشود و نسبت به آن‌ها هیچ اقدامی انجام نگیرد.
بنابراین ما در ماه‌های دوم، سوم اعتراضات پس از انتخابات می‌بینیم که عملاً سمت اعتراض‌ها به سمت خود رهبری نشانه گرفته می‌شود و معترضان متوجه می‌شوند که این رهبری است که اجازه‌ی این تغییرات و اجازه‌ی اصلاح در شرایط را نمی‌دهد و به طور مثال، از روز قدس یا سیزده آبان، می‌بینیم که دیگر سمت و سوی انتقادات متوجه شخص رهبری شده است.»

آقای مطهری هم‌چنین اشاره‌ای داشتند به دخالت‌های دیگری که از بخش‌های دیگر انجام شده و به طور مثال، به صحبت‌های آقای جعفری فرمانده‌ی سپاه، در باره‌ی حضور اصلاح‌طلبان اشاره کردند که آقای مطهری معتقد بودند آقای جعفری نباید وارد این حوزه‌ها بشوند و می‌گفتند به ایشان ارتباطی ندارد و حضور سپاه در سیاست فسادآور است و موجب تفرقه می‌شود.

از سوی دیگر، آقای مطهری انتقاد داشتند نسبت به عمل‌کرد دولت در بحث مبارزه با حجاب. البته ایشان در گذشته هم نسبت به این عمل‌کرد دولت منتقد بودند و معتقدند این عمل‌کرد از دولت آقای احمدی‌نژاد پذیرفتنی نیست، خصوصاً دولتی که بر خلاف دولت آقای خاتمی که ادعای اصلاح‌طلبی داشت، مدعی اصول‌گرایی است، ولی در زمینه‌ی حجاب مانند دولت آقای خاتمی رفتار کرده است.

اگر انتقادات آقای مطهری به دولت را در گذشته، کنار صحبت‌های ایشان در این مصاحبه بگذاریم، به نظرتان نمی‌رسد که آقای مطهری به عنوان یک چهره‌ی اصول‌گرای منتقد دولت، کمی تغییر موضع داشته؟

این تغییر موضع شاید از آنجا ناشی می‌شود که مواضع آقای احمدی‌نژاد تا حدودی تغییر کرده است. یعنی آقای احمدی‌نژاد به حوزه‌هایی وارد شده‌اند که قبلاً ورود نمی‌کردند و انتقادهایی را نسبت به برخی نهادها داشتند که در دوره‌ای حامی آقای احمدی‌نژاد بودند و حتی باعث رأی آوردن وی شدند. ولی در حال حاضر آقای احمدی‌نژاد از آن‌ها انتقاد می‌کند.

می‌توان گفت که مواضع آقای مطهری شاید مانند گذشته باشد و این تغییر مواضع آقای احمدی‌نژاد است که باعث شده آقای مطهری با بخش‌هایی از مواضع آقای احمدی‌نژاد موافق باشند. حتی آقای مطهری مطرح کرده بودند که بخشی از حرف‌هایی که آقای احمدی‌نژاد در حال حاضر می‌زنند، مطالبی بوده که اصلاح‌طلبان در هفت سال گذشته طرح کرده‌اند و الان آقای احمدی‌نژاد به حرف‌های اصلاح‌طلبان در هفت سال گذشته رسیده‌اند.

این تغییر مواضع آقای احمدی‌نژاد ممکن است از سوی دیگر باعث انتقاد دیگر اصول‌گرایان بشود و بخشی از حامیان اصلی ایشان را نسبت به ایشان منتقد کند. ما در موضع مخالف آقای مطهری در مجلس که نسبت به آقای احمدی‌نژاد منتقد بودند، فراکسیون “انقلاب اسلامی” یا بخشی از “جبهه‌ی پایداری” را داشتیم که در تمام زمینه‌ها از دولت دفاع صددرصدی می‌کردند و جزو طیف‌های افراطی اصول‌گرایان بودند؛ چهره‌های مانند آقای کوچک‌زاده، آقای رسایی، آقای حسینیان و عملاً با توجه به انتقادهایی که آقای احمدی‌نژاد از سپاه و قوه‌ی قضاییه داشتند، در آینده ممکن است به منتقدین جدی آقای احمدی‌نژاد تبدیل بشوند.

به طور کلی، می‌توان گفت که مواضع جدید آقای احمدی‌نژاد و حملاتی که به سپاه، قوه‌ی قضاییه و نهادهای زیر نظر رهبری داشته‌اند، ممکن است بخشی از آرایش اصول‌گرایان را تغییر بدهد و در صف موافقان و مخالفان ایشان در جبهه‌ی اصول‌گرایان، تغییرات کلی به وجود بیاورد.

درست سؤال هم همین‌جاست که اگر آقای احمدی‌نژاد، در آن مصاحبه به ویژه به تعطیل شدن روزنامه‌ی شرق انتقاد کرد و هم‌چنین درخواست بازدید از زندان اوین را داشت، آیا به نظر نمی‌رسد که چرخش مواضع آقای احمدی‌نژاد به گونه‌ای است که با توجه به شکافی که با رهبری پیدا کرده، به نوعی، تقصیر برخی از معضلات و مشکلات را به گردن رهبری نظام می‌اندازد؟

به هرحال ممکن است آقای احمدی‌نژاد از رهبری به صراحت نام نبرده باشند، ولی حداقلش این است که ایشان در روند فعلی، بخش عمده‌ای از مشکلات را به گردن نهادهای زیر نظر رهبری می‌اندازد و حتی در بخش‌های دیگری هم که صراحتاً اسم رهبری یا نهادهای زیر نظر رهبری را نمی‌برد، به مواضع آن‌ها اشاره دارد.

یعنی در حالی‌که طرفداران رهبری سعی می‌کنند نشان بدهند که تحریم‌ها هیچ اثری بر وضعیت فعلی کشور نداشته، آقای احمدی‌نژاد به صراحت اعلام می‌کنند که تحریم‌ها باعث شرایط فعلی شده و تا حدی این موضع آقای احمدی‌نژاد هم طبیعی است. چون اگر ایشان بخواهند بپذیرند که تحریم‌ها هیچ تأثیری بر روند فعلی کشور نگذاشته است، طبیعتاً مدیریت دولت خودشان زیر سئؤال می‌رود و این حرفی است که اصول‌گرایان دیگر می‌زنند. یعنی آن‌ها می‌گویند تحریم‌ها تأثیر نداشته و مدیریت دولت بوده که کار را به اینجا رسانده است.

بنابراین آقای احمدی‌نژاد برای دفاع از دولت خودشان هم که شده، مجبورند این را بپذیرند که تحریم‌ها تأثیر خیلی زیادی بر فضای اقتصادی کشور داشته است.

از سوی دیگر، آقای احمدی‌نژاد در پایان دوره‌شان با شرایطی مواجه شده‌اند که قبلاً دامن دیگران را گرفته بود و الان گریبان‌گیر ایشان شده است؛ و آن هم دخالت قوه‌ی قضاییه در مواردی مانند بحث مطبوعات است که در نهایت به بازداشت آقای جوانفکر منجر شده است. از سوی دیگر، آقای احمدی‌نژاد حامیانی داشتند که در حال حاضر به منتقدان ایشان تبدیل شده‌اند و با توجه به فضای انتخابات ریاست جمهوری، انتقادات از آقای احمدی‌نژاد می‌تواند بیشتر بشود. به هرحال، خبرگزاری سپاه که آقای احمدی‌نژاد انتقاد زیادی نسبت به آن کرده‌اند، عملاً از حامیان آقای احمدی‌نژاد بوده است.

آقای احمدی‌نژاد می‌دانند که وقتی زمزمه‌ی انتخابات ریاست جمهوری مطرح بشود، اصول‌گرایانی که قصد موفقیت در این انتخابات را دارند، نه تنها از دولت ایشان حمایت نخواهند کرد، بلکه انتقادات شدیدی را نثار دولت خواهند کرد و همه‌ی اصول‌گرایان احتمالاً در این روند سهیم خواهند بود.

بنابراین آقای احمدی‌نژاد احتمالاً تصمیم به یک حمله‌ی پیش‌دستانه گرفته‌اند و به این ترتیب با حملاتی که ایشان کرده‌اند، عملاً دیگر اصول‌گرایان هر صحبتی که در باره‌ی دولت داشته باشند یا هر اقدامی که از این به بعد انجام بدهند، به نوعی انتقام‌جویی از سخنان آقای احمدی‌نژاد تعبیر خواهد شد و به همین دلیل سعی خواهند کرد در این زمینه با احتیاط بیشتری رفتار کنند. نمونه‌ی آن جلسه‌ی امروز مجلس بود که به نسبت انتقادات گسترده‌ای که آقای احمدی‌نژاد مطرح کردند، ما شاهد نبودیم که مجلس خیلی واکنش جدی‌ای داشته باشد.

بنابراین می‌توان گفت آقای احمدی‌نژاد بار دیگر به جای این‌که بخواهند دفاع کنند، حمله‌‌ی پیش‌دستانه‌ای کردند تا از الان زمینه‌ی انتقاد از دولت در انتخابات ریاست جمهوری آینده را بگیرند.

در همین صحبت‌ها هم آقای مطهری مدعی شدند که آقای احمدی‌نژاد دو بار درخواست رفع حصر خانگی آقایان کروبی، موسوی و خانم رهنورد را داده‌اند. با توجه به این‌که آقای احمدی‌نژاد رییس شورای امنیت ملی است، چطور ممکن است چنین درخواستی داده شده باشد و مورد موافقت قرار گرفته نشده باشد؟ آیا به نظر نمی‌رسد که چنین سخنی می‌خواهد انگشت اتهام این حصر را متوجه رهبر نظام کند؟

اگر مروری داشته باشیم بر مواضع آقای احمدی‌نژاد در سال ۸۸ و همین‌طور مواضع مخالفان، می‌بینیم در ماه‌های اول مواضع مخالفان به سمت شخص آقای احمدی‌نژاد است و بیشترین انتقادات به ایشان وارد می‌شود. ولی بعدها مشخص می‌شود که خود رهبری به طور مستقیم وارد عرصه می‌شوند و در واقع، همان‌طور که خیلی از اصول‌گرایان هم می‌گویند، این مقاومت رهبری است که باعث می‌شود فضا بسته‌تر شود و اعتراض به تقلب و یا تخلفات در انتخابات از سوی نظام پذیرفته نشود و نسبت به آن‌ها هیچ اقدامی انجام نگیرد.

بنابراین ما در ماه‌های دوم، سوم اعتراضات پس از انتخابات می‌بینیم که عملاً سمت اعتراض‌ها به سمت خود رهبری نشانه گرفته می‌شود و معترضان متوجه می‌شوند که این رهبری است که اجازه‌ی این تغییرات و اجازه‌ی اصلاح در شرایط را نمی‌دهد و به طور مثال، از روز قدس یا سیزده آبان، می‌بینیم که دیگر سمت و سوی انتقادات متوجه شخص رهبری شده است.

از آن تاریخ هم، خود آقای احمدی‌نژاد با توجه به درک این موضوع، در مقابل معترضان انتخابات، کم‌تر موضعی می‌گیرند و حتی این باعث شد که رسانه‌های اصول‌گرا نسبت به این امر انتقاد کنند و مطرح کنند که آقای احمدی‌نژاد ساکت‌ترین فرد در برابر اعتراضات انتخابایت بوده که آن‌ها تعبیر “فتنه” را برای آن به کار بردند. از آن به بعد هم ما دیدیم که آقای احمدی‌نژاد و اطرافیان‌شان به گستردگی اطرافیان رهبری در برابر مخالفان انتخابات سال ۸۸ واکنش نداشتند و بعید نیست به این دلیل که این وضعیت از چشم آقای احمدی‌نژاد دیده می‌شد، ایشان این درخواست را داده باشد.

به هرحال آقای احمدی‌نژاد مصاحبه‌های خارجی داشتند، به امریکا سفر می‌کردند و همیشه این سئوال در باره‌ی وضعیت آقایان موسوی و کروبی از طرف رسانه‌ها مطرح می‌شده است. البته درست است که ایشان دبیر شورای عالی امنیت هستند، ولی مسلم است که تصمیماتی مانند حصر آقایان موسوی و کروبی از سوی خود رهبری گرفته شده است. قبلاً هم اصول‌گرایان اشاره کرده بودند و به طور مثال آقای باهنر گفته بودند آخرین نفری که رضایت به حصر دادند، رهبری بودند. یعنی به هرحال مشخص است که این حصر با اطلاع و دستور مستقیم رهبری صورت گرفته است.

بنابراین این صحبتی که آقای مطهری کرده‌اند، بعید نیست که درست باشد و آقای احمدی‌نژاد برای این‌که خودشان را از اتهام حصر مخالفان‌شان مبرا کنند، این پیشنهاد را داده باشند تا این توپ در زمین رهبری افتاده باشد و بعدها هم اگر بنا بر تبلیغاتی باشد، یا بنا بر صحبتی در این زمینه شد، ایشان می‌توانند اعلام کنند که این پیشنهاد را داده‌اند، ولی از طرف رهبری و نهادهای دیگر با آن مخالفت شده است.