امید صافی − عواقب پخش فیلم تبلیغاتی سراسر نفرت درباره پیامبر اسلام با نام “بی‌گناهی مسلمانان” به دنبال حمله به سفارت آمریکا در مصر و لیبی، همچنان در سراسر دنیا ادامه دارد. در توهین‌آمیز بودن این فیلم تردیدی نیست، چرا که در این فیلم پیامبر اسلام یک فرد زن‌باره، نادان، منحرف جنسی و همجنس‌گرا توصیف می‌شود (هرچند این مورد آخر خود نشانه‌ای از همجنس‌گرا هراسی سازندگان است). همچنین، تردیدی نیست که کشتن چهار آمریکایی شامل سفیر آمریکا کریستوفر ایتیونز، با هر مقیاسی اقدامی ظالمانه و بربری است.

در اینجا ۱۲ نکته را در تلاش برای منطقی کردن بحث و دل‌هایی که بیش از حد لازم بالا گرفته‌اند ذکر می‌کنم:

امید صافی، اسلام شناس، دانشگاه کارولینای شمالی:
«در موضوع حساسیت‌های دینی، مسئله آزادی بیان موضوعیت ندارد. هر بار که موضوعی توهین‌آمیز نسبت به مسلمانان مطرح می‌شود، این وسوسه هم ایجاد می‌شود که این موضوع را به عنوان مسئله تقابل با آزادی بیان مطرح کنند و آن را در مقابل حساسیت‌های دینی مسلمانان قرار دهند. این روش بی‌فایده یا به عبارتی کم فایده است. در واقع، اقداماتی نظیر فیلم “بی‌گناهی مسلمانان” را باید به عنوان آزادی بیان نفرت‌پراکن طبقه‌بندی کرد که در زمره فیلم‌های ضدیهودی دهه ۱۹۳۰ میلادی قرار می‌گیرند.
موضوع آزادی بیان در مقابل حساسیت‌های مذهبی موضوعیتی ندارد، چرا که به غلط، فرض بر این است که تنها مسلمانان حساسیت مذهبی دارند. مسلمانان، چه در جوامع آزادی مثل ترکیه و چه در جوامعی مانند ایران و عربستان که حکومتی سرکوبگر دارند، در فیلم‌سازی، کاریکاتورهای سیاسی و طنز سایقه‌ای دیرین دارند. تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران و طنزپردازان این کشورها، برای تلاش‌ در زمینه آزادی بیان هزینه می‌پردازند. آنها هستند که واقعا شایسته مطرح شدن‌اند، نه کسانی که محصولاتی با محتوای تبلغاتی و نفرت‌پراکن تولید می‌کنند.»

۱- در موضوع حساسیت‌های دینی، مسئله آزادی بیان موضوعیت ندارد. هر بار که موضوعی توهین‌آمیز نسبت به مسلمانان مطرح می‌شود، این وسوسه هم ایجاد می‌شود که این موضوع را به عنوان مسئله تقابل با آزادی بیان مطرح کنند و آن را در مقابل حساسیت‌های دینی مسلمانان قرار دهند. این روش بی‌فایده یا به عبارتی کم فایده است. در واقع، اقداماتی نظیر فیلم “بی‌گناهی مسلمانان” را باید به عنوان آزادی بیان نفرت‌پراکن طبقه‌بندی کرد که در زمره فیلم‌های ضدیهودی دهه ۱۹۳۰ میلادی قرار می‌گیرند.

موضوع آزادی بیان در مقابل حساسیت‌های مذهبی موضوعیتی ندارد، چرا که به غلط، فرض بر این است که تنها مسلمانان حساسیت مذهبی دارند. مسلمانان، چه در جوامع آزادی مثل ترکیه و چه در جوامعی مانند ایران و عربستان که حکومتی سرکوبگر دارند، در فیلم‌سازی، کاریکاتورهای سیاسی و طنز سایقه‌ای دیرین دارند. تعداد زیادی از روزنامه‌نگاران و طنزپردازان این کشورها، برای تلاش‌ در زمینه آزادی بیان هزینه می‌پردازند. آنها هستند که واقعا شایسته مطرح شدن‌اند، نه کسانی که محصولاتی با محتوای تبلغاتی و نفرت‌پراکن تولید می‌کنند.

۲- القاعده پشت موضوع قتل سفیر است نه مردم لیبی. به عبارتی، سفیر آمریکا توسط القاعده کشته شده نه مردم لیبی و گروه‌های مذهبی. همزمانی با حادثه ۱۱ سپتامبر، این ایده را که القاعده این قتل را از قبل برنامه‌ریزی کرده بود اعتبار بیشتری می‌بخشد. آیا این همه سلاح سنگین برای واکنش به توهین به پیامبر به سفارت آمریکا برده شده بود؟

۳- مقامات لیبی و رهبران دینی این حمله را محکوم کرده‌اند. رییس جمهور لیبی با بیانی روشن این حمله را محکوم کرده است. محمد مقریف، رییس کنگره ملی لیبی گفته است: “ما با استفاده از  سرزمین‌مان برای انجام اعمال بزدلانه و انتقام‌جویانه مقابله می‌کنیم. این اقدام و حمله به یک مکان، نشانه پیروی شریعت خدا یا پیامبر او نیست. ما از آمریکا و تمام دنیا عذر می‌خواهیم. ما و دولت آمریکا در یک جبهه ایستاده‌ایم؛ ما هر دو علیه بی‌قانونی هستیم.”

۴- مردم لیبی علیه ترور سفیر آمریکا راه‌پیمایی کرده‌اند. این موضوع یکی از موضوعات مهمی است که تاکنون گزارش‌های کافی از آن منشر نشده است. صدای مردم لیبی در رسانه‌های غربی شنیده نشده است و امیدوارم تصاویری که این موضوع را نشان می‌دهند به طریقی منتشر شوند. […]

۵- تولیدکنندگان این فیلم تایید می‌کنند که اسلام ستیزند. سام باسیل، فردی که خود را سازنده این فیلم معرفی کرده، چهره‌ای مرموز و ساختگی است. سازنده این فیلم، هرکس که باشد، اکنون پنهان شده و به هدف خود برای شعله‌ور کردن آتش نفرت دست یافته است.

در گزارش‌های وال استریت ژورنال و گاردین چنین آمده که گویا این فیلم توسط یک کارگزار معاملات ملکی اسرائیلی در کالیفرنیا ساخته شده و او دیدگاه خود را درباره اینکه اسلام مانند سرطان است، با این فیلم اعلام کرده. باسیل به آسوشیتدپرس گفته که پنج میلیون دلار از ۱۰۰ یهودی آمریکایی دریافت کرده است. دلایل محکمی وجود دارد که به همه جنبه‌های این داستان مشکوک باشیم. در حقیقت، اسناد کمک ۱۰۰ یهودی به فیلم از سوی تولیدکننده تا حدوی گمراه‌کننده است و او خواسته با استفاده از احساسات ضدیهودی خود را بپوشاند.

بی بی سی گزارش کرده تلاش‌های خبرنگاران بی بی سی برای یافتن آقای باسیل به عنوان فیلم‌ساز یا یک آژانس معاملات ملکی بی‌ثمر مانده. در مورد سام باسیل، منبع اینترنتی هم وجود ندارد و تنها مورد، حساب کاربری او در یوتیوب است که برای آپلود کردن فیلم از آن استفاده شده. به علاوه، کسی به نام سام باسیل در میان افراد شناخته شده در حوزه معاملات املاک کالیفرنیا نیست.

آخرین گزارش آسوشیتدپرس می‌گوید که سام باسیل، هویت جعلی یک آمریکایی افراطی، به نام ناکولا باسلی ناکولا است که داستان بنگاه املاک اسرائیلی و فیلمش را از از خودش درآورده. باسیل هم می‌تواند تلفظی دیگر از نام وسط او باسلی باشد.

ناکولا یک هنرمند محکوم به اعدام است که به خاطر جرائم مالی به زندان رفته. او ۱۳ نام جعلی دارد که پی. جی. توباکو یکی از آنهاست.

همچنین، گزارش‌هایی وجود دارد که بر مبنای آنها این فیلم‌ساز مرموز به “استیو کلین” که به نظر می‌رسد به تعدادی از گروه‌های اسلام‌هراس و گروه‌های شبه نظامی جناح راست و ضد مورمون، ضد مهاجران، ضدهمجسگرایی و و مخالف سیاست‌های ضدکاتولیکی تعلق دارد، در رابطه است. او همچنین با شبکه مشابهی از اسلام‌هراسان مانند “روبرت اسپتسر” و “دانیل پایپز” که “آندرس برینگ بریویک”، تروریست نروژی را تحریک کردند، در ارتباط است.

کلین همچنین با گروه “کاویه” که توسط مرکز “سوترن پاورتی” ایجاد شده و یک گروه نفرت‌پراکن شناخته می‌شود وابسته است.

۶- سازنده این فیلم، هرکس که باشد- حق دارد محتوای تبلیغاتی خود را تولید کند، حتی اگر نفرت‌پراکن باشد. اما ما هم اجباری نداریم که رسانه در اختیار او قرار دهیم، یعنی چیزی را که او و افراطیان دیگر آرزویش را دارند. خود او اعتراف می‌کند که در تمام طول تابستان فیلم را یک سالن خالی سینما نمایش داده است. این یک کارزار حساب شده و دقیق برای جذب افراد کینه‌ورز در جوامع با ایمان است.

۷- این کارگردان در تولید فیلم از حمایت “تری جونز” بسیار بهره‌مند شده است؛ کسی که به طرز احمقانه‌ای قرآن را در فلوریدا سوزاند و اوباما و ژنرال پتراوس درباره او گفتند که کارش عملی هتاکانه بوده و زندگی شهروندان آمریکایی را به خطر انداخته است.

۸- هرچند فیلم منتشر شده در یوتیوب، توسط عده زیادی از قبطیان رادیکال انتشار یافت و مطرح شد اما قبطیان که بومیان مسیحی مصر هستند تا این زمان روابط گسترده‌ای با مسلمانان داشته‌اند. اکثریت قبطیان از سقوط حسنی مبارک در بهار عرب حمایت کرده‌اند. شاخه اصلی سازمان قبطیان در مصر، این فیلم را محکوم کرده‌ و گفته این فیلم بیانگر نظریات قبطیان نیست.

۹- سارمان‌ها و گروه‌های مسلمانان‌ آمریکایی، همه قتل سفیر آمریکا را محکوم کرده‌اند. شورای ارتباطات اسلامی آمریکا، جامعه اسلامی آمریکای شمالی و حلقه اسلامی شمال‌آمریکا از این جمله‌اند.

۱۰- واکنش خشونت‌آمیز به توهین‌هایی که به شان پیامبر می‌شود، شباهتی به رفتار پیامبر ندارد. ساده این که، این کاری نیست که پیامبر می‌کرد. پیامبر اسلام خود بسیار مورد تمسخر قرار می‌گرفت و حتی با سنگ به او حمله می‌کردند. همان طور که من در کتابم با عنوان “خاطرات محمد” نوشته‌ام، دشمنان پیامبر، حتی به کودکان پول می‌دادند تا او را سنگ بزنند، با این حال، پیامبر از توهین و مقابله با دشمنانش خودداری کرد، چرا که او بنا به تعریف قرآن “رحمة للعالمین” است.

علاوه بر این، قرآن استانداردهای اخلاقی را برای مواجهه و برخورد با شر تعیین کرده و دستور آن روشن است: “شر را با چیزی بهتر دفع کنید.” اکنون زمانی است که مومنان، به هر چیز که اعتقاد دارند، حتی به اسلام، باید به عمق قلب‌شان رجوع کنند و اعتقادات خود را به معنای واقعی زندگی کنند و به عمل درآورند. همان‌طور که نمایشنامه‌نویس مسلمان، “وجاهت علی” می‌گوید: “با انتخاب خشونت به عنوان یک پاسخ ، حمله کنندگان به سفارت آمریک از قضا و به شکل غم‌انگیزی به میراث، روح و درایت پیامبرشان خیانت می‌کنند – پیامبری که وقتی به او توهین شد و مورد ضرب و شتم قرار گرفت، صبر و بخشش را برگزید. افراط‌گرایی، افراط گرایی بیشتر را ایجاد می‌کند. این تراژدی در لیبی خواهان تعادل و مصالحه هستند. صداهای خواهان آرامش، درک و صلح، باید اکنون بلند و شنیده شوند.”

۱۱- تولیدکنندگان فیلم به بازیگران و عواملش درباره محتوای فیلم دروغ گفته‌اند. گروه سازندگان فیلم، نمی‌‌دانستند که این فیلم ضد پیامبر اسلام است، تولیدکنندگان، پیام‌های ضدپیامبر خود را بعدا در فیلم گنجانده‌اند. به عبارت دیگر، دروغ‌گویی درباره فیلم، تنها در زمینه انتشار نام تولیدکنندگان و سرمایه‌گذاران نیست، آنها حتی حتی بازیگران را فریب داده‌اند. در این زمیه می‌توانید به مصاحبه با بازیگران فیلم رجوع کنید.

۱۲- می‌توانیم انتخاب کنیم که چطور پاسخ دهیم. این به ما بر می‌گردد که تصمیم بگیریم کدام راه را انتخاب کنیم. هر کدام ما می‌توانیم راه افراطیون جامعه یهود را انتخاب کنیم که بر این فیلم سرمایه‌گذاری کرده‌اند، یا راه افراطیون مسیحی را که این فیلم را پخش کرده‌اند، یا راه افراطیون مسلمان را که با خشونت نسبت به فیلم واکنش نشان داده‌اند.

یا اینکه به این فاجعه‌‌ها به روش باراک اوباما واکنش نشان دهیم که در مراسم سالگرد ۱۱سپتامبر به یادمان آورد که تقدیر همه ما به هم گره خورده است. اوباما گفت ما و آنهایی وجود ندارد، تنها “ما” وجود دارد.”

همان طور که دکتر کینگ یادآوری می‌کند، ما در یک شبکه گریزناپذیر از تقابل گرفتار شده‌ایم.

می‌توانیم مثال‌هایی از این نوع تعهد اخلاقی در میان مسلمانان پیدا کنیم، کسانی مانند شهروندان شجاع لیبیایی که انسانیت، اندوه و احساسات قلبی خود را با مردم آمریکا‌ به اشتراک گذاشتند. این تصاویر از مردم لیبی است که این نوشته را زیبایی و برکت می‌بخشد.

منبع: Religion News Service

عکس‌ها: تظاهرات در لیبی علیه تروریسم افراط‌گرایان مذهبی