تبعیض بین کارکنان و کارگران رسمی و پیمانکاری در قطب انرژی کشور بسیار است. کارگران پیمانکار عسلویه در شمول قانون کار قرار ندارند، دستمزدهایشان کم است، مرخصی کافی ندارند، تغذیه نامناسب دارند و در خوابگاههایی با کمترین امکانات سر میکنند.
منطقه ویژه اقتصادی عسلویه در استان بوشهر یکی از بزرگترین پروژههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران بهشمار میرود. در مجتمع گاز پارس جنوبی که در این منطقه قرار دارد نزدیک به ۱۰ هزار نفر مشغول به کار هستند که بیش از ۸ هزار و ۸۸۹ نفر آنها با شرکتهای پیمانکاری قرارداد دارند و کارگران پیمانکاری با قرارداد موقت محسوب میشوند.
کارگران شاغل در مناطق آزاد و ویژه اقتصادی در ایران از شمول قانون کار کشور خارج هستند و تحت پوشش مقررات جداگانهای تحت عنوان «مقررات اشتغال نیروی انسانی در مناطق آزاد» فعالیت میکنند، در نتیجه از کلیه مزایای حقوق کار و از هر نوع ثبات و امنیت شغلی محروم هستند. در این مناطق دست کارفرمایان در اخراج کارگران باز است. حق تشکل وجود ندارد و حقوقها گاه زیر حداقل دستمزد است. تعویق در پرداخت مزدها به صورت یک قانون نانوشته درآمده و اعتراض با تهدید و اخراج پاسخ میگیرد.
خبرگزاری کار ایران (ایلنا) گزارشی از عسلویه منتشر کرده که تبعیضهای متعدد بین کارکنان رسمی و پیمانکاری را نشان میدهد.
یکی از کارگران پیمانکار عسلویه به این خبرگزاری دولتی گفته است که تبعیض بین کارکنان پیمانکاری و رسمی وجوه بسیار دارد «از منوی غذایی گرفته تا سطح دستمزد و تعداد روزهای تعطیلی».
بهگفته این کارگر، دستمزد پیمانکاریها بسیار پایینتر از رسمیهاست. «یک کارگر پیمانکار که سِمَتِ بالایی هم داشته باشد، با ۱۰ سال سابقه کار، چهار میلیون تومان حقوق میگیرد؛ حقوقهای پایینتر هم هست؛ مثلاً رانندهها فقط دو میلیون تومان میگیرند. هر طرحی هم وزارت نفت برای افزایش دریافتیِ کارکنان میدهد، میگویند شامل حال شما پیمانکاریها نمیشود» و خیلی از کارگران پس از سه ـ چهار سال دیگر طاقت ادامه دادن ندارند و از عسلویه میروند.
در عسلویه همچنین ناهار کارکنان و کارگران رسمی حدود ۷۰، ۸۰ هزار تومان است اما کل سه وعده غذای یک کارگر پیمانکاری، ۲۷ هزار تومان است.
نحوه توزیع غذا نیز عادلانه و برابر نیست؛ غذایی که برای کارگر پیمانکار میآید، در ورودی پالایشگاه و در محوطه خاکی روی زمین گذاشته میشود و از آنجا با مینیبوس یا وانت به پالایشگاه حمل و بین کارگران تقسیم میشود در صورتیکه کارگر رسمی در رستورانی شبیه به سلف سرویس و با امکانات ویژه غذا میخورد.
همچنین کیفیت غذای کارگران پیمانکار بسیار نازل است و بیشتر اوقات «پیمانکاریها ترجیح میدهند تُن ماهی و تخم مرغ بخورند و لب به غذای شرکت نزنند». کیفیت بد غذا همچنین موجب شده که کارگرانِ بسیاری دچار مشکل گوارشی شوند.
یکی دیگر از وجوه تبعیض در عسلویه تفاوت روزهای کار و استراحت است. در عسلویه بهدلیل بدی آب و هوا و دوری از خانواده، کارگران ـ چه رسمی چه پیمانکاری ـ باید ۱۴ روز سر کار باشند و ۱۴ روز تعطیل، اما این قانون در مورد کارگران پیمانکاری اجرا نمیشود و آنها ۲۰ روز کار میکنند و تنها ۱۰ روز مرخصی برای بودن در کنار خانواده دارند. این در حالی است که کارگران در گرمای سوزان و طاقتفرسای ۴۸درجهای و رطوبت بسیار بالا کار میکنند و منطقه عسلویه آلوده و سمی است و مرخصی کارگران ضروری است.
عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست پیش از این گفته بود که وضعیت محیط زیست در عسلویه فاجعهبار است و «عمر مردم عسلویه ۹ سال کمتر شده و هر کسی در آن ورود کند نمیتواند ۲۴ ساعت دوام بیاورد».
کارشناسان محیط زیست نیز بارها در مورد رعایت نشدن استانداردهای زیست محیطی در ساخت نیروگاهها و واحدهای پتروشیمی و تأثیرات مخرب آن بر مردم مناطق اطراف و ساکنان هشدار دادهاند. همچنین تمرکز فعالیتهای صنعتی آلاینده و سنگین در سواحل استان بوشهر و مجهز نبودن این صنایع به تجهیزات تصفیه فاضلاب، تهدیدی بزرگ برای محیط زیست خلیج فارس بوده است.
از سوی دیگر محل زندگی کارگران پیمانکار عسلویه، مناسب و استاندارد نیست و کمترین امکانات را دارد. کارگر پیمانکار در یک خوابگاه، تنها با یک تخت و یک تلویزیون و با چند نفر از همکاران خود زندگی میکند در حالیکه خوابگاه کارکنان رسمیهمه چیز دارد از سالنهای ورزشی گرفته تا استخر و فضای استراحت.
کارگران عسلویه در گذشته بارها نسبت به وضعیت خود اعتراض کرده و حتی به بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت ایران نامه نوشته و از شرایط سخت کاریشان گفتهاند اما خواستههای آنها همچنان بیپاسخ مانده است.
اخراج دستهجمعی و بیکارسازی کارگران میدان گازی پارس جنوبی در سال گذشته منجر به تجمعات و اعتصابات مکرر کارگران شد. این اخراجها در سال جاری نیز گسترش یافت و اعتراض کارگران را برانگیخت.
بیشتر بخوانید:
چهل سال است که با رهبری مقام مععظم ولی امر مسلمین و غیرمسلمین جهان تبعیض نهادینه است تازه شما با خبر شدید که نهادینه شده؟!
سیاوش / 01 November 2019
خطاب به سیاوش
بسیاری صاحب نظران معتقدند که تبعیض واقعی در ایران نه فقط از ۴۰ سال پیش, بلکه قبل از آن آغاز گشته بود.
از زمانی که آن “عاری از مهر” چوب تو آستین همه می کرد غیر از آخوندها (مکتب اسلام), حسنیه ارشاد, کتابهای شریعتی,…
روبوسی با کاشانی بعد از کودتا که دیگر هیچ.
با چنین تاریخ ننگین شیعه پروری در دوران سلطنت (آن هم کثافت ترین نوع شیعه: انجمن حجتیه,…) آیا جای تعجب است که کار به اینجا کشیده است؟
هوشنگ / 02 November 2019