پانتهآ بهرامی- آثار شهره درویش زرگر، هنرمند نقاش، زنان برهنهای را نمایش میدهد که از خط قرمزها و تابوهای موجود جامعه ایران عبور کردهاند. رنگ، عنصر شعفآور این آثار است که در تلاطم بین زیباییشناسی و حرکت خودنمایی میکند.
آثار شهره درویش با اینکه در رئالیسم (واقعگرایی) ریشه دارند، ولی به دلیل کارکرد رنگهایی که گاهی غیرمتعارف هم هستند، به ذهنیت نقاش نزدیک میشوند.
شهره درویش اثر «رؤیاهایم را برهنه میکنم» را برای شنوندگان رادیو زمانه اینگونه وصف میکند:«این نقاشی به معنی عدم سانسور رؤیاهایم است. برهنگی برای من سمبلی است که دوست دارم نشانش دهم. اساساً در جامعه ایران زن برهنه منع میشده و آنچه ممنوع میشود، جذابیت بیشتری پیدا میکند. نکته دیگر آنکه زیبایی و ظرافت زنانه و آن قوسهای زیبا را نباید پنهان کنیم، باید به این زیباییها جان ببخشیم. من به این رؤیاها جان میبخشم و آن را به تصویر میکشم. این زیباییها رها از تن و روان قابل ستایشاند. در اینکار آن چرخشی که روی موها و بدن زن وجود دارد، به مانند رهایی از خودش، از افکارش و از بدنش است. درست مثل رقص سماع که هنگام چرخش، انسان خودش را در آن لجظه از همه چیز رها میکند. اینکه ما همیشه باید خودمان و بدنمان را پنهان و محو کنیم، برای من آزاردهنده بوده و دوست دارم در نقاشیهایم آن رهایی را نشان دهم. کار دیگری به نام «آرامش» دارم که یک لبخند شیطنتآمیز در آن نهفته است. یک کار رائالیستی است و نگاه کردن به آن به من آرامش میدهد، رنگهای زمینه اثر بهگونهای انتخاب شده که قدیمی بودن را به انسان القاء میکند.»
کارآموزان و تکنیک پاستل
شهره درویش در سال ۱۳۸۰ از رشته گرافیک در دانشگاه یزد فارغالتحصیل شد. وی سپس به تدریس در خانه فرهنگ روی آورد، ولی به خاطر محدویتهای تدریس در دانشگاهها، آتلیه نقاشی خود را دایر نمود و به تربیت هنرجویان دختر و پسر پرداخت. ۱۲ نفر از کارآموزان نقاشی شهره در سال ۱۳۸۸، ۲۹ تابلو را در گالری آپادانا به نمایش درآورند. استفاده از پاستل، تکنیک غالب این آثار بود. هرچند محدویت مکان و تعداد زیاد نقاشیها امکان تفکر و تأمل بیشتر بر روی هر اثر را نمیداد، ولی توجه به زیباشناسی، دقت در جزییات، ترسیم طبیعت بیجان، چهرههای انسانی و تأکید بر مفاهیم واقعگرا، مشخصههای ویژه آثار کارآموزان شهره درویش را تشکیل میداد.
در آثار خود شهره عمدتاً از پاستل استفاده شده است. او در اینباره میگوید: «آثاری که رنگ و روغن است، از لایههایی تشکیل شده که روی هم قرار دارند. استفاده از پاستل با انگشت همراه است. علاقه من به پاستل هم از اینجا میآید که میتوانم آنرا با بدنم حس کنم. البته من رنگ و روغن هم کار میکنم، ولی بهطور حرفهای پاستل کار میکنم و به هنرجویانم نیز تکنیک کار با پاستل را تدریس میکنم. احساس میکنم آن زیباترین کلام است که بیننده میتواند ببیند؛ کلامی بیصدا که برای بیننده حسات را بیان میکنی. در مورد رنگ و جسارت خط در کارهایم [باید بگویم] با اینکه در یک شهر سنتی و قدیمی با رنگهایی مرده زندگی کردم، ولی همیشه جسارت رنگم بالا بوده. همیشه از رنگهای شاد استفاده میکردم. هیچ کس نمیتواند بگوید من به پایان یادگیری و به پایان راه رسیدهام. همه هنرمندها، حتی بزرگترینهایشان و با تجربهترینهایشان هم جا برای یاد گرفتن و جلو رفتن دارند. همیشه پلههایی برای بالا رفتن وجود دارد. رئالیست هستم. کارهای واقعگرا را خیلی دوست دارم. البته در یکسری کارهایم، مدرن هم کار کردهام؛ تلفیقی و رئال – مدرن هم کار میکنم.»
هنر در دو فضای متفاوت
شهره درویش در آِثارش به واقعگرایی (رئالیسم) نزدیک میشود. وی از هنر «دو چهرهای» نام میبرد؛ هنری که در فضای عمومی قابل نمایش است و در همان حال تنها در محافل خصوصی هم میتوان به نمایشش گذاشت – مانند آثار اخیرش که از آنها در این یادداشت یاد شده است. هنر «دو چهرهای» هم درست مانند رفتارهاییست که در سه دهه گذشته در جامعه ایران دوگانه شده است.
شهره درویش درباره نکات مثبت و منفی زندگی هنرمندان در ایران میگوید: «در ایران برای هنرمند ارزش قائل هستند. چون کلاً ایران و مخصوصاً شهری که من [در آن] زندگی میکنم، اصفهان، یک شهر هنریست؛ پر از هنرمندانی که آِثار زیبایی برای ارائه دارند. من خودم در اصفهان نمایشگاه میگذاشتم. [اصفهانیها] برای هنرمند خیلی احترام قائلاند. وقتی آدم بین مردمی که هنردوستاند به دنیا بیاید، خیلی خوب است برای یک هنرمند. این زاویه مثبت آن است. زاویه منفی آن نیز این واقعیت است که هنرمند، خُب خیلی وقتها مایل است، موضوعاتی را که در دلش هست، به قلمش نقش دهد و روی کاغذ بیاورد. ولی ما نمیتوانیم هر آنچه در افکارمان هست، روی کاغذ بیاوریم و در فضای عمومی به نمایش بگذاریم.»
ایمیل گزارشگر:
[email protected]
عنوان آثار از بالا به پائین:
●رؤیاهایم را برهنه میکنم
●بدو اسم
●خطها میچرخند
●رها از تن و روان
در همین زمینه:
پانتهآ بهرامی در رادیو زمانه
با درود خدمت شهره درویش که جسارتش زیباتر از کارهایش است….احساس نقاش در انتخاب رنگها و پیچش و چرخش اندام کاملا نمایان است….بسیار بسیار لذت بردم و روح زنانگی ام در این آثار زبانه کشید…………موفق باشید نازنین بانو
سعیده نقوی / 01 August 2012
اگر فیگرتیف ، خصوصا بدن انسان، کار میکنید باید آناتومی انسان و حرکت شناسی مفصلها را خوب بلد باشید.حداقل عضلات ، اسکلت بندی ، نوع مفصل ها، فرم ( حالت سه بعدی اندام ها) ، پروپرسی (اندازهها و نسبت آن ها) و پرسپکتیو را بشناسی. تا با این دانش و تجربیات حسی بشود کاری کرد. واگرنه اینترنت پر از پرینتهای عکاسی است. به به افراد غیر حرفهای میتواند شما را در دام کیچ بندازد.
کاربر مهمان / 01 August 2012
کار هنری خودش داستانش را میگوید، لازم نیست قصه برایش بافت. موفق باشید.
کاربر مهمان / 01 August 2012
نقاش ،برخلاف آنچه که ادعا میکند از عکس گپی میگیرد .در این گپی ها هم قادر به ترسیم چشم ها
نیست. دراجر چشم ها را یا بسته یا زیر مو قایم میکند.
کاربر مهمان / 02 August 2012
با درود و سپاس به هنرمند ایرانی ، شهره درویش زرگر
کارهای خانم شهره بی نظیر و بسیار زیباست ، آفرین به جسارتش و هنرش.
کاربر مهمان / 04 August 2012
تو را ستابش می کتم ، کارهای شما بی نظیر و زیبا بود . به امید موفقیت شما
کاربر مهمان / 05 August 2012
کارهایتان بسیار زیبا و قشنگ است موفق باشید.
کاربر مهمان / 05 August 2012