آکادمی سوئد به طور همزمان نوبل ادبی را به دو نویسنده اهدا کرد. آنچه که توکارتسوک و هاندکه را به هم پیوند میدهد، اهمیت مشاهده و تأمل در زندگی روزانه و در طبیعت در آثار آنان است.
آکادمی سوئد نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۸ را به الگا توکارتسوک نویسنده لهستانی و نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۹ را به پتر هاندکه، نویسنده اتریشی اهدا کرد. سال گذشته به دلیل رسوایی در آکادمی نوبل، جایزه نوبل ادبی به نویسندهای اهدا نشد. به همین سبب در سال جاری دو نویسنده به طور همزمان مهمترین جایزه ادبی جهان را دریافت کردند. برای نخستین بار ژیلا مساعد، شاعر تبعیدی ایرانی نیز در روند این تصمیمگیری نقش داشت.
الگا توکارتسوک نویسنده و روانشناسی یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات معاصر لهستان به شمار میآید. او پس از نوشتن رمانهایی به نوشتن جستارهای غیر داستانی و قطعات ادبی با یک سویه روایی روی آورد. «ناآرامی»، مجموعهای از این نوشتهها مهمترین اثر او به شمار میآید.
پتر هاندکه، نویسنده اتریشی و از مهمترین نویسندگان آلمانیزبان بعد از جنگ با آثاری مانند «اهانت به تماشاگر»، «کاسپار»، «محاکمه» و «غیبگویی» (به ترجمه علیاصغر حداد)، «پیوندهای گسسته» (به ترجمه فرخ معینی)، و «ترس دروازهبان از ضربه پنالتی» (به ترجمه محسن جده) برای خوانندگان کتاب در ایرانی نامی کاملاً آشناست. آثار هاندکه نیز مانند آثار الگا توکارتسوک به ویژه «ناآرامی» او در زبان اتفاق میافتد و بر اساس مشاهده و یافتن لحظههای ناب در زندگی و در طبیعت قرار دارد. هاندکه درباره اهمیت مشاهده در آفرینش ادبی نوشته است:
«آدم باید دچار نگاه کردن بشود، همانطور که دچار راه رفتن میشود. وقتی راه میرویم، هنوز راه نمیرویم، دچار راه رفتن میشویم. و وقتی نگاه میکنیم، هنوز نگاه نمیکنیم، دچار نگاه کردن میشویم. به قول گوته نظریه حاصل مشاهده است. این ربطی به منظر برجنشین ندارد. میشود از منظر قورباغه هم نگاه کرد. اغلب کسی که روی زمین دراز کشیده، دورتر از کسی میبیند که روی دوپای گشاده از هم ایستاده است.»
هاندکه در جنگ بالکان، حمله ناتو به صربستان را به عنوان «جنایت علیه مردم صرب» محکوم کرد و کار را به آنجا رساند که به دیدار اسلوبودان میلوسویچ، رهبر صربها رفت که در دادگاه لاهه به اتهام جنایت جنگی محاکمه میشد. روشنفکران او را به باد انتقاد گرفتند و جایزه معتبر هاینریش هاینه هم اعلام کرد که او را دیگر شایسته دریافت این جایزه نمیداند. دفاع از میلوسویچ، یک نقطه منفی در کارنامه این نویسنده نوآور و نواندیش اتریشی به شمار میآید.
پتر هاندکه در حومه پاریس، در خلوت و انزوا سکونت دارد. او نیز مانند هایدگر وطن را در زبان میجوید:
«وطن ِ من میزتحریر من است، اغلب، اما نه همیشه. نوشتن، وطن ِخطرناک ِمن است. وطن باید خطرناک باشد. این یک تناقض است.»
بیشتر بخوانید: