محمدتقی کروبی، فرزند مهدی کروبی از رهبران مخالفان دولت در نامهای خطاب به “مقامات عالی نظام” با ابراز نگرانی از وضعیت فعلی حصر پدرش خواستار آن شد که مهدی کروبی برای ادامه حصر خانگی به منزل مسکونیاش در جماران منتقل شود و یا همچون سایر زندانیان سیاسی به زندان اوین فرستاده شود.
در این نامه که امروز هشتم مرداد ماه درسایت سحامنیوز، منتشر شده، آمده است: ” اگر اعتباری برای سخن و یا دستور خود مبنی بر حصر و یا حبس خانگی آقای کروبی قائل هستید، دستور دهید ایشان را به منزل مسکونیاش در جماران انتقال دهند و امنیتیها قوانین و مقررات مربوط به زندانها را بدون هیچگونه تبعیضی اعمال کنند.”
وی با بیان اینکه شرایط فعلی پدرش از وضعیت زندانیان اوین “نگرانکنندهتر” است، از مقامات جمهوری اسلامی خواسته است، اگر همچنان به “تشدید مجازات” مهدی کروبی به شکل فعلی “اصرار” دارند، او را به زندان اوین منتقل کنند.
برخورداری از حقوق مندرج در قوانین و مقررات همچون زندانیان دیگر، خروج از وضعیت انفرادی و نپرداختن هزینه زندان و زندانبان از زندانی، از جمله دلائل محمدتقی کروبی برای درخواست انتقال پدرش به زندان اوین است.
پسر مهدی کروبی با بیان اینکه دستگاه قضایی در پرونده حصر خانگی پدرش “اساسا به بازی گرفته نشد” میگوید که مراحل قانونی جهت بازداشت و حبس مهدی کروبی، میرحسین موسوی و همسرانشان حتی به “لحاظ شکلی” طی نشده است.
برخورداری از حقوق مندرج در قوانین و مقررات همچون زندانیان دیگر، خروج از وضعیت انفرادی و نپرداختن هزینه زندان و زندانبان از زندانی، از جمله دلائل محمدتقی کروبی برای درخواست انتقال پدرش به زندان اوین است
به گفته او: “احدی از مقامات کشور مسئولیت این حبس را تاکنون بر عهده نگرفته و از همه مهمتر دامنه و قلمرو آن معین نشده است.”
میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی از رهبران مخالفان دولت از بهمن ماه سال ۱۳۹۸ در حصر خانگی هستند . فاطمه کروبی نیز در ابتدا به همراه همسرش در حبس خانگی بود و بعدها به بهانه کوچک بودن محل حصر و حضور دائمی ماموران امنیتی در آنجا از ورودش به آپارتمان محل نگهداری مهدی کروبی جلوگیری شد.
محمدتقی کروبی با اشاره به اینکه هدف این نامه “به چالش کشاندن فعل حاکمیت در بازداشت و حبس غیر قانونی و یا فقدان سنخیت رفتار فعلی با واژه حصر در قیاس با موارد یاد شده نیست”، آورده است: “با عنایت به شرایط بهشدت ناعادلانه حبس انفرادی پدرم در یکسال گذشته صرفا می خواهم از مقامات عالی نظام بپرسم آیا زمان حصر و یا حبس کروبی در منزل مسکونیاش مطابق آنچه رسما فرمان داده شد و مقامات سیاسی در داخل و خارج کشور از آن سخن می گویند، فرا نرسیده است؟”
بر اساس این نامه، ۱۰۰ روز حبس در مکانی بدون دسترسی به پنجره و هوای آزاد، مهدی کروبی را دچار صدمات جسمی از جمله ناراحتی ریوی کرده است و در ماههای اخیر نیز وی به تنهایی در یک آپارتمان است و هر ۱۰ ساعت یکبار یکی از ماموران از طریق آیفون و یا حضوری جویای وضعیت او می شوند.
محمدتقی کروبی میگوید که پدرش از “حقوق به رسمیت شناخته شده زندانی بطور غیر قانونی و سلیقهای” محروم شده است و دیدار با فرزندان “نه به عنوان حق این زندانی بلکه به عنوان عطیه حکومتی هرازگاهی آنهم با شرایط خاص خود اعطا میشود.”
بنا به نوشته محمد تقی کروبی، دسترسی نداشتن به روزنامه و مجله، عدم دسترسی منظم به تلفن، هواخوری در محیطی آزاد و یا مرخصی از دیگر حقوقی است که مهدی کروبی به عنوان یک زندانی از آن محروم است.
به گفته وی، پدرش تنها به مدت چند هفته و به تشخیص ماموران امنیتی دو روزنامه جام جم و اطلاعات در اختیار داشت و در حال حاضر با تغییر تیم امنیتی حاضر در محل، میتواند “روزانه ساعتی در پارکینگ سرپوشیده قدم بزند”
در آخرین دیدار مهدی کروبی با همسرش، فاطمه کروبی که در شب چهارم ماه رمضان بوده نیز یک مامور امنیتی مرد تمام مدت در کنار آنها بوده است.
اقای کروبی من این مطلب را برای بهشتی پسر بهشتی ای که کشتندش نوشتم و فرستادم برای یه سایتی٬ شاید منتشرش نکنند٬ امنیتی ندارم٬ شاید تو زمانه چاپ بشه. پدر جان بدرد تو هم میخورد هم خودت بخوان و هم بده به بهشتی تا بخواندش . در ضمن به پدرت بگو یک معلم بازنشسته از تو می پرسد که بهشتی را چطوری کشتند بگو بابا جان شاید تو میدانی!!
آقای علیرضا بهشتی سلام.
بنده یکبار بیشتر در سخنرانی پدر شما شرکت نکرده ام. ایشان در آن سخنرانی و با نقل به معنی می گفت : در حکومتی که ما میخواهیم حجاب اجباری نیست و زنان حتا مسلمان می توانند بی حجاب باشند. در آن حکومتی که ما میخواهیم در آن اخلاق و نزاکت شهروندی در سطحی ست که بی حجابی زننده نه مفسده است و نه فحشا. زنان و مردان در آن جامعه بصورت طبیعی با هم زندگی می کنند. این سخنان پدر شما در گوش من هکچنان زنگ می زند. حای فرض و حکم ماجرا عبارت از این است که: اولا پدر شما حقوق بگیر دولت شاهنشاهی بوده و با آنها رابطه هم داشته است. یعنی معنی حقوق بگیری از شاه نیشت. آنموقع حکومت شاهنشاهی بوده و حالا سلطانی ست! اما این فقط پدر شما نب.ده که حقوق میرفته! از محمد خاتمی تا احمد خاتمی و تا مصباح یزدی و تا جنتی و مفتح و تمامی روحانیون دیگر مستقیم و غیر مستقیم از دولت شاهنشاهی و گاهی هم مستقیما در از دربار حقوق و مزایا دریافت می کرده اند. آنموقع می گفتند دربار و حالا می گویند بیت! بنا بر این دوست عزیز بنده به عنوان یک لاییک و جمهوریخواه به شما عرض می کنم که راست و درست بگویید که آری ایشان حقوق میگرفته و برای آن حقوق هم کار میکرده و مفت خوری نمی کرده. و اما برای اینکه پاسخی نیز هم به شما و هم به نویسنده ی بالا مجمدجواداز بدهم باید دوباره به نقل قوم از بهشتی برگردم. چرا که اصلی ترین دقدقه ی نظام مقدس اسلامی روی همین حجاب و اجبار آن بوده است. این نظام از تمامی امکانات عاطفی و پسیکولوژیکی و ارتباطی و تاریخی و مذهبی و جغرافیایی و نظامی و انتظامی و ایزایی و خشونتی برای استقرار آن استفاده کرده است. و این حکومت در تمامی این مدت عمرش که سی و سه سال است برای استقرار این حجاب و این حکومت بی وقفه آدم کشته ترور کرده٬ در ملع عام اعدام کرده٬ شلاق زده٬ شکنجه کرده سنگسار کرده٬ زندانی کرده٬ سرکوب کرده حتا تجاوز کرده است. برای استقرار حجاب و استحکام آن میلیاردها دلار خرج کرده٬ با این خرج ملیونها نفر را که ملیونها مغز بوده اند را از ایران فراری داده٬ میلیارها دلار و میلیاردها یورو نیز به تبع آن ملیونها انسان ایرانی از کشور خارج شده اند. بنا بر این شما حالا بدان که هر کس که پدر ترا کشته دستکم گروهی به نوایی رسیده اند٬ رهبری فرزانه و برادر و یاور دیروز و امروز فردایش و روحانیت در تمامیتش در برابر آدمی روحانی مثل پدر تو رنگ می باخت بنا بر این اگر هم ایبن دستگاه او را نکشته باشد دست کم از کشته شدنش به آب و نانی رسیده است. و اما مسئله دیگری که در این رابطه مهم است و قتل پدر ترا دردناک می کند باز هم همان جمله ای ست که نقل کردم٬ ادمی مثل او در حقیقیت اصلاحلبی بود از درون که می توانست باعث اصلاحاتی بزرگ در دین و در فقه و تشیع شود. و نشد. چرا٬ زرا آن جمله که او گفت تراوشی از کوزه ای بود که حکایت از مدرنیته از آن مایع حیاتی داشت که می توانست حوزه های علمیه ی دود گرفته را روشنی و هوا بخشد اما نشد. حاصل این شد که گروهی که خود را در برابر بهشتی کوچک می دیدند از مرگ وحشتناک او دستکم در پنهان دلخوش باشند که آن سربزرگ دیگر نیست٬ حتا اگر همچون استالین در جلوت عزادار هم بوده باشند. و اما اگر چه در نهایت مردم ایران این آقایان را بجای خودشان خواهند نشاند٬ اما چه بد شد که با قتل بهشتی این تحول ار درون اتفاق نیافتاد. و حالا این تحول از بیرون اتفاق خواهد افتاد. چون و چرا؟! خامنه ای این رهبری فرزانه و اطرافیان چاپلوس و ننر و رانتخوارش از روحانی و پاسدار و بسیجی گرفته تا یقه سه سانتی و حتا کرواتی خارج نشین چنان عرصه را بر مردم تنگ کرده اند که تنفر از اسلام و تشیع و مقدسین در سراسر ایران بیداد میکند. این تنفر را با رهبری داهیانه ی رهبری این فرزانه هزاره سوم حتا به خارج از ایران و خارج از اسلام نیز سرایت کرده است. بازهم بنده به آن جمله ای که از پدرت نقل کردم برگردم. در زمانی پدر تو این سخنان را می گفت که چند روز یا چند هفته از حمله مومنین به شهر نو و آتش زندن خانه و کاشنه روسپی ها گذشته بود. و طالقانی نیز آن سخنان سنجیده را در مورد روسپیان گفته بود. آری یکی دو روسپی را مومنین زنده زنده سوزانند و ذغالشان کردند. و اما امروز با آن جدایی جنسیتی که مد نظر امام خامنه ای رهبری فرزانه هست با آن همه ازیت و آزار جنسیتی که با فتاوی روحانیون و شخص رهبری می شود٬ آری آخوند عیاری به خود بنده گفت: فلانی ما با ایران و با اسلام چه که نکردیم امروز با این جدایی ظاهری جنسیتی زنای با محارم بین پدر و دختر بین خواهر و برادر و… بیداد می کند. این روحانی عیار یک قاضی بود که استعفا داد. و حالا دوباره برگردم به آن جمله ی پدرت که می خواست جامعه با نشاط و غیر بیمار داشته باشیم٬ ولی برعکی اداعلی آیت الله خمینی انقلاب نه بدست نامحرمان که بدست خائنین افتاد. یعنی چه؟ یعنی اینکه تمامی امکان تحول را از دین زدودند٬ انرا ملعبه ی دستان ناپاک خود کردند. با کشتارها و سکوبها و قتلهای ذنجیره ای و قتل دیگر اندیشان و قتل های برنامه ای در خارج از کشور و سنگسارها و ضدیت با زن و شکنجه ها و زندانی کردنها و دست بریدنها و پابریدنها و رانت خواریها و اعمال نفوذها و بوجود آوردن آپارتاید مذهبی و حجاب اجباری و حتا تجاوز به زنان و دختران و پسران در جاههای ناامنی که امنش می نامیدند و ترور ها و با « روکم کنی» ها و با حقنه کردن مذهب و فراری دادن مغزهای ایرانی و با فراری دادن هنرمندان ایرانی و … چنان تنفری را در بین مردم نسبت به روحانیت و دین و مذهب بوجود آورده اند که در تاریخ ایران و حتا جهان مدرن بی نظیر است. این ایزوله شدن٬ این مشمعی شدن و نفوذناپذیر شدن حکومت و دستگاه روحانیت که او خیال میکند کیفیت است باعث عدم ورود هوا در این دودخانه ی روحانیت و حکومت شده است. بدون اینکه با کلمات بازی کنم باید بگویم که حکومت با این تمرکز و این ایزولیشن تبدیل به حکومتی «هسته ای» شده است. حکومتی و روحانیتی که مردمی متنفر را بدور خود حصار کشیده و روز بروز خودی تر و خودمانی و سرگرم خودتر می شود و لاجرم هسته ای. این تنفر روز افزون از هر چه را این روحانیت می گوید حتا مقدسترینها و زوری و اجباری تر شدن روزافزون آنها باعث هر چه هسته ای تر شدن خواهد شد. هسته اش که انفجارش حتمی ست و بزودی ست. برای همین بنده که هیچ دلم نمی خواست چیزی بنویسم بیاد آن جمله ی معنی دار پدرت که اشاراتی از درون خردمندش داشت چند کلمه نوشتم. البته بنده لاییکم و جمهوریخواه بتوصیه ی دوستی نوشته ات را خواندم . و نوشتم. در هر حال من نیز مثل محمدجواداز فکر می کنم که کشتن پدرت و دوستانش باعث بقدرت رسیدن خامنه ای شد. اگر او بود حتما ده سالی بعد از انقلاب رفراندومی تشکیل داده بود. حتما این همه کشتار نشده بود٬ حتما اینهمه بیداد نشده بود٬ شاید جامعه این همه خرافی نمی شد. شاید دین تشیع ایرانی همچنان ارزش می ماند و همسو با تاریخ و تمدن رنگ می گرفتو افسوس که روحانیت و شخص خامنه ای و یار دیرینش همه چیز را نابود کردند. اما ایران دباره سربرخواهد کشید که فرهنگ و تاریخ ایران همچنان زنده است. زمانه من از شما بخاطر پیم رسانی تشکر می کنم…
آموزگاری بازنشسته
آموزگاری بازنشسته از تهرانم / 29 July 2012
از بهمن ماه سال ۱۳۹۸ ؟!!!
کاربر مهمان / 29 July 2012
جناب محمدتقی کروبی بسیار متاسفم از فاجعه ای که گریبان گیر پدر شما و در حقیقت خانواده شما و آقای موسوی و خانواده ایشان شده است ….فعلا کسانیکه خانواده شما و خانواده آقای موسوی و صدها نفر زندانی سیاسی برایشان قربانی شده و میشوند در کنار خیابان ها در صف گرفتن مرغ دولتی در انتظارند ….!!!
haghighatgo / 29 July 2012
مردم ایران ضد دین هستند و به اصلاح طلبان کاری ندارند.درود بر سکولاریسم ضد ارتجاعی ایران
کاربر مهمان / 29 July 2012