اقلیت بهایی در کنار یزیدی‌­ها، کاکایی‌­ها (همان یارسانی­‌ها)، مندائیان، یهودیان و مسیحیان از جمله اقلیت‌­های دینی در عراق است که برای زمانی طولانی از تعصب‌­ها، پیش­داوری‌­ها و تبعیض‌­ها در این کشور رنج برده­ است، اقلیتی که در جایی زندگی می‌کند که با نظر به سیر زندگی پیشوا و بنیانگذار دین آن، بهاء الله، زمانی یکی از نقاط اصلی برای گسترش دیانت بهایی به­ شمار می‌­آمد.

بهاء الله پس از آزادی از زندان در ایران بلافاصله از زادگاه خویش تبعید شد و با وجود دعوت نماینده دیپلماتیک روسیه در ایران برای رفتن به سرزمین­‌های زیر سلطه حکومت روس، تبعید به عراق را که در آن زمان در قلمرو امپراتوری عثمانی قرار داشت، ترجیح داد و در ۱۲ ژانویۀ سال ۱۸۵۳ ایران را به قصد عراق ترک کرد و برای ده سال در آنجا زیست.

گروهی از بهائیان عراق در فستیوالی به مناسبت روز بین‌المللی حقوق اقلیت‌ها که نماد آیین بهائی را در دست دارند، بصره، ۱۶ دسامبر ۲۰۱۷ ــ عکس: AFP

وضعیت بهاییان در جغرافیای سیاسی عراق

تعیین میزان تأثیرگذاری جامعه بهایی بر سیاست عراق کار دشواری است اما می‌­توان در کل عنوان کرد که این اقلیت، به رغم داشتن نگرشی صلح‌­طلبانه، تاکنون متحمل آزارها و تعصبات بی‌­شماری از سوی سیاست رسمی عراق شده­ و فراز  و نشیب‌­های فراوانی را تجربه کرده است. پراکندگی قومی و فرقه‌­ای در عراق را باید یکی از عوامل اساسیِ بی­‌ثباتی در این کشور برشمرد.

عراق با وجود پیشینه دینی و قومیِ خود کشوری با جمعیت عمدتاً عرب و اکثریت مسلمان است و اقلیت بهایی در این کشور بیشتر ساکن شهرهای بغداد، سلیمانیه و اربیل در کردستان عراق هستند. در دهه ۱۹۲۰ دولت مرکزی عراق تلاش کرد تا تمام اقلیت­‌ها را به رسمیت بشناسد. بهاییان توانستند در سال ۱۹۳۱ مدرسه دینی خود را بنیان بگذارند و اولین گردهمایی اصلی آنها در سال ۱۹۳۶ و در منطقه سعدون عراق برگزار شد.

آنها در سال ۱۹۵۲ گورستانی برای خود در منطقه «بغداد جدید» با نام «باغ ابدی» بنا کردند و در سرشماری سال ۱۹۵۷ در عراق این دیانت به عنوان یک دین به ثبت رسید.

سرکوب­‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی

 با وجود رسمیت قانونی دیانت بهایی، در دهه ۵۰ این اقلیت هدف برخی خشونت­‌ها و تعصبات سازمان‌نیافته قرار گرفت، تاحدی که در زمان رژیم بعث با فشارهای زیادی مواجه و پیروان آن به اعدام محکوم و اموال‌شان مصادره شد. در اوایل دهه ۶۰ میلادی دولت عراق به مصادره دارایی‌­ها و توقیف و جمع‌­آوری کتاب‌­ها و ادبیات مکتوب بهاییان پرداخت. در سال ۱۹۶۵ بهاییان دیگر هیچ نهاد معنوی و دینی نداشتند.

در سال ۱۹۶۹ دولت در ایجاد ممنوعیت‌­ها و محدودیت­‌های بیشتر تمامی فعالیت‌­ها و سازمان‌­های بهاییان را غیرقانونی اعلام کرد. در دهه ۷۰ میلادی یک بحث و اختلاف نظر میان دانش‌­آموزان دختر بهایی و یک آموزگار دینی در مدرسه به سرکوب دولتی کشیده شد که زندانی شدن تعداد زیادی بهایی را به دنبال داشت.

در همان دهه بهاییان متحمل فشار سیستماتیک دیگری از سوی دولت در ارتباط با کارت شناسایی و هویت عراقی شدند که در طی آن دولت آنها را ملزم کرد تا بر روی کارت شناسایی، دین خود را به اسلام تغییر دهند و در حدود ۹۹ درصد از مردم از این الزام تبعیت کردند. بسیاری از بهاییان دین خود را بر روی کارت شناسایی تغییر دادند، بسیاری از آنها برای به‌دست آوردن آزادی در ازدواج و فرستان فرزندان خود به مدارس دولتی برای سال­‌ها هویت خود را به‌­کلی انکار کردند.

در سال ۲۰۰۳ به‌واسطه مشکلات دیگرِ کشور وضعیت دین بهایی از اولویت‌­های دولت خارج شده و بهاییان اکنون از شرایط بهتری برخوردار بودند. هرچند که با تظاهرات بهاییان برای بهبود شرایط رفتار حکومت تغییر کرد. وزارت کشور در سال­های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ شرط قانونی برای ایجاد تغییر در کارت شناسایی برای بهاییان را لغو کرد، و بهایی­‌ها دیگر مجبور نبودند در کارت شناسایی خود را مسلمان عنوان کنند. هرچند این تغییر تنها شامل خانواده­‌های بهایی کمی می‌­شد که هویت بهایی خود را حفظ کرده و به مسلمان تغییر نداده بودند.

پس از سال ۲۰۰۳، اگرچه بهاییان هنوز به ­لحاظ قانونی به­‌عنوان اقلیت شناخته نشده بودند، اما فعالیت‌­شان پس از ۳۳ سال دوباره از سرگرفته شد. در مصاحبه‌­ای که با سرمد مقبل کی­خسرو، یکی از بهاییان و مدیر مرکز بهاییان در اربیل انجام شد، او عنوان کرد: «سکوت ما در گذشته نتیجه مستقیمِ قوانین متعددی است که صدام و حزب بعث علیه ما وضع کردند. این قوانین ما را در صورت انجام اعمال دینی یا صحبت از تفکرات‌مان محکوم به مجازات مرگ می‌­کرد. رهبران بهایی توانایی خود در جلب توجه و بیرون کشیدن جمعیت، تأمین مالی و پشتیبانی از پیروان بهایی را به‌­سرعت عرضه کرده و نشان دادند. اکنون با گذشت دهه‌­ها  از زمان صدام این قوانین از میان حافظه‌­ها پاک شده و دیانت بهایی از آزادی دوباره برای ادای فرایض و انجام مراسم خود برخوردار شده است. این درحالی است که هیچ کشوری در همسایگی عراق به بهاییان اجازه برگزاری عمومی مراسم و آیین‌­هایشان را نمی‌­دهد.»

مهاجرت به کردستان

پس از سال ۲۰۰۳ پیروان بهایی در بغداد همچنان سرکوب می‌­شدند، و بسیاری از خانواده‌­های بهایی به‌واسطه همین سرکوب‌­ها به کردستان عراق مهاجرت کردند و در سال ۲۰۰۸ جامعه جدید بهایی در کردستان عراق نهادی را ایجاد کرد. دو سال بعد، در سال ۲۰۱۰ پیغامی را به‌­صورت شفاهی از دولت دریافت کردند که آنها را تشویق به ثبت شورایی بهایی در خاک کردستان می­‌کرد. در سپتامبر ۲۰۱۵ ، وزارت اوقاف و امور دینی، شورای پیشگام بهایی را منصوب کرد و به‌­صورت رسمی از آن سخن گفت و دین بهایی را در کردستان عراق به‌­رسمیت شناخت.

در حال­ حاضر، ۲۰۰ خانواده بهایی در عراق، اکثراً ساکن بغداد هستند که قصد گریز از این شرایط سخت را هم ندارند چراکه باور دارند که در یک کشور مسئله­‌مند مانند عراق از طریق دین­‌شان به مردم بیشتری می­‌توانند خدمت کنند. در تفکر آنها انسان‌­ها باید بیاموزند که چگونه زندگی و جهان را بهبود ببخشند و یک بهایی موظف است به ­منظور رسیدن به صلح به خدمت‌­رسانی و آموزش مردم و کودکان بپردازد. و نتیجه عمده چنین دیدگاهی این است که فرد بهایی نباید درگیر فعالیت‌­های سیاسی شده و نمی‌­تواند سمتی سیاسی داشته باشد.

پس از حملات داعش به عراق، بهاییان مانند یزیدی­‌ها وکاکایی‌­ها دچار مشکلات خاص نشدند و درکردستان عراق مشکلات زیادی با دین همسایگان مسلمان خود نداشتند. آنها اگرچه در عراق هنوز با دشواری­‌هایی روبه‌­رو­ هستند، از جمله اینکه مهمترین مرکز دینی بهاییان در بغداد؛ در پارکِ سعدون، نابود و از بازسازی آن جلوگیری شد و دیگر قانوناً به بهایی‌­ها تعلق ندارد و از منظر قانونی هنوز هم بهاییان در قانون و کارت شناسایی مسلمان به­‌حساب می­‌آیند، اما اکنون در کردستان نماینده رسمی خود را دارند و در  وزارت امور دینیِ کردستان به‌­طور رسمی معرفی شده­‌اند.

همچنین باید گفت که اقدامی در جهت اضافه کردن دین بهایی به دین‌­های به­‌رسمیت شناخته‌شده در قانون اساسی کردستان صورت گرفت اما نتیجه‌­بخش نبود.


درباره بهائیان در ایران و یمن: