در نخستین سال حکمرانی عمران خان، پاکستان از بسیاری لحاظ عقبگرد داشته، بهخصوص در زمینه اقتصاد و حقوق بشر. به خاطر چرخشها و تغییر جهتهای متعدد او در این یک سال، بسیاری در پاکستان حالا او را «چرخان خان» میخوانند.
یک سال میگذرد از زمانی که عمران خان به سمت نخستوزیری رسید؛ پس از انتخابات سراسریای که به نظر بسیاری از افراد کثیفترین انتخابات در تاریخ ۳۷ ساله پاکستان بوده است. احزاب مخالف و بسیاری از ناظران بینالمللی پیروزی او را در انتخابات، نتیجه اعمال نفوذ ارتش بسیار قدرتمند پاکستان دانستند.
شعار انتخاباتی خان «پاکستان نوین» بود، اما حالا و یک سال پس از پیروزی او هیچ خبری از ساختنِ این پاکستان جدید نیست. خبر بدتر آنکه، کشور از بسیاری جهات در دوران حکمرانی او عقبگرد داشته است، بهخصوص از لحاظ اقتصادی، ثبات سیاسی و وضعیت حقوق بشر.
خان همچنین در اولین سال نخستوزیریاش بسیاری از وعدههای انتخاباتیاش را زیرپا گذاشت. این چرخشها لقب خجالتآور «چرخان خان» را برای او به دنبال داشت و او را وادار کرد تا پیش روی مردم از عملکردش دفاع کند و بگوید: « رهبری که [در جهت منافع ملت] چرخش نکند یک رهبر واقعی نیست.»
با وجود این، هیچ کدام از چرخشهای متعدد خان به پاکستان کمک نکرده است.
ویرانی اقتصاد
تا اینجای کار مهلکترین اشتباه خان در زمینه اقتصاد بوده است — ارزش پول ملی کشور مدام کمتر و کمتر میشود و تنها طی یک سال ۳۵ درصد از ارزش آن کاسته شده است. شرایط آنقدر وخیم شد که خان مجبور شد کابینهاش را از نو بچیند و وزیر داراییاش را برکنار کند؛ وزیری که سالها او را به عنوان راهحل پاکستان برای رهایی از گرفتاریهای اقتصادیاش تبلیغ میکرد.
خان در دوران کارزار انتخاباتیاش قول داده بود که بدون هیچ گونه وام خارجیای اقتصادِ روبهنابودی پاکستان را سروسامان بدهد. با وجود این، دولت او تمام رکوردهای پیشین را شکست و تنها در عرض یک سال ۱۶ میلیارد دلار وام گرفت — بالاترین میزان وام خارجی در تمام سالهای مالی از زمان تأسیس کشور پاکستان در سال ۱۹۴۲.
طی سال گذشته، نرخ رشد اقتصادی کشور نیز به نصف رسیده است —۳,۳ درصد که پایینترین نرخ رشد اقتصادی در ۹ سال گذشته بوده است. در همین حین، کسری مالی و بودجه دولت نیز همچنان در حال افزایش است.
خان میداند که مشکل اصلی به درآمدزایی مربوط میشود، چراکه بسیاری از شهروندان ثروتمند کشور مالیات پرداخت نمیکنند. اما ثروتمندان همچنان از پرداخت مالیات فرار میکنند و علاقهای به بازپرداخت بدهیهای خود ندارند؛ در نتیجه فقرا مجبور میشوند از طریق مالیاتبندی غیرمستقیم پول بیشتری بپردازند، و بنابراین فقر و نارضایتی در بین تودهها شدت شده گرفته است.
همزمان با دستوپازدن پاکستان در این منجلاب فروپاشی اقتصادی، خان با دامن زدن به بیثباتی کشور بیش از پیش به اقتصاد آسیب زده است.
ساکت کردن مخالفان
خان، پیش از آنکه به قدرت برسد، بارها گفته بود که علت پیش نرفتن کشور سیاستمداران فاسدی هستند که ثروتشان را در خارج از کشور مخفی کردهاند و قول داد که این پولهای دزیدیدهشده را به کشور بازگرداند. البته وقتی به قدرت رسید دنبال برخی از این سیاستمداران رفت، اما مقامات تاکنون نتوانستهاند مبلغ قابلتوجهی را پیدا کرده و به کشور بازگردانند.
بهعلاوه، هیچ بازرسی و تحقیقاتی در مورد بسیاری از اعضای فاسد حزب عمران خان به عمل نیامده است. همچنین، اخیراً ادعا شده که در برخی موارد، قضات اداره بازرسی برای محکوم کردنِ رقبای سیاسی خان بدون وجود مدارک مستدلِ مبنیبر تخلف آنها تحت فشار قرار گرفته و مورد ارعاب و اخاذی واقع شدهاند. تمامی اینها باعث شده است که بسیاری از افراد در پاکستان این کشش و شور عمران خان برای پیگیری فساد را نوعی ساحرهکشی سیاسی با هدف ساکت کردنِ مخالفان ببینند.
در سال گذشته، ارتش و دولت از اتهامات دیگری نیز برای ساکت کردن مخالفان استفاده کردند. مثلاً، رعنا ثناءالله، نماینده برجسته پارلمان و منتقد تندوتیز دولت عمران خان، اخیراً به اتهام قاچاق مواد مخدر توسط نیروهای مبارزه با مواد مخدر ارتش دستگیر شد. ثناءالله بازداشت خود را چند روز قبل از وقوع آن پیشبینی کرده و گفته بود که بهزودی قرار است دستگیر شود اما دولت فعلاً به دنبال اتهام و بهانهای برای دستگیری او میگردد.
این موج سختگیریهای سیاسی موجب شعلهور شدن جنبشی مردمی در پنجاب، بزرگترین استان پاکستان، شد. هزاران نفر به رهبری مریم نواز شریف، دختر نخستوزیر سابق و اکنون زندانی، روز ۲۵ ژوییه در اعتراض به حمله دولت جدید به صداهای مخالف به خیابانها آمدند.
باآنکه تلویزیون ملی پاکستان برخی از اعتراضات را به صورت زنده پوشش داد، تظاهرات اصلیِ بهرهبری نواز در شهر کویته در رسانههای پاکستان انعکاس نیافت. این عدم پوشش تظاهرات در راستای دستور کابینه در آغاز همان ماه مبنیبر ممنوعیت پوشش اخبارِ مربوط به رهبران سیاسی مخالفی بود که پرونده فساد آنها در دست بررسی است.
با توجه به بدترشدنِ وضعیت آزادی رسانهها در پاکستان، روزنامهنگاران زیادی باقی نماندهاند که بخواهند برخلاف جهت خواست و میل حکومت فعالیت کنند. در ابتدای ماه جاری، سه شبکه خبری که دستور کابینه را نادیده گرفته و کنفرانس خبری مریم نواز شریف را پوشش داده بودند از سوی دولت تعطیل شدند؛ رویدادی که نشانگر گرایشهای استبدادی دولت فعلی است.
با وجود این، تنها روزنامهنگاران پاکستانی نیستند که زیر فشار حکومت قرار گرفتهاند؛ حکومت عزم خود را برای ساکت کردن همه صداهای مخالف جزم کرده است.
حمله به فعالان حقوق بشر
فعالان حقوق بشر پاکستانی که از حاکمیت قانون و حقوق مردم صحبت میکنند نیز مورد هدف دولت قرار گرفتهاند. گلالی اسماعیل، فعال حقوق زنان و برنده چندین جایزه بینالمللی، در حال حاضر به خاطر حمایت از جامعه پشتونها، دومین قوم پرجمعیت پاکستان، از طریق و با کمک نهضت تحفظ پشتونها متواری شده و در خفا زندگی میکند.
نهضت تحفظ بیش از یک سال است که اعتراض میکند و خواستار بررسی و تحقیق در مورد عملیات نظامی در منطقه قبیلهای نزدیک مرز افغانستان و پاکستان است، جاییکه ارتش پاکستان از زمان حملات ۱۱ سپتامبر تاکنون درغیاب هرگونه نظارت مردمی مشغول انجام عملیات بوده است.
اما هم دولت و هم ارتش به جای گوش دادن به مطالبات نهضت تحفظ به آنها حمله کردند، و به رسانهها دستور دادند هیچ یک از اعتراضات آنها را پوشش ندهند، و رهبران آنها را دستگیر کردند. دو تن از نمایندگان این نهضت در پارلمان، محسن دوار و علی وزیر، اخیراً به اتهام حمله به مأمور ارتش در ایست بازرسی زندانی شدند. حال آنکه مدارک ویدئویی نشان میدهد که اول سربازان بودند که به روی آنها که با همراهی گروهی از تظاهرکنندگان غیرمسلح در حال عبور بودند آتش گشودند.
خان پیش از به قدرت رسیدن در یکی از راهپیماییهای نهضت تحفظ شرکت کرده و وعده حمایت از آرمان این نهضت را داده بود. در واقع، او خودش سالها علیه عملیات نظامی پاکستان مبارزه میکرد و از تصمیم رهبران کشور برای شراکت و همکاری با آمریکا در بهاصلاح جنگ با تروریسم انتقاد میکرد. با وجود این، عمران خان پس از رسیدن به سمت نخستوزیری، بهسرعت وعدههایش را از یاد برد و آرمان پشتونها را رها کرد. حالا به نظر میرسد که او هم دارد در همان مسیر دولتهای پیشین گام برمیدارد و آشکارا از عملیات نظامی پاکستان در منطقه قبیلهای حمایت میکند. او همچنین اخیراً برای اولین بار در دوران نخستوزیریاش به آمریکا رفت و طی توافقی پذیرفت برای «فراهم نمودن صلح و ثبات اقتصادی در جنوب آسیا» با واشنگتن همکاری کند. گویا خان فراموش کرده است که چطور آمریکا را به برهمزدنِ صلح در پاکستان متهم میکرد.
بهراستی چرا خان این میزان چرخش ۱۸۰ درجه داشته و تنها طی یک سال انگار به آدم دیگری تبدیل شده است؟
چطور حزب حاکم او، تحریک انصاف پاکستان، از حزب تغییر به حزب «هیئت حاکمه»، یعنی همان ارتش قدرقدرت کشور، تبدیل شد؟
به نظر میرسد که ژنرالهای بسیار قدرتمند کشور که گفته میشود از پشت پرده در سیاست اعمال نفود میکنند، خان را به عنوان نخستوزیر بر سر کار گذاشتهاند تا هم بتوانند کشور را در کنترل خویش داشته باشند هم تا جاییکه به دموکراسی مربوط میشود حفظ ظاهر کنند. خان وادار به این تعداد چرخش و عقبگرد شده است، چراکه تعیین سیاستها و تصمیمگیری نه برعهده او، که در اختیار هیئت حاکمه است.
اما به نظر میرسد که ژنرالهای پاکستانی از یک نکته غافل ماندهاند: کشوری به گوناگونی و تکثر پاکستان نمیتواند وقتی که رهبرانش در پشت پرده توسط ارتش بازیچه قرار گرفته میشوند رشد کند و شکوفا شود.
دموکراسی پاکستان تا وقتی که رسانهها آزاد نباشند، حقوق بشر بهخوبی تضمین نشود، و مقامات منتخب مردم اجازه نداشته باشند بدون فشار بیرونی تصمیم بگیرند، شکوفا نخواهد شد. مردم پاکستان تحمل نمیکنند که تا ابد تحت حکمرانی دولتهای دستنشانده باشند. با آنکه خان به نظر میرسد نخستین سال صدارتاش را از لحاظ سیاسی دوام آورده است، اگر تغییر مسیر ندهد و پاسخگوی مطالبات مردمی نباشد که وعده خدمت به آنها را داده بود، ممکن است در آینده نزدیک شانس دیگر یار او نباشد.
منبع: الجزیره
بیشتر بخوانید: