تنشها میان ایران و آمریکا، بهویژه پس از آنکه از حمله برنامهریزیشدهای به ایران سخن رفت که در آخرین دقیقهها تعلیق شد، بازتاب زیادی در رسانههای بینالمللی داشته است. تحلیلگران در یادداشتهایی در روزنامهها و وبسایتهای خبری گوناگون به این موضوع پرداختهاند. در زیر نگاهی میاندازیم به مهمترین بخشهای شماری از این یادداشتها.
▪️در آستانه فروپاشی عصبی ــ امید نوریپور
امید نوریپور، سخنگوی سیاست خارجه فراکسیون حزب سبزها در مجلس آلمان (بوندستاگ) میگوید که اروپا میتواند تنش میان ایالات متحده و ایران را آرام کند.
نوریپور که هفته گذشته سفری به تهران داشته، بر این نظر است که زندگی مردم ایران زیرتاثیر این تنشها هر روز سختتر میشود. به گفته او، روابط قدرت در ایران به خاطر نزاع با ایالات متحده تغییر کرده است.
سخنگوی سیاست خارجه حزب سبزها در سفر اخیرش به تهران از کافههایی به سبک اروپایی و مراکز خریدی دیدار کرده که به پناهگاهی برای طبقه متوسط مترقی و به قول او «جهانوطن» تبدیل شده اند: «برخی زنان در این مکانها با شجاعت حجاب خود را برمیدارند.» به زعم او در کل بسیاری از ایرانیان علیه قوانین سختگیرانه دولت سرپیچی میکنند. با این حال ترس او از این است که با نزاع اخیر طبقه متوسط در حال فروپاشی است و این وضعیت موجود میتواند به کلی تغییر کند. اعصاب مردم داغان است.
بر اساس مشاهدات نوریپور، در حال حاضر نظارت و سختگیری بر روی پوشش و حجاب زنان و مردان و سبک زندگی آنها در حال افزایش است و این سختگیریها شاید در آستانه یک جنگ احتمالی عجیب به نظر برسد. اما او این روند را نتیجه تغییر موازنه نیروها در دستگاههای قدرت جمهوری اسلامی میداند و میگوید این نظام هیچگاه به این اندازه یکدست و متحد نبوده است ــ چه از لحاظ سیاست خارجه و چه سیاستهای سختگیرانه برای محدود کردن آزادیهای مدنی: با خروج ایالات متحده از توافق هستهای و تحقق بدبینیهای محافظهکاران، نیروهای معتدلتر درون نظام بیشتر به حاشیه رانده شده، اپوزیسیون نیز قدرت خود را از دست داده، و اعتراضات مردمی رو به افول گذاشته است.
نوریپور معتقد است اروپاییها میتوانند امیدها را زنده نگه دارند. مثال او سازوکار مالی مبادله میان ایران و اروپا (اینستکس) است. با وجود اینکه این سازوکار طراحی و ایجاد شد، هنوز اقدامی برای عملیاتی شدن آن صورت نگرفته است. به همین خاطر حتی مبادلههای کالاهای اساسی و انساندوستانه هنوز ممکن نیست.
▪️افکار عمومی آمریکا درباره ایران ــ اوا روزنباوم
اوا گالانز رزنباوم مطلب خود درباره نظرات عمومی آمریکاییها درباره ایران را با این پرسش آغاز کرده: متوسط آمریکاییها درباره ایران چه فکر میکنند، و اگر حمله نظامی رخ دهد چگونه واکنش نشان خواهند داد؟
به گزارش گالوپ، از ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۲ هر سال حدود یک چهارم آمریکاییها ایران را بزرگترین تهدید برای ایالات متحده میدانستند. در سال ۲۰۱۲ این آمار به ۳۲ درصد رسید. اما در سال ۲۰۱۴ و وقتی مذاکرات در حال انجام شدن بود، چین به یکی از دشمنان عمده مردم آمریکا تبدیل شد؛ در فوریه ۲۰۱۵، بعد از حدود یک سال مذاکره با ایران، روسیه دشمن اول آمریکاییها بود و تنها ۹ درصد نام ایران را به عنوان بزرگترین تهدید ذکر کردند. در فوریه ۲۰۱۸ تنها ۷ درصد ایران را بزرگترین دشمن ایالات متحده میدانستند. نتایج نظرسنجی امسال نیز مشابه بود.
در سالهای اخیر توجه آمریکاییها به سمت کشورهای متخاصم دیگر از جمله کره شمالی، روسیه و چین معطوف شده است. درصد کمتری از آنها اکنون ایران را یک تهدید بزرگ میبینند، با این حال هنوز حداقل نیمی از آمریکاییها معتقدند که ایران یک تهدید بزرگ است.
آمریکاییهای کمتری در سال اخیر ایران را یک «تهدید بسیار جدی» دیدند. نظرسنجی سیانان نشان میدهد که از مه ۲۰۱۸ درصد آمریکاییهایی که ایران را یک تهدید بسیار جدی یا قریبالوقوع میدیدند ۱۲ درصد کاهش یافته است (از ۴۰ به ۲۸ درصد)
رویترز نیز تقریباً همزمان (مه ۲۰۱۹) یک نظرسنجی انجام داده که نتایج آن با سیانان متفاوت است. این نظرسنجی نشان میدهد که ۵۳ درصد آمریکاییها ایران را یک تهدید قریبالوقوع (سطح ۴ و ۵) ارزیابی کرده اند، در حالی که در جولای سال گذشته این آمار ۴۷ درصد بود (کمی افزایش در نگرانی عمومی از خطر ایران). این نظرسنجی همچنین نشان میدهد که در مارس ۲۰۱۵ درصد کمتری از آمریکاییها ایران را یک خطر قریبالوقوع میدیدند (گرچه این تغییر چندان چشمگیر نبوده است.)
نویسنده نتیجهگیری کرده است که ترس عمومی از ایران از بین نرفته است و میتواند بار دیگر افزایش بیابد. کارزار نظامی علیه ایران ممکن است بتواند به راحتی احساسات و ترسهای آمریکاییها را افزایش دهد و حس آنها از تهدید ایران را تقویت کند.
▪️بحران ایران چگونه دست قدرتهای اروپایی را رو میکند؟ ــ تام مکتاگ
تام مکتاگ، نویسنده آتلانتیک بر این باور است که دونالد ترامپ اروپا را وادار کرده تا با نقاط ضعف خود مواجه شود: سیاست جنگطلبانه دولت آمریکا با ایران تا کنون با مخالفت غیرمنتظره سه قدرت بزرگ اروپایی، انگلیس، فرانسه، و آلمان و همینطور اتحادیه اروپا مواجه شده است. اما با وجود وزن بالای اقتصادی این قدرتها، آنها نشان داده اند که در برابر هژمونی ایالات متحده تا حد زیادی ضعیف هستند.
از زمان خروج ایالات متحده از توافق هستهای موسوم به برجام و تحمیل دوباره تحریمها علیه این کشور، اروپا همواره از ایالات متحده خواسته که کوتاه بیاید و برجام را حفط کند، اما موفقیتی کسب نکرده است. سه قدرت بزرگ اروپای چارهای جز پذیرش تحریمهای جدید ایالات متحده بر رهبر جمهوری اسلامی ندارند. تحریمهای جدید که گفته شده محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه را نیز هدف قرار داده، نشان میدهد که ایالات متحده قصد بستن همه راههای ممکن برای مذاکره و کاهش تنشها را دارد، اما اروپا را نیز در موقعیتی قرار داده که همه تلاشهایش برای حفظ برجام در خطر نابودی قرار بگیرد.
اما مهمترین نکتهای که نویسنده مطلب بیان میکند از این قرار است: اروپا قدرت پولی و مالی لازم برای موازنه قدرت ایالات متحده را در اختیار ندارد. با ادامه سلطه ایالات متحده بر نظام مالی جهانی، و حفظ ذخایر واحد پولی جهانی، قدرت اروپا به محاق رفته است. در جهان حال حاضر، دلار پادشاهی میکند و در کنار آن نیز ایالات متحده.
بحران ایران برخی تنشهای اساسی در قلب اروپا را آشکار کرده: کشورهای اروپایی بر سر نقش آینده اروپا در جهان اختلاف دارند. برای مقابله با قدرت اقتصادی ایالات متحده، اروپا به یک واحد پولی قدرتمند و یک سیاست پولی واحد نیاز دارد. اما اصلاح اساسی ساختارهای مالی و پولی اروپا با مخالفت آلمان مواجه شده است. آلمان نگران به دوش کشیدن بدهیِ کشورهای ضعیفتر اروپایی است و همینطور نگران است که افزایش ارزش یورو به مدل اقتصادی این کشور که مبتنی بر صادرات است ضربه وارد کند. فرانسه اما برخلاف آلمان میخواهد که اروپا یک قدرت جهانی باشد.
با وجود انتقادهای زیاد از اروپا به خاطر ضعفهایش دربرابر قدرت و خواست ایالات متحده، برخی دیگر معتقدند که اروپا دست کم از قدرت بازدارندگی برخوردار است. یک مقام بریتانیایی که نمیخواهد نامش فاش شود به آتلانتیک گفته است که اگر سه قدرت اروپایی برجام را رها کرده بودند، تنش میان ایالات متحده و ایران بسیار سریعتر و عمیقتر از اکنون بود. تلاش قدرتهای اروپایی برای دفاع از توافق به ایران اجازه داد که «در بازی باقی بماند.»
▪️جنگ آمریکا با ایران موجب پیروزی حوثیها در یمن خواهد شد ــ گفتوگوی اسپوتنیک با استاد ایرانی حامی رژیم تهران
اسپوتنیک پنجشنبه ۲۷ ژوئن، مصاحبه با محمد مرندی، استاد مطالعات آمریکا در دانشگاه تهران و از سربازان جنگ ایران و عراق را مبنای یک مطلب تحلیلی درباره جنگ احتمالی ایالات متحده با ایران قرار داده است. در این مطلب از مرندی نقل شده است که: «اگر ایالات متحده به جنگ ایران برود، بزرگترین بازندگان این جنگ ائتلاف به رهبری عربستان سعودی در یمن خواهد بود.»
ایده اصلی مطلب این است: در ساعات ابتدایی جنگ احتمالی ایالات متحده با ایران، حمله ایران به زیرساختهای عربستان سعودی موجب باز شدن درها برای حمله حوثیها به این کشور میشود.
مرندی به اسپوتنیک گفته است که ایران احتمالاً به حوثیها کمک میکند، اما این کمک به نسبت میزان سرمایهگذاری نظامی عربستان سعودی و امارات در این کشور ناچیز است، و با این حال حوثیها موفق شده اند که مغلوب ائتلاف بینالمللی در یمن نشوند. او به همین دلیل جنگ حوثیهای یمن را نه یک جنگ نیابتی بلکه یک مقاومت مردمی مینامد.
نویسندگان اسپوتنیک البته این نظر را با اشاره به حملات روبه افزایش حوثیها به زیرساختهای عربستان سعودی، آن هم در میانه تنشهای ایران و ایالات متحده، زیر سوال میبرند و به کنایه مینویسند: اگر والاسترت ژورنال را روز سهشنبه خوانده بودید، نمیتوانستید چنین حرفی بزنید.
مرندی همچنین گفته است: «حالا برای اولین بار یمنیها را در موضع تهاجمی میبینیم، و آنها مواضع آسیبپذیر داخل عربستان سعودی را هدف قرار داده اند.» او پیشبینی کرده که در صورت یک حمله همهجانبه میان ایران و ایالات متحده، عربستان سعودی و امارات تنها در طی چند ساعت چنان خساراتی را متحمل میشوند که حوثیها فوراً از فرصت استفاده خواهند کرد و احتمالا در «طی چند روز» به عربستان سعودی حمله خواهند کرد.