مهارتهای ارتباطی برای زندگی انسانی بسیار با اهمیت هستند، چون یک رابطه مطلوب تقریبا همه جنبههای زندگی فردی و اجتماعی را بهبود میبخشد. متاسفانه ما بسیاری از مهارتهای اجتماعی را که لازمه یک زندگی خوب است نیاموختهایم. کسی به ما یاد نداده است که چگونه یک فرد پاسخگو، مسئولیتپذیر یا در دسترس باشیم. در واقع برای هر یک از مهارتهای ارتباطی تکنیکهایی وجود دارد که میبایست آنها را در طی زمان و با آموزش میآموختیم. اما در واقع هر آن مهارتی که به دست آوردهایم حاصل تجربه فردی و آزمون و خطاست.
شاید اینطور به نظر برسد که گوش شنوا بودن در میان مهارتهای اجتماعی دیگری که باید بلد باشیم، چندان مهم نیست اما خوب است بدانید بیش از نیمی از یک ارتباط خوب را شنیدن تشکیل میدهد.
بسیار مهم است که شنونده خوبی برای دیگران باشیم و فعالانه به دیگران توجه کنیم. یک شنونده فعال کسی است که با توجه و دقت کافی به طرف مقابل خود گوش میسپارد و این دقیقا نقطه مقابل شنونده منفعل است. شنوند فعال از همه حواس خود برای گوش سپردن به دیگری استفاده میکند. این یعنی او توجه کافی و دقیقی به دیگران دارد و میداند چگونه باید به دیگران نشان بدهد که حواسش به همه آنچه گفته میشود هست. شنونده فعال همچنین میداند چگونه باید از زبان بدن خود استفاده کند. شنونده فعال سراپا گوش است، به درستی گوش میدهد و قادر است آنچه از دیگران دریافت میکند را به درستی تحلیل کند و پاسخهای دقیق، به موقع و هوشمندانه بدهد. فقط زمانی شنونده فعال برای دیگران خواهید بود که نشان بدهید حواستان هست، خوب میشنوید و عمیقا درگیر مکالمه هستید.
چرا باید شنونده فعال باشیم
اگر با این نکته موافق باشید که داشتن مهارتهای کافی ارتباطی مزایای فراوانی برای بهبود روابط عاطفی یا کاری شما دارد بدون شک با این هم موافق خواهید بود که شنونده خوب دیگران بودن بخشی از یک ارتباط است. اینکه بتوانید این مهارت را در خود تقویت کنید برای بهبود روابط بسیار مفید خواهد بود. آنچه که از این طریق به دست میآورید فراوان است. چرا که به این شیوه میتوانید یک رابطه مبتنی بر اعتماد را شکل بدهید. زمانی که دیگران بفهمند شما علاقهمند به شنیدن گفتههای آنها هستید اولین پیامی که از سوی شما دریافت میکنند این است که شما به آنچه میگویند اهمیت میدهید. این باعث میشود احساس خوب در روابط تقویت شود. هر چه بیشتر علاقهمندی خود را نشان بدهید در واقع بر شکلگیری اعتماد بیشتر تاکید میکنید.
از سوی دیگر کسانی که تلاش میکنند شنونده خوبی برای دیگران باشند در نظر دیگران افرادی با اعتماد به نفس بالاتر هستند. در واقع این به شما کمک میکند تصویر بهتری از خود در نزد دیگران بسازید چرا که این نشان میدهد شما فردی مثبت، قوی و صاحب مهارت هستید.
همچنین هرچقدر این مهارت را بیشتر تقویت کنید، احتمال اینکه در روابط خود به راه خطا بروید کمتر میشود. هر چقدر بهتر گوش بدهید، جزئیات بیشتری از دیگران دریافت میکنید و احتمال اینکه دچار کج فهمی یا سوءتعبیر شوید کمتر است. یک حواس نیمهپرت و ناهشیار در واقع بخش زیادی از اطلاعات را از دست میدهد و همین مساله میتواند یک رابطه را دچار سوءتفاهم و سوءتعبیر کند.
حالا تصور کنید که موظف هستید یک پروژه را تحویل بدهید. فردی که شما را مکلف به این کار کرده، همه چیز را از ابتدا تا انتها و با جزئیات دقیق توضیح داده است. اگر شنونده خوبی باشید، در این میان میتوانید سوالاتی را که به ذهنتان میرسد بپرسید و جواب آن را به موقع دریافت کنید. پس از این ملاقات کاری، یک تصویر کریستالی در اختیار دارید که به شما میگوید چه چیزی را باید تحویل بدهید و چگونه باید روند آن را طی کنید. چه چیزی بهتر از این؟ در حالی که بیتوجهی به گفتههای دیگران و ذهن نیمه هشیار باعث میشود مسئولیتهای شما با دشواریهای بیشتری پیش برود چون همیشه چیزهایی هست که نمیدانید و ظاهرا فراموش کردهاید.
در نهایت اینکه هرچه شنونده فعالتری باشید، جروبحث کمتری با دیگران خواهید داشت. چون هر دو طرف یک رابطه رضایت بیشتری از آنچه به میان آمده دارند و به احتمال زیاد تنشهای اندکی به وجود خواهد آمد.
چگونه تغییر کنیم؟
برای اینکه شنونده فعال باشید، باید این مهارت را در خود تقویت کنید. ظرفیت اینکه بتوانیم فعالانه بشنویم در همه ما وجود دارد فقط لازم است کمی بر روی آن کار کنیم.
اولین گام این است که از این پس بر ارتباط چشمی با دیگران تاکید بیشتری کنید. بسیاری از ما به دلیل فرهنگ غالب نیاموختهایم که موقع مکالمه باید به چشمهای طرف مقابل نگاه کنیم. اغلب اینگونه آموختهایم که پایین انداختن سر نشانه حیا و ادب است. اما در واقع یک ارتباط موثر از چشمها آغاز میشود. وقتی کسی حرف میزند سرتان را بالا بگیرید و به چشمهایش نگاه کنید تا او را متوجه اهمیت این ارتباط کنید.
در عین حال لازم است که در یک گفتوگوی موثر همه دقت و توجه خود را معطوف به طرف مقابل کنید. بازی کردن با خودکار، نقاشی کشیدن، سرک کشیدن به گوشی موبایل، چک کردن ایمیلها، آشپزی کردن، جارو کردن و هر کاری که میتواند باعث حواسپرتی باشد را کنار بگذارید. این کارها نشان میدهد که شما علاقهای به گفتوگو ندارید و به ناچار گوش سپردهاید. اگر مشغول به کاری هستید اما کسی نیاز به صحبت کردن با شما دارد برای چند دقیقه دست از کار بکشید. گوشی هوشمندتان را کنار بگذارید، روبه روی طرف مقابل بنشینید و خود را آماده شنیدن نشان بدهید.
علاوه بر این لازم است از عادت پریدن در میان مکالمه دیگران دست بردارید. بسیاری از ما سعی میکنیم ادامه حرفهای طرف مقابل را حدس بزنیم و در نتیجه ناگهان به میان حرف میپریم تا چیزی به گفتهها اضافه کنیم و یا پاسخ نهایی را بدهیم. برای یک رابطه موثر هیچ چیز آسیبزنندهتر از این نیست. اگر چه لازم است در میان مکالمه هر از چندگاهی چیزی بگویید اما این به معنای آن نیست که به جای دیگران حرف بزنید و گفتههای آنها را نیمهکاره رها کنید.
یک رابطه موثر همچنین نیاز به استفاده از زبان بدن دارد. شکل ایستادن، حالت قرار گرفتن بدن، تکان دادن سر و بدن برای طرف مقابل حاوی پیام است. به زبان بدن خود توجه کنید و آن را طوری تنظیم کنید که نشانه توجه و دقت باشد.
آخرین چیزی که باید به آن اشاره کنیم تصدیق و تایید گفتههای طرف مقابل است. در مواردی ممکن است بخشی از گفتهها برای ما مشخص نباشند و نیاز به توضیح بیشتر وجود داشته باشد. با جمعبندی آنچه گفته شد میتوانید بفهمید آیا همه چیز را به درستی دریافتهاید یا خیر. علاوه بر این با این روش نشان میدهید که در تمام طول گفتوگو حواستان به گفتههای طرف مقابل بوده است.
آنچه باید انجام بدهید چندان دشوار نیست اما آنچه به دست میآورید فراوان است. این تمرینها را انجام بدهید و نتیجه آن را در بهبود روابط خود ببینید.
«هنر گوش دادن به دیگران» مناسبتر بود برای عنوان این نوشته.
شنیدن کنشی منفعلانه است اما گوش فرا دادن کنشی فعالانه
ویرایشگر زمانه!!!!!!!!!!!!!!!!!! / 04 June 2019