سراج‌الدین میردامادی – آژانس بین‌المللی انرژی اتمی گفت مذاکرات مقامات آن سازمان با نمایندگان دولت ایران بدون نتیجه پایان یافته است. هرمان ناکارت بازرس ارشد آژانس هم به خبرنگاران گفته که هیچ پیشرفتی نداشته‌ایم. به‌نظر می‌رسد عمده‌ترین نقطه اختلاف بر سر بازدید از سایت پارچین و نیز توقف غنی‌سازی اورانیوم تا ۲۰درصد بوده است.

از دکتر مهرداد خوانساری استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی در انگلستان پرسیدم، آیا امکان و احتمال کوتاه‌ آمدن جامعه جهانی، ۵+۱ یا آژانس در خصوص این دو محور محل اختلاف وجود دارد یا نه؟ آیا اگر ایران روی موضع خودش پافشاری کند، که تا امروز کرده است، آیا راهکاری برای وادار کردن ایران به این دو خواسته‌ی جامعه جهانی وجود دارد؟

مهرداد خوانساری: تصور نمی‌کنم که این اظهارات اخیر به‌هیچ‌وجه با آن انتظاراتی که بعد از سفر آقای آمانو به ایران به‌وجود آمد، همخوانی و انطباق داشته باشد. یعنی سفر آمانو به تهران، اعلام اینکه او یعنی آژانس با مقامات ایرانی به نتایجی رسیده‌اند، زمینه را برای مذاکرات بغداد هموار کرد و کمکی بود برای اینکه غربی‌ها با یک دید بازتر و مثبت نسبت به مواضعی که از سوی ایران می‌خواست اعلام شود، به آن جلسه بروند.

دکتر مهرداد خوانساری

اینکه امروز آژانس اعلام می‌کند که برخلاف انتظارشان آن پیشرفت‌های لازم صورت نگرفته، بدیهی‌ست که جو را تا حدودی مسموم می‌کند. ولی البته این می‌تواند بخشی از چانه‌زدن‌های سیاسی ماقبل نشست مسکو باشد که در اصل طرفین همدیگر را ارزیابی می‌کنند و با پوزیسیون‌های خیلی بالا می‌آیند، به امید اینکه در نقطه‌ای باهم به توافق برسند.

آقای دکتر خوانساری جمهوری اسلامی با چه نقطه اتکایی و با چه پشتوانه‌ای روی موضع خودش پافشاری می‌کند؟ اگر نقطه اتکاء و پشتوانه‌ای نباشد، در عرصه‌ دیپلماسی به‌هرحال باید به مذاکره و مصالحه تن داد. ولی تا به‌حال چنین نکرده. نقطه‌‌ اتکای نظام جمهوری اسلامی چیست؟

اینکه جمهوری اسلامی به خواست جامعه‌‌ بین‌المللی بی‌توجه بوده، باید در نظر بگیریم که این مذاکرات الان نزدیک ده‌ سال است که به نوعی مطرح هستند. دولت جمهوری اسلامی لزومی نداشت مثلاً فرض کنیم ده سال پیش بخواهد یک سلسله عقب‌نشینی‌هایی را در آن زمان کند که امروز با گذشت زمان احتمالاً ناچار است که انجام دهد.

یعنی اگر قصد جمهوری اسلامی حتی کنار آمدن با غرب از همان ابتدای امر بود، از نظر سیاسی خب، امتیازهایی برایش داشت که بخواهد مثلاً با کش دادن این ماجرا امتیازات اضافی از غرب بگیرد، کما اینکه عملاً گرفته و غرب در ظرف ده سال گذشته بارها خط قرمز خودش را تغییر داده است. ولی الان ما در نقطه‌ای قرار داریم که دولت جمهوری اسلامی چاره‌ای جز عقب‌نشینی ندارد، برای اینکه بیشتر از این نمی‌تواند مسائل را به درازا بکشاند و خطر درگیری نظامی و تحریم‌های اضافی که دولت و مملکت را فلج کرده، شرایطی را ایجاد کرده که به نفع‌‌اش است برای بقای خودش به نوعی کنار آید.

ولی این کنارآمدن را می‌خواهد با یک حالت تهاجمی انجام دهد. به خاطر حفظ افکار عمومی در درون مملکت که در اصل عقب‌نشینی نکرده، جام زهر دوم را نخورده. برای اینکه این را به مردم القاء کند، ناچار است که حرف‌هایی از قبیل این مسائلی که مثلاً الان با آژانس مطرح شده را مطرح کند. ولی این امر دلیل این نیست که در مسکو نهایتاً کوتاه نیاید.

آقای دکتر خوانساری هر دو طرف مذاکرات طولانی هسته‌ای صحبت از بازی بُردِ بُرد می‌کنند. چگونه فکر می‌کنید که این بازی بُردِ برد می‌تواند موفق شود، در حالی که اعتماد دو طرف به همدیگر در طول این سال‌ها و مذاکرات طولانی خیلی کم شده است و عملاً هر دو روی خط قرمزهای خودشان محکم ایستاده‌اند؟

به همین لحاظ است که الان به نقطه‌ای رسیده‌ایم که انعطاف غرب نسبت به گذشته خیلی کمتر شده. مثلاً فرض کنید در این بازی، بازیگرهای دیگری به‌جز ۵+۱ در این معادله قرار دارند. مثلاً خطر حمله‌ نظامی اسراییل به ایران. این چیزی نیست که ربطی به مذاکرات میان ۵+۱ با ایران داشته باشد، ولی ضمناً خطری است که وجود دارد و اینکه ابعاد ناشی از چنین حمله‌ای می‌تواند در اصل شرایط ناجوری را هم برای ایران و هم برای ۵+۱ به‌وجود آورد.

من تصور نمی‌کنم، همانطور که گفتم، ایران انعطاف نداشته باشد. یعنی الان ایران در موقعیتی‌ست که باید انعطاف بیشتری از خود نشان دهد. اگر نشان ندهد، بهایی که برای این عدم انعطاف خواهد پرداخت، به مراتب گران‌تر از آن بهایی‌ست که در ده سال گذشته پرداخته. مسئله‌ اساسی این است که آیا دولت می‌تواند این بهاء را تحمل کند؟ یا با توجه به شرایط اقتصادی داخل مملکت، با توجه به نارسایی‌‌هایی که در درون مملکت وجود دارد، آیا می‌تواند این ریسک را بپذیرد؟ این چیزی‌ست که ارزیابی نهایی‌اش را فقط خود مسئولان جمهوری اسلامی می‌توانند انجام دهند. ولی تردیدی نیست که اگر بخواهند دست به چنین سیاستی زنند، با مشکلات فوق‌العاده عمیق‌تر و فجیع‌تری روبه‌رو خواهند بود.

طرف اروپایی هم به نظر می‌رسد که خیلی در شرایط مناسبی نبوده و از دست بالا برخوردار نیست. بحران اقتصادی شدیدی گریبانگیر اروپا و آمریکاست و چین و روسیه هم همچنان از رژیم حاکم در تهران شدیداً حمایت می‌کنند. در برابر این مشکلاتی که به‌ویژه در منطقه وجود دارد و مسئله‌ سوریه هم بسیار حاد است و انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا هم که در پیش است و موضع فرانسه که بعد از روی‌ کارآمدن رئیس جمهور جدید ملایم‌تر شده، آیا بازهم فکر می‌کنید که ۵+۱ در این مذاکرات از دست بالا برخوردار هست یا نه؟
  

مسئله دست بالا نیست. مسئله این است که تردیدی نیست که این چیزی که شما گفتید درست است. بحران اقتصادی که امروز گریبانگیر اروپا هست، خیلی عمیق و مشکل‌زاست برای آنها. برای کشوری مثل آمریکا که با دماغ خونی از عراق و افغانستان بیرون می‌آید، درگیری نظامی چیزی نیست که بخواهد. اوباما علاقمند است که حداقل در ماه نوامبر نخواهد در شرایطی قرار گیرد که دست به یک سلسله تصمیمات حاد بزند تا اینکه انتخابات آمریکا برگزار شود.

ولی همه‌ این وضعیت ناگوار و ناجوری که شما می‌بینید، با اتمی‌ شدن ایران صد برابر بدتر می‌شود. این‌ها این را می‌دانند و اگر بخواهند با این ماجرا در تاریخ ایران که از مراحلی گذشته روبه‌رو شوند، آن بهایی که باید برای آن کار بپردازند به مراتب سنگین‌تر از آن بهایی‌ست که امروز می‌پردازند، علی‌رغم تمام مشکلاتی که وجود دارد. لذا موقعی که شما این مسئله و این موضوع را از دید مسئولان کشورهای غربی ارزیابی می‌کنید، باید از این دید نگاه کنید که این‌ها طالب درگیری نیستند. ولی به طور واقع‌بینانه‌ وقتی مسئله را ارزیابی می‌کنند، متوجه می‌شوند که اگر امروز در قبال ایران کوتاه بیایند، این مسئله حل نمی‌شود بلکه باید فردا بهای بسیار سنگین‌تری را بپردازند تا بخواهند وضع را به آن موقعیتی که در شرایط فعلی هست برگردانند.