شورای هماهنگی راه سبز امید که یک تشکل اصلاح‌طلب و نزدیک به میر حسین موسوی است، در بیانیه‌ای به مناسبت سومین سالگرد جنبش سبز از اقشار مختلف مردم در نقاط گوناگون کشور دعوت کرده که در اعتراض به دشواری‌های روزافزونی که «دولتمردان اقتدارگرا و ناکارآمد بر سر راه زندگی آزاد و توأم با کرامت ایرانیان پدید آورده‌اند،» بین ساعت ۷ تا ۹ شامگاه پنجشنبه بیست و پنجم خرداد در اماکن عمومی و به‌ویژه پارک‌های اصلی شهر‌ها تجمع اعتراضی سکوت برگزار کنند.

شورای هماهنگی راه سبز امید در این بیانیه ابتدا پیشینه‌ای از جنبش سبز به دست داده و اهداف این جنبش را از منظر خود یادآور شده است. در این بیانیه آمده:

«سه سال پیش در چنین روزهایی با حضور میلیون‌ها شهروند، حرکتی عظیم آغاز شد که به تولد جنبش سبز انجامید. جنبش سبز مبتنی بود بر حرکتی مدنی و خواست عمومی برای تحول در شیوه اداره کشور با رأی به نامزدهای انتخاباتی تغییرخواه. اکثریت چشمگیری از مردم، سیاست‌های ماجراجویانه، فریبکارانه و فاقد پشتوانه عقلانی دولت نهم را برای توسعه و پبشرفت کشور و رفع مشکلات روزافزون مردم مناسب نمی‌دیدند. شهروندان تغییرخواه ادامه دولت اقتدارگرا و ناکارآمد و بی‌کفایت احمدی‌نژاد را موجب ورشکستگی اقتصاد، فروپاشی اجتماع، انزوای بیش از پیش بین المللی، عمیق‌تر شدن شکاف میان فقیر و غنی، افزایش تورم، بسط ید نهادهای نظامی و امنیتی و محدودیت بیشتر آزادی‌های قانونی می‌دانستند. دل‌نگرانی‌هایی که گذشت زمان، واقعی بودن آن و بصیرت و دوراندیشی تحول‌ خواهان و کوته‌اندیشی و بی‌بصیرتی اقتدارگرایان را به اثبات رساند.»

شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه این بیانیه به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری و پیامدهای خشونت‌بار آن اشاره می‌کند و می‌نویسد:

نخستین فعالیت شورای هماهنگی راه سبز در آستانه اعتراضات جنبش سبز در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ و با انتشار بیانیه‌ای جهت دعوت مردم به شرکت همراه با حفظ آرامش به این راهپیمایی شکل گرفت.

«حاکمان شیفته‌ و تشنه‌ قدرت اما با پافشاری بر درک غلط خود، تغییر را با منافع خود در تضاد دیدند؛ آنان صندوق‌های رأی را از کارآیی تهی و به ابزار کودتای انتخاباتی تبدیل کردند. نتیجه‌ این خیانت در امانت، اعلام آمار و اعداد خودساخته و نادقیق به‌عنوان نتیجه انتخابات، به‌جای رأی واقعی مردم بود. مقاومت نامزدهای غیرحکومتی و خشم مردمی که می‌دیدند رأیشان چگونه به سرقت رفته و شعورشان چگونه مورد تمسخر گردانندگان انتخابات قرار گرفته، میلیون‌ها معترض را در نقاط مختلف کشور به خیابان‌ها کشاند. اقتدارگرایان اما به‌جای تصحیح روش نادرست خود، با تحقیر مخالفان، انتصاب آن‌ها به قدرت‌های بیگانه، دستگیری و سرکوب خشونت‌بار شهروندان معترض، و بازداشت گسترده‌ فعالان سیاسی و مطبوعاتی، به حراست از کودتای انتخاباتی خود پرداختند. حاکمیت اقتدارگرا و سرکوبگر، کنش مدنی و اعتراض و پرسش مردم را انقلاب مخملی و فتنه نامید تا کودتای انتخاباتی و فتنه‌ خود را با تبلیغات و تحریف حقیقت، از چشم‌ها مخفی کند. دوستان و یاران دیروز به بی‌بصیرتی متهم شدند تا بی‌بصیرتی حاکمان پنهان شود. نظر رئیس دولت برآمده از کودتا از همه به خود نزدیک‌تر اعلام شد تا تأیید و حمایتی که تا آن روز فاش نمی‌شد، آشکار گردد. دست نیروهای سرکوبگر و خشونت‌پیشه و ارعاب‌گر در تعرض به جان و مال و ناموس معترضان باز گذاشته شد تا بی‌پروای قانون و انسانیت و دین، مشت آهنین علیه شهروندان به‌کار افتد.»
 

شورای هماهنگی راه سبز امید سپس به کارنامه دولت در سه سال گذشته اشاره می‌کند و می‌نویسد:

«پیدایش جنبش سبز، تبلور خواست مردم ایران برای تغییر روندهایی است که کشور را از فرایندهای تصمیم‌گیری عقلانی و مبتنی بر منافع بلندمدت ملی، دور می‌سازد. کارنامه‌ سه ساله دولت کودتا حاکی از گسترش بی‌سابقه فقر، فساد و تبعیض است که حاصل نقض بدیهی‌ترین حقوق شهروندی، گرانی و تورم و بیکاری، بر باد دادن سرمایه و ثروت ملی، جنگ قدرت و دغدغه‌ حفظ خود و حذف رقیب به‌جای حل مشکلات کشور است.»
 

شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه اهداف جنبش سبز را بازخوانی می‌کند و می‌نویسد:
 

«جنبش سبز، اهداف و آرمان‌های خود را در امتداد مطالبات یک‌صدساله‌ اخیر مردم ایران زمین بازمی‌شناسد. استقلال، آزادی، عدالت و پیشرفت، حاکمیت ملی و حکومت قانون، از زمان شکل‌گیری نهضت مشروطه‌خواهی، تا نهضت ملی شدن نفت، از قیام پانزده خرداد تا انقلاب اسلامی، و از حماسه دوم خرداد تا خیزش عمومی ۲۲ خرداد و تداوم آن در جنبش سبز، خواسته‌های ملی بوده و هست؛ مطالباتی که تقلیل و تعطیل پذیر نیستند.»
 

و یادآوری می‌کند:

«بدون آزادی، عدالت دست نیافتنی است؛ بدون عدالت نمی‌توان پیشرفت کرد؛ بدون پیشرفت نمی‌توان به استقلال رسید؛ بدون حاکمیت قانون، هرج‌ومرج و خودکامگی چیره خواهد شد؛ و بدون رعایت لوازم حاکمیت ملی، اقتدارگرایان اراده‌ خود را با سلاح و سرکوب و تهدید و دروغ، بر اکثریت تحمیل خواهند کرد.»
 

شورای هماهنگی راه سبز امید سپس از دید خود در سومین سالگرد جنبش سبز، تعریفی از ماهیت آن به‌دست می‌دهد و می‌نویسد:
 

«جنبش سبز یک جنبش است و نه یک حزب. این بدان معناست که انتظار شکل‌گیری تشکیلات و سازماندهی هرمی که در اغلب احزاب به‌کار گرفته می‌شود، برای ساماندهی تشکیلاتی جنبش نابجاست. جنبش‌ها از سازماندهی‌های متناسب با شرایط خود بهره می‌برند.»
 

شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه با توجه به تاریخچه نهضت سبز در گستره سه سال گذشته به شکل‌های گوناگون مبارزات مدنی اشاره می‌کند و می‌نویسد:
 

بدون آزادی، عدالت دست نیافتنی است

«جنبش‌های اجتماعی، شیوه‌های گوناگونی را برای پیشبرد اهداف خود به‌کار گرقته می‌گیرند. این‌گونه،‌گاه مانند ۲۵ خرداد به نشانه‌ اعتراض به کودتای انتخاباتی به خیابان می‌آییم، و‌گاه مانند ۱۲ اسفند به نشانه‌ مهندسی انتخابات مجلس و بی‌شأن و منزلت شدن آرای مردم در خانه می‌مانیم.‌گاه با نمادهای سبزمان حضور و بروزمان را به یکدیگر یادآوری می‌کنیم، و‌گاه در اعتراض به سیطره‌ روزافزون ارگان‌های نظامی-امنیتی، مصرف کالا‌ها و خدمات آن‌ها را تحریم می‌کنیم.‌گاه حلقه‌های کتابخوانی تشکیل می‌دهیم، و‌گاه با کمک به توزیع نسخه‌های تک برگی روزنامه‌های اینترنتی سبز به بسط آگاهی می‌پردازیم.»
 

در پنجمین بند از این بیانیه، شورای هماهنگی راه سبز امید بر مسالمت‌آمیز بودن جنبش سبز تأکید می‌کند و همراهان جنبش سبز را از دید خود از دو جریان متمایز می‌داند: نخست، کسانی که هنوز در اندیشه‌ی بازگرداندن قدرت موروثی مادام‌العمر غیرپاسخگو هستند، و گروه دیگر، آنانی که به اعمال خشونت تکیه می‌کنند و استفاده از هر وسیله‌ای را برای رسیدن به اهدافشان مجاز می‌دانند.

شورای هماهنگی راه سبز امید در ادامه می‌نویسد:
 

«همبستگی و همدلی، رمز موفقیت جنبش‌های مدنی است (…) این شهروندان آگاه و آزاده‌ ایران نیستند که در هر مسیری که نخبگان و رهبران سیاسی نشان دهند حرکت خواهند کرد، بلکه برعکس، رهبران و نخبگان هستند که باید مراقب باشند از حرکت حق‌طلبانه‌ مردم و خواست‌های مشروع و انسانی آنان دور نیفتند.
 

و سپس به اخلاق‌مداری جنبش سبز و به اهمیت آگاهی در مقابله با خودکامگی حاکمان اشاره می‌کند و می‌نویسد:
 

«آگاهی، چشم اسفندیار خودکامگان است. تأثیر شگرف آگاهی‌بخشی را طی سه سال گذشته به عیان دیده‌ایم. مدت‌هاست حتی کسانی که گمان می‌کردند دولتمردان در راه خدمت به مردم گام برمی‌دارند فهمیده‌اند که عرصه سیاست‌ورزی مسئولان چنان به جنگ قدرت، فساد و دروغ‌پردازی آلوده است که امیدی به سامان بخشی اوضاع اسفبار مملکت از آنان نمی‌توان داشت. از همین‌رو، بار دیگر لزوم تشکیل و گسترش شبکه‌های اجتماعی در حوزه‌های مختلف فکری، هنری، اجتماعی، اقتصادی و مانند آن را به‌منظور آگاهی‌بخشی و همدلی و همفکری، مورد تاکید قرار می‌دهیم. »
 

شورای هماهنگی راه سبز امید پس از آنکه از کشته‌شدگان و زندانیان یاد می‌کند، به مشکلات اقتصادی مردم اشاره می‌کند و می‌نویسد:
 

همبستگی و همدلی، رمز موفقیت جنبش‌های مدنی است

«بخش عظیمی از ایرانیان در نتیجه‌ سیاست‌های نادرست و نسنجیده‌ گردانندگان حکومت، روزهای سخت و تلخی را سپری می‌کنند. گرانی، کمر بیشتر شهروندان را خم کرده و موج بیکاری روزافزون، شالوده خانواده‌های نابرخوردار را تهدید می‌کند. سفره‌هایی که قرار بود با وعده‌ی فریبکارانه‌ آوردن نفت بر سر آن رنگین‌تر گردد، روز به روز تهی‌تر می‌شود. نابسامانی در بخش درمان و سلامت، افزایش آلودگی‌های زیست محیطی، تنزل کیفیت مواد غذایی و مانند آن، زندگی روزمره‌ی شهروندان یکی از ثروتمند‌ترین کشورهای جهان را مشقت‌بار نموده است. بودجه‌های سرگردان کشور به‌جای آنکه صرف بهبود وضع مردم ایران شود، در داخل و خارج از کشور برای طرح‌هایی هزینه می‌شود که بیش از آنکه سودی برای بهروزی ایران و ایرانیان داشته باشد، به استحکام پایه‌های لرزان قدرت اقتدارگرایان نظر دارد. این حق مردم ماست که نسبت به این وضعیت بحرانی نگران باشند و صدای اعتراض خود را به گوش مسئولان برسانند. از همین‌رو از اقشار مختلف مردم در نقاط گوناگون کشور دعوت می‌کنیم در اعتراض به دشواری‌های روزافزونی که دولتمردان اقتدارگرا و ناکارآمد بر سر راه زندگی آزاد و توأم با کرامت ایرانیان پدید آورده‌اند، بین ساعت ۷ تا ۹ شامگاه پنجشنبه بیست و پنجم خرداد در اماکن عمومی و به‌ویژه پارک‌های اصلی شهر‌ها تجمع اعتراضی سکوت برگزار کنند؛ باشد که حاکمان اقتدارگرا و بی‌کفایت به خود آیند. »