بهداد بردبار- محمدصدیق کبودوند، فعال حقوق بشر و رئیس سازمان دفاع از حقوق بشر کردستان در هفتههای اخیر برای بار دوم دست به اعتصاب غذا زده است.
این فعال مدنی که با حکم قطعی دادگاه به یازده سال حبس محکوم شده طی پنج سال گذشته در زندان به بیماریهای متعددی مبتلا شده است. کبودوند از بیماری پروستات رنج میبرد و پزشکی قانونی برای او حکم عدم تحمل کیفر صادر کرده، اما دستور پزشک مانند بسیاری از موارد دیگر نادیده گرفته شده است. در پی اعتصاب غذا وضعیت جسمانی این زندانی سیاسی به وخامت گراییده و او را به بهداری زندان منتقل کردهاند.
او تا به امروز نتوانسته از مرخصی استعلاجی برای درمان بیماری قلبی و ریوی خود استفاده کند. پیش از این بارها با وعده مساعدت دادستانی دست از اعتصاب غذا کشیده بود ولی مسئولان قضایی به وعده خود در مورد اعطای مرخصی به او وفا نکردند. در مورد وضعیت جسمانی و دلیل اعتصاب غذای محمد صدیق کبودوند با سامان رسولپور، یکی از همکاران پیشین سازمان حقوق بشر کردستان گفتوگویی انجام دادهایم دادهیم و از او دلیل اصلی اعتصاب غذای این فعال مدنی را پرسیدهایم.
سامان رسولپور – همانطور که در خبرها آمده و اطلاع داریم محمد صدیق کبودوند پنج سال است که در زندان به سر میبرد و با وجود اینکه حکم او قطعی شده و میتواند به مرخصی بیاید همیشه با مرخصی او مخالفت شده است. او در تمام این سالها در زندان بوده و در همین مدت دوبار سکته کرده است؛ علاوه بر اینکه از ناراحتی حاد ریوی و بیماری پروستات رنج میبرد. پزشکان بهداری داخل زندان هم بارها تایید کردهاند که او توان تحمل حبس را ندارد و مداوای او در خارج از زندان ضروری است، اما حتی به این تایید پزشکان هم توجهی نمیشود.
پژمان پسر محمدصدیق کبودوند، به تازگی به یک بیماری خونی مبتلا شده است و در شرایط بسیار دشواری به سر میبرد. به گفته همسر محمدصدیق کبودوند، امکان درمان فرزندشان بسیار کم است. همین مسئله وضعیت روحی این فعال حقوق بشر را بدتر کرده و در این شرایط درخواست اصلی او این است که بتواند در کنار فرزند بیمارش باشد تا راههای درمانی پسرش را پیگیری کند.
درخواستی که کبودوند همواره داشته این بوده است و هست که بتواند برای مداوا به خارج از زندان برود و مسئولان با این مسئله مخالفند. یک مسئله جدید هم که برای او پیش آمده این است که پژمان کبودوند، پسر او به تازگی به یک بیماری خونی مبتلا شده است و در شرایط بسیار دشواری به سر میبرد. به گفته همسر محمدصدیق کبودوند، امکان درمان فرزندشان بسیار کم است. همین مسئله وضعیت روحی محمدصدیق کبودوند را بدتر کرده و در این شرایط درخواست اصلی او این است که بتواند در کنار فرزند بیمارش باشد تا راههای درمانی پسرش را پیگیری کند.
در طول سه هفته پیش آقای کبودوند یکبار دیگر اعتصاب غذا کرد. مسئولان گفتند اگر اعتصاب غذایش را بشکند احتمال اینکه به او مرخصی بدهند بیشتر است، اما به محض اینکه اعتصابش را خاتمه داد با مرخصی او مخالفت کردند. آقای کبودوند همه راههای قانونی و حقوقی را برای گرفتن مرخصی طی کرده و به بنبست رسیده است. در حال حاضر تنها راهی که باقی مانده به قول خودش این است که از جان خودش مایه بگذارد تا بتواند پسرش را ببیند.
به چه دلیل مسئولان قضایی با خواستههای محمدصدیق کبودوند تا این حد مخالفت میکنند؟ آیا پرونده او یک پرونده امنیتی است؟
پرونده آقای کبودوند در واقع امنیتی نیست و نباید امنیتی باشد، اما حالت امنیتی پیدا کرده و همین مسئله باعث رفتارهای غیر قانونی مسئولان قضایی با او شده است که شاهد آن هستیم. حتی خود مسئولان قضایی در روند رسیدگی به پرونده عنوان کردهاند که اتهام اصلی کبودوند تاسیس نهاد حقوق بشری است.
یکی از موارد اتهامی او نوشتن نامه به کوفی عنان، دبیر کل وقت سازمان ملل و یکی دیگر مصاحبه با رسانههای مختلف است. به هر حال فعالیتهای او فقط در چهارچوب حقوق بشری بوده است. بنابراین نوع رفتار مسئولان قضایی با او خیلی عجیب است و این سئوال را به وجود میآورد که آیا این رفتار نوعی انتقامگیری از یکی از فعالان حقوق بشر نیست که غیر از مصاحبه و فعالیت حقوق بشری کار دیگری نکرده است؟
انسجام لازم برای دفاع از او هنوز شکل نگرفته است. همین مسئله دست حاکمیت را بازتر میگذارد که در غیاب حمایت رسانهای و بینالمللی به فشار علیه او ادامه بدهد و نگران واکنش جامعه داخل و خارج و خلاصه عرصه بینالمللی در این زمینه نباشد.
این موضوعی کم سابقه است که یک فعال را فقط به خاطر فعالیت حقوق بشری در زندان بیندازند. این فعالیتها غیرسیاسی بوده است. به این معنا که او موافق یا مخالف حاکمیت نبوده و فقط سعی کرده است از زاویه حقوق بشر به مسائل نگاه کند. حتی محور کارهای او فقط موارد نقض حقوق بشری نیست که توسط حکومت صورت گرفته، بلکه مواردی را هم که اپوزیسیون در آنها به نقض حقوق بشر پرداختهاند پیگیری و تلاش کرده است به شکل بیطرفانهای آنها را پوشش بدهد، اما رفتار حاکمیت با چنین فردی عجیب است. کبودوند هرجای دیگر زندگی می کرد از او به خاطر این فعالیتها تقدیر میشد؛ همانطور که این اتفاق افتاد و جایزه بسیار معتبری در خارج از کشور به او اهدا شد. حکومت اما نه تنها او را تقدیر نمیکند بلکه از درمان او و حتی از ملاقات وی با فرزندش هم جلوگیری میکند. در مجموع عملکرد دستگاه قضایی به گونهای است که سلامتی جسمی و روانی کبودوند در معرض خطرات بسیار جدی قرار بگیرد.
فعالیت فعالان مدنی خارج از کشور را در حمایت از محمدصدیق کبودوند چگونه ارزیابی میکنید؟
فعالیت های آقای کبودوند بسیار تاثیرگذار بوده است. او در تربیت نسل جدیدی از فعالان مدنی کرد تلاش بسیار داشت، اما حمایتهایی که از او توسط فعالان مدنی خارج از کشور صورت گرفته است به اندازه اهمیت کارهای او نبودهاند و این مسئله جای انتقاد دارد. طی بیش از یک هفتهای که اعتصاب غذا کرده است، من حمایتهای جدی از او ندیدهام. حمایت از او فقط در سطح خبررسانیهای محدود در فضای مجازی و در بهترین حالت خبررسانی در برخی رسانهها بوده و به نظر من انسجام لازم برای دفاع از او هنوز شکل نگرفته است. همین مسئله دست حاکمیت را بازتر میگذارد که در غیاب حمایت رسانهای و بینالمللی به فشار علیه او ادامه بدهد و نگران واکنش جامعه داخل و خارج و خلاصه عرصه بینالمللی در این زمینه نباشد.
لطفا برای حمایت از محمد صدیق کبودوند، رونقی ملکی و نرگس محمدی نگاه کنید به:
http://www.fidh.org/%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C
کاربر مهمان / 10 June 2012