فشارهای اقتصادی امکان پساندازهای کوچک را هم از زنان میگیرد و خیلی از آنها که به طبقه متوسط تعلق دارند، گاهی حتی برای هزینههای اندک شخصی وامیمانند. علاوه بر این، تجربه به زنان ایرانی نشان داده است برای خارج شدن از سلطه مردان و تامین استقلال اقتصادی در نظام اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران که زنان را با دست خالی و جیب تهی رها میکند، چندان نمیتوان به معدود شیوههای پیشبینی شده در قانون اعتماد کرد. همه زنان ایرانی ارث پدری و سرمایه شخصی و کار رسمی و درآمدزا ندارند. بیشتر آنها برای تامین مخارج شخصیشان، در به اصطلاح خرجی خانه صرفهجویی میکنند و چیزی کنار میگذارند. بعضیهایشان از این پسانداز کم برای خریدن تکههای کوچک طلا استفاده میکنند تا از این راه ارزش پولشان را حفظ کنند و برای روزهای گرفتاری و نیاز، پشتوانهای داشته باشند. برخی هم پولی را از طریق شراکت در بانکهای خانگی پسانداز میکنند؛ بانکی که بدون نیاز به ضامن و سفته وام میدهد.
این صندوقهای زنانه را میتوان یک بانک خانگی دانست که برای حساب باز کردن، احتیاجی به سند و مدرک رسمی ندارد. باز کردن حساب پسانداز در آن تشریفاتی ندارد؛ تنها قانونش این است که سر ماه، مبلغی را به حسابت اضافه کنی. هرماه قرعهکشی میشود و هرکس نامش در بیاید، کل مبلغ جمع شده در ماه را میبرد و این روند ادامه پیدا میکند.
بانکی که آسان وام میدهد
سادگی شرکت در قرعهکشیها، امکان مشارکت نامحدود و متفاوت بودن با شیوههای رسمی پسانداز، عواملی هستند که باعث میشوند شمار زیادی از زنان به مشارکت در صندوقهای خانگی اقدام کنند. بسیاری از زنان به دلیل نداشتن استقلال مالی امکان استفاده از تسهیلات و وامهای رسمی را ندارند در حالی که برای مشارکت در یک صندوق خانگی تنها پرداخت مبلغ ماهانه کافی است.
معلوم نیست اولین بار این فکر به ذهن کدام زن ایرانی رسیده، اما گویا این تجربه در تعاونیهای روستایی، بخصوص میان زنان ایران سابقهای کهن دارد. سادگی شرکت در این قرعهکشیها، امکان مشارکت نامحدود و متفاوت بودنش با شیوههای رسمی پسانداز، عواملی هستند که باعث میشوندشمار زیادی از زنان به مشارکت در این صندوقهای خانگی اقدام کنند. بسیاری از زنان به دلیل نداشتن استقلال مالی امکان استفاده از تسهیلات و وامهای رسمی را ندارند در حالی که برای مشارکت در یک صندوق خانگی تنها پرداخت مبلغ ماهانه کافی است. به علاوه، این شیوه به زنان امکان میدهد تا مسائل خود را بدون اتکا به مردان حل و در شرایط ناامن و و دشوار به یکدیگر کمک کنند.
در حال حاضر میتوان تعداد زیادی از این صندوقها را در جمعهای بزرگ و کوچک زنان پیدا کرد که با شرایطی ساده، تسهیلاتی در اختیار زنان میگذارند که خارج از این جمعها، دستیابی به آنها آسان نیست. این روزها تاسیس این صندوقها حتی در محیطهای اداری و کاری هم رواج دارد و مردان هم به تشکیل چنین صندوقهایی تشویق شدهاند.
مهمانی با جایزه نقدی
محبوبه، زن ۴۵ سالهای است که یکی از این صندوقها را اداره میکند. بیشتر از پنج سال است که آن را راه انداخته و حالا صندوقش بیش از ۱۰۰ عضو دارد. او درباره انگیزهاش از راهاندازی این بانک خانگی میگوید: “حدود هشت سال پیش، خودم کلی گرفتاری مالی داشتم. خیلی این در و آن در زدم که وام بگیرم، اما کسی به من وام نمیداد. صندوقهای محلی و بانکی احتیاج به ضامن معتبر داشتند و برای گرفتن یک مبلغ کوچک باید به ۱۰ نفر رو میانداختم. با خودم فکر کردم کاش میشد خودمان به خودمان وام بدهیم، بدون اینکه به کسی فشار بیاید. یک بار از یکی از دوستانم شنیده بودم که در جمع فامیل، خودشان پول میگذارند و آن را به فردی که نیاز دارد، وام میدهند. من هم یک مهمانی گرفتم و دوستها و فامیلهایم را دعوت کردم. قرار شد ماهانه نفری ۱۰هزار تومان بگذاریم. اولش ۱۵ نفر بودیم و پولی که جمع میشد ۱۵۰هزار تومان بود. در زمام خودش رقم خوبی بود.”
زنانی که در چنین صندوقهایی سرمایهگذاری میکنند، این اختیار و آزادی عمل را دارند که پولشان را هرطور میخواهند خرج کنند. محبوبه میگوید: “الان ما صدعضو داریم و نفری ۵۰ هزار تومان میگذاریم. ماهی پنج میلیون جمع میشود که البته ما آن را بین سه نفر تقسیم میکنیم و مبلغی را هم توی صندوق نگه میداریم، برای وامهای ضروری. کسانی که وام را میگیرند، ممکن است هرطوری آن را خرج کنند. یکی آرزو دارد برود سفر، آن را خرج سفرش میکند. یکی برای دخترش جهیزیه میخرد. یکی هم طلا میخرد و میگذارد کنار.”
صندوقی که محبوبه اداره میکند به شکل شبکهای گسترده شده است. مادرها دخترهایشان را آوردهاند و خلاصه هرکس، عروسها و دخترخالهها و دوستانشان را کمکم به جمع اضافه کردهاند. برای جمعآوری پول، در آخر ماه یک مهمانی برگزار میشود که آن هم چرخشی است. محبوبه میگوید این مهمانی معمولاً حالت یک جلسه مذهبی دارد، اما اعضا قرار گذاشتهاند که برای پذیرایی در آن فقط به چای و شیرینی اکتفا شود تا هزینهای به کسی تحمیل نشود و اعضا، پیوند اجتماعی خود را حفظ کنند.
زنها نشان دادهاند که حضور در فعالیتهای گروهی را دوست دارند و معمولاً به شکلهای مختلف پایبندی خود را به گروههایی که در آن عضو هستند نشان میدهند. در مورد صندوقهای خانگی هم بیشتر اعضا تعهد خود را حفظ میکنند و به گفته محبوبه، اگر کسی تصمیم بگیرد که از گردونه خارج شود، خود را متعهد میداند که یا وامی را که گرفته است کاملاً تسویه کند یا تا پایان یک دور قرعهکشی صبر کند.
پساندازهای کوچک برای روزهای مبادا
برای زنان ایرانی که با وجود نداشتن منبع درآمد مستقل، وظیفه مدیریت منابع مالی خانواده را هم به عهده دارند، این شیوه یک راه مطمئن است که باعث میشود سایر اعضای خانواده هم از منافع آن سود ببرند.
در شرایط دشوار اقتصادی که امروزه خود را به شکل گرانیهای فزاینده در جامعه نشان میدهد، زنان میکوشند با پساندازهای کوچک خود را سرپا نگه دارند. بخش زیادی از پولی که به این شیوه پسانداز میشود، در تامین هزینههای تحصیلی فرزندان، مخارج ازدواج و جهیزیه، هزینههای درمان و خرید وسایل زندگی به کار میآید.
در شرایط دشوار اقتصادی که امروزه خود را به شکل گرانیهای فزاینده در جامعه نشان میدهد، زنان میکوشند با پساندازهای کوچک خود را سرپا نگه دارند. بخش زیادی از پولی که به این شیوه پسانداز میشود، در تامین هزینههای تحصیلی فرزندان، مخارج ازدواج و جهیزیه، هزینههای درمان و خرید وسایل زندگی به کار میآید. در این میان هستند زنانی که این سرمایههای کوچک را برای ایجاد یک کسب و کار خانگی هزینه میکنند.
لیلا، ۳۲ ساله، در محل کار خود عضو چنین صندوقی شده است. صندوق آنها حدود ۴۰ عضو دارد و کارش را با ده عضو شروع کرده است. هرچند در ماههای اول تنها زنان عضو این صندوق بودند، اما به مرور تعدادی از همکاران مرد هم به آنها پیوستهاند. لیلا توانسته با پسانداز ۳۰هزار تومان در ماه، در چهارمین ماه عضویتش یک میلیون تومان وام بگیرد. او درباره این تجربه میگوید: “گرفتن این مبلغ برای من حکم جایزه را داشت. آن یک میلیون تومان را گذاشتم روی پول پیش خانهام. درست است که مبلغش زیاد نیست، اما همین که باعث میشود آن ۳۰هزار تومان را بیهوده خرج نکنم، دلم خوش است. الان هم حس میکنم دارم کم کم این پول را میدهم.”
در برخی از این صندوقهای خانگی زنان میتوانند چند سهم داشته باشند و چند قرعه هم به نامشان کشیده میشود. در برخی مبلغ ماهانه بسیار بیشتر است و در برخی یک رقم ناچیز. در همه این شکلها، زنان احساس میکنند در یک فعالیت جمعی مشارکت داشتهاند که نتیجه آن را به شکل مستقیم میبینند و در ضمن آن استقلالی نسبی به دست میآورند.
لیلا میگوید: “نمونه این کارها در بین زنان خیلی رواج دارد. ما در محل کارمان چندین بار توانستهایم به همدیگر کمک کنیم. در چند مورد مبالغی را برای همکارانی که نیاز داشتهاند به شکل بلاعوض فراهم کردهایم یا توانستهایم هزینههای درمانی همکاری را تامین کنیم. اگر قرار بود به امید وامهای اداره بمانیم مشکلاتمان هرگز حل نمیشد، اما به این ترتیب ما توانستهایم با گذاشتن یک مبلغ کوچک، مشکل بزرگی را حل کنیم و این امید را داریم که در موقعیت احتمالی مشابه، بقیه هم به ما کمک کنند.”
تنوع گروههای شرکت کننده در چنین فعالیتهایی که از زنان جوان تا خانمهای مسن را در برمیگیرد و صرفنظر از موقعیت اجتماعی آنها را دور هم جمع میکند، موضوعی است که از آن میتوان در تشکیل هستههای قدرتمند اجتماعی بهره گرفت و از مسیر آن روشهای دیگری را برای توانمندسازی زنان به آنها آموزش داد. ضمن اینکه تجربه داشتن سرمایههای مادی مستقل میتواند امکان سرمایهگذاریهای بزرگتر را برای زنان ایجاد کند و در کنار این هستههای اجتماعی کوچک فرصتهایی برای ایجاد کسب و کار و اشتغال فراهم کند؛ چیزی که زنان اکنون به شکل خودانگیخته انجام میدهند.
شما حالا چطور به این نتیجه رسیدید که این ابتکاری زنانه است و نه مردانه؟ در حال حاضر این قضیه هم بین آقایان رایج است، هم بین خانمها.
حمید / 30 May 2012
این صندوق ها خیلی جالب ان سال 88 هم هما مداح پایان نامه کارشناسی ارشد انسان شناسی اش رو در دانشگاه تهران درباره همین صندوق ها نوشت
زینب پیغمبرزاده / 31 May 2012
با وجود تورم موجود در بازار ایران که هر روز از ارزش پول کشور کم میشود این ایده چندان جالب نیست یعنی اصلا اقتصادی نیست. چون در طول یک دوره یک شخص پولی را میگیرد که به همان اندازه پرداخت کرده است و به عنوان مثال اگر یک نفر قرار باشد نفر آخر وام گیرنده باشد آن مقدار پول دیگر ارزش اولیه سرمایه گذاریه اولیه ی او را ندارد
کاربر مهمان / 01 June 2012