بهروز صمدبیگی – متصل شدن تبعات سفر محمود احمدی‌نژاد به ابوموسی با روز ملی خلیج فارس باعث شد تا خلیج فارس و جزایر سه‌گانه برای دومین هفته متوالی نقش پررنگی در صفحات روزنامه‌های ایران داشته باشند. در این بین از مطالب کارشناسی و تحلیلی تا مطالب احساسی و حماسی و حتی توهین‌آمیز به چشم می‌خورد.
 
در پیشخوان این هفته به بررسی سه برش از پررنگ شدن این بازتاب‌های رسانه‌ای طی ۱۰روز گذشته پرداخته‌ایم.
 
 
شنبه اول- “مستندتر دفاع کنید
 
یک هفته پس از ماجرای ادعای دولت امارات و بازتاب آن در روزنامه‌های ایران، روزنامه شرق صفحاتی از ضمیمه هفتگی‌ خود را با عنوان «خلیج همیشه فارس» به این موضوع اختصاص داد.
 
مازیار خسروی در یادداشت ورودی این پرونده با اعتقاد به این که بازی تازه آغاز شده، نوشته است: “هنگامی كه امپراتوری كهن‌سال چین در پایان جنگ دوم تریاك تسلیم «دیپلماسی كشتی‌های توپدار» بریتانیا شد، هیچ‌ كس پیش‌بینی نمی‌كرد كه جزیره هنگ‌كنگ ۱۵۰سال بعد، بدون شلیك حتی یك گلوله دوباره ضمیمه خاك اصلی چین شود. چینی‌ها اكنون با به رسمیت نشناختن استقلال تایوان، به انتظار گذر زمان و رسیدن فرصت مناسبی نشسته‌اند كه سناریویی كم‌و‌بیش مشابه را برای «فرمز» نیز تدارك ببینند. در این سوی جهان نیز امپراتوری رو به زوال ایران–با كمی تقدم و تاخر– سرنوشتی مشابه را تجربه می‌كرد؛ پرتغالی‌ها ۱۱۸سال قشم و هرمز را در تصرف داشتند و تنها به ضرب شمشیر «امامقلی‌خان» سپهسالار شاه‌ عباس پس دادند.”
 
گفت‌وگویی هم با علی بیگدلی، كارشناس مسائل بین‌المللی انجام شده که او گفته‌است، شك در حاكمیت ایران بر جزایر سه‌گانه را جایز نمی‌داند، اما با این حال بهترین مواجهه با ادعاهای واهی امارات در این شرایط، گذشتن از كنار آنهاست.
 
او چندان به حل این منازعه در كوتاه مدت و حتی میان‌مدت امیدوار نیست و چاره نهایی را در افزایش نفوذ در نظام بین‌الملل می‌داند.
 
ابراهیم تیموری، آخرین سفیر ایران پیش از انقلاب در امارات هم در گفت‌وگو با نیما راد مدعی بود که “از شیخ زاید سند داریم”.
 
علی بیگدلی، كارشناس مسائل بین‌المللی در مصاحبه با روزنامه شرق گفته‌است، شك در حاكمیت ایران بر جزایر سه‌گانه را جایز نمی‌داند، اما با این حال بهترین مواجهه با ادعاهای واهی امارات در این شرایط، گذشتن از كنار آنهاست.
 
این دیپلمات کهنه‌کار توضیح داده بود: “در برخی موارد با برداشتی غلط از اصل ماجرا می‌گویند شاه، بحرین را داد تا جزایر سه‌گانه خلیج فارس را بگیرد. آن‌چه من می‌دانم تماما اصل این ادعا را رد می‌كند. شاه از بحرین صرف‌نظر كرد و سابقه‌اش را همه می‌دانند. برخی هم به این مسئله انتقاداتی وارد می‌كنند. باید اعتراف كنم كه من هم آن زمان همین نظر را داشتم اما در حال حاضرفكر می‌كنم كه تصمیم او درست بود زیرا اگر این كار را نكرده بود، بحرین بار گرانی می‌شد بر دوش ایران.”
 
او همچنین معتقد است: “در زمینه جزایر سه‌گانه خلیج‌ فارس، اخیرا حرف‌های صحیحی زده شده است. این كه این جزایر متعلق به ایران است و هر كس كه ادعایی دارد باید ادعایش را ثابت كند و دلیلی ندارد ما مالكیت خود را ثابت كنیم. اماراتی‌ها هم بیكار ننشسته‌اند و اسناد بسیاری را در این زمینه جمع‌آوری كرده‌اند. البته مسئول جمع‌آوری اسناد وزارت خارجه ایران به من گفت كه اسناد و مدارك خوبی پیدا كرده‌اند كه در آنها شیخ زاید مطالبی را به انگلیسی‌ها گفته كه كاملا به نفع ایران است.”
 
فریدون مجلسی، نویسنده و پژوهشگر هم در گفت‌وگویی دیگر عنوان کرده بود: “من بر آن‌چه میان ایران و امارات پیش آمده است و در واقع بر ادعای امارات درباره جزایر سه‌گانه، اسم اختلاف ارضی نمی‌گذارم. در واقع اختلاف ارضی بین دو كشوری است كه حساب و كتاب‌هایی در گذشته و زمان قدیم داشته‌اند و بینشان وقایعی رخ داده است. در حالی كه امارات اصلا كشوری نبود كه ما بخواهیم با آنها اختلاف داشته باشیم.”
 
او منتقد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران و ایرانیان است: “به نظرم واكنش‌ها خیلی سطحی است. اگر قرار بود كسی ادعایی را مطرح كند، باید ما می‌بودیم. اما به هر حال ما باید موقعیت خودمان را در جهان تقویت كنیم تا این‌ها به تحریك دیگران چنین ادعاهایی را مطرح نكنند. اما به هر حال مسئله من بیش از دستگاه دیپلماسی رفتار مردم است. من از بعضی بی‌غیرتی‌های ملی تعجب می‌كنم. چرا ما می‌رویم و ثروتمان را در دوبی و امارات تلف می‌كنیم؟ آن هم با آن اهانت‌ها كه می‌شود؛ از انگشت‌نگاری تا… البته برخی ادعاهایی كه این‌ها مطرح می‌كنند بد نیست، برای این كه ما بر سر غیرت بیاییم و به دلیل حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی‌مان پشت هم بایستیم.”
 
فریدون مجلسی: من از بعضی بی‌غیرتی‌های ملی تعجب می‌كنم. چرا ما می‌رویم و ثروتمان را در دوبی و امارات تلف می‌كنیم؟ آن هم با آن اهانت‌ها كه می‌شود؛ از انگشت‌نگاری تا… 
 
صباح زنگنه، کارشناس مسائل خاورمیانه اما از زاویه‌ای دیگر به این موضوع ورود کرده‌است. او معتقد است که زمان سفر احمدی‌نژاد به ابوموسی مناسب نبوده: “چه دولت ایران آگاهانه دست به انجام این سفر زده باشد، چه ناآگاهانه، نتیجه یكسان است. هم مقامات مسئول در ایران و هم دولت‌مردانامارات از این فرصتی كه پیش آمد كمال استفاده را بردند و تلاش كردند فضای مذاكرات استانبول را تحت تاثیر قرار بدهند كه البته موفق نبودند زیرا برای كشورهای 1+5 موضوعی كه برای آن به اجلاس آمده بودند، بسیار مهم‌تر و حساس‌تر بود؛ حل بحرانی كه برای آن برنامه‌ریزی دقیقی صورت گرفته بود. سوءتفاهم یا اختلاف نظر ۳۰-۴۰ ساله بین ایران و امارات به عنوان یك اختلاف منطقه‌ای، موضوع مهمی برای كشورهای قدرتمند غربی نبود كه بخواهند اجلاس استانبول را تحت تاثیر آن به مسیر دیگری هدایت كنند.”
 
این کارشناس همچنین از واکنش‌های احساسی هم انتقاد می‌کند و تاکید دارد که “حق نه به قدمتمربوط می‌شود و نه به تفاوت مساحت این دو كشور. از حق مالكیتمان بر جزایر سه‌گانه خلیج‌فارس، به‌خصوص جزیره ابوموسی بهتر است مستندتر دفاع كنید.”
 
سرمقاله روز شنبه شرق را هم غلامرضا نظربلند در همین زمینه نوشته بود: ” آیا اگر همین اعاده نیم‌بند حاكمیت ایران بر گوشه‌ای از خاك خود نبود، بحرین می‌توانست، اعلام استقلال كند و اگر هم می‌توانست، آیا توسط ایران به‌ رسمیت شناخته می‌شد و اگر هم فرضا به رسمیت شناخته می‌شد در صورتی كه بازپس‌گیری جزایر سه‌گانه محقق نمی‌شد، شناسایی رسمیت مورد اشاره پس‌گرفته نمی‌شد و از آن مهم‌تر منطقه آبستن حوادث ناگواری نمی‌شد و زیان آن ‌را متوجه شیخ‌نشین‌های منطقه به‌طور اعم و بحرین به‌طور اخص نمی‌ساخت؟ آیا قطر می‌توانست با پشت پا زدن به توافقنامه ۲۷ فوریه ۱۹۶۸ مبنی بر تشكیل فدراسیونی از ۹ شیخ‌نشین حاشیه جنوبی خلیج‌ فارس (شامل قطر، بحرین و هفت امارت تشكیل‌دهنده كشور امارات متحده عربی‌ فعلی) راه خود را از بقیه جدا كند و منفردا اعلام استقلال كند؟ آیا فدراسیونی از شش و سپس هفت امارت متصالحه شكل می‌گرفت و كشوری به ‌نام امارات عربی متحده به‌ وجود می‌آمد؟ و آیا صلح و آرامش حاكم بر این منطقه آن‌ هم‌ در وانفسای شیوع بیماری واگیر و مرگ‌بار ناامنی در خیلی از نقاط خاورمیانه و آفریقا، محلی از اعراب پیدا می‌كرد؟
 
«هشدار ارتش به امارات» تیتر یک روزنامه شرق بود که در آن با ادبیاتی حماسی به استقبال سخنان یک مقام نظامی ایران رفته است: “سه ‌تا هستند، دو برادر و یك پدر. دور تا دورشان هم آب است. آبی كه قدمتش از تاریخ تشكیل برخی از كشورهایی كه بر خوان‌اش نشسته‌اند بیشتر است…” 
 
«هشدار ارتش به امارات» هم تیتر یک این روزنامه بود که در آن با ادبیاتی حماسی به استقبال سخنان یک مقام نظامی ایران رفته است: “سه ‌تا هستند، دو برادر و یك پدر. دور تا دورشان هم آب است. آبی كه قدمتش از تاریخ تشكیل برخی از كشورهایی كه بر خوان‌اش نشسته‌اند بیشتر است. خیلی هم بیشتر؛ نه یك سال و یك دهه و یك قرن. سه جزیره، یك ملت؛ این داستان هزاره‌هاست. روایت تاریخ است. تاریخ یك دنیا. نه دنیای این روزها؛ دنیای خیلی خیلی دورترها. «نخواندن» و «نداشتن»؛ داستان همین تاریخ است. داستان آنهایی است كه تاریخ ندارند و همین دوروبرهای زمانه ما دور هم جمع شده‌اند. تاریخ هم نمی‌خوانند لابد؛ اگر نه ادعایی بلندتر از دیوار ۴۱ ساله را نه بر زبان می‌آورند، نه باور می‌كنند. این داستان آنهایی است كه تاریخ نمی‌خوانند، چون تاریخ ندارند؛ چون تاریخ خواندن به سودشان نیست. شاید هم حق دارند؛ همزادی در تاریخ ندارند. «رستم» ندارند. «اسفندیار» ندارند. «سیاوش» و «سهراب» ندارند. «بهرام» و «كوروش» و «اردشیر» ندارند. «فردوسی» هم كه اصلا ندارند و به‌ جز اینان، «خاك» زیادی هم ندارند. شاید برای همین است كه تصور دقیقی از خاك ندارند؛ اگر نه می‌دانند كه خاك را با «وجب» اندازه می‌گیرند نه با «عدد»، كه حالا بشود سه عددش را از ایرانیان بگیرند و دو عددش را از جای دیگر جور كنند. حالا كه نه، چند سالی است حدود ۴۱ سال، شبه‌جزیره‌ای پیدا شده و ادعای مالكیت سه جزیره از یك خاك پهناور می‌كند؛ این از عجایب دنیای ماست؛ جزیره‌ای مدعی سه‌جزیره از یك خاك به قدمت تاریخ؛ هم تاریخ مكتوب، هم پیشدادی. این هم از طنز‌های تلخ این روزهاست. دهانی كه می‌خواهد لقمه‌ای بزرگ‌تر از خودش را ببلعد؛ تكه‌ای از یك خاك بزرگ. این البته بخشی از یك داستان بزرگ‌تر است؛ داستان یك دریا؛ «خلیج ‌پارس»؛ خوان نعمت و بركت. ادعای امارات متحده عربی بر مالكیت «تنب بزرگ» و «تنب كوچك» و «ابوموسی»، ادعایی بر آب است؛ از جنس همان ماسه نوشته‌هایی كه كودكان ایرانی با خیالی راحت از پاك‌سازی، هرچه در رویای‌شان است را با ماسه بر ساحل خلیج‌پارس می‌نویسند، بعد هم آب كار خودش را می‌كند، می‌شوید و می‌برد. مانند ادعای وجود خلیج «ع ر ب ی» كه هی می‌گویند و هی آب دریای پارس آن را می‌شوید و می‌برد؛ ماسه‌ها را سر جایشان باز می‌گرداند. برای پاك كردن ادعای مالكیت بر جزیره‌های ایرانی توسط امارات اما نوبت به آب نمی‌رسد؛ باد زود‌تر از آب آن را می‌برد. ماجرای این جزیره‌ها و ادعای مالكیت كشوری با ۴۱ سال تاریخ، نمایی از ماجرای «ملا» و «آش» است؛ آش این جزیره‌ها اما شور است؛ شور شور. لقمه‌اش هم به دهان امارات نمی‌آید. دندان‌گیر كه نیست، گلوگیر هم هست. بهانه جدید امارات برای تكرار این ادعا سفر هیات دولت دهم به استان هرمزگان و بازدید از جزیره ابوموسی است. بعد از این، امارات ادعا كرد این سفر نقض «تمامیت ارضی‌اش» است؛ از آن ادعا‌های ناشی از بی‌تاریخی. چند كشور غربی هم نیمچه حمایتی كردند كه موضوع مورد اختلاف ایران و امارات باید در دادگاه‌های بین‌المللی حل‌ و ‌فصل شود؛ كدام موضوع؟ البته توضیح نداده‌اند. نمایندگی دایم ایران در سازمان‌ملل متحد هم به «سوزان رایس» رئیس آمریكایی شورای امنیت و «بان‌كی‌ مون» دبیركل كره‌ای سازمان ‌ملل نامه نوشته كه «خلیج‌ فارس»، خلیج ‌فارس است و این جزیره‌ها هم جزو همیشگی خاك ایران و غیرقابل مذاكره؛ توضیح واضحات داده‌اند. موضوع خاك و آب كه به میان می‌آید سربازان میهن هم دنبالش می‌آیند. شاید برای همین است، هر كه لباس رزم پوشید می‌گویند سرباز این «آب‌ و‌ خاك» است. حالا فرمانده نیروی زمینی ارتش هم كه دیده اماراتی‌ها كوتاه‌ بیا نیستند تاكید كرده سه جزیره تنب بزرگ و تنب كوچك و ابوموسی در خلیج ‌فارس متعلق به ایران است و ایران برای دفاع از این حقش «قاطعانه» و با قدرت ایستاده.”
 
در همین روز تیتر یک روزنامه اعتماد «هشدار به اعراب» بود. در این گزارش از قول احمدرضا پوردستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش آمده بود: “به هیچ كشوری اجازه كوچك‌ترین دست‌اندازی را نمی‌دهیم، اگر این‌طور شود و این شیطنت‌ها از طریق دیپلماسی حل نشود نیروهای نظامی آماده‌اند اقتدار نظام را به كشور متعرض نشان دهند.”
 
و همین طور به موضع رامین ‌مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اشاره شده بود که می‌گفت: “تعلق این جزایر به خاك ایران امری ثابت، لایتغیر و غیرقابل مذاكره است.”
 
روزنامه وطن امروز هم عکسی بزرگ از نقشه خلیج فارس را بی هیچ نام و نشانی منتشر کرده و تیتر زده بود: ” اگر دیپلماسی جواب ندهد، با قدرت نظامی اقتدارمان را نشان می‌دهیم
 
 
شنبه دوم – امارات با ارتش، امارات بی‌ارتش
 
یک هفته بعد روزنامه اعتماد در گزارشی با عنوان «ادامه ادعاهای امارات» نوشته بود: “كمتر از یك هفته پس از هشدار شدیداللحن فرمانده نیروی دریایی سپاه ایران به شیخ‌نشین امارات متحده عربی مبنی بر این ‌كه این نیروی نظامی به زودی تفنگ‌داران دریایی خود را به جزایر سه‌گانه اعزام می‌كند و پس از این ‌كه برخی از نمایندگان مجلس طرحی را برای تصویب استانی به نام خلیج‌فارس به میان آورده‌اند، امارات مجددا به تكرار ادعاهای بی‌اساسش پرداخت.”
 
همچنین از زبان رئیس پلیس دوبی آمده بود که “اگر امارات به دنبال جنگ بود، ‌تر و خشك و همه‌ چیز سه جزیره را باهم می‌سوزاند ولی ما به دنبال راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز با هر همسایه‌ای هستیم.”
 
وی همچنین مدعی شده است: “از نظر قدرت، امارات بسیار قوی است. ایران جزایر امارات را زمانی اشغال كرد كه امارات اصلا ارتش نداشت. بله! ایران جزایر اماراتی را چند ساعت قبل از اعلام برپایی دولت امارات، اشغال كرد. امارات در آن مقطع ارتش نداشت ولی ایران در آن زمان پنجمین ارتش قدرتمند جهان بود.”
 
 
یکشنبه – “شاخ ‌شدن شیخک‌ها”
 
روز ملی خلیج فارس باز فرصتی بود تا روزنامه‌های ایران به موضوع جزایر سه‌گانه بپردازند.
 
 روزنامه آرمان این روز را در کنار لوگوی خود تبریک گفته بود، مشابه کاری که روزنامه ایران با عکس و شعاری کنار لوگو انجام داده بود.
 
روزنامه تهران امروز هم در گزارشی به این موضوع پرداخته بود که “چرا می‌گوییم خلیج فارس؟”
 
البته نویسنده در همان ابتدا تکلیف را روشن کرده و نوشته بود: “هیچ كس شكی در تعلق داشتن خلیج ‌فارس به ایرانیان ندارد. حتی اروپاییان و آمریكایی‌ها كه امروز در مقابل ادعای شیخ‌نشین‌های اطراف خیلج‌فارس برای تراشیدن یك «اسم جعلی» سكوت كرده‌اند! تنها نگاهی به تلاش و كاوش‌های «دیوید وایت ‌هاوس» باستان‌شناس انگلیسی برای اثبات تعلق داشتن امواج نیلگون خلیج فارس به ایرانیان و پارسیان كافی است. او كسی بود كه قصه هزار و یك‌ شب ایرانیان را كه ۱۷۰۰ سال پیش در ساحل خلیج فارس نقش بسته بود از زیر خروارها خاك بیرون كشید و به گوش جهانیان رساند. البته كاوش‌های دیگری، قصه ایرانیان و خلیج فارس را به هزاره های قدیمی‌تر می‌برد، یعنی به دوره هخامنشی و ایلامی! «اسحاق پناهی» و «توماس ماكوسكی» روسای كتابخانه ملی ایران و لهستان به تازگی دیدار كرده و ماكوسكی گفته كه در راستای گسترش روابط فرهنگی بین ورشو و تهران، نقشه قدیمی مزین به نام خلیج فارس را تقدیم جمهوری اسلامی ایران خواهد كرد.”
 
روزنامه تهران امروز: “هیچ كس شكی در تعلق داشتن خلیج ‌فارس به ایرانیان ندارد. حتی اروپاییان و آمریكایی‌ها كه امروز در مقابل ادعای شیخ‌نشین‌های اطراف خیلج‌فارس برای تراشیدن یك «اسم جعلی» سكوت كرده‌اند!”
 
اسماعیل کوثری، نماینده تهران هم در یادداشتی با تاکید بر این که “جامعه امروز ایران، جامعه‌ای در صحنه و حساس به تمامیت ارضی كشور است” ایرانی‌ها را به خواندن تاریخ فراخوانده بود.
 
روزنامه جام‌ جم، خلیج فارس را «نماد هم‌گرایی ایرانیان» نامیده و مدیركل صدا و سیمای مركز خراسان شمالی در این مطلب که عکس یک روزنامه شده، نوشته است: “نام خلیج‌ فارس جزو 4 دریای شناخته‌شده‌ای بود كه به اعتقاد یونانیان كهن همگی از یك اقیانوس عظیم پدید آمده‌اند؛ این‌ها بسیار پیش از آن بوده كه داریوش هخامنشی در كتیبه‌های خود از دریای پارس سخن بگوید. این نام پرتوافكن میراث گران‌سنگی است كه نیاكانمان با سنت‌ها و آیین‌های خویش درهم آمیخته و با پوششی از باورهای ژرف دینی و اعتقادی از خود به یادگار نهاده‌اند.”
 
روزنامه سیاست روز به همین مناسبت یادداشتی داشت با عنوان «بیا شاخ شدن شیخك‌ها را جدی نگیریم».
 
نویسنده توصیه کرده بود: “بیا این شاخ شدن شیخك‌های كشورهای حاشیه خلیج فارس را بی‌خیال شویم. اصلا بگذار آنها گلو یا هر جای دیگرشان را كه دوست دارند پاره كنند و اسم این خلیج تا همیشه فارس را جعل كنند. بگذار آن جوانك غوره نشده، ادای مویزها را دربیاورد و یك جایش یا همه جایش از این كه رئیس جمهور ما به یكی از جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج فارس سفر كرده بسوزد. آن بچه نه سنش به ماندگاری نام خلیج فارس و جزایر ایرانی قد می‌دهد و نه عقلش. بگذار هر شِكری دوست دارند بخورند. بگذار آن طرف آبی‌ها و غربی‌ها پدرشان دربیاید تا تاریخ را جعل كنند. برایت اصلا مهم نباشد كه وقتی توی موتورهای جست‌وجوگرشان عبارت persian gulf را تایپ می‌كنیم، پیشنهادهای بی‌شرمانه جعلی به تو می‌دهند. این‌ها همه نشان از این دارد كه بزرگی كشور من و تو دارد می‌چزاندشان. همه جایشان دارد آتش می‌گیرد از اینكه ایران ما بزرگ‌تر و بلندمرتبه‌تر از جمع همه این به اصطلاح كشورهای حاشیه خلیج فارس است.”
 
روزنامه سیاست روز: “بگذار آن طرف آبی‌ها و غربی‌ها پدرشان دربیاید تا تاریخ را جعل كنند. برایت اصلا مهم نباشد كه وقتی توی موتورهای جست‌وجوگرشان عبارت persian gulf را تایپ می‌كنیم، پیشنهادهای بی‌شرمانه جعلی به تو می‌دهند.” 
 
کیهان برزگر در روزنامه شرق یادداشتی نوشته و عنوان کرده بود: “با وجود خلیج ‌فارس، ایران هیچ وقت از لحاظ فرهنگی، اقتصادی و سیاسی منزوی نخواهد بود. خلیج‌ فارس همواره نقطه امتیاز و فرصت‌سازی در سیاست خارجی ایران و روابط با ملت‌های دیگر بوده است. نكته آخر این كه هر چند تمامی شواهد نشان می‌دهند كه خلیج ‌فارس اهمیت خود را برای نظام امنیت منطقه‌ای و انرژی جهانی حفظ خواهد كرد اما برای ایرانیان اهمیت خلیج‌ فارس بیش از هر چیز مربوط به نقش آن در ایجاد انسجام ملی و تقویت همبستگی ایرانیان است كه باید قدر آن را دانست.”
 
عکس یک روزنامه قدس هم به نقشه خلیج فارس اختصاص داشت و  تیتر زده شده بود: «روز طلایی خلیج فارس».
 
روزنامه ملت با تیتر «وطن یعنی خلیج تا ابد فارس» پرونده‌ای را درباره این موضوع ترتیب داده بود.
 
در یکی از مطالب این پرونده درباره جزیره ابوموسی اطلاعاتی جمع‌آوری شده بود. از جمله این که “این جزیره در اسناد تاریخی و نقشه‌ها با نام بوموو BoumOuw بوم+اوو Aouw یعنی آب (معرب آن بومف) و با نام گپ سبزو (به معنای جای سبز) و بوم سوز یا بوموسو BoumSou ثبت شده (بوم به معنی مكان است و «سو» چند معنی دارد سو Souw مخفف سوز Souz نام یك نوع سبزی است و به‌طور كلی نیز در زبان فارسی كهن معنی سبز می‌دهد و در مجموع می‌توان آن را به معنای زمین سبزنامید). نام ابوموسی یك نام جدید است و سابقه آن به حدود بیش‌تر از یك‌صد سال قبل برمی‌گردد كه یكی از ساكنان به نام ابوموسی این نام را بجای بوموسو BoumSou رایج ساخت{…} این جزیره یكی از مراكز صدور نفت خام كشور است كه با ظرفیتی قابل توجه فعالیت می‌كند{…} از خوش‌آب‌وهواترین مناطق خلیج فارس است و انواع گیاهان و جانوران دریایی در ساحل آن به چشم می‌خورد.”
 
روزنامه ملت با تیتر «وطن یعنی خلیج تا ابد فارس» پرونده‌ای را درباره این موضوع ترتیب داده بود. در یکی از مطالب این پرونده درباره جزیره ابوموسی اطلاعاتی جمع‌آوری شده بود. از جمله این که نام ابوموسی یك نام جدید است و سابقه آن به حدود یك‌صد سال قبل برمی‌گردد.
 
در مطلبی دیگر به اهمیت گردش‌گری منطقه پرداخته شده بود: “خلیج فارس می‌تواند به عنوان یكی از قطب‌های مهم جذب توریسم شناخته شود اما هنوز برنامه‌ریزی‌های اساسی و مناسب برای بهبود این موضوع انجام نشده است. خیلی از افراد در خارج از ایران به گمان این‌كه محدودیت‌هایی در ایران وجود دارد نمی‌توانند آن‌گونه كه باید و شاید از جاذبه‌های توریستی ایران بهره‌مند شوند و فكر می‌كنند ایران امكان جذب توریست ندارد. در حالی كه سالانه خیلی از افراد برای بازدید از مناطق مختلف به ایران سفر می‌كنند در حالی كه هدفشان تحقق تفریحات غیراخلاقی نیست. با این وجود لازم است تا اقدامات اساسی و مثمرثمری در حوزه بازاریابی و گردش‌گری در این مناطق شكل بگیرد تا كشورهای خرد و ‌ریزی كه در مقابل ایران هیچ ارزش معنوی و وجودی ندارند درباره حتی آبزیان خلیج فارس اظهارنظر نكنند. حل این مسئله نیازی به درگیری ندارد و به ‌راحتی می‌توان با در نظر گرفتن مدیران با تجربه و كارشناس نسبت به حل آن اقدام كرد.”
 
روزنامه هفت صبح هم تیتر یک خود را «هجوم ۶۰ هزار ایرانی به صفحه فیس‌بوک ملک عبدالله» انتخاب کرده و نوشته است: “با فرارسیدن روز ملی خلیج‌ فارس، ایرانیان در شبکه‌های اجتماعی به خصوص فیس‌بوک با تحرکی قابل تقدیر و ابتکاراتی خلاقانه جنگ تبلیغاتی شدیدی را علیه ادعاهای شیوخ به راه انداخته‌اند و آغازگر یک جنگ سایبری به تمام معنا شده‌اند.”
 
نویسنده این مطلب تاکید دارد که “میهن از جمله موضوعاتی است که ایرانیان بر سر آن شوخی ندارند.”