وقتی مردان سیاستمدار به جنسیتزدگی یا رفتار نامناسب جنسی متهم میشوند، اغلب از خودشان این طور دفاع میکنند که این اتهام به آنها نمیچسبد چون خودشان دختر یا خواهر دارند. این دفاع از نظر عموم ضعیف است و حتی میتواند اتهام علیه آنها را تشدید کند. اما آیا این ایده جای دفاع دارد؟
یک پژوهش گسترده که در سطح ملی در بریتانیا انجام شده، نشان میدهد که پاسخ این سوال مثبت است. با این حال، پژوهشگران از میزان علاقه پاسخدهندگان به این جمله شگفزده شده بودند: «کار شوهر این است که پول دربیاورد و کار زن این است که از خانه و خانواده مراقبت کند.» انتخاب بالای این گزینه نشانگر علاقه مردم به دیدگاههای سنتی درباره نقشهای جنسیتی است که ساختار قدرت را حفظ میکند و اجازه انتقال آن را به زنان نمیدهد.
با این حال نتایج این تحقیق نشان داده مردانی که دختر دارند نسبت به نقشهای جنسیتی کمتر دیدگاه سنتی دارند. مهم است که توجه داشته باشیم این اثرات در سطح متوسط، زمانی که چندین متغیر به مدل آماری اضافه میشوند، غیر قابل توجه میشود. با این حال، با درنظر گرفتن اثر این موضوع بر گروههای مختلف سنی، یک نتیجه جالب و باورنکردنی به دست میآید: مردانی که دختران ۶ تا ۱۰ ساله یا بالاتر از ۱۱ سال دارند، به طرز چشمگیری کمتر به نقشهای سنتی جنسیتی بها میدهند. در مقابل، برای مردانی که دختر زیر ۵ سال دارند، نقشهای سنتی جنسیتی مهمتر است. این به آن معناست که هرچه مردان ارتباط بیشتری با دخترانشان داشته باشند و هرچه دخترشان ارتباط بیشتری با جهان بیرون داشته باشد، تمایلشان به اینکه زنان مستقل و خودبسنده باشند، بیشتر میشود.
جالب است که دختر داشتن، تاثیر کمتری روی زنان دارد. به نظر میرسد که ایده دختر قوی، دیدگاه مردان را درباره نقشهای جنسیتی تغییر میدهد و تاثیر زیادی روی زنان ندارد.
گرچه این پژوهش اطلاعات جالبی درباره دیدگاه مردان درباره نقش زنان در جامعه به دست میدهد، اما سوالات زیادی همچنان بافی میماند و همچنان باید نتایج آن را با تردید تفسیر کرد. مثلا تحقیقات دیگری که در آمریکا انجام شده نشان میدهد دختر داشتن در حوزه سیاسی، هم زنان و هم مردان را به رای دادن به دموکراتها تشویق میکند، یا تحقیقی هست که میگوید خواهر داشتن باعث محافظهکاری مردان (در مقابل دیدگاه لیبرال) میشود. همین طور اینکه افراد دارای دیدگاههای نزدیک به جناح راست سیاسی، نسبت به جناح چپ، بیشتر دیدگاههای سنتی و جنسیتزده دارند.
در حال حاضر به نظر میرسد این که مردان را تنها به خاطر اینکه میگویند دختر دارند از اتهام رفتارهای جنسیتزده مبرا بدانیم، سادهانگارانه است. به علاوه ممکن است مردان با دختران مردان دیگر رفتارهای جنسیتزده داشته باشند در حالی که انتظار دارند با دختر خودشان محترمانه رفتار شود. وقتی کسی میگوید چون یک دوست سیاهپوست دارد پس نژادپرست نیست یا چون دختر دارد، سکسیست نیست، باید حواسمان را جمع کنیم. نژادپرستی و جنسیتزدگی موضوعاتی مربوط به قدرت و کنترل در سطح گروهی هستند. در طول تاریخ، مردان و سفیدپوستان با محدودکردن قدرت کل یک گروه نژادی یا جنسی مشکلی نداشتهاند در حالی که در سطح فردی ممکن است با افرادی متعلق به آن گروه مشکل نداشته باشند.
گوردون هادسون استاد دانشگاه بروک است.