محسن کاکارش – با گذشت دهها سال از جنگ ایران و عراق و ناآرامیهای کردستان، هنوز خطر جان شهروندان استانهای مرزی خوزستان، کردستان، آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه را تهدید میکند.
این تهدید از سوی میلیونها مینی است که در این مناطق کار گذاشته شدهاند. مین که به عنوان دشمن پنهان شناخته شده، تاکنون جان هزاران تن از شهروندان مناطق مرزی را در این دو کشور گرفته است. از شمار قربانیان مین در ایران آمار دقیقی در دست نیست و مسئولان حکومتی اغلب از ارائه آمار در این زمینه خودداری کردهاند، اما در آن سوی مرزها و طرف دیگر جنگ هشت ساله، از سال ۱۹۹۱ به اینسو تنها در کردستان عراق، ۱۴ هزار نفر کشته و زخمی شدهاند، شش هزار نفر در این منطقه جان خود را از دست دادهاند و بیش از هشت هزار فرد دیگر زخمی شدهاند. به گفته میروان احمد، مسئول بخش اطلاعرسانی اداره کل امور مین در سلیمانیه، «مین»، حلبچهای دیگر را برای کردستان عراق تکرار کرده است. حلبچه شهری در استان سلیمانیه کردستان عراق است که در سال ۱۹۸۸ بر اثر حملات شیمیایی حکومت بعث این کشور بیش از پنج هزار نفر در آن کشته شدند.
مسئولان حکومت اسلامی در ایران میگویند بیشتر مناطق آلوده به مین پاکسازی شده است. سال گذشته سردار محمدحسین امیر احمدی، رئیس مرکز مینزدایی ایران در گفتوگو با خبرگزاری مهر گفت: «تاکنون چهارمیلیون و ۱۲۰ هزار هکتار پاکسازی شده است. تنها ۷۹ هزار هکتار باقی مانده….»
این در حالی است که براساس گزارشهای منتشر شده، از ابتدای سال جدید در مناطق مرزی استانهای کردستان و کرمانشاه دست کم پنج تن از شهروندان کشته و زخمی شدهاند. به گفته شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و یکی از موسسان «کانون مشارکت برای پاکسازی مین» حکومت ایران اراده جدی برای پاکسازی میادین مین ندارد و دولت با سرعتی لاک پشتی مشغول به کار مینروبی است.
مندو بالجی
از سوی دیگر عثمان مزین، وکیل دادگستری و پژوهشگر حقوق قربانیان جنگ در پیوند با وضعیت قربانیان مین به زمانه میگوید: «پرونده آنها به کمیته امداد یا بهزیستی ارجاع داده میشود و مورد حمایت این دو ارگان قرار میگیرند. مبلغ بسیار مختصری به عنوان حقوق ماهیانه در حد ۵۰ هزار تومان معادل ۳۰ دلار به آنها پرداخت میشود که این مستمری ماهیانه حدود هشتسال است که افزایش پیدا نکرده و بسیار ناچیز است. حتی کفاف هزینه پانسمان یا خریداری پا و دست مصنوعی یا امکانات ابتدایی دیگر که مورد نیاز است را نمیدهد. لذا قربانیان مین با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند.»
مندو بالجی یکی از مسئولان سازمان فراخوان ژنو (Geneva call) در گفتوگو با زمانه میگوید، بیشتر نیروهای اپوزیسیون مسلح کرد پیمان این سازمان را مبنی بر عدم به کارگیری مین امضا کردهاند، اما دولت ایران اجازه ورود به این کشور را به اعضای سازمان نداد.
آمار مین در ایران
براساس آمارهای رسمی شمار مینهایی که بیشتر در مناطق مرزی کار گذاشته شدهاند، از ابتدا بیش از ۲۰ میلیون مین بوده است.
به گفته مسئول اداره کل امور مین در کردستان عراق، افرادی که از ناحیه انفجار مینهای قدیمی صدمه دیدهاند از حمایت خوبی برخوردار نیستند و هر ماه صد تا صد وپنجاه هزار دینار دریافت میکنند که مبلغ بسیار کمی است.
خبرگزاری مهر سال گذشته در گزارشی نوشت: «بر اساس شناسایی اولیه که توسط نیروهای نظامی در سال ۱۳۶۷، پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل به عمل آمده است، آلودگی مین و مواد منفجره بهجا مانده از جنگ، در طول هزار و ۱۰۰ کیلومتر مرزهای غرب و جنوب غرب ایران با عراق در مساحتی حدود چهارمیلیون و ۲۰۰ هزارهکتار در پنج استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، ایلام و خوزستان و به ویژه شهرهای مرزی خرمشهر، سوسنگرد، بستان، مهران، دهلران، قصر شیرین، هویزه، نفت شهر، سومار، موسیان، آبادان، اهواز، اندیمشک، دزفول، شوش و گیلان غرب پراکنده شده و به استناد تفاهمنامه همکاری مشترک مینزدایی بشردوستانه ایران – عراق «در سال ۱۳۸۴، بیش از ۲۰ میلیون مین از انواع مختلف در خاک جمهوری اسلامی ایران کار گذاشته شده است. علاوه بر مین، بیش از دهها میلیون مواد منفجره و بمبهای خوشهای نیز پس از جنگ در کشورمان به جا مانده است.»
کار پاکسازی مین در ایران مراحلی را طی کرده است. ابتدا از سال ۱۳۶۶ با پاکسازی نیروهای ارتش، سپاه و بسیج آغاز شد که این روند از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۲ به عهده وزارت کشور بوده و مسئولیت آن را از سال ۱۳۸۹ مرکز مینزدایی کشور وابسته به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح پذیرفته است.
چندسال پیش احمد وحیدی وزیر دفاع گفته بود: «۷۳ هزار هکتار دیگر از اراضی آلوده به مین و گلولههای عمل نکرده در استانهای خوزستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی و کردستان باقی مانده که پیشبینی میشود تا پایان سال ۱۳۹۱ کار پاکسازی آنها به اتمام برسد.»
میروان احمد
البته پیشتر نیز مسئولان جمهوری اسلامی خبر داده بودند که استانهای آذربایجان غربی، کرمانشاه و کردستان تا پایان سال ۱۳۸۷ و نیز استانهای خوزستان و ایلام حداکثر تا سال ۱۳۸۹ از مین پاکسازی خواهند شد، اما طی سالهای اخیر چندین تن از شهروندان در همین استانها کشته یا زخمی شدند. آخرین موارد این رویدادها، در فروردین ماه ۱۳۹۱ بود که پنج تن از شهروندان کشته و زخمی شدند. همچنین در اسفندماه سال گذشته پنج تن از کارمندان شرکت نفت در منطق نفت شهر استان کرمانشاه زخمی شدند. شیرین عبادی پیشتر در همین زمینه به زمانه گفته بود: «عنوان کردند که ما ظرف سه سال تمام مناطق را پاکسازی خواهیم کرد. البته این دروغ آشکار بود و از آن موقع به این طرف با سرعتی بسیار کند، و ضمناً در مناطقی که دولت خودش مایل است، پاکسازی میکنند.»
عثمان مزین نیز به زمانه میگوید: «ایران تلاشهایی برای انهدام مینها و یا پاکسازی مناطق آلوده به مین میکند، اما چون این مناطق بسیار وسیع است و قسمت اعظم خاک کشور را تحت سیطره خود قرار داده تاکنون پاکسازی به طور کامل صورت نگرفته است و تمامی مناطق امن نیستند. هرچند در گفتارها و آمارهای رسمی به صراحت اعلام میشود که فلان منطقه یا فلان استان به طور کامل پاکسازی شده است، اما متاسفانه توفیقی برای پاکسازی کامل یا نسبی تاکنون ما ندیدیم. اگر پاکسازی به طور کامل صورت گرفته است سئوال این است که ما چرا در شهرها و مناطق داخلی کشور مانند بوکان، مهاباد و سقز باز اخباری در مورد مین میشنویم. پس این نشان دهنده این است که پاکسازی هنوز به طور کامل صورت نگرفته است و ما برای رسیدن به پاکسازی کامل فاصله زیادی را باید طی بکنیم.»
مین كار نگذاشتهایم
مسئولان جمهوری اسلامی در سالهای گذشته همواره بر این نکته تاکید داشتهاند که نیروهای مسلح ایران هیچگونه مینی نکاشتهاند. سردار محمدحسین امیر احمدی به خبرگزاری مهر گفته است: «رزمندگان ما اساساً هیچ نوع مینی را در زمین کار نگذاشتند و نخواهند گذاشت بلکه تمامی مناطق آلوده به مین توسط رژیم بعث عراق آلوده شده است.»
این در حالی است که سال گذشته بر اثر انفجار مین در نزدیکی مناطق مرزی چومان کردستان عراق هفت سرباز ایران کشته شدند. آن زمان ژنرال جبار یاور، سخنگوی نیروهای مسلح حکومت اقلیم کردستان عراق روز ۲۶ خرداد ۱۳۹۰به زمانه گفت، این انفجار در خاک ایران روی داد و میدان مین توسط خود نیروهای ایران بهتازگی برای حفاظت از پایگاهشان در خط مرزی کار گذاشته شده است و به اشتباه وارد آن شدهاند. مندو بالجی هم میگوید: «به ایران نرفتهام، اما افراد زیادی که از ایران آمدهاند به ما اطلاع دادند که در ایران مینهایی وجود دارد که به تازگی و به ویژه در مناطق هم مرز با عراق کاشته شدهاند.»
خودداری از ارائه آمار قربانیان
تاکنون آمار دقیقی از شمار قربانیان مین در ایران در دست نیست، اما براساس آمار تقریبی از سال ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۹ بیش از ۲۰۰ نفر از این افراد جان خود را از دست دادهاند و چند صد نفر دیگر نیز قطع عضو شدهاند.
محمد نفریه، مدیر مرکز پیشگیری سازمان بهزیستی ایران مدتی پیش در گفتوگو با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) با اشاره به اینکه ایران دومین کشور آلوده جهان از نظر مین و مهمات به شمار میرود گفته است: «در سال گذشته (۱۳۸۹) ۱۴ نفر در اثر انفجار مین کشته و ۹۰ نفر مصدوم شدهاند.»
همچنین حسین امیراحمدی اعلام کرده است: «تنها در سال۱۳۹۰، ۹۸ نفر از نیروهای پاکسازی دچار حادثه شدند که ۲۸ نفر آنها به شهادت رسیدند.»
کارشناسان و متخصصان مین میگویند مسئولان جمهوری اسلامی تنها آمار قربانیان افراد مینروب را منتشر میکنند. پیشتر شیرین عبادی در پیوند با آمار سال ۱۳۸۹ که رئیس مرکز پیشگیری سازمان بهزیستی ایران اعلام کرده بود، گفت: «تعجب و ضمناً تحسین میکنم برای اولین بار این آمار را اعلام کردند. تاکنون هر وقت ما اعتراض میکردیم، میگفتند که اصلاً کسی کشته و زخمی نمیشود. اگر کسی کشته شده است، افرادی هستند که مشغول پاکسازی مین هستند.»
از سال ۱۹۹۱ تاکنون ۱۳ کارمند اداره امور مین در عراق جان خود را از دست دادهاند و ۶۵ تن دیگر معلول شدهاند که این دسته از قربانیان از سوی حکومت اقلیم کردستان مورد حمایتهای بیشتری نسبت به دیگر قربانیان واقع شدهاند.
عثمان مزین در پیوند با آمار قربانیان میگوید: «متاسفانه این آمارها توسط دستگاههای مسئول ارائه نمیشود. بنیاد شهید و امور ایثارگران متولی تشکیل پرونده برای کسانی است که در اثر مین کشته و یا زخمی میشوند. این بنیاد پروندهها را گردآوری میکند و به کمیسیون ماده دو استانداریها تحویل میدهد که الان براساس آخرین مقررات تدوین شده در مجلس فعلی کمیسیون ماده دو استانداریها، برای سهولت و رفاه مردم در مراکز شهرستانها تشکیل میشود و متاسفانه در بسیاری شهرستانها این کمیسیونها تشکیل نمیشود. به همین دلیل علیرغم اینکه سه سال از تصویب قانون اصلاح کمیسیون ماده دو استانداری سپری شده این موضوع به یک نوع سرگردانی بین استانداری و فرمانداریها تبدیل شده است و ارگانهای مسئول از ارائه آمار قربانیان مین خودداری میکنند. در هر منطقهای و در هر روستایی اما آمارهای واقعی و مردمی وجود دارد. براساس این آمارها ما در شهرستان سردشت در سال ۸۷، ۱۲ مورد انفجار داشتیم که در چهار مورد از آنها باعث فوت شهروندان سردشتی شدند.»
امیرحسین سعیدی، مدیر مرکز پاکسازی ایران در گفتوگویی در سال ۱۳۸۸ آمار قربانیان را سه دهم نفر در روز اعلام کرده بود. این در حالی است که گفته میشود آمار قربانیان مین در هر روز سه نفر است.
تفاوت در بین مصدومان
وضعیت صدمهدیدگان ناشی از انفجار مین در ایران به دوسته عمده تقسیم میشوند: یک دسته از آنان تحت حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار میگیرند و مسئولیت مراقبت و حمایت دسته دیگر به کمیته امداد یا بهزیستی سپرده میشود.
عثمان مزین
عثمان مزین در پیوند با روند تشکیل پرونده برای قربانیان میگوید: «این افراد میتوانند تشکیل پرونده بدهند. مهمترین مانع تشکیل پرونده و احقاق حقوق این افراد برگهای است به نام صورت سانحه. یعنی گواهیای که مربوط به همان لحظه وقوع حادثه که توسط ارگانهای مسئول صادر شده باشد. با توجه به اینکه بسیاری از این حوادث در دوران جنگ یا در دورانی که دستگاه مسئولی وجود نداشته است، افراد غالباً برگه صورت سانحه را در دست ندارند یا اگر گواهی صورت سانحه هم هست، مورد تایید مقامات مسئول و متولی این کاری نیست. این مدارک اخذ و گردآوری شده بعد از مدت مدیدی در کمیسیون ماده دو طرح میشود. کمیسیون ماده دو از پنج عضو تشکیل شده است. این کمیسیون بدون حضور قربانی یا وکیل ایشان و صرفاً با حضور نمایندگانی از پنج دستگاه مرتبط با موضوع از جمله بنیاد شهید، فرمانداری، سپاه و … تشکیل میشود و آنها در مورد اینکه این قربانی میتواند جانباز تلقی شود یا تحت پوشش بنیاد شهید، کمیته امداد یا بهزیستی قرار گیرد اظهار نظر میکنند.»
این پژوهشگر قربانیان جنگ ضمن اشاره به تفاوت این دو دسته از لحاظ میزان حمایتها میافزاید: «تفاوت در این است: کسانی که جانباز شناخته میشوند و یا تحت پوشش بنیاد و امور ایثارگران قرار میگیرند تقریباً از حقوق نسبی و رضایتبخشی برخوردار هستند و امکانات درمانی و پزشکی و دیگر مزایا را دارند، اما کسانی که پرونده آنها به کمیته امداد یا بهزیستی ارجاع داده میشود و مورد حمایت این دو ارگان قرار میگیرند، مبلغ بسیار مختصری به عنوان حقوق ماهیانه در حد ۵۰ هزار تومان معادل ۳۰ دلار به آنها پرداخت میشود. این مستمری ماهیانه حدود هشت سال است که افزایش پیدا نکرده است و بسیار ناچیز است. حتی کفاف هزینه پانسمان یا خردیداری پا و دست مصنوعی یا امکانات ابتدایی دیگر که مورد نیاز آنها است را نمیدهد. لذا قربانیان مین با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. مخصوصاً اگر ما به این مسئله توجه کنیم که قربانیان مین غالباً سرپرست خانواده هستند و چند نفر را تحت پوشش خود دارند و باید هزینهها و مخارج زن و بچههایشان را هم تامین کنند و برخی از افراد حتی به اجبار به گدایی هم روی آوردهاند.»
از ابتدای سال جدید در مناطق مرزی استانهای کردستان و کرمانشاه دست کم پنج تن از شهروندان کشته و زخمی شدهاند. به گفته شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل و یکی از موسسان «کانون مشارکت برای پاکسازی مین» حکومت ایران اراده جدی برای پاکسازی میادین مین ندارد.
عثمان مزین در پیوند با وضعیت زندگی قربانیان مین ادامه میدهد: «این افراد در اثر انفجار مین قدرت کار و فعالیت و درآمدزایی را از دست دادهاند و این مبلغ ناچیز نمیتواند کمکی به خانواده و وضعیت دارویی و جمسانی آنها کمک بکند. گذشته از اینکه قربانیان مین امید به زندگی را هم از دست داده و معمولا زندگیشان ازهم پاشیده میشود. قدرت تحرک، رفت و آمد، پیشرفت و تحصیل را از دست میدهند و به افراد گوشهگیر تبدیل میشوند. چرا که در اواسط زندگی و ایام جوانی سلامتی خود را بطور ناگهانی از دست دادند که این وضعیت بسیار بغرنج است.»
پیماننامه اوتاوا و فراخوان ژنو
به دلیل آسیبهای گسترده به شهروندان غیر نظامی، در سال ۱۹۹۷ پیماننامهای با هدف منع استفاده، نگهداری، تولید و جابهجا کردن مین ضد نفر در اوتاوای کانادا بین چندین کشور امضا شد. از آن سال تاکنون ۱۵۸ کشور جهان به این پیمان نامه پیوستهاند.
ایران تاکنون پیماننامه اوتاوا و پیماننامه اسلو (پیماننامه عدم استفاده از بمبهای خوشهای) را امضا نکرده است. براساس یکی از بندهای پیماننامه اوتاوا، دولتها موظفند بعد از ده سال تمام کشتزار و مزارع را از مینها پاک کنند. از بين همسايگان ايران کشورهای عراق، افغانستان و کويت عضو پيمان اوتاوا هستند.
امیرحسین سعیدی در توضیح دلیل عدم پیوستن ایران به پیماننامه اوتاوا گفته بود: «ما قبولش داریم، اما الان در این شرایط به دلیل احساس خطری كه در دنیا میكنیم به خاطر كارهایی كه با ما كردند، این كار را نمیكنیم. ما به منع گسترش سلاحهای هستهای پیوستهایم، چه كار برایمان كردند؟ برای نیروگاه كه نیاز اصلی كشور ماست ما را دچار چالش كردند. من خودم اینطوری حس كردم. ما در این سالها هیچ مینی تولید نكردیم و اگر مینی باقیمانده از زمان رژیم گذشته است.»
شیرین عبادی در همین زمینه پیشتر به زمانه گفته بود: «علتش این است که رژیم اسلامی از مین استفاده میکند و مایل نیست به کنوانسیونی بپیوندد که تولید، صدور و استفاده از مین را ممنوع کرده است. دولت نه تنها خودش از مین استفاده میکند، بلکه خودش مین را میفروشد. طبق برخی از آماری که از مناطق افغانستان و تاجیکستان به دست آمده این مینها تولید ایران بوده است.»
مندو بالجی هم میگوید: «ایران به خاطر مرزهای گستردهای که دارد از مین استفاده میکند، اما تجربه کشورهای عراق و ترکیه نشان داده است که مینها در این مورد هیچ فایدهای ندارند و در این میان تنها شهروندان غیر نظامی قربانی میشوند.»
پیماننامه اوتاوا برای ممانعت دولتها از به کارگیری مین است، اما گروهها و احزاب مسلحی در بسیاری از نقاط جهان هستند که در کاشت مینها نقش داشتهاند. در سالهای گذشته سازمانهایی برای منع استفاده نیروهای مسلح غیر دولتی از مین به وجود آمدهاند. در سال ۲۰۰۰ سازمانی در ژنو به نام فراخوان ژنو تاسیس شد. آنطور که مندو بالجی، مسئول مناطق خاورمیانه، آفریقا و آمریکای جنوبی این سازمان به زمانه میگوید، هدف اصلی آنان حفاظت از جان غیر نظامیان در زمان جنگ، ممنوعیت بهکارگیری مینهای ضد نفر، ممنوعیت و استفاده کودکان در جنگها، حفاظت از زنان در جنگها و آگاهیسازی مردم از حقوق انسانیشان در زمان جنگها است.
مندو بالجی همچنین میافزاید: «تاکنون ۴۱ سازمان، گروه و حزب مسلح فراخوان ژنو را امضا کردهاند و بهطور مستمر با گروههای غیر دولتی در اکثر مناطق دنیا در گفتوگو هستند.»
به گفته وی، «در خاورمیانه تمام احزاب کرد مسلح مانند، حزب اتحادیه میهنی کردستان، حزب دمکرات کردستان عراق، حزبهای کومله و دمکرات ایران، پ.ک.ک و پژاک به این فراخوان پیوستهاند». آقای بالجی به مجاهدین خلق نیز اشاره میکند که تاکنون علیرغم تلاشهایشان در سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ به این فراخوان نپوسته است.
این مسئول سازمان فراخوان ژنو ادامه میدهد: «به دنبال تماس و گفتوگو با احزاب کرد قصد سفر به ایران را داشتم، اما دولت این کشور به ما اجازه ورود نداد و به ما گفت که با تروریستها ارتباط برقرار کردهایم.»
مین در کردستان عراق
آنسوی مرزهای ایران برخورد با مسائل مربوط به مین به گونه دیگری بوده است. میروان احمد، مسئول بخش اطلاعرسانی اداره کل امور مین در سلیمانیه میگوید: «حکومت بعث ۲۵ میلیون مین خریداری کرده بود. در آن زمان ۱۲ میلیون مین را به کردستان فرستاد که همه آنها در خاک کردستان کاشته شدند. چون یک مین هم در کردستان انبار نشده است.»
از سال ۱۹۹۱ تا سال ۲۰۰۵ مسئولیت پاکسازی مین در کردستان عراق به عهده شرکتهای خارجی بود، اما پس از این دوره کار پاکسازی میادین مین توسط اداره کل امور مین حکومت اقلیم کردستان صورت گرفته است.
میروان احمد میافزاید: «با احتساب جمعیت آن زمان کردستان تقریباً برای هر یک نفر دو مین آماده به کار وجود داشته است.»
مندو بالجی هم میگوید: «ایران به خاطر مرزهای گستردهای که دارد از مین استفاده میکند، اما تجربه کشورهای عراق و ترکیه نشان داده است که مینها در این مورد هیچ فایدهای ندارند و در این میان تنها شهروندان غیر نظامی قربانی میشوند.»
این مسئول اداره کل امور مین در سلیمانیه کردستان عراق در پیوند با میزان میادین پاکسازی شده ادامه میدهد: «از سال ۱۹۹۱ تاکنون ۲۵ درصد از میادین مین را پاکسازی کردهایم. شاید درصد کمی به نظر آید، اما چند دلیل دارد که میتوان به مناطق کوهستانی، وجود معادن، مساحت زیادی از زمینهای آلوده به مین، وجود فلزات زیاد در مناطق… اشاره کرد.»
او به آمار بالای قربانیان اشاره میکند و میگوید: «مین، حلبچهای دیگر را برای کردستان عراق تکرار کرده است.»
به گفته این مسئول اداره کل امور مین در کردستان عراق، افرادی که از ناحیه انفجار مینهای قدیمی صدمه دیدهاند از حمایت خوبی برخوردار نیستند و هر ماه صد تا صد وپنجاه هزار دینار دریافت میکنند که مبلغ بسیار کمی است. براساس آماری که در اختیار زمانه قرار گرفته است از سال ۱۹۹۱ تاکنون ۱۳ کارمند اداره امور مین جان خود را از دست دادهاند و ۶۵ تن دیگر معلول شدهاند که این دسته از قربانیان از سوی حکومت اقلیم کردستان مورد حمایتهای بیشتری نسبت به دیگر قربانیان واقع شدهاند.
در همین زمینه: