آيتالله محمدجواد فاضل لنکرانی، عضو جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفت کسی که میگويد فردوسی اسلام را نجات داد به دنبال کمرنگ کردن نقش فقاهت، مرجعيت و نفی روحانيت است.
تارنمای همشهریآنلاين امروز جمعه ۲۵ فروردين، گزارش داد، آيتالله محمدجواد فاضل لنکرانی رئيس مرکز فقهی ائمه اطهار در واکنش به بخشی از سخنان اخير محمود احمدینژاد، رئيس جمهور ايران در جشن جهانی نوروز تاجيکستان گفت: “اين جمله مضحک و خندهداری است و افرادی که آن را میگويند به دنبال کمرنگ کردن نقش مرجعيت و فقها هستند و نفی روحانيت را دنبال میکنند.”
عضو جامعه مدرسين حوزه علميه افزود: “اگرچه شعرا مفاخر فرهنگی ما هستند و از دست دادن آنان ضايعه است اما فردوسی با کدام شعرش اسلام را نجات داد؟”
آيتالله فاضل لنکرانی گفت: “آيا کربلا و خون شهدا و فقها و مراجع در طول تاريخ اسلام، اسلام را نجات دادند يا شعرا ؟”
احمدینژاد در تاجيکستان گفته بود: فردوسی مکتب پيامبر گرامی اسلام را نجات داد
محمود احمدینژاد در بخشی از سخنان خود در جشن جهانی نوروز ۱۳۹۱ در دوشنبه پايتخت تاجيکستان گفته بود: “فردوسی مکتب پيامبر گرامی اسلام را نجات داده و بار حقيقی اين مکتب را از دوش نااهلان برداشته و بر دوش ملت ايران گذاشت و اين ملت نيز الحق به خوبی از عهده ايفای اين مسئوليت برآمد.”
پس از انتشار سخنان احمدینژاد در تاجيکستان، آيتالله مکارم شيرازی يکی از مراجع تقليد شيعه ايران گفت: “اين جمله عجيب از سوی کسانی است که درباره مکتب ايرانی داد سخن میدهند.”
مکارم شيرازی افزود: “برخی هدف احمدینژاد از اين سخنرانی را مبارزه با روحانيت و کمرنگ کردن نقش روحانيت و برخی ديگر نيز هدف وی را قرار دادن مکتب ايرانی در مقابل نظام اسلامی و کمرنگ کردن نظام جمهوری اسلامی از ساير مسلمين میدانند.”
افزون بر اين، رسول جعفريان، رئيس مرکز اسناد و کتابخانه مجلس ايران و نويسنده و پژوهشگر دينی نيز در يادداشتی با نقد سخنان احمدینژاد، به بررسی “نژادگرايی افراطی” به اسم اسلام پرداخت.
اين استاد تاريخ اسلام در بخشی از يادداشت خود نوشت: “آدمی که قدر خود را نشناسد، چه شخصی که خود را تحقير میکند و چه کسی که خود را بیدليل بزرگ نشان میدهد، فردی ناآگاه است که از صراط مستقيم و حد اعتدال خارج میشود.”
اصطلاح “مکتب ايرانی” نخستين بار از سوی اسفنديار رحيممشايی رئيس دفتر و سرپرست نهاد رياست جمهوری ايران در همايش ايرانيان مقيم خارج از کشور در اوايل مردادماه ۱۳۸۹ بهکار برده شد و با واکنشهای تند گروهی از مراجع دينی شيعه و اصولگرايان روبهرو گرديد.
از آن زمان تاکنون مخالفان اصولگرای دولت احمدینژاد همواره از رحيممشايی و برخی نيروهای اطراف رئيسجمهور ايران بهعنوان “جريان انحرافی” ياد میکنند و وظيفه حکومت را مقابله با اين جريان میدانند.
خودكرده را تدبيير نيست
کاربر مهمان / 13 April 2012
بله ايشان راست ميگن.حكيم توس نه تنها اسلام را نجات نداده است بلكه اين يك بيت از قردوسي كافيست تا بفهميم كه ايشان در مورد اسلام و همه ي اديان و پيامبرانشان چگونه مي انديشيده اند كه شوربختانه بيشتر ما مردم ايران هنوز هم به اهميت اين بيت از فردوسي آگاه نشده ايم كه صدالبته همين موضوع منشأ گرفتاري و اسارت ملت ايران نيز ميباشد.
من نخواهم لطف حق با واسطه / كه هلاك خلق شد اين رابطه
کاربر مهمان / 13 April 2012
آيتالله فاضل لنکرانی گفت: “آيا کربلا و خون شهدا و فقها و مراجع در طول تاريخ اسلام، اسلام را نجات دادند يا شعرا ؟”
جناب آیت الله! دین و مذهب دو مقوله جدا از هم هستند تمام مسلمانها در دین مشترکند ودرمذهب است که باهم اختلاف دارند قرآن و پیغمبر دینند و دوازه امام هم مذهبند امام حسین و کربلا هم جزئی از مذهبند به همین دلیل است که درشناسنامه شما نوشته اند دین ، اسلام و مذهب راهم جدا نوشته اند، جعفری، یعنی شما هنوز نمی دانی کربلا ربطی به دین اسلام ندارد و جزء مذهبی بنام شیعه است!! که این دو راباهم خلط میکنی.
کاربر مهمان / 13 April 2012
از چشماش خون ميباره ..اگر فردوسي زنده بود قبلا در کهريزک و يا اوين بود…..!!
کاربر مهمان / 14 April 2012
جناب فاضل لنکرانی
بفرمائید که این دین اسلام چرا همیشه نیاز به منجی داره؟ چرا همه در طول تاریخ باید برای نجات ! این دین تلاش کنند؟ خب مگر قرار نبوده که این دین انسانها را نجات دهد؟
وجود مفاخری چئن فردوسی برای حفظ فرهنگ و اندیشه انسانی ضروری هست، حالا شما که همه چیز را فقط از زاویه دین میبینید شاید براتون سخت باشه که به این نکته توجه کنید. اما من سوال میکنم که شما بفرمائید آقایان محترمی که شما به عنوان مفاخر معرفی میکنید برا ینجات مردم و رفع مشکلات اونها چه کرده اند ؟ تا بعد بنشینیم و با هم مقایسه کنیم.
بفرمائید که به نام دین و اسلام (که مدعی نجات هستند) تا به حال چه مقدار ظلم شده و چه خونریزی هائی که در طول تاریخ شده است؟ امثال فردوسی هر چه که نکرده باشند در این جنایات هم دخیل نبوده اند.
کاربر مهمان / 14 April 2012
ملاها چنان از ایران و ایرانی بودن شرمسارند و در ارزوی عرب شدن هستند که ان را لکه حیض میبینند. جناب لنکرانی اگر فردوسی نبود الان ایرانی ها عربی سخن میگفتند که البته دارو دسته شما از ان خیلی خوشحال بودند. نقش روحانیت در تاریخ ایران نقشی واپس گرا و مرتجع بوده که همواره با پیشرفت این کشور در تضاد بوده است. از نقش اخوندها در راه انداختن جنگی که منجر به قرارداد ترکمنچای شد نمیشود غافل شد. با فتوای نابودی روسها توسط ملا علی کنی صلح پایدار بعد از قرارداد گلستان از میان رفت و روسها بخش بزرگ دیگری از کشور را بلعیدند. بزرگترین مخالفان جمهوری اعلام شده از سوی رضا خان اخوندها و در راس انها شیخ حسن مدرس بود که معتقد بود مملکت شاه میخواهد نه رییس جمهور. از مبارزه اخوندها با مدارس نوین، سواد اموزی، رای دادن و ورود زنان به جامعه و….. میشود ساعتها مطلب نوشت. لطف کنید چون چماق دستتان است برای مردم اراجیف سر هم نکنید.
کاربر مهمان / 14 April 2012
حالا مگه این اسلام چیه که نجات و عدم نجاتش افتخار باشه آقایان بدانند که ما خواهان از بین رفتنش هستیم و این طولی هم نمی کشد . دین شکنجه گران و تروریستها و بادیه مشینها افتخار ندارد .
کاربر مهمان فرهاد - فریاد / 14 April 2012