حمید مافی – نشست ایران و شش قدرت جهانی در شرایطی در ترکیه برگزار میشود که روابط ایران و ترکیه چون گذشته، صمیمانه نیست.
ایران و ترکیه از دیرباز با وجود اشتراکهای فراوان فرهنگی و منافع اقتصادی، با یکدیگر اختلافهای بنیادین داشتهاند. درحالیکه ایران سرزمین اسلامگرایان شیعی بوده، ترکیه سالیان دراز تحت عنوان امپراطوری عثمانی به دنبال گسترش حوزه نفوذ و قلمرو خود بوده است.
هر چند سرانجام، موقعیت جغرافیایی و منافع مشترک منطقهای توانسته است بر اختلافهای بنیادین چیره شود و دو کشور روابط خود را با فراز و فرودهای فراوان به یک ثبات نسبی برسانند.
حال اما چنین به نظر میرسد که دو کشور همسایه که هر دو از موقعیت جغرافیایی استراتژیک برخوردار هستند، نتوانستهاند تنشهای موجود را به صفر برسانند و زخمهای کهنه تاریخی میان دو کشور سرباز کرده است.
ایران؛ تهدید یا فرصت
“بولنت کِنش”، سردبیر روزنامه زمان ترکیه که یک روزنامه اسلامگرای نزدیک به “حزب عدالت و توسعه” است، بهتازگی کتابی با عنوان “ایران؛ فرصت یا تهدید” منتشر کرده است.
او در این کتاب به روابط “تهران و آنکارا” پرداخته و آنگونه که خود در گفتوگو با “روزنامه زمان”، روایت کرده است؛ قضاوت نهایی در این باره را به عهده مخاطبان گذاشته تا تصمیم بگیرند که روابط با تهران یک فرصت به شمار میرود یا یک تهدید؟
به گفته کِنش، “این کتاب تنها یک فصل از پایاننامه دوره دکترای او است” و او تلاش کرده تا همه جنبههای روابط ایران و ترکیه را بررسی کند. او در این گفتوگو که در آستانه نشست ایران و گروه ۵+۱ منتشر شده، گفته است: “ایران در حال نفوذ غیرشفاف در ترکیه است”.
بولنت کِنش: ایران به دنبال توسعهطلبی شیعی در منطقه است و از سوی دیگر ما را به افزایش خشونت در سوریه متهم میکند و به خاطر نفوذ در جامعه مدنی ترکیه، این را مردم هم باور میکنند
به اعتقاد او، “این یک تهدید متفاوت از تهدیدی است که ممکن است از سوی اسرائیل و امریکا صورت بگیرد. چرا که ایران در حالی که تظاهر به دوستی میکند، در حال نفوذ است.“
کنش که استاد روابط بینالملل نیز هست، حکومت ایران را مدافع بشار اسد دانسته و افزوده است: “ایران به دنبال توسعهطلبی شیعی در منطقه است و از سوی دیگر ما را به افزایش خشونت در سوریه متهم میکند و به خاطر نفوذ در جامعه مدنی ترکیه، این را مردم هم باور میکنند.“
او درباره چگونگی گسترش نفوذ ایران در ترکیه گفته است: “تنها در سال ۲۰۱۱، ۵۹۰ شرکت ایرانی در ترکیه به ثبت رسیده که نشان دهنده رشد ۴۱ درصدی شرکتهای ایرانی است. تعداد شرکتهای ایرانی در ترکیه به ۲۱۴۰ شرکت رسیده است.“
کنش افزوده است: “شما ممکن است بگویید، مبادلات تجاری ایران و ترکیه از ۱۱ میلیارد دلار به ۱۵ میلیارد دلار رسیده درحالیکه بخش زیادی از واردات از ایران نفت و گاز است و ایران برای این کار به ایجاد شرکت بیشتر در ترکیه نیاز ندارد.“
او گفته است: “چون که از جزئیات این شرکتها به صورت دقیق اطلاع ندارم، نمیتوانم در باره اهداف این شرکتها حدس و گمان بزنم. با این حال آشکار است که قویترین بازیگران در اقتصاد ایران سپاه پاسداران و شرکتهای وابسته به بنیادها هستند.
بسیاری از خصوصیسازیهایی که در دوره رفسنجانی به اجرا درآمد، به نفع شرکتهای تحت کنترل سپاه بود. چهل درصد از خصوصیسازیهای به اجرا درآمده در زمینه خصوصیسازی، حمل و نقل و انرژی، در واقع به بخش خصوصی واگذار نشده بلکه به سپاه و شرکتهای تابع و بنیادها منتقل شدهاند.“
این روزنامهنگار با بیان اینکه “با توجه به این شرایط در اقتصاد ایران، باید به همه شرکتهای بزرگ که در ترکیه فعال هستند، مشکوک بود”، ادامه داده است: “دلایل بسیاری برای سوء ظن به این شرکتها وجود دارد. از جمله یکی از دلایل آن میتواند اعمال بسته تحریمی تازه در کشورهای خلیج فارس باشد که آنها را به ترکیه منتقل کرده است.
فعالیت آنها تنها به تجارت محدود نشده است. در نیمه اول دهه ۱۹۹۰ کتابهایی از زبان فارسی به ترکی ترجمه شد که شاید ۷۰ درصد آنها تبلیغات ایران بود که به قیمت پایین عرضه شد. واضح است که ایران با این کتابها و مجلات حوزه نفوذ خود را گسترش داد.“
بولنت کنش حتی خرید گاز از ایران را هم به سود ترکیه ندانسته و گفته است که ایران گاز را گرانتر از روسیه و آذربایجان به این کشور صادر میکند:
ایران و ترکیه هم اکنون یک بار دیگر برای گسترش ایدئولوژی خود در منطقه رقابت میکنند. برای همین هم صاحبنظران سیاسی هر دو سو نگران افزایش تنش و درگیری تضادهای فرقهای در منطقه هستند
“ما برای خرید هر هزار متر مکعب گاز ایران ۴۲۸ دلار میپردازیم و ایران درخواست ۵۰۰ دلار کرده و برای همین اختلاف، به سازمانهای بینالمللی شکایت کرده است. درحالیکه روسیه برای همین مقدار ۴۱۸ دلار قیمت گذاشته و آذربایجان هر هزار متر مکعب را ۲۸۰ دلار قیمت گذاری کرده است.“
اسلامگرایان علیه اسلامگرایان
ایران هر بار که اسلامگرایاندر ترکیه به قدرت رسیدند، نتوانست خوشحالی خود را پنهان کند. “اربکان” در نخستین سفر دولتی خود، به تهران رفت و حزب اسلامگرای “عدالت و توسعه” نیز پس از کسب قدرت، برخلاف تنشهای کوتاهمدت با تهران، تلاش کرد که روابط خود با جمهوری اسلامی را توسعه دهد.
اگر چه دو قرارداد اقتصادی “ترکسل” و “تاو” در ایران لغو شد و پرونده ترکسل همچنان در مجامع بینالمللی از سوی ترکیه پیگیری میشود، اما هیچ یک از اینها دلیلی برای قطع ارتباط با تهران نبود.
دولت اردوغان تا به آنجا پیش رفت که برخلاف رای مجامع بینالمللی به تعلیق فعالیت هستهای ایران در سال ۲۰۱۰ به نفع ایران رای داد و به همراه برزیل، نشست سه جانبهای را در تهران در حمایت از برنامه هستهای ایران برگزار کرد.
یک سال بعد نیز، میزبانی نشست “گروه ۵+۱ و ایران” را پذیرفت و حاضر شد که میان ایران و غرب میانجیگری کند تا شاید بتواند از تنشهای موجود بکاهد. اما این بار، در حالی که دولت ترکیه تلاش میکرد تا طرفین را بر سر میز مذاکره بنشاند، ایران چند روز مانده به نشست اعلام کرد که استانبول را به عنوان محل برگزاری نشست نخواهد پذیرفت.
ایران علت این موضعگیری را تضاد دیدگاههای دو کشور در مساله سوریه دانست. رسانههای حکومتی و یا نزدیک به دولت در ایران، هنگام سفر “اردوغان” به تهران، حملات تندی را نسبت به مواضع او در قبال سوریه در دستور کار قرار دادند.
چند روز پس از بازگشت اردوغان، رئیس مجلس شورای اسلامی ایران، “کنفرانس دوستان مردم سوریه” که در استانبول برگزار شد را “کنفرانس رشوهدهی به اسرائیل” خواند.
نمایندگان مجلس از دستگاه سیاست خارجی خواستند تا در رابطه با ترکیه تجدید نظر کند. اردوغان نیز دولت ایران را فاقد اعتبار بینالمللی دانست و سفیر ایران در آنکارا از سوی دولت ترکیه احضار شد.
ترکیه میداند که با بالا گرفتن تنش میان دو کشور، ممکن است ایران حمایت خود از گروههای تندرو اسلامی و کردهای ترکیه را دوباره آغاز و علنی کند. در این سو ایران هم نگران است که ترکیه در حمایت از آذربایجان، به تهییج آذریهای ایران بپردازد
اینها هر یک نشانهای از آغاز دوباره تنش در روابط پر فراز و نشیب ایران و ترکیه بود. تنشی که از دیرباز وجود داشته و هر از گاهی به بهانهای کوچک سر باز میکند.
این بار بهانههای متعددی برای این تنش وجود داشت. اگر چه سوریه اصلیترین موضوع محل اختلاف دو کشور است اما استقرار سپر موشکی ناتو در خاک ترکیه، روابط گسترده ترکیه با امریکا و مهمتر از این دو پیشینه رقابت و ستیز دیرینه دو کشور برای تسلط یافتن بر منطقه نیز از دیگر دلایل موثر بر این تنش بود.
شادی رو به پایان
ترکیه همسو با کشورهای غربی از انقلابهای عربی حمایت کرد و حتی پیشگامتر از آنان به کمک انقلابیون در این کشورها شتافت.
درحالی که ایران “بهار عربی” را “بیداری اسلامی” و تاسی گرفته از انقلاب ۵۷ ایران میدانست، اردوغان در سفری به مصر، از انقلابیون خواست تا دولت سکولار تشکیل دهند.
ایران و ترکیه سالیان درازی است که تلاش میکنند تا نفوذ خود در منطقه را افزایش دهند. این رقابت از زمان حکومت عثمانی تا به امروز ادامه داشته است.
در حالی که ایران تلاش کرده است تا هلال شیعی خاورمیانه را تقویت کند، ترکیه هم تلاش کرده تا راه نفوذ ایران را در جهان مسدود کند. حتی دولتهای غیراسلام گرا در ترکیه نیز فراموش نکردهاند که برای توسعه اقتصادی و تحصیل دانشگاهی و مذهبی کشورهای منطقه سرمایه گذاری کنند.
این رقابت در سالهای گذشته بیشتر به کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق و آسیای میانه محدود میشد، حال به کشورهای عربی نیز رسیده است.
حکومت اسلام گرایان ترکیه تلاش میکند تا از شکل گیری و توسعه شیعه و الگوی ایرانی در منطقه جلوگیری کند. ایران نیز ترکیه را به تلاش برای انحراف انقلابهای اسلامی تسلط بر کشورهای اسلامی و انقلابی متهم میکند.
ایران و ترکیه هم اکنون یک بار دیگر برای گسترش ایدئولوژی خود در منطقه رقابت میکنند. برای همین هم صاحبنظران سیاسی هر دو سو نگران افزایش تنش و درگیری تضادهای فرقهای در منطقه هستند.
درحالیکه ایران توانسته است پس از سقوط صدام در عراق، یک دولت شیعی را در این کشور حمایت کند، ترکیه تلاش میکند تا زمینه قدرتگیری یک دولت نزدیک به اهل تسنن در این منطقه را فراهم کند.
همین دخالتها در عراق سبب شد تا روزنامه حریت ترکیه چندی پیش از بازی خطرناک فرقهای در عراق از سوی ایران و ترکیه خبر بدهد.
درحالی که ایران بهار عربی را بیداری اسلامی و تاسی گرفته از انقلاب ۵۷ ایران میدانست، اردوغان در سفری به مصر، از انقلابیون خواست تا دولت سکولار تشکیل دهند
با همه این اختلاف نظرها ایران و ترکیه هنوز به یکدیگر نیاز دارند. مرزهای مشترک و وجود اقلیتهای قومی در هر دو کشور، یکی از اصلی ترین دلایل تهران و آنکارا برای ادامه همکاری مشترک است.
ترکیه میداند که با بالا گرفتن تنش میان دو کشور، ممکن است ایران حمایت خود از گروههای تندرو اسلامی و کردهای ترکیه را دوباره آغاز و علنی کند. در این سو ایران هم نگران است که ترکیه در حمایت از آذربایجان، به تهییج آذریهای ایران بپردازد.
همچنین ترکیه اگر چه تلاش میکند تا وابستگی نفتی خود به تهران را کاهش دهد اما هنوز به انرژی ایران نیاز دارد و در مقابل ایران نیز به راه تجاری ترکیه نیازمند است.
اما ممکن است چنانچه مذاکرات هستهای ایران و گروه ۵+۱ در ترکیه به نتیجه نرسد و گزینه احتمالی حمله نظامی به ایران در دستور کار کشورهای غربی قرار گیرد، ترکیه برخلاف حمله به عراق که اجازه استفاده از پایگاههای نظامی خود را به حملهکنندگان نداد، این بار نقش فعالی در حمله به تاسیسات هستهای ایران داشته باشد.
اتفاقی که میتواند شادی حکومت ایران از پیروزی اسلامگرایان در ترکیه را به تلخترین شکل ممکن پایان دهد.
به نظرم اصلا نمیشود نوشته و تحلیل ایشان را یک نوشته دانشگاهی و بدون پیش فرض در نظر گرفت. کاملا باورهای ضد ایرانی در تحلیل های این دانشگاهی محترم مشهود است. اینکه ایران در حال نفوذ در ترکیه است یا شرکتها برای نفوذ در انجا تاسیس شده اند حرفی بی اساس است. ایران اصولا دارای چنین توانایی نیست و نویسنده تنها در پی تهییج احساسات درون کشور خودش است. جابجایی بسیاری از شرکتهای تجاری ایرانی از دبی به ترکیه به خاطر فشار دولت امارات و محدودیتهای ایجاد شده توسط انها بود. تنها علت این تحلیل است که ترکیه فعلا قصد فشار بیشتر بر ایران را ندارد و الا در طی یک روز ترکیه میتواند سناریوی دبی را برای شرکتهای ایرانی پدید اورد. ترکیه پس سالها ایستادن پشت درهای اتحادیه اروپا و خواهش و تمنا برای پیوستن به ان زمانی که با مخالفت اتحادیه اروپا مواجه شد تلاش کرد نگاه به شرق خود را گسترش دهد و طبیعی است که ایران به عنوان یک همسایه بزرگ از اولین گزینه های ترکیه برای گسترش روابط باشد. در پرونده اتمی ترکیه میکوشد حداکثر باجگیری از دو طرف ماجرا را داشته باشد و سودی که در زمان جنگ ایران و عراق به دست اورد دوباره تکرار کند. با بالا گیری در گیری ایران و غرب ترکیه بی تردید در مرحله ای ایران را رها خواهد کرد اما میکوشد حداکثر استفاده را از ایران ببرد و در نهایت که این انار ابی نداشته باشد به دورش میندازد.
کاربر مهمان / 14 April 2012
اردوغان جنایتکار جنگی است که در قتل عام مردم لیبی شرکت با آمریکا /اسراییل و ناتو همکاری صد در صد
داشت. اردوغان روابط بسیار نزدیک با اسراییل دارد و مردم نباید جنگ زرگری اردوغان علیه اسراییل که برای تحمیق مردم عرب صورت می گیرد را حتی لحظه باور کنند چون مسلما” ابله خوانده خواهند شد.
ترکیه بعنوان اسب تروای آمریکا – اوباما – در منطقه بحساب می آید که مسلما” علیه منافع ایران است. اردوغان در دسیسه های دول متجاوز علیه سوریه در کمپ سنی علیه شیعه قرار دارد و با این خوش خدمتی سعی دارد زنجیر اسارت صهیونیسم را از آن خود کند. دیدیم که انار لیبی را پس از مکیدن زیاد در موقع حساس به دور انداخت و در بمباران و قتل عام مردم لیبی شرکت کرد. قضیه سوریه هم بهمین شکل است ولی اردوغان جنایتکار کاری نه تنها به عربستان و قربانی اش بحرین ندارد بلکه در کمپ سران مرتجع و نوکرصفت عرب بنفع آمریکا/اسراییل همکاری دارد.
ترکیه بالاترین رقم ژورنالیست های در بند را در دنیا از آن خود کرده است و از تحریم ایران بنفع اقتصاد ترکیه حداکثر منفعت را کرده است بهمین سبب مایل است – نظیر روسیه – این وضع همچنان ادامه داشته باشد تا الیت ترکیه را فربه کند. اوباما و برده صهیونیسم – هیلاری – نقض حقوق شهروندان ترکیه بخصوص ژورنالیست ها را بکلی فراموش کرده و ترکیه را برای اعراب جاهل بعنوان ” مدل ” تبلیغ می کنند که خنده آور است. این جنایتکاران اما برای ایران پادویی بنام احمد شهید بعنوان مامور ویژه “حقوق بشر” تعیین می کنند که پروپاگاندا علیه ایران را غلیظ تر کنند اما نقض حقوق بشر در آمریکا، اسراییل، ترکیه ، عربستان ، بحرین و دیگر نقاط “خوبان” در زیر قالی پنهان می شود.
در روز دوازدهم آوریل 2012 دادگاه بوستون – آمریکا طارق هانانا را به بیش از 17 سال بجرم ترجمه مطالب سایت متمایل به “جهادی” از عربی به انگلیسی محکوم کرد و اسم آن را “همکاری با تروریسم” گذاشت. صدای سازمان های قلابی “حقوق بشر” هم در نیامده است. ما که می دانیم بیش از 99% از این سازمان ها در حقیقت در خدمت سازمانهای اطلاعاتی غرب اند.
این محکومیت نقض قانون اول قانون اساسی آمریکا ست. جرم او در حقیقت این بوده است که حاضر به همکاری با درخواست آف بی آی نشده است. اف بی آی از طارق خواسته بود بعنوان جاسوس و خبرچین علیه جامعه مسلمانان بخدمت دولت آمریکا در آید.
واقعا” شرمتان باد
کاربر مهمان / 14 April 2012