شهرنوش پارسیپور – کواى – پیشرفت (قاطعیت) /سهخطى بالایی توئى دریاچه، شادىآفرین/
سهخطى پایینى جین کنش، آسمان/این ششخطى، از یکسو نمایشگر پیشرفتىست پس از دوران دراز تراکم تنش، چنانکه رودخانه خروشان سد را مىشکند، یا تندر مىغرد.
از سوى دیگر، در ارتباط با شرایط انسانى، به زمانى اشاره دارد که افراد پست به مرور ناپدید مىشوند. نفوذ آنها رو به کاهش است؛ به دلیل عملکرد مصممانه، تغییرى در شرایط پیدا شده، به پیشرفت مىانجامد. ششخطى با ماه سوم سال در ارتباط قرار مىگیرد.
داورى
پیشرفت. شخص باید با قاطعیت مسئله را
در دربار شاه روشن کند.
مسئله باید با واقعگرایى اعلام شود. خطر.
لازم است شهر ما در جریان مسئله قرار گیرد.
توسل به اسلحه مجاز نیست.
فعالیت موجب پیشرفت خواهد بود.
حتى اگر یک فرد پست مقامى کلیدى را بر عهده داشته باشد قادر است به انسانهاى برتر صدمه بزند. حتى اگر یک هوس در قلب باقى مانده باشد قادر است خرد را در تاریکى نگه دارد. هوس و خرد نمىتوانند در کنار یکدیگر وجود داشته باشند –در نتیجه- جنگ بدون امان براى غلبه خیر ضرورىست.
در تلاش قاطعانه خیر علیه شر، اگر هدف موفقیت شدن باشد همیشه قوانین مشخصى وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. نخست، اراده باید متکى بر اتحاد قدرت و دوستى باشد. دوم اینکه اتحاد با شر ممکن نیست؛ شر باید تحت هر شرایطى صراحتاً بىاعتبار شود.
شهوات و کمبودهاى خود ما نیز نبایستى لاپوشانى شوند. سوم اینکه تقلا و مبارزه نباید به طور مستقیم به زور متکى باشد. اگر شر ابقا شود مسلح مىشود، و اگر ما این کمک را در مبارزه با شر بکنیم که هر ضربهاى را با ضربه پاسخ دهیم، چون خود دچار نفرت و غضب شدهایم، در آخر کار قافیه را خواهیم باخت. پس نکته مهم این است که از خانه خود آغاز کرده، مراقب افراد خود علیه اشتباهاتى که انگ آنها را خوردهایم باشیم. بدین ترتیب اسلحه شر که هماوردى نمىیابد کند مىشود. به همین دلایل ما نبایستى با عیبهاى خود به طور مستقیم بجنگیم. تا زمانى که با عیبهاى خود گلاویز مىشویم آنها پیروز خواهند شد. و بالاخره، بهترین روش براى جنگیدن با شر پیشرفت کردن با شدت و حدت در خیر است.
انگاره
دریاچه تا آسمان طغیان کرده است:
این انگاره پیشرفت است.
پس انسان برتر
از ثروت مىگذرد.
و از ابقا در حسن و خوبى خود خوددارى مىکند
اگر ما این کمک را در مبارزه با شر بکنیم که هر ضربهاى را با ضربه پاسخ دهیم، چون خود دچار نفرت و غضب شدهایم
هنگامى که آبهاى دریاچه تا آسمان بلند شدهاند باید از تندر ترسید. انسان برتر این را به مثابه یک اخطار مىگیرد و از یک سقوط جلوگیرى مىکند. اگر انسان همه چیز را براى خود به تنهایى بخواهد بىآنکه به دیگران فکر کند، قطعا شکست مىخورد. چرا که هر گردهمایى منجر به پراکنده شدن مىشود. پس انسان برتر هنگامى که جمع مىکند بیدرنگ پخش مىکند. به همین طریق، او در پرورش شخصیت خود مراقب خواهد بود و کوششى در لجبازى نداشته و با آماده بودن در پذیرش انتقاد از خود تأثیرپذیر خواهد بود.
خطها
نه در آغاز یعنى:
توانایى در پیشروى سریع انگشتان پا.
هنگامى که شخص مىرود و همتراز کار نیست،
دچار اشتباه خواهد شد.
در زمانهاى پیشرفت قاطعانه، آغاز کار به ویژه مشکل است. ما براى پیشروى هستیم برانگیخته شدهایم، اما مقاومت هنوز شدید است؛ پس ما بایستى توان خود را بسنجیم و فقط تا آنجا ماجراجویى کنیم که مىدانیم مىتوانیم با اعتماد و موفقیت جلو برویم. پیشروى کورکورانه اشتباهى فاحش است، چرا که دقیقاً در آغاز فعالیت است که شکست غیر منتظره مىتواند بیشترین فاجعه را به بار آورد.
نه در خط دوم یعنى:
فریاد اخطار. مسلح در غروب و شب.
ترس را نتوان.
آماده بودن یعنى همه چیز. اراده فاسدنشدنى با احتیاط قرین شده است. اگر فرد محتاط است و سرعت انتقال خود را حفظ کرده است، لزومى ندارد که به هیجان آمده یا وحشتزده باشد. اگر تمام مدت مراقب باشد، حتى پیش از آنکه خطر نزدیک شود مسلح است و نیازى به ترسیدن ندارد. انسان برتر علیه آن چیزى که هنوز در دیدرس نیست مسلح است و نسبت به آنچه که هنوز شنیده نشده در حالت آمادهباش است؛ پس او آنچنان در میانه مشکلات زندگى مىکند که گویى آنها وجود ندارند. اگر انسان شخصیت خود را تعالى بخشد، مردم سازگار با حالت خود او را مىپذیرند. اگر خرد پیروز شود، شهوات خود را دور مىاندازند. محتاط بودن و سلاح خود را فراموش نکردن بهترین راه رسیدن به امنیت است.
نه در خط سوم یعنى:
قدرتمند بودن در استخوان گونه
منجر به بداقبالى مىشود.
انسان برتر با قاطعیت به نتیجه رسیده است
او تنها راه مىرود و گرفتار باران شده است.
او کثیف شده است.
و مردم علیه او نجوا مىکنند.
سرزنشى نیست.
در اینجا با مردى روبرو هستیم که در موقعیت مبهمى قرار دارد. هنگامى که همه مشغول جنگى سرسختانه علیه پستافتادگى هستند، او به تنهایى رابطه مشخصى با یک مرد از گروه پست دارد. اگر او بخواهد در خارج قدرت نشان دهد و علیه این مرد، پیش از آنکه زمان مساعد باشد، برخیزد، تمام موقعیت را به خطر خواهد انداخت، چرا که مرد پست به سرعت واکنش نشان داده متوسل به پاتک خواهد شد. در اینجا موقعیت مرد برتر به شدت مشکل است. او باید در درون خود با ثبات کامل بوده، و در همان حال که با مرد پست مدارا مىکند، از مشارکت در تمام پستىهاى او بپرهیزد. البته در باره او به غلط داورى خواهد شد. اینطور فکر خواهد شد که او عضو جمعیت مرد پست است. او تنها خواهد شد چرا که هیچکس او را درک نمىکند. ارتباط او با مرد پست در چشم عوام او را مشکوک جلوه مىدهد، و آنها با سر و صدا علیه او برمىخیزند. اما او مىتواند این فقدان تحسین را تحمل کند و اشتباهى نکند، چرا که با خودش روراست است.
نه در خط چهارم یعنى:
هیچ پوستى بر ران او نیست،
و راه رفتن سخت مىشود،
اگر فردى اجازه بدهد تا او را همانند گوسفندى هدایت کنند
پشیمانى ناپدید مىشود
اما اگر این واژگان شنیده شود
آنها باور نخواهند کرد.
اینجا با انسانى روبرو هستیم که از بىقرارى درونى رنج مىبرد و در پوست خود نمىگنجد. او دوست دارد تحت هر شرایطى به جلو رانده شود، اما با موانع فراوانى روبرو مىشود. پس موقعیت او مستلزم برخوردى درونىست. این به دلیل لجبازىست که او از طریق آن اراده خود را تقویت مىکند. اگر از لجبازى دست بردارد همه چیز درست مىشود. اما این پند همانند بسیارى از پندهاى خوب نادیده گرفته مىشود. چرا که لجبازى، مرد صاحب گوش را ناتوان از شنیدن مىکند.
نه در خط پنجم یعنى:
در برخورد با علف هرز
ثبات اراده ضرورىست.
میانهروى
برى از هر سرزنشىست.
علف هرز همیشه مى روید و نابود کردن آن مشکل است. به همین ترتیب کوشش علیه انسان پستى که در مقام بالا قرار گرفته نیازمند ثبات اراده است. شخص ارتباط معینى با او دارد، اما این خطر هست که شخص کوشش علیه او را به دلیل ناامیدى وابگذارد. اما این نباید بشود. انسان باید با اراده پیش برود و به خودش اجازه ندهد که از مسیرش منحرف شود. تنها از این طریق است که شخص برى از سرزنش باقى مىماند.
شش در خط بالا یعنى:
فریادى نیست.
در آخر بداقبالى مىآید.
به نظر مىرسد که پیروزى در دسترس است. تنها بقایاى شر باقى مانده که باید با اراده و بر وفق نیاز زمان ریشهکن شود. همه چیز آسان به نظر مىرسد. درست در همین جاست که خطر پنهان شده. اگر ما مراقب نباشیم، شر موفق مىشود با توسل به پنهانکارى بگریزد، و هنگامى که موفق شود از دست ما بگریزد بدبختىهاى جدیدى از بقایاى تخمههاى او گسترش خواهد یافت، چرا که شر به سادگى نمىمیرد. به همین ترتیب، انسان در چالش با شر درونى خودش باید به صورت کامل کار کند. اگر از سر بى احتیاطى چیزى از دست ما در برود شر جدیدى قد علم مىکند.
در همین زمینه:
::برنامههای رادیویی شهرنوش پارسیپور در رادیو زمانه::
::وبسایت شهرنوش پارسیپور::
بسیار بسیار ممنونم خانم پارسی پور… من بیش از بیست ساله که با ئی چینگ آشنا هستم… وتفسیرهای شما فوق العاده ان… ممنون … امیدوارم تا آخر یعنی شماره ی شصت و چهار ادامه بدید… راستش من هر روز سر میزنم به امید نوشته ی جدید… موفق باشید…
کاربر مهمان / 19 June 2012